گروه بینالملل خبرگزاری دانشجو- امیر قشقایی؛ بعد از تسخیر لانهجاسوسی آمریکا در ایران، وضعیت اضطراری ملی ایالات متحده اولین بار درسال 1995 بهدستور جیمی کارتر علیه ایران صادر شد. سپس بیل کلینتون، دیگر رئیسجمهور کاخسفید با متهمکردن ایران به حمایت از تروریسم و تلاش برای دستیابی به سلاح کشتار جمعی تمامی روابط تجاری و سرمایهگذاریهای آمریکا در امور نفتی و گازی ایران را تعلیق کرد و در ادامه این ممنوعیت به هر نوع رابطه تجارتی با ایران تسری یافت.
فرمان اضطراری ملی امریکا چیست؟
طبق قوانین، فرمان اضطرار ملی هرسال و برای یک بازه 90 روزه تمدید میشود و اگر رئیسجمهور فعلی امریکا آن را تمدید نکند، بهطور خودکار لغو خواهد شد.
بایدن فرمان خود را در قالب نامهای به کنگره اطلاع داد. در متن این فرمان آمده است: «اقدامات و سیاستهای دولت ایران، از جمله گسترش و توسعه موشکها و سایر ظرفیتهای تسلیحاتی نامتقارن و متعارف، شبکه و کمپین تهاجمی منطقهای آن [این کشور]، حمایتش از گروههای تروریستی و فعالیتهای بدخیم سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و نیروهای نیابتی آن همچنان تهدیدی غیرمعمول و فوقالعاده برای امنیت ملی، سیاست خارجی و اقتصاد ایالات متحده است ».
رئیس جمهوری آمریکا همچنین اضافه کرده است: « به این نتیجه رسیدهام که وضعیت اضطراری ملی در خصوص ایران که در فرمان اجرایی ۱۲۹۵۷ اعلام شد ادامه خواهد یافت و در واکنش به این تهدید تحریمهای همهجانبه علیه ایران برجای خود باقی خواهد ماند».
سند امنیتی موسوم به راهنمای موقت راهبرد امنیت ملی
پیشتر نیز در ادامهی سیاستهای ستیزهجویانهی ترامپ علیه ایران، کاخسفید سند امنیتی موسوم به «راهنمای موقت راهبرد امنیت ملی» دولت جدید آمریکا به ریاست «جو بایدن» را منتشر کرد.
کاخ سفید درباره این راهبرد امنیتی توضیح داد: «این سند موقت برای ابلاغ دیدگاه رئیسجمهور بایدن درباره اینکه آمریکا چگونه با جهان تعامل خواهد کرد، منتشر شده و همچنین برای وزارتخانهها و سازمانهای [آمریکا] شیوهنامهای ارائه میکند تا اقداماتشان را با فعالیت دولت جدید در حوزه راهبرد امنیت ملی هماهنگ کنند».
در این سند ۲۲ صفحهای، نام ایران چهار بار تکرار شده و دولت بایدن نیز مانند دولتهای قبلی این کشور، اتهامات گذشته علیه جمهوری اسلامی ایران را تکرار کرد.
در بخش «چشمانداز امنیت جهانی» این سند و در زیر مجموعه «تهدیدهای جدید و در حال تغییر»، ادعا شده که ایران و کرهشمالی به عنوان بازیگران منطقهای، به پیگیری توانمندیها و فناوریهایی که قواعد بازی را تغییر میدهند، ادامه داده و ضمن تهدید متحدان و شرکای ایالات متحده، ثبات منطقهای را نیز به چالش میکشند.
دولت آمریکا در قسمت «اولویتهای امنیتی ما» در این سند، با تاکید بر تعهد خود به حفظ امنیت رژیم صهیونیستی، آمده است: «ما با شرکای منطقهای خود تلاش میکنیم تا با ستیزهجویی ایران و تهدیدهای آن برای تمامیت ارضی و حاکمیتی مقابله کنیم».
این سند همچنین با تاکید بر اینکه آمریکا دیگر نمیخواهد در «جنگهای بیپایانی» دخیل باشد که منجر به از دست رفتن جان هزاران نفر و تریلیونها دلار هزینه میشود، مدعی شد: «در خاورمیانه، ما حضور نظامی خود را به سطح مناسبی که شبکههای تروریستی بینالمللی را مختل کرده، با ستیزهجویی ایران مقابله نموده و منافع حیاتی آمریکا را حفظ کند، تغییر میدهیم».
در ادامه سند راهبرد امنیت ملی دولت جدید آمریکا ضمن تاکید بر لزوم تقویت ارتش و نیروی نظامی این کشور، تصریح شده است: «همزمان که دیپلماسی را به عنوان اولین گزینه خود ارتقا میدهیم، انتخابهای هوشمندانه و منظمی درخصوص دفاع ملی و استفاده از نیروی نظامی خواهیم داشت. یک ارتش قوی که با فضای امنیتی هماهنگ باشد، برای برتری آمریکا تعیینکننده است».
دولت بایدن درباره استفاده از نیروی نظامی علیه دیگر کشورها اظهار کرد: «ایالات متحده هرگز برای توسل به قوه قهریه در زمانی که نیاز به دفاع از منافع ملی حیاتی ما باشد، تعلل نخواهد کرد. مطمئن خواهیم شد که نیروهای مسلح ما برای بازداشتن دشمنان، دفاع از مردم، منافع و متحدانمان و همچنین شکست دادن تهدیدهای نوظهور، آماده و مجهز باشد».
بایدن، نسخه بروزرسانی شده ترامپ
کاخ سفید اما برای نشاندادن چهرهای حامی صلح از دولت دموکرات این کشور، مدعی شد: «ولی استفاده از نیروی نظامی باید آخرین گزینه باشد، نه اولین. پیشرفت دیپلماسی و تدبیراندیشی اقتصادی باید ابزار پیشرو در سیاست خارجی آمریکا باشد. نیروی نظامی فقط باید زمانی استفاده شود که اهداف و مأموریت، مشخص و قابل دسترسی باشد».
این سند امنیتی همچنین درباره برنامه واشنگتن جهت پایان دادن به حضور نظامی در افغانستان نیز نوشت: «ما تلاش میکنیم تا بهشکل مسئولانهای طولانیترین جنگ آمریکا در افغانستان را پایان دهیم و همزمان مطمئن شویم که این کشور بار دیگر به پایگاه امنی برای حملات تروریستی علیه ایالات متحده تبدیل نشود».
بایدن که بارها اعلام کردهبود برخلاف دولت ترامپ سیاست مصالحه و تسامح با ایران را پیش خواهد گرفت؛ اما با گذر زمان و با پیشبردن سیاستهای ایرانستیزی که تقریباً فصل مشترک رؤسایجمهور کاخسفید بوده، حداقل تا به اینجا نشان داد که تنها در راه و روش اندکی با ترامپ تفاوت دارد و الا هدف هردوی اینها یا به عبارتی تمام رئیسجمهورهای آمریکا تضعیف قدرتهایی است که در مقابل فرمانهای امریکا سر تسلیم ندارند.
ترامپ غیرسیاستمدار سر مردم مستضعف ایران را با تحریمهای یکجانبه یا بهاصطلاح فلج کننده و حداکثری می برید و بایدن سیاستمدار هم با خنده و پنبه! هدف و استراتژی هر دو یکی است و فقط روشهای آنها متفاوت است؛ هدف آنها تأمین منافع ایالات متحده و متحدان خود و بایکوت، فشار و تحریم علیه ملت ایران است.
انتهای پیام/