به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو، سید امیرحسین قاضی زاده هاشمی نایب رئیس اول مجلس شورای اسلامی در یادداشتی تحت عنوان جهان را علیه «اپیدمی عهد شکنی» واکسینه کنیم، نوشت:
«باسمه تعالی»
با مروری ساده در مورد فرآیند تهیه و تصویب و امضای توافق نامه موسوم به برجام، هیچی کس حتی در کف خیابان چه رسد در سطح کارشناسان، مسئولین و دیپلماتها، کوچکترین حقی به دولت گستاخ آمریکا برای طرح مذاکره مجدد قبل از بازگشت سریع و مستقیم (بدون مذاکره) آمریکا به برجام و عملیاتی شدن کلیه تعهدات برجامی آن کشور در کمترین زمان ممکن و اثبات صداقت و پایبندی آن دولت، نمیدهد.
همه میدانند که از همان فردای امضای برجام در 23 تیرماه 1394( 14 ژوئیه 2015) در وین که قرار بود تحریمهای شورای امنیت ملل متحد، اتحادیه اروپا و تحریمهای ظالمانه آمریکا موسوم به تحریمهای ثانویه لغو شود، عهدشکنیهای دولت آمریکا و نوچههای اروپایی آنها آغاز شد و در ماه مِی 2018 میلادی (اردیبهشت ماه سال 1397) دونالد ترامپ رسماً خروج واشنگتن از برجام را اعلام و علاوه بر احیای همه تحریمهای گذشته، دوره جدیدی از تحریمهای ظالمانه از جمله قانون موسوم به کاتسا را علیه ایران تدارک و اجرا کرد. از آنجایی که توافق برجام به تصویب شورای امنیت سازمان ملل رسیده بود، اقدام آمریکاییها در واقع نقض صریح، فاحش و آشکارِ قوانین بینالمللی به شمار میرود. در چنین شرایطی و با توجه به انزوای سیاسی آمریکا و شکست پروژه فشار مضاعف بر ایران، دولت جدید آمریکا برغم ادعایش در دوره تبلیغات انتخاباتی مبنی بر پایبندی به برجام، نه تنها به این وعده عمل نکرده که برای بازگشت به برجام و پایان دادن به عهدشکنی کاخ سفید، شرط و شروط میگذارد و گاهاً خط و نشان میکشد. با این فرض است که هیچ منطق و عقل سلیمی اجازه نمیدهد تا با چنین دولت گستاخی حتی هم صحبت شد چه رسد به توافق و مذاکره.
تحلیل نوع رفتار دولت جدید آمریکا نشان میدهد که این دولت نه تنها هیچ قصدی به انجام تعهدات ندارد که با پیگیری سیاست فشار بر ایران و جامعه جهانی، همچنان اصرار بر عهد شکنی و باج خواهی بیشتر از ایران دارد. حال آنکه تعهدات برجامی آمریکا صرفاً ناظر به تعلیق و یا توقف اجرای تحریمهای ثانویه این کشور علیه ج. ا.ایران است. در تأیید ریگ در کفش داشتن کاخ سفید نشینان همین بس که همفکران دولت جدید آمریکا همان مذاکره کنندگان سابق در مورد برجام هستند که نه تنها در آن سند هیچ گونه اشارهای به لغو تحریمهای اوّلیه آمریکا علیه ایران نداشتند، بلکه زیرساخت قانونی تحریمهای ثانویه را از بین نبرده و آنها را نامعتبر نساختند تا به راحتی فردی مثل ترامپ اقدام به عهد شکنی کند.
بنابراین انتظار میرود نه تنها هیچ کس و جریان و گروهی سخن از گفتگو با دولت گستاخ آمریکا قبل از بازگشت عملی به تعهداتش نزند بلکه با توجه به تجربه تلخ گذشته، از طرح چنین مسئلهای در آستانه انتخابات ریاست جمهوری که دوباره مردم را دچار تردید میکند، پرهیز نمایند؛ زیرا چنین نرمشی که به شرطی شدن دوباره همه امور بویژه حوزه اقتصاد و معیشت منجر میشود، اقدامی غیر اخلاقی و بر خلاف مصالح عمومی بوده و باعث تشدید مشکلات داخلی خواهد شد. بعلاوه اینکه گستاخی دولت آمریکا را بیشتر و به دلیل اپیدمی عهد شکنی، اقدامی برعلیه منافع عمومی ملتهای جهان بوده و باج خواهیهای دولت آمریکا را افزایش میدهد و راه را بر زیاده خواهی و عهد شکنی دیگر دولتها و رژیمها میگشاید.
لذا، شایسته است دستگاه دیپلماسی کشور، به جای چانه زنی در داخل و خدای ناکرده اقدامات ایزایی برای گفتگوی مجدد با غرب، به منظور جلوگیری از بدعت عهد شکنی، جهان را علیه "اپیدمی عهد شکنی" که با گستاخی دولت ترامپ گسترش و با حیله گری دولت جدید آمریکا ادامه دارد، بسیج کند. قطعاً هرگونه نرمش ایران در برابر دولت آمریکا به ضرر ملت ایران و جامعه جهانی است؛ زیرا آنها را گستاختر و سنت شوم عهد شکنی را اپیدیمی کرده و دودش را نثار چشم همه ملتها خواهد کرد.
در سطح داخلی نیز انتظار میرود با عنایت به برگزاری انتخابات ریاست جمهوری و تأثیر مخرب وعدههای بی عمل در اعتماد عمومی و سرمایههای اجتماعی، جریانها و شخصیتهای فعال در انتخابات، بازی و فریب مذاکره و یا عدم مذاکره را از دستور کار خارج کرده و خط قرمز این دوره از انتخابات گردد. این امر نه تنها راه فریب افکار عمومی را میبندد، توجهات و قضاوتهای مردم در انتخاب رئیس دولت آینده را به توان داخلی و اصل توان مدیریتی معطوف و راه را برفرافکنی خواهد بست و مسائل کشور را از شرطی سازی نجات خواهد داد.»