به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو، کمتر از دو ماه به زمان برگزاری انتخابات ریاستجمهوری ۱۴۰۰ مانده و هر دو اردوگاه اصولگرایان و اصلاحطلبان با ترافیک کاندیداها مواجه هستند. اصولگرایان این روزها بر «مشارکت حداکثری» و «وحدت» گفتمانی تأکید میکنند و اصلاحطلبان ضمن آنکه درگیر اختلافات داخلی و تشکیلاتی خود هستند، با کارنامهای خالی، عملیات روانی عوامفریبی و رقیبهراسی را دنبال میکنند.
مدعیان اصلاحات مدتی است که موضوعی با عنوان «یکدست شدن حاکمیت» را در بوق و کرنا میکنند یا آنکه به دوگانهسازیهایی، چون «دولت نظامی، غیرنظامی»، «جنگ و صلح» و یا اتهامزنی به چهرههای مطرح اصولگرا در انتخابات ۱۴۰۰ متوسل شدهاند. اصلاحطلبان گرچه سعی میکنند فاصلهگذاری صوری با دولت را دنبال کنند، اما در عین حال از دولت روحانی تعریف و تمجید کرده و حتی از کاندیداتوری برخی چهرههای دولتی مانند ظریف و جهانگیری نیز حمایت میکنند.
طرح و برجستهسازی موضوع «یکدست شدن قدرت» و در صدر اخبار قراردادن آن از سوی بازندگان سیاسی، از سال گذشته و بهویژه بعد از انتخابات اخیر مجلس (اسفند ۹۸) کلید خورده است. شاید دلیل اصلی آن تحت فشار قراردادن حاکمیت برای تعدیل نظارت استصوابی و تلاشی برای توجیه شکست اصلاحطلبان در آینده بوده، اما به هر روی، برخی زوایای آن بهویژه تأکید اصلاحطلبان مبنی بر اینکه اصولگرایان به دنبال یکدستسازی قدرت هستند را میتوان در بستر «رقیبهراسی» مورد بررسی قرار داد.
مهدی آیتی فعال سیاسی و تحلیلگر اصلاحطلب اردیبهشت سال گذشته گفته بود: «اصولگرایان بهدنبال حاکمیت تکصدایی هستند»
علیرضا علوی تبار، یکی دیگر از چهرههای اصلاحطلب هم در مصاحبهای گفته بود: «قرار است قدرت را در ایران یکدست کنند.»
«یکدست شدن حاکمیت» موضوعی بود که با اظهارات بهزاد نبوی (دیماه ۹۹) در رسانههای زنجیرهای بهویژه آنجا که وی گفت: «پروژه یکدستسازی حاکمیت، از انتخابات دور دهم ریاست جمهوری در سال ۸۸ کلید خورد.»
به هر روی، این موضوع طی ماههای گذشته محور یادداشتها و مصاحبههای مدعیان اصلاحات و سخنرانیهای آنان بوده است. اسفند ماه ۹۹ بود که سیدحسن خمینی طی سخنانی در جمع اعضای انجمن اسلامی مدرسین دانشگاه به این مسئله پرداخت و گفت: «باید بسیار به این موضوع فکر کنیم که آیا نفع کشور در حاکمیت یکدست است یا اینکه به نفع کشور است که حاکمیت یکدست نباشد و چند صدایی حاکم باشد. تلقی من این است که در شرایط موجود هر یکدست شدنی در حاکمیت به ضرر کشور است و چندصدایی برای ما یک فرصت است.»
همچنین غلامرضا انصاری، فعال سیاسی اصلاحطلب چندی پیش در مصاحبه با روزنامه آرمان گفت: «متأسفانه بسته بودن فضای انتخابات و ناامیدی فزاینده ناشی از رفتار دستاندرکاران قدرت، حکومت و نابسامانی حاکم بر سیاست، اقتصاد، فرهنگ و جامعه همهگیر و گسترده شده است.. متأسفانه امروز نیز یکدست شدن قدرت جزو شعارهای اصلی اصولگرایان قرار گرفته است.».
یکی دیگر از اقدامات تبلیغی و رسانهای مدعیان اصلاحات طی چند ماه گذشته (بهویژه از تابستان ۹۹ تاکنون) طرح و دامنزدن به دوگانه «دولت نظامی- غیرنظامی» بوده است. طی این بازه زمانی، هیچ هفتهای نبوده که در این خصوص مطلبی یا مصاحبهای منتشر نشود و آنان به تخطئه کاندیداهای اصولگرا که از سابقه نظامی برخوردارند از قالیباف گرفته تا حسین دهقان، محسن رضایی، رستم قاسمی، سعید محمد و... نپردازند.
مدعیان اصلاحات از رهگذر این موضوع به طرح مسائلی مانند اینکه «با ورود نظامیان، آزادی میرود»، «کودتا میشود»، «درگیر جنگ میشویم» و. میپردازند تا شاید به خیال خود افکار عمومی را متوجه کاندیدای اصلاحطلب بکنند.
علی مطهری، نماینده مجلس دهم روز گذشته در گفتگو با روزنامه آفتاب یزد باز هم برای چندمینبار به این موضوع پرداخت و گفت: «مخالف کاندیداتوری نظامیان هستم».
مطهری گفت: ورود نظامیها به عالم سیاست باعث اختلاف بین خودشان میشود و به صلاح نیروهای نظامی نیست، لذا بهتر است که وارد نشوند. اما اگر بر ورود اصرار دارند بهنظر من باید قبل از ثبتنام استعفا بدهند یا حداکثر اگر رأی آوردند از فعالیت قبلی خود استعفا دهند.
دوگانهسازی «جنگ و صلح» یکی دیگر از محورهای تبلیغی مدعیان اصلاحات برای انتخابات ۱۴۰۰ است. آنها از چند ماه و بهویژه بعد از روی کار آمدن بایدن در آمریکا، ضمن تلاش برای باورسازی اینکه «در دولت اصلاحطلبان، تحریمها برداشته و مملکت گل و بلبل میشود» سایه خیالی جنگ را برجسته کردند تا اینگونه القا کنند که در صورت پیروزی اصولگرایان در انتخابات ۱۴۰۰، مذاکرات هستهای به بنبست میخورد و کشور درگیر جنگ میشود.
روزنامه شرق که هر روز مطالب و مصاحبههای مدعیان اصلاحات مبنی بر لزوم مذاکره و تسلیم در برابر طرفهای غربی برجام را منتشر میکند در یادداشتی با عنوان «مذاکرات وین دشوار، اما امیدبخش» نوشت: «معمای بایدن این است که او اگر حاضر به دادن امتیاز کافی برای احیای برجام بشود، ممکن است با مشکل سیاسی در داخل مواجه شود و اگر بنبست در روند احیای برجام ادامه یابد، ممکن است راهی جز جنگ باقی نماند.»
همین روزنامه چند روز پیش و در شرایطی که مجلس و اصولگرایان بر لزوم افزایش سطح غنیسازی اصرار میکنند، در یادداشت دیگری به قلم «قاسم محبعلی» از مدیران وزارت خارجه در دولت اصلاحات نوشت: «تنها ابزار ایران برای چانهزنی بحث غنیسازی است که اگر حذف شود، ابزار تهدید ایران از بین میرود. از طرفی دغدغه آمریکا در این زمینه این است که زمان لازم برای دستیابی ایران به بمب چنانکه گفته میشد، در دوران برجام یک سال بود و الان به چند ماه و حتی به گفته برخی به چند روز کاهش یافته است. اگر این مسیر به همین شکل ادامهابد، آمریکا مجبور میشود سیاست خود را کلاً تغییر بدهد و غیر از گزینههای تحریم به گزینههای دیگر هم فکر کند که گزینههای اقدام عملی و نظامی هم در میان آنها هست»
اصلاحطلبان که کارنامه عملکردشان طی ۸ سال گذشته، سیاه است! و ماحصل عملکردشان بروز و ظهور فساد و رانت و مشکلات معیشتی و اقتصادی کشور است هر از گاهی به چهرههای اصولگرا مانند قالیباف و یا آیتالله رئیسی- که حضور یا عدم حضورشان در انتخابات ۱۴۰۰ معلوم نیست- حمله کرده و با برچسب «پوپولیستی» زدن به آنها، اقدامات انقلابی در عمل به قانون و مقابله با فساد و واگذاریها را زیر سؤال میبرند.
روزنامه اصلاحطلب اعتماد چندی پیش در مطلبی با عنوان «فضای مجازی انتخابات/ فیلترینگ» نوشت: «هرکدام از کسانی که میخواستند خودشان را بهعنوان کاندیداهای انتخابات ریاستجمهوری ۱۴۰۰ معرفی و به مردم بشناسانند، فضای مجازی را محفل مناسبی برای این کار دیدند. سعید محمد و حسین دهقان از جمله این افرادند.. با این وجود، اما هنوز هم سیاستهای گروهی بر فیلترینگ استوار است...»
علاوه بر پروژه رقیبهراسی اصلاحطلبان که بخش مختصری از آن در فوق آمد، اصلاحطلبان مانند گذشته به عوامفریبی روی آورده و در صددند تا با وعدههای پوشالی افکار عمومی را به بازی بگیرند.
نکته قابل تأمل آن است که آنان برای فرار از پاسخگویی درباره مشکلات کشور و حمایت تمامقد از دولت تدبیر و امید، در عین اینکه میخواهند بین خود و روحانی فاصلهگذاری کنند، اما نمیتوانند از دولت روحانی تعریف و تمجید نکنند چه آنکه ادامهدهندگان وضع موجود، برای آینده برنامه و کارنامهای ندارند.
اصلاحطلبان که این روزها مانند دولت روحانی، زلف همه مشکلات کشور را به خارج گره زده و مسائلی مانند بحرانهای اقتصادی، گرانی، تورم، قهر استراماچونی، عدم اجرایی شدن اینستکس، حذف ایران از میزبانی فوتبال آسیا، واردات واکسن و... را به FATF ربط میدهند، برنامهشان همان ادامه سیاستهای دولت روحانی است.
سخنگوی حزب کارگزاران در مصاحبه با ویژهنامه نوروزی روزنامه اعتماد گفته بود: «آقای روحانی کار خودش را خوب انجام داده است... سیاستهای آقای دکتر روحانی سیاستهای درستی بوده و سیاستهای ما هم در آینده سیاستهای درستی است».
عباس آخوندی، وزیر مسکن دولت روحانی که یکی از گزینههای اصلاحطلبان برای انتخابات ریاستجمهوری است اخیراً گفته است: «اگر دولت روحانی نبود، الان قحطی تمام ایران را گرفته بود» همان حرفهایی که سایر دولتمردان دولت روحانی مطرح کردهاند؛ واعظی رئیسدفتر روحانی گفته بود «روزی که حجاب مصلحت کنار رود، اقدامات دولت همگان را به تحسین واخواهد داشت»، اسحاق جهانگیری، معاون اول رئیسجمهور هم گفته بود: «دولتِ ما نبود، ایران از دست میرفت»، ربیعی سخنگوی دولت نیز گفته بود «اگر این دولت نبود وضع صد برابر از این خرابتر میشد.»
روزنامه زنجیرهای آرمان هم اخیراً در مطلبی نوشت: «آنچه دولت آقای روحانی در طول سالهای اخیر انجام داد نهایت تواناییای بود که یک دولت میتوانست در چنین شرایطی انجام بدهد. دولت آقای روحانی بهرغم تحریمهای بینالمللی موفق شد تعدادی از پروژههای بزرگ را در کشور راهاندازی کند و مقداری از فشارها را از روی زندگی مردم بردارد و بارقههای امید را در دل مردم زنده نگه دارد».
بر همین اساس بود که داریوش قنبری، فعال سیاسی اصلاحطلب ماه گذشته در یادداشتی در روزنامه آرمان نوشته بود: «دولت دوم روحانی بهخاطر روی کار آمدن ترامپ در آمریکا با بدشانسی مواجه شد و نتوانست از ثمرات برجام در جهت حل مشکلات اقتصادی کشور بهرهمند شود، اما در ماههای آخر این زمینه در حال فراهم شدن است. در این میان مردم باید حواسشان جمع باشد که سکاندار آینده دولت چه کسی است؟ اگر فردی باشد که همسو و همفکر با دولت فعلی در مسیر تعامل با قدرتهای خارجی نباشد و بخواهد مسیر تقابلی را بپیماید یا اینکه اطلاع درستی از نظام بینالملل و معادلات سیاسی حاکم بر سیاست خارجی نداشته باشد، میتواند مانند دولت قبل از روحانی کشور را به سمت بحران سوق دهد.»
قنبری در ادامه نوشت: «در این میان، رسالت رسانهها آزادیبخشی به مردم است تا مردم را به ادامه روندی که در دولت تدبیر و امید شروع شد، ترغیب کنند. مردم باید ثمره اقتصادی برجام را در زندگی خود لمس کنند. امری که با روی کار آمدن دولتی همسو و همفکر با این دولت، محقق خواهد شد».
گرچه نشست اخیر کمیسیون برجام در وین تا شنبه و یکشنبه این هفته ادامه داشت و بر اساس اعلام طرفهای برجام، این مذاکرات ادامه دارد، اما به زعم برخی کارشناسان و تحلیلگران این مذاکرات از سوی مدعیان اصلاحات و با هماهنگی طرفهای اروپایی، ترفندی انتخاباتی و فضاسازی سیاسی و روانی است.
روزنامه کار و کارگر، ۱۰ روز پیش با فیلیپ تیئبو، سفیر فرانسه در ایران، گفتوگویی را تنظیم و منتشر کرد. وی در اظهارنظری قابلتأمل در مورد مذاکرات وین گفت: «ظریف را در اوج تنشهای ایران و آمریکا به اجلاس جی۷ دعوت کردیم تا پنجره مذاکرات بسته نشود. اکنون هم همین روند طی میشود و هدف هم این است که تا قبل از شروع انتخابات در ایران شاهد احیای کامل برجام باشیم.»
جالب آنکه عراقچی، معاون وزیر خارجه هم بعد از نشست روز جمعه وین در مصاحبه با پرستیوی و در پاسخ به اینکه «با توجه به پیچیدگیهایی که گفتید آیا این واقعبینانه است که روند راستیآزمایی و احیای برجام تا قبل از انتخابات ایران تمام شود؟»، گفت: برای ما بیش از آنکه انتخابات اهمیت داشته باشد، این مهم است که ما با آژانس انرژی اتمی توافقی سهماهه انجام دادهایم که یک ماه و نیم از آن گذشته و یک ماه و نیم دیگر از آن باقی مانده است. وی البته افزود که: «البته انتخابات در ایران به این سختی اضافه خواهد کرد.»
لازم به یادآوری است که محمدجواد ظریف، شهریورماه سال ۹۳ در اندیشکده شورای روابط خارجی آمریکا خطاب به آمریکاییها گفت که اگر توافق نشود، انتخابات مجلس را میبازیم! او همچنین پیش از آن و بعد از شکست مذاکرات وین ۵ در صفحه توئیتر خود نوشته بود: «دستیابی به توافق جامع هستهای غیرممکن نیست، نیاز است توهمات کنار گذاشته شود، نباید مانند سال ۲۰۰۵ فرصت از دست برود»؛ هشداری که مورد توجه رسانههای اپوزیسیون و بیگانه قرار گرفت. بیبیسی در این زمینه نوشت: هشدار اصلی ظریف به غرب در واقع این است که اگر با دولت روحانی توافق نکند، همانند سال ۱۳۸۴ (۲۰۰۵) بار دیگر زمینه روی کار آمدن اصولگرایان را فراهم خواهد کرد.
همچنین روزنامه زنجیرهای اعتماد، ماه گذشته در مطلبی با عنوان «رقابت در برابر زمان؛ مذاکره مجدد در مورد توافق هستهای» نوشت: «از دیگر عوامل مخاطرهآمیز برای جو بایدن، انتخابات ریاستجمهوری ایران در خردادماه است که احتمالاً با بازگشت محافظهکاران به صحنه قدرت همراه خواهد بود... در واقع، لغو تحریمها و گشایش اقتصادی و امیدوارسازی ایرانیان میتواند به نفع اصلاحطلبان حامی برجام باشد.»