به گزارش خبرنگار احزاب خبرگزاری دانشجو؛ ثارالله شاکری، کارشناس معاونت مصوبات و امور هیئت رئیسه شورای اسلامی شهر تهران و کاندید ششمین دوره انتخابات شورای اسلامی شهر تهران در رابطه با عملکرد شوراها و مشارکت آحاد مردم در این انتخابات مواضعی داشت و بر آن یادداشت نوشت.
بسمه تعالی
شمارش معکوس روزهای پایانی دوره پنجم شوراهای اسلامی شهر و روستا آغاز شده است و اکنون کارنامه و عملکرد این نهاد پس از سه دهه، درگیر فراز و فرودهای فراوان است. موج دومینو وار انحلال شوراها، بازداشت قریب به صد نفر از اعضای شوراها در کل کشور و سلب عضویت تعدادی کثیری از منتخبین مردم، میزان کارآمدی این نهاد را دچار تردیدهای بیشمار ساخته است.
در این میان شورای شهر «تهران» هرچند به عاقبت شهرهای «ساری»، «مرودشت»، «خرمشهر»، «رشت»، «کرمانشاه»، «مرند» و... دچار نشد و منحل نگردید، اما خبر رد صلاحیت ۱۰ عضو شورای شهر تهران در هیئت نظارت شهرستان مایه برانگیختگی افکار عمومی گردید و این پرسش را به ذهن متبادر ساخت که چرا شورا و مدیریت شهری در کلان شهر تهران از مسیر اصلی خود دور افتاده اند و شکافی عمیق بین وعدههای نخست نمایندگی تا کارنامه عمل امروزشان مشاهده میشود و سوال اینست این وقایع چه آثاری را بر حضور پای صندوقهای رای دارد؟
بررسی پنج دوره انتخابات شورای کلان شهر تهران و تحلیل میزان آراء وارده، حاکی از آن است که قوت و ضعف عملکرد هر دوره چهارساله شورا در میزان مشارکت شهروندان در انتخابات بعدی و تصمیم سازی جامعه موثر بوده است.
شورای اول شهر تهران که به گواه تمامی صاحب نظران قربانگاه اعتماد ملی بود، پس از ثبت عدد ۱ میلیون و ۴۸۰ هزار مشارکت کننده تهرانی در اسفند ماه سال ۷۷ به رغم وحدت فکری اعضا، به سیاسی کاری و کشمکشهای فراوان پرداخت و با استیضاح شهردار، موجی از بی اعتمادی عمومی را به توده شهروندان تزریق نمود، به نحوی که انتخابات شورای دوم تنها قریب به یک سوم دور قبل یعنی ۵۶۲ هزارنفر مشارکت کننده را پای صندوقهای رای آورد.
دلزدگی آحاد جامعه از عملکرد بی ثمر، نچشیدن طعم خدمت، فاصله گذاری با ماموریتهای اصلی و انحلال شورا در میزان مشارکت رخ نشان داد و گویای نارضایتی مردم از کارنامه شورای اول بود.
در نقطه مقابل شهرداران منتخب شورای دوم توانستند اعتماد از دست رفته را به ریل اصلی برگردانند و میزان مشارکت در دور سوم انتخابات شورای شهر به یک میلیون و ۶۵۶ هزار و نهایتا در دور چهارم به ۲ میلیون و ۷۸۶ هزار رسید و رفته رفته نهاد شورا اهمیت و جایگاه اصلی خود را در بین شهروندان آشکار کرد.
ارتباط مستقیم عملکرد مدیریت شهری بر میزان حضور مردم، در دور پنجم انتخابات شورای شهر به اوج رسید و در ۲۹ اردیبهشت ۹۶، مشارکت قریب به سه میلیون و ۶۸۶ هزار شهروند را به ثبت رساند و لیست امید با کسب تمامی کرسیهای شورای شهر، اندیشه اصلاحات را بر مدیریت شهری حاکم کرد؛ اما شیرینی این حضور دیری نپایید و شورای پنجم پس از سپردن کرسی جناب شهردار به ۵ نفر در طی ۴ سال، متزلزلترین دوران شهرداری را رقم زد و با عملکرد ضعیف خود شکافی عمیق بین خود و رای دهندگان دوره پنجم مشاهده مینمایند.
حال روزهای پایانی است و شورای پنجم شهر تهران، با سیاست بازی و تعهدگریزی باعث شده است تا گمانه زنی در خصوص میزان مشارکت عمومی را دچار، اما و اگرهای فراوان نموده است و تاسف عمیق اینجاست که هرگاه مدعیان اصلاحات حاکم مطلقِ ارکان یک نهاد بودند با بر زمین نهادن مطالبات اصلی مردم همچون توسعه ناوگان حمل و نقل عمومی و ناوگان مترو و اتوبوس، وصول مطالبات سنگین شهرداری از دولت، تسهیل مشکل آلودگی هوا و بحران ترافیک و ... بسترهای احقاق حقوق عامه شهروندان را با سوء تدبیر مواجه نمودند و تمشیت امور را به فراموشی و زوال میبرند. از همینجاست که دقت و انتخاب آگاهانه در انتخابات آتی شوراهای اسلامی شهر و روستا ضرورتی انکارناپذیر است و میبایست شهروندان ضمن بررسی سوابق نامزدها زمام امور شهرها را به دست سرآمدانی بسپارند که پس از استقرار در کرسی عضویت شورا مطالبات اصلی مردم را محملی برای پیشبرد اهداف شخصی و جناحی خویش قرار ندهند و به عنوان بازوی اصلی و ناظر، مجموعه مدیریت شهری را به سمت توسعه پایدار رهنمون سازند.