گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو، امین لطیفی؛ یکی از مهم ترین مشکلات آموزش مهندسی در این عدم تناسب آموزش هاي دانشگاهی با الزامات و استانداردهاي صنایع و نیز الزامات بازار کار است که فاصله زیاد این الزامات و انتظارات صنعت با دانش و مهارت کم دانش آموخته گان جویاي کار مؤید این مسئله است. این مشکلات در خصوص برخی رشته هاي صنایع ساختمانی مثل عمران و مکانیک، و مهندسی کامپیوتر و فناوري اطلاعات چندان محسوس نیست، علت آن فاصله کم صنایع ساختمانی، رایانه و فناوري اطلاعات با درس ها و آموزش هاي دانشگاهی این رشته ها است؛ به نحوي که یک دانش آموخته فناوري اطلاعات باتوجه به سرعت روزافزون تغییرات فناوري و هماهنگی واحدهاي آموزشی با این تغییرات، به محض فراغت از تحصیل و حتی در حین تحصیل نیز می تواند مشغول به ارائه خدمات و تولید محصول در این صنعت شود.
در صنایع ساختمانی نیز با این که سرعت تغییرات فناوري نسبتاً کند است ولی تقریباً علوم دانشگاهی همگام با فناوري موجود بوده و دانسته هاي یک مهندس عمران تازه دانش آموخته متناسب با نیازهاي بازار کاراست؛ اما در خصوص رشته مهندسی شیمی با توجه به گستردگی علوم این رشته و صنایع مرتبط با آن تفاوت بسیاري میان مهارت یک دانش آموخته و نیازهاي بازار کار وجود دارد. اولین مطالعه مدون براي ارزیابی نیازهاي آموزش مهندسی توسط دکتر ژوزف کستن در سال ۱۳۴۷ براي دانشکده فنی دانشگاه تهران انجام گرفت این مطالعه با مقایسه وضعیت مهندسی در ایران و آمریکا تأکید می کند که برخلاف آمریکا که صنایع گسترده و درونزا هستند، در ایران صنایع کوچک اند و مهندسان توسعه صنایع را بر عهده دارند لذا صنایع انتظار رهبري فنی از مهندسان دارند در حالی که در آمریکا مهندسان باید دانش هاي پایه را گسترش دهند و صنایع از این دانش هاي پایه مهندسی براي گسترش فناوري هاي صنعتی استفاده می کنند.
برنامه هاي آموزش عالی را بر دو دسته کلی تقسیم بندي می کند:
در نوع اول (شامل کشورهاي آلمان، سوئیس، اروپاي شرقی و شوروي سابق) اعتقاد بر این است که دانشجویان باید بلافاصله پس از اتمام تحصیل توانایی رهبري فنی صنایع را بر عهده بگیرند؛ لذا آموزش مهندسی باید در یک زمینه تخصصی و بیشتر به صورت عملی ارائه شود. در روش دوم (اکثر کشورهاي غربی) مهندسان باید دانش پایه مهندسی را بیاموزند و رهبري صنعت را در آیندهاي دورتر از اتمام تحصیل و پس از ورود و به کارگیري علوم در یک صنعت به دست گیرند روش اول مستلزم وجود بستر و آزمایشگاه هاي گسترده در نظام آموزش عالی است و سرعت انطباق لازم با گسترش صنعت را ندارند.
روش دوم نیز تقریباً متناسب با شرایط صنعتی کشورهاي پیشرفته است و همانطور که گفته شد، صنایع در فناوري پیشرو بوده و مهندسان مسئول توسعه دانش هاي پایه هستند. هم چنین، در این روش مشکل کاریابی پس از اتمام تحصیل نیز وجود خواهد داشت. طبق این مباحث کستن پیشنهاد می کند که پس از اتمام دوره لیسانس، دوره فوق لیسانس براي آموزش مهارت هاي صنعتی اختصاص یابد و درجه مهندسی پس از اتمام این دوره به دانش آموختگان اعطا شود.
علی رغم اینکه مطالعات کستن مربوط به سال ۱۳۴۷ است لکن صنایع مربوط به رشته مهندسی شیمی همچنان کوچک و محدود بوده و از نظر فناوري هاي مدرن روز وابسته به خارج هستند. این در حالی است که بررسی ها نشان می دهد، درس هاي ارائه شده در دانشکده هاي مهندسی شیمی کشور در زمینه هاي مشترك و پایه مثل مباحث انتقال جرم، ترمودینامیک، رآکتور، پدیده هاي انتقال، عملیات واحد، کنترل و ... تقریباً مشابه و هماهنگ با دانشگاه های معتبر دنیا است.
اما در زمینه دروس تخصصی و آموزش و فناوری های روز مهندسی شیمی، کاستی های زیادی در محتوا و نحوه آموزش در دانشگاه هاي ایران دیده می شود این در حالی است که در کشورهاي پیشرفته مطالعات بسیاري جهت بازبینی آموزش هاي مهندسی شیمی به منظور پرورش متخصص در صنایع مختلف در حال انجام است و تلاش می شود از تجهیزات مدرن و الگوهـاي کار تیمـی بـراي درك مفاهیـم درسـی و کسـب مهـارت استفـاده شود لذا با توجه به تغییرات فناوري، به وجود آمدن عرصه هاي جدید علمی و صنعتی، الزامات جهانی سازي، مسائل میان رشته اي و تأثیر سرمایه و اقتصاد بر آموزش بهتر است واحدهاي درسی و نحوه آموزش مهندسی شیمی در ایران نیز هر چند سال یکبار بازبینی شود و نیازهاي بازار کار کشور و آمادگی دانش آموختگان مد نظر قرار گیرد.
اصله صنعت ایران از فناوري هاي مدرن دنیا و عدم تدریس واحدهاي کاربردي مرتبط با صنعت موجود در کشور از یک طرف و گستردگی صنایع مرتبط با رشته مهندسی شیمی از طرف دیگر، باعث افزایش شکاف میان آموزش هاي دانشگاهی و مهارت هاي لازم در صنعت شده است؛ به گونه اي که دانشجویان مباحثی از علوم نظري و طراحی و محاسبات تجهیزات پیشرفته مهندسی شیمی را آموزش می بینند که عملاً در هیچ صنعت داخلی مورد استفاده قرار نمی گیرد و از طرفی، بسیاري از مفاهیم ابتدایی صنایع موجود در دانشگاه تدریس نمی شود و دانش آموختگان مهندسی شیمـی فاقد مهـارت هاي کاربـردي مورد نیاز شرکت هاي مهندسی هستند.
البته در سال هاي اخیر درس هاي بسیار تخصصی و به روز از صنایع خاصی مثل نفت و ... ارائه شده و این تخصصی شدن درسهاي بر حسب صنعت، منجر به ایجاد رشته هاي جدید در دانشکده هاي مهندسی شیمی شده و رشته هاي جدیدي مثل مهندسی نفت و بسپار و بیوتکنولوژي و ... که بیش تر به عنوان گرایشی از مهندسی شیمی شناخته می شدند، به وجود آورده است. توسعه روزافزون علوم تخصصی مرتبط با مهندسی شیمی بدون امکان حذف واحدهاي درسی موجود از مهم ترین مسائل روز دانشکده هاي مهندسی شیمی است و ایجاد توازن میان واحدهاي درسی و پیشرفت هاي صنعتی از دغدغه هاي اصلی دانشکده هاي بزرگ مهندسی شیمی در دنیا است.
امین لطیفی - مسئول هسته علمی مسئله محور شهید احمدی روشن (در حوزه مهندسی شیمی)
انتشار یادداشتهای دانشجویی به معنای تأیید تمامی محتوای آن توسط «خبرگزاری دانشجو» نیست و صرفاً منعکس کننده نظرات گروهها و فعالین دانشجویی است.