به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو، محمدباقر قالیباف رئیس مجلس شورای اسلامی در آستانه سالروز شهادت سردار سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی با شبکه عربی «المنار» پیرامون ابعاد زندگی این شهید جبهه مقاومت، سیاستهای جمهوری اسلامی در قبال کشورهای همسایه، مذاکرات هستهای و فعالیتهای موشکی گفتگو کرد.
متن این گفتگو به شرح زیر است:
عرض سلام و احترام دارم به همه امت اسلامی به خصوص به جوانان مومن و انقلابی در سراسر امت اسلامی و جهان اسلام و از اینکه این فرصت فراهم شد که در ارتباط با یکی از شخصیتهای برجسته جهان اسلام با شبکه المنار گفتگو کنم تشکر میکنم.
از این فرصت و سوال شما استفاده میکنم و مخاطب خود را همه جهان اسلام به ویژه جوانان جهان اسلام قرار میدهم و میخواهم این نکته را برای همه جوانان بگویم که زندگی حاج قاسم به ما این درس را میدهد که اگر به مبانی اسلام، باورهای دینی معتقد بوده و نگاهی مبتنی بر اسلام داشته باشیم، نتیجهای اینگونه را میتوانیم رقم بزنیم.
خیلی وقتها صحبت میکردیم که چگونه زندگی حاج قاسم به این شکل رقم خورد. باید بگویم این موضوع به اساس انقلاب اسلامی و روزهایی باز میگردد که امام خمینی (ره) برای خدا قیام کرد و حاج قاسم در راه او گام برداشت. آن زمان بسیاری از جوانان مثل حاج قاسم بودند و پیروزی انقلاب و موضوعات بعدی آن را رقم زدند تا مقاومت و اتفاقاتی که این روزها شاهد هستیم، اتفاق افتاد.
حاج قاسم میگفت در واقع از ۴۵ سال پیش که در یک روستا زندگی میکرد و حتی با پای برهنه به مزرعه میرفت تا به پدر کمک کند، حرکت خود را آغاز کرده است لذا این مرد کار خود را از آنجا آغاز میکند.
انقلاب اسلامی نیز از آنجایی که با سنتهای الهی گره خورده بود پیروز شد و بعد از آن، شاهد شکل گیری سپاه و ورود حاج قاسم به مجموعه سپاه بودیم. زمانی که اولین بار با او آشنا شدم در دوران دفاع مقدس بود که تنها چند ماه از اشغال خاک ایران از سوی صدام گذشته بود. از همان جا شهید سلیمانی قدرت نوآوری و تصمیم گیری و استعداد و ظرفیتی داشت که او را جزء بهترین کسانی قرار داده بود که با زمان شناسی، به درستی و بهترین تشخیص را میداد.
آن زمان ایشان به عنوان یک رزمنده عادی وارد جبهه شد. در آن دوران که از قبل فرماندهی وجود نداشت و جنگ آنقدر غافلگیرانه شروع شد که همه جوانان تجربه جبهه و جنگ نداشتند و دفعه اول بود وارد چنین عرصهای میشدند لذا همان جا بود که باید استعداد خود را در حوزه آموزش، طراحی، مدیریت، عملیات و جنگ نشان میدادند و حاج قاسم نیز که دوره آموزشی را در پادگان امام علی (ع) پشت سرگذراند و بلافاصله خود به عنوان یک مربی ظاهر شد.
در آن زمان حدود ۲۵ سال سن داشت که وارد جبهه شد و به همراه بقیه رزمندگان که همراه وی بودند اولین گردان را تشکیل دادند لذا این ظرفیت در حاج قاسم بود که فرمانده لشگر ثارالله (ع) شد که یکی از لشگرهای بسیار قوی و تأثیرگذار دوران دفاع مقدس بود. شهید سلیمانی در عملیات بیت المقدس و آزادسازی خرمشهر، در عملیات فاو و عبور از اروند که یکی از پیچیدهترین عملیاتهای نظامی بود و یا عملیات فتح المبین حضور داشت که همه موفقیت آمیز بودند و بخشی از خاک ما را از محاصره صدام درآوردند. وی نقش ویژه در طراحی و فرماندهی عملیاتها داشت و شجاعت او زبانزد و کم نظیر بود. زمانی که از شهدای دفاع مقدس میگوییم از شهید سلیمانی، شهید خرازی، باکری و شهید همت میگوییم که جوانان ۲۴ یا ۲۵ سالهای بودند، یا به طور قطع زیر ۳۰ سال سن داشتند و از فرماندهان جدی دوران دفاع مقدس بودند و شهید سلیمانی نیز در همین دوران، از فرماندهان انگشت شمار برجسته این دوران بود.
یکی از ویژگیهای شخصی و یکی از علل رشد وی که ملموس بود این بود که شهید سلیمانی انسانی مخلص و باخدا بود که اساس کار نیز همین بود، اما از لحاظ روحی، آرامش و طمأنینه داشت. او بارها در عملیاتها و صحنههای سخت جنگ حضور یافت و هرچقدر صحنه جنگ سخت تر، خطرناکتر و تلختر بود که در آنها دوستان خود را از دست میدادیم و یا مجروح میشدند و چه در موفقیتها و عدم موفقیتها و تصمیم گیریها زمانی که به چهره او مینگریستیم، آرامش و طمأنینه را در اوج خطر میدیدیم؛ آن هم جایی که هر لحظه مرگ جلوی چشم انسان است.
در برهه ای، نیروهای صدام یک استراتژی جنگی گرفته بودند که به صورت مرتب به برخی قسمتها حمله میکرد که نیروها پراکنده شوند. یکی از این مناطق تصرف شده، مهران بود. آن زمان هوا ۴۹ درجه و بسیار گرم بود. حضرت امام (ره) اراده کرده بود که مهران آزاد شود چرا که این منطقه به لحاظ سیاسی خیلی مهم بود هرچند به لحاظ نظامی چندان مهم نبود. این هم به آن جهت بود که صدام میگفت ایران را شکست داده چرا که مهران را تصرف کرده ایم. از این رو قصد کردیم مهران را به سرعت پس بگیریم و عملیات آن انجام شد. معمولا عملیاتها در آن زمان به دلیل کمتر بودن تجهیزات جنگی مثل تانک نسبت به صدام، در شب انجام میشد.
در این عملیات چند فرمانده از چند لشگر حضور داشتند؛ مثل شهید سلیمانی، آقای قربانی، آقای اسدی و چند یگان دیگر. عملیات را با موفقیت پشت سر گذاشتیم و ارتفاعاتی در مسیر مهران تحت عنوان زرباطیه را گرفتیم. قرار بود عملیات دیگری برای بازپس گیری مجموعه قلاویزان صورت دهیم که هوا روشن شده بود. تصمیم گرفتیم در روز عملیات خود را ادامه دهیم که یک کار کاملا خلاف روال همیشگی بود. من به حاج قاسم گفتم دشمن در ارتفاعات مستقر است، امکانات زرهی بیشتری دارند و شاید برای ما مشکل باشد. شهید سلیمانی گفت همه بیایند و به بالای ارتفاعات بروند لذا از آن مسیر به صورت پیاده حرکت کردیم که درگیریهای بسیار سختی هم داشتیم و شهید سلیمانی با یک گروهان زرهی از پایین این کار را انجام داد.
این اولین عملیات پیاده زرهی با فرماندهی شهید سلیمانی بود که انجام شد و ساعت یک ظهر مقر لشگر ۱۶ بعث در اوج ارتفاعات قلاویزان را با طراحی و طمأنینه حاج قاسم به پایان رساندیم. در دشت پایین تانکها با هم درگیر بودند و در بالای ارتفاعات نفرات با تیر کلاش و به صورت رو در رو با هم درگیر میشدند. پیش از این تصور میکردیم این عملیات ۲ روز طول بکشد، اما از هفت صبح آغاز شد و تا ظهر به پایان رسید و مقر لشگر ۱۶ صدام سقوط کرد. حاج قاسم از لحاظ هوشمندی، شجاعت و آرامش کم نظیر بود چرا که در زمان بحران، تصمیم گیری بسیار سخت است.
از سال ۶۰ و اوایل جنگ با حاج قاسم در جبهه حضور داشتیم. من از استان خراسان بودم که به همراهی بسیجیها به جبهه آمده بودم و ایشان از کرمان آمده بود که با هم آشنا شدیم و تا روزهای آخر و بیش از ۴۰ سال در حوزههای مختلف با هم همکاری داشتیم.
بدون شک طبق روال عادی و از لحاظ آکادمیک موجود در دنیا، کسی که میخواهد مراحل نظامی را طی کند باید یک مسیر آموزشی را بگذارند و در همه ارتشهای دنیا اینگونه است، اما دوران دفاع مقدس این تأثیر را داشت که آنها که ظرفیت و استعداد داشتند شناسایی شوند و همین باعث شایسته پروری و در نهایت شایسته گزینی شد. رزمندگان هم در صحنه عمل آموزش میدیدند و علم فرا میگرفتند و هم خلاقیتها و نوآوریها خود را نشان میداد و البته مهمتر از همه در محیط دوران دفاع مقدس، فضای معنوی حاکم بر جبهه نیز تأثیرگذار بود.
بین اینکه جنگ میکنیم یا جهاد میکنیم تفاوت وجود دارد. بسیاری از جنگها به خاطر این است که طرفها به دنبال منافع دنیوی و توسعه طلبی سرزمینی هستند و یا سلطه یافتن بر منابع مالی و انسانی را دنبال میکنند، اما باور ما در دفاع مقدس جهاد کردن بود یعنی اول یک باور اعتقادی و دینی داشتیم و اساس کار ما مبارزه با ظلم بود و برای این بود که احکام الهی را پیروی کرده و پیش ببریم زمانی که فضا اینگونه میشود، رزمندگان هم تقوا پیشه کرده و هم مجاهدت میکنند که این فضا در دوران دفاع مقدس بود و همین فضا، شخصیت حاج قاسم را شکل داد.
اگر دهههای زندگی شهید سلیمانی را به ۴ دهه تقسیم کنیم، شخصیت اصلی شهید سلیمانی در ۸ سال دفاع مقدس شکل گرفت و تربیت روح و روان او در آن زمان بود. دهه دومی که در شخصیت شهید سلیمانی اثر گذاشت و پیش از دورانی بود که وارد نیروی قدس شود مربوط به زمان پایان جنگ و بازگشت به کرمان بود که فرمانده لشگر این استان شد. کرمان هم مرز با افغانستان و پاکستان بود و موضوعات مواد مخدر را داشتیم از طرفی کرمان جزء مناطق نسبتا محروم در کشور محسوب میشود. آنجا فقر بود و فاصلهها نیز زیاد بود و نمیشد به همه روستاها رسیدگی کرد.
حاج قاسم که فرمانده سپاه استان بود خیلی برای تأمین امنیت منطقه تلاش میکرد. آن زمان من نیز در نیروی زمینی سپاه تهران بودم که باعث شده بود همکار نزدیک باشیم، ولی به لحاظ جغرافیایی دور بودیم. یک طراحی برای برقراری امنیت و مبارزه با اشراری که مواد مخدر جابجا میکردند صورت گرفت و آنجا بود که شهید سلیمانی به مسائل اجتماعی و فقر مردم پی برد و اینکه اشرار چگونه از منطقه سوءاسفتاده میکنند.
چهره اجتماعی شهید سلیمانی آنجا شکل گرفت. من با ایشان به منطقه میرفتیم تا مواردی را طراحی کنیم. وی عمدتا به جای طراحی برای عملیاتهای نظامی، به میان مردم در منطقه قلعه گنج و جنوب کرمان که محروم هستند، میرفت و شروع کرد تا مسائل مردم را حل کند. وی توانست کشاورزی و دامداری را احیا و روستاها را زنده کند و آنچنان در قلب مردم منطقه رسوخ یافت که امنیت پایدار به دور از عملیاتهای نظامی ایجاد شد. البته او با آنها که اقدام به ترانزیت مواد مخدر از مرزها میکردند، مبارزه میکرد.
بسیاری از مردم نیز از درد نبود امکانات با اشرار همکاری میکردند که با اقدامات حاج قاسم هیچ زمینهای برای شرارت مردم باقی نماند، بخشی از مسائل معیشتی برطرف شد و ارتباط آنها با بسیج شکل گرفت لذا مردمی کردن و سازماندهی و تأمین امنیت داخلی در آن زمان از سوی حاج قاسم شکل گرفت.
امروز یک عرفی در دنیا وجود دارد که زمانی که یک فرمانده در یک رده لشگر و نیرو فعالیت میکند یک دیسیپلین خاصی دارد. ما در انقلاب اسلامی و سپاه اصلا چنین رفتارهایی نداشتیم. حتی در روزهایی که از دفاع مقدس گفتیم هیچکدام از نیروهای سپاه مدرج و درجه دار نبودند و همه یکدیگر را برادر و گاهی به اسم کوچک صدا میکردند و اصلا به روال صدا کردن یک ژنرال در سایر کشورها نبود.
در اطلاعات عملیات یک نیرویی بود که از حاج قاسم حدود ۱۰ سال کوچکتر بود و در همان زمان جنگ نیز به شهادت رسید، اما حاج قاسم آنقدر به او علاقه داشت که در وصیت نامه خود نوشته بود که افتخار من این باشد که مرا در کنار او دفن کنید که امروز نیز همانجا دفن شده است. یعنی یک فرمانده افتخار میکند کنار بسیجی شهیدی خاک شود که او را قویتر و متقیتر از خود میدانست و این عشق و علاقه شهید سلیمانی به شهادت است.
اینکه میگویم جنگ نداشته و جهاد داریم و این فرهنگ وجود دارد همین است. شهید سلیمانی را ببینید مرتب در کرمان به خانواده شهدا سر میزد، احوال آنها را جویا شده و مشکلات آنها را حل و فصل میکرد و ارتباط روان با آنها دارد از این رو این منش شهید سلیمانی بود. در دهه دوم، شهید سلیمانی با موضوعات اجتماعی و طوایف مختلف و برخی موضوعات سیاست داخلی و روابط برخی گروهها بین مرزها و حوادث افغانستان که مدام تحت اشغال بود و با برخی گروههای فعال در پاکستان، آشنا شد و دهه زندگی او در ارتباط با روابط دیپلماسی را رقم زد.
بعد از یک دهه که به این شکل سپری شد، تصمیم گرفته شد حاج قاسم یک نسل از بچه فرماندهان لشگر در اواخر دهه ۷۰ را تربیت کند و فرمانده نیروی قدس شد و من نیز فرمانده نیروی هوایی شدم و تغییراتی صورت گرفت.
مطمئنم شهید سلیمانی هرچه در ذهن و باور خود و درباره پدیدههای نظامی و سیاسی در جهان اسلام داشت، پیاده کرد و این اوج موفقیت حاج قاسم است که توانست این مسائل را پیش ببرد. اگر منظور شما این است که اگر حاج قاسم شهید نشده بود همینجا متوقف میشد باید بگویم خیر او هرگز کنار نمینشست و حتما هنوز برنامههای دقیقتر و بلندمدت تری داشت. ما لحظه به لحظه میگوییم کاش حاج قاسم این روزها بود. اما اینکه بگوییم آیا راه حاج قاسم امروز در حال طی شدن است یا نه؟ با قاطعیت باید بگویم که اگر اثر او در جهان اسلام و در بین جوانان بیش از زمان حیات حاج قاسم نباشد، کمتر نیست و بدون شک روح ایشان و برکات شهید سلیمانی و تحول روحی و روانی که در جبهه مقاومت ایجاد کرد، حتما آینده ما را روشنتر و محکمتر میکند که البته این وعده خدا بوده و تخلف ناپذیر است.
شهید سلیمانی جمله زیبایی دارد و میگوید هر کس میخواهد شهید شود اول باید شهید باشد تا شهید شود. امروز خطابم با جوانان جهان اسلام و آزادگان جهان است که شهید سلیمانی نشان داد یک جوان ۱۷ ساله روستایی در یک منطقه محروم میتواند با تکیه بر مکتب قرآن و اهل بیت (ع) کاری را انجام دهد در حالی که کفش به پا ندارد و در جبهه مقاومت کاری کند که لرزه بر تن مستکبران در منطقه و خارج از آن بیندازد. این راه برای همه جوانان باز است و این فرهنگ شهادت، جهاد و تقوا و مسیر اصلی است.
در اینکه شهید سلیمانی یک انسان بسیار برجسته و بی نظیر بود، شکی نیست. من با شناختی که از نیروی قدس دارم و شناختی که از برادر عزیز سردار قاآنی که امروز فرمانده نیروی قدس است دارم که آشنایی ام با ایشان، ۴ سال بیشتر از آشنایی ام با شهید سلیمانی است چرا که وی در مشهد بود و من هم در مشهد بودم، باید بگویم مطمئن هستم این مسیر در جبهه مقاومت و جهان اسلام و نسل جدیدی که داریم دنبال میشود و در پاسخ به این سوال که اگر امروز در دهه ۹۰ اتفاقی بیفتد مثل زمان دفاع مقدس آیا جوانان حضور پیدا میکنند یا خیر باید به حضور جوانان مدافع حرم و مبارزه با داعش اشاره کنم که فهمیدیم بله چنین اتفاقی میافتد.
در خصوص مسائل هستهای نمیخواهم به جزییات بپردازم. آمریکا به صورت روحی و ذاتی به دنبال سلطه است، انقلاب اسلامی ما نیز اساسا با ظلم مخالف است که این مخالفت و مقاومت ما نسبت به زیاده خواهی آمریکاییها یک امر ماندگار و طبیعی است لذا تا زمانی که آنها بخواهند ظلم را بر کشور، ملت ما و امت اسلامی در همه بخشها داشته باشند ما مقاومت میکنیم. موضوع هستهای نیز یکی از این پدیدهها است. یک موضوع بی جهتی که با بهانه جویی درباره مسائل هسته ای، به دنبال تضعیف ما هستند.
آنچه مشخص است در سال ۲۰۱۷ با روی کار آمدن ترامپ اتفاقاتی برای برجام افتاد، برجامی که همه کشورها روی آن توافق جهانی کرده بودند و در شورای امنیت برای آن قطعنامه ۲۲۳۱ صادر شد و همه به آن متعهد میبودند. در آن زمان ایران همه تعهدات خود را در حوزه هستهای انجام داد، اما طرف مقابل که باید تحریمها و مبادلات تجاری را به صورت عادی بر میگرداند، کارشکنی کرد که این اشکال در دوران اوباما هم وجود داشت، اما ترامپ اساسا از برجام خارج شد. آنها هیچ اعتقادی به مصوبات شورای امنیت ندارند.
ایران هم بر این اساس گفت اگر بنا است طرفین برجام به تعهدات خود عمل نکنند چرا ما باید به صورت یکجانبه به آن عمل کنیم از این رو ما نیز با تصویب قانونی، دولت را مکلف کردیم که تا زمانی که طرف مقابل به تعهدات خود در تحریم عمل نکند، دولت نیز حق ندارد به تعهدات عمل کند. ما در چارچوب قوانین آژانس، فعالیتهای هستهای خود را با نظارت آنها انجام میدهیم و صرفا تعهدات برجامی را انجام نمیدهیم تا آنها حرکتی کنند.
زمانی که دولت بایدن آمد، قصد بازگشت به برجام داشت و مذاکرات در وین مجددا آغاز شد و ۱+۴ و ایران مذاکرات را آغاز کردند که ۶ دور را پیش بردیم تا دولت دوازدهم به پایان رسید. در این زمان توافقاتی شد که البته نهایی نبود و صرفا توافقات اولیه در حد پیش نویس انجام شد به این معنا که اگر آمریکا میخواهد به برجام باز گردد و ۱+۵ را تشکیل و تعهدات برجام را شکل دهد باید خودش باز گردد که اولین شرط او این است که تحریمهایی که رسمی نیست و بین المللی نبوده و مورد تأیید نبوده و طبق توافق برجام نیست برداشته شود و خواسته ما این است که تحریمهایی که به واسطه خروج آمریکا از برجام بر ما تحمیل شده، برداشته شود و بعد وارد گروه مذاکره شود.
آمریکا که همواره خلاف قوانین بین المللی و تعهدات عمل میکند باید دست از قلدریهای خود بردارد و حتما انقلاب اسلامی در مقابل خواستههای به ناحق و ظالمانه میایستد و ما انقلاب کردیم که مقاومت کنیم، اما اینکه میگویند ما مقررات بین المللی را نمیپذیریم، دروغ میگویند. ما قطعنامهها را پذیرفتیم و آنکه زیر میز زد آمریکا است اگر بنا است برجام را اجرا کنیم بخشی تعهدات هستهای ما و بخشی نیز تعهدات طرف مقابل در برداشتن تحریمها است و وقتی میگوییم ضمانت دهید یعنی اگر آمریکا وارد شد و باز بگوید میخواهیم برویم نمیشود
دقیقا بحث ما همین است که آنها باید این موضوع را شفاف و روشن کنند. آمریکاییها این کار را شروع کردند لذا بحث ما این است و در چارچوب بین المللی در حال مذاکره هستیم و به روشنی این موضوع را گفته ایم که به دنبال یک مذاکره خوب و توافق خوب هستیم که توافق خوبی توافقی است که طرفین به برجام عمل کنند و بپذیرند که دیگر باز وارد نشوند و دوباره خارج شوند. دولت در پایان دوره دوازدهم در دو دوره مذاکراتی که انجام شده به این چارچوب رسیده ایم که بتوانیم هم در بحث مربوط به هستهای و هم تعهدات تحریم که باید انجام دهند و در حوزه راستی آزمایی و ضمانت که اگر انجام شد، باز هم آمریکا و هیچ کشوری زیر توافق نزند چرا که این توافقی است که سازمان ملل و شورای امنیت نیز برای آن قطعنامه صادر کرده و باید تضمین شده باشد. جمهوری اسلامی هر زمانی که این تعهدات انجام شده و انتفاع اقتصادی به این معنا ببریم که تجارت، بانکداری و تبادلات اقتصادی با همه کشورها بتوانیم داشته باشیم، آماده ایم.
تعهدات موقت نداریم و اگر تعهدی داده میشود دائمی است و در شورای امنیت قطعنامه شده و به تصویب رسیده است که البته در جزئیات زمانی که آمریکا میخواهد وارد گروه مذاکره شود باید گام اول را بردارند که پذیرفته اند. باید تحریمها را بردارند و این به این معنا است که به صورت روان بتوانیم با تمام دنیا اقدامات اقتصادی خود را انجام دهیم؛ چرا باید بی دلیل زیر فشار ظالمانه باشیم؟
آنها در دوران کرونا و به خصوص جنگ از ورود غذا و دارو جلوگیری میکردند که خود جنایت جنگی است و امروز نیز همین کار را میکنند. اگر آمریکاییها این چارچوبها را بپذیرند که البته باید بپذیرند، میتوانیم به یک توافق خوبی برسیم.
طبیعتا مذاکرات باید یک زمان محدودی داشته باشد و نباید طولانی شود. اگر به مقررات بین المللی گردن نهاده شود و به تعهدات برجام عمل شود، مذاکرات طولانی نمیشود و باید زمانی معقول داشته باشد. البته برخی کشورها ممکن است به دلیل منافع خود موضوعات دیگری را دنبال کنند مسائل منطقهای و موضوعات موشکی و ... را دنبال کنند که ما به طور جد با آن مخالف هستیم و این موارد موضوع بحث ما در مذاکرات نبوده و نخواهد بود و فقط درباره مسائل هستهای گفتگو میکنیم.
ما هیچ مذاکرهای با آمریکا در حوزه منطقه و موشکی نداریم و موضوع فقط هستهای است.
این موضوع را صهیونیستها مدیریت میکنند؛ ما با کشورهای مسلمان و کشورهای همسایه خود چه عربی و چه غیرعربی هیچ محدودیتی در تماس و مذاکره نداشته و نداریم و حتی با عربستان نیز هیچ پیش شرطی برای مذاکره نگذاشته ایم و همه کشورهای مسلمان باید بدانند. چرا ما باید تحت تأثیر رژیم صهیونیستی و آمریکا باشیم؟ بارها گفته ایم که جمهوری اسلامی ایران همه آرزویش این است که همه جهان اسلام با هم متحد باشد و برای پیشرفت کشورها و جهان اسلام و برای یک وحدت در منطقه و امنیت در منطقه دست به دست هم دهیم و با همه کشورهای منطقه نگاهمان همین است و پیشگام هستیم.
در مقابل این کار زشتی که رخ میدهد یعنی عادی سازی روابط با رژیم صهیونیستی به هر حال امت اسلامی حتما نسبت به این قضیه واکنش نشان میدهد. تلاش رژیم بر اساس طرح آبراهام این است که روابط خود با کشورهای اسلامی را عادی کند و برخی سران کشورها را میبینیم که متأسفانه پیش قدم هستند و این به نفع جامعه اسلامی و کشورهای اسلامی نیست.
ما ممکن است گله مندیهایی داشته باشیم، اما از آنجایی که وحدت جهان اسلام و همکاری میان کشورهای اسلامی را به نفع جهان اسلام میدانیم از این جهت میگوییم اگر نامهربانیهایی هم بوده مطرح نمیکنیم. هیچ پیش شرطی نمیگذاریم. البته الان ۴ دور مذاکره با عربستان برگزار شده و ادامه خواهد داشت. ما معتقدیم امروز بیش از هر زمان دیگر باید همدلی و همکاری را بین کشورهای اسلامی بالا ببریم. جمهوری اسلامی همواره این آمادگی را دارد. کشورهای همسایه و مسلمان بدانند هیچ خطری از سوی جمهوری اسلامی آنها را تهدید نمیکند و ما کنار آنها هستیم و خطر اصلی زیاده خواهی رژیم صهیونیستی است.
اینها واقعیات تلخی است که وجود دارد. ما در بخش عادی کردن روابط با رژیم صهیونیستی، از بدو شروع دیده ایم که تمام اقدامات رژیم صهیونیستی علیه امت اسلامی و کشورهای اسلامی و بر مبنای تضعیف کشورهای اسلامی و مسیر آن بوده است که حتما از این موضوع ناراحت بوده و از این رو میگوییم رهبران کشورهای اسلامی باید بدانند که جوانان کشورهای اسلامی و نخبگان و دلسوزان کشورهای اسلامی حتما عادی سازی روابط با رژیم صهیونیستی را نمیپذیرند.
امارات میخواست بیاید و آمد و صحبت کردیم و مذاکرات با عربستان طبیعتا ادامه مییابد و ما به دنبال این هستیم که کشورهای اسلامی کنار هم ایستاده و اختلافات را با صحبت مطرح کنند. از قضا کسانی باید درباره منطقه با هم صحبت کنند که از کشورهای منطقه باشند.
ما همیشه از این گفتگوها استقبال کرده ایم و در حوزه خلیج فارس معتقد بوده ایم که میتوانیم همکاریهای نزدیک سیاسی اقتصادی و فرهنگی و حتی همکاریهای امنیتی و دفاعی داشته باشیم. کشورهای اسلامی در همه زمینهها باید با همکاریهای دوجانبه و منطقهای خوب داشته باشد.
به جوانان جهان اسلام بگویم که غزه را ببینید که در محاصره است. واقعا در ظلم مضاعفی از دست رژیم صهیونیستی به سر میبرند، اما وقتی در مقابل رژیم صهیونیستی مقاومت میکند و جواب آن را میدهد، دشمن به عجز و ناتوانی در میآید. رژیم صهیونیستی یک رژیم عاریهای است و باید بپذیریم قدرت آن پوشالی است و خود آنها مطمئن هستند اگر بخواهند کوچکترین تجاوز نظامی نسبت به جمهوری اسلامی صورت دهند، با شدیدترین عکس العمل نظامی روبرو میشوند و میدانند که این از موضوعاتی نیست که بتوانند برای آن تصمیم گیری کنند. این قدرت اسلام و جمهوری اسلامی است و اگر چنین کار احمقانهای انجام شود، همه افراد و جاهایی که در آن حرکت نظامی همراهی کرده باشند، بدون تأخیر در لحظه و ثانیه پاسخ میدهیم.
امیدواریم این اتفاق هیچگاه نیفتد، اما اگر بیفتد پاسخ ما بسیار محکم و با قاطعیت خواهد بود. ظرفیت و توان ایران هیچگاه تهدیدی برای کشورهای اسلامی و همسایگان نبوده و صرفا در مقابل زیاده خواهی رژیم صهیونیستی و تجاوز آنها خواهد بود.
ایران پاسخ آنها را میدهد. اگر اسرائیل کوچکترین حرکتی را نسبت به جمهوری اسلامی مستقیم انجام دهد ما نیز میدهیم. تعرض موشکی و هوایی به هر شکل در لحظه پاسخ را دریافت میکنند و قدرت ما را نیز خوب میدانند. آنها به دنبال محدود کردن قدرت ایران هستند که در مسائل موشکی بارها تلاش کرده اند. اما باز هم بگویم توان ما در مقابل رژیم صهیونیستی است و این امکانی برای جهان اسلام، صلح استفاده میشود و ما برای گفتگو با کشورهای اسلامی هیچ پیش شرطی نداریم.
حتما آمریکا از عراق خارج میشود. به یاد دارم چند روز بعد از شهادت شهید سلیمانی و پیش از اربعین وی، مصاحبهای کردم و گفتم حتما نتیجه خون شهید سلیمانی، اخراج آمریکاییها از منطقه است که اخیرا دیدیم بخش عمدهای از نیروهای نظامی آمریکای و عملیاتی آنها از الاسد خارج شد و این موضوع از سوی نخست وزیر عراق اعلام شد و امیدواریم حتما نیروهای نظامی آمریکا همان طور که از افغانستان و عراق اخراج شدند، در بخش شرقی سوریه و کشورهای اسلامی نیز باید بیرون بروند که سیاست قطعی ماست.
به نظر میرسد امروز تغییرات و تحولاتی در سطح جهانی در حال رخ دادن است و حتما رقابتهای جدی و جنگ سردی میان چین و آمریکا شکل گرفته که در سطح جهانی و نظم جهانی عیان شده است. البته معتقدم این جنگ سرد متفاوت از جنگ سردی است که در گذشته میان شوروی سابق و آمریکا بود. آن جنگ بیشتر نظامی و امنیتی و در کنار آن اقتصادی، سیاسی و دفاعی بود و نوعی نگاهی ایدئولوژیک به موضوع وجود داشت، اما امروز این جنگ سرد از جنس فناوری و تکنولوژی و اقتصادی است.
آمریکا این تهدید را میبیند و به دنبال بازتعریف حضور خود در منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا و منطقه است. کشورهای اسلامی باید نسبت به این موضوع هوشیار باشند و با همدلی و انسجام آغازی برای همکاری و آرامش را رقم بزنند و دخالت خارجی قدرتها و در رأس آن امریکا را نادیده بگیرند.
آنها به دنبال این هستند که همیشه اختلافات را میان کشورهای اسلامی گسترش بدهند. امت اسلامی امروز بسیار آگاه و روشن است.
تحرکاتی که این روزها انجام میشود زمینه این کار فراهم میکند و این بازتعریف در سطح جهانی و منطقه در حال رخ دادن است و امیدوارم جهان اسلام و رؤسای دولتها و نخبگان از این شرایط که امروز پیش آمده با دقت بتوانند پیش بروند و با وحدت این آرامش را در کشورهای اسلامی ایجاد کرده و به پیشرفت و توسعه برسند.