به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو، روزنامه آفتاب یزد در تحلیلی با عنوان «چرایی بیتوجهی به متن یک سفر» نوشت: پرداختن به حاشیههای سفر رئیسجمهور در کنار بیاعتنایی عامدانه و بعضا مغرضانه رسانههای غیرمستقل و با گرایشهای خاص سیاسی، سبب شد که متن اصلی این سفر تا اندازهای مغفول بماند و دستاوردهای مهم آن، کمرنگ جلوه داده شود.
دولت سیزدهم در سیاست خارجی خود به درستی اعلام کرده که آمریکا و غرب همه جهان نیستند. اکنون سیاست خارجی کشورمان با در نظر گرفتن این واقعیت تنظیم شده است که قدرتهای جهان، به بلوک غرب پیشین و در حال افول منحصر نیستند و در مناسبات جدید روابط بینالملل، باید محاسبات تازهتری در معادلات معطوف به منافع ملی کشورمان انجام شود. بر همین مبنا، توجه به قدرتهای نوظهور آسیایی، با عنوان «راهبرد آسیامحور» از اهمیت و اولویت قابل توجهی برخوردار است. میتوان گفت که اکنون، دوران تحمیل هنجارهای نظام سلطه، گذشته است و احترام متقابل و قبول هویتهای مستقل، اساس جهانی شدن مدرن را تشکیل میدهد.
هیچکس انتظار ندارد جمهوری اسلامی ایران در مقابل جنگها و چالشهای سخت، دست بسته باقی بماند. شکی نیست که ایران موفق شد تهدیدها را به فرصت تبدیل کند و ضمن تقویت استحکام سیاسی و افزایش توان داخلی خود، توانست دایره حضور منطقهای و اثرگذاری بینالمللی خود را گسترش دهد.
قابلانکار نیست که برخی در جمهوری اسلامی ایران، نگاه به غرب را به اندازهای عادی میدانند که اخم و قهر طرفهای غربی را تحمل کرده و حاضرند برای ترمیم جای خالی آنها، افزایش امتیازدهی را طبیعی قلمداد کنند. در این نوع نگرش، غربگرایی، حتی نوعی ارزش است و توجه به سایرین، به معنای شرقگرایی و یا حتی فروختن کشور به این و آن قلمداد میشود.
در سالهای اخیر نگاه به شرق، تقریبا فراموش شده و این در حالی است که کشورهای غربی، در رعایت حقوق ملت شریف ایران، تعلل و بلکه کارشکنی بسیار کردهاند. بنابراین، اولا اگر نگاه به شرق منافع بیشتری را نصیب کشور میکند، براساس تعامل هوشمند، اقتضا میکند که گسترش روابط با این جغرافیای سیاسی در دستور کار دولت باشد. ثانیا به منظور افزایش منافع ملی در روابط خارجی، تنوع بخشی در تامین منابع و منافع، امری معقول و بلکه ضروری است. سیاستی که شرق و غرب کشورش را برای کسب حداکثری منافع جستوجو میکند، سرنوشتش را به رضایت هیچ طرفی گره نمیزند.
سفر رئیسجمهور به روسیه پیام روشنی برای مذاکرهکنندگان هستهای داشت که جمهوری اسلامی ایران منتظر و معطل مذاکرات نیست و در صورت رعایت کامل حقوق کشورمان، اجازه برخورداری از منافع مشترک در روابط دوجانبه بر پایه احترام متقابل و پرهیز از زیادهخواهی را خواهند داشت.
کشورهای غربی بارها نشان دادهاند که اولا با انواع مداخلات و توطئهگریها وارد شبکه تامین امنیت کشورها خصوصاً در غرب آسیا میشوند و زیادهخواهیهای خود را در مناسبات سیاسی این کشورها عادی جلوه میدهند و به محض تهدید منافعشان توسط مردم آزادیخواه منطقه، از ایجاد ناامنی برای ایجاد رعب و وحشت استفاده میکنند. ائتلافهای درونمنطقهای همراه با کنشگران غیرغربی، میتواند الگویی برای ایجاد و حفظ ثبات پایدار در منطقه باشد.
براساس این شیوه همکاری نزدیک و جامع، و در شرایطی که بهنظر میرسد توافق وین با کشورهای غربی، به فشارهای فزاینده علیه کشورمان پایان نخواهد داد، جمهوری اسلامی ایران برای مقابله با چالشهایی که با آن مواجه است، ضمن توجه و تکیه بر تواناییهای داخلی، در مسیر تقویت روابط با آسیا و قدرتهای آن پیش میرود. مذاکرات وین نیز چنانچه به موفقیت برسد، آمریکا و متحدانش در کمین تواناییهای نظامی و نقش منطقهای ایران هستند و چنانچه به موفقیت هم نرسد، همچنان تواناییهای بومی کشورمان و نقش منطقهای ایران مورد انکار قرار خواهد گرفت. این بدان معناست که سلسله تحریمها پایان نخواهد یافت. از اینرو، تنها راه نجات کشور، افزایش مولفههای قدرت در عرصههای مختلف، سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، نظامی، امنیتی و... میباشد.