به گزارش گروه ورزشی خبرگزاری دانشجو، مصاحبه غزیزبک آماتوف را با سایت اسپورت ازبکستان می خوانید:
عزیزبک عضویت در باشگاه استقلال را تبریک می گوییم. چگونه این انتقال رخ داد؟
زمانی که در دبی با تیم ملی تمرین می کردیم، از استقلال پیشنهاد دریافت کردیم. در واقع حتی قبل از آن نیز شایعاتی در مورد آن وجود داشت. بعدها که وارد دبی شدم، پیشنهاد صددرصدی از ایرانی ها دریافت کردم. شخص سرمربی باشگاه(فرهاد مجیدی) من را می خواست. در ابتدا فکر نمی کردم علاقه استقلال جدی باشد اما مربی علاقه زیادی به من داشت. پس از آن پیشنهاد را بررسی کردم و در نهایت به توافق رسیدیم.
شما یک سال دیگر با لوکومتیو قرارداد داشتید. آیا استقلال شما را دائمی خریده یا قرضی به تیم ایرانی می روید؟
لوکوموتیو نیز با جدایی من موافقت کرد. نمی دانم بین آنها چه گذشت. دو باشگاه به توافق رسیدند.
قراردادت با استقلال چندساله است؟
به مدت 2.5 سال
معمولا عادت کرده ایم که قرارداد یک ساله یا یک ساله و نیمی باشد اما شما با یک قرارداد 2.5 ساله استقلال موافقت کردید. چرا؟
باشگاه ایرانی به من پیشنهاد قرارداد 2.5 ساله داد و خواستار قرارداد برای این مدت شد. راستش من یک قرارداد 1.5 ساله می خواستم. با این حال استقلال خواهان قراردادی 2.5 ساله بود. سپس با هم مذاکره کردیم و در نهایت با پیشنهاد آنها موافقت کردم.
استقلال یکی از تیم های مطرح ایران است. مرحله جدیدی در فعالیت فوتبالی شما آغاز می شود. با توجه به این موضوع، آیا می توانید بگویید که آماده لژیونر شدن هستید؟
من برای چالش های جدید آماده هستم. می خواهم خودم را به عنوان یک لژیونر امتحان کنم. چه اتفاقی خواهد افتاد؟ با این حال، یک شخص هرگز نمی تواند صددرصد آماده باشد. در این صورت ما بر خدا توکل می کنیم. آنچه در آنجا اتفاق می افتد برای من یک رویا است اما تمام تلاشم را خواهم کرد.
خداحافظی با لوکوموتیو سخت بود؟
از تیم خداحافظی کردیم چون مدت زیادی است که در لوکوموتیو بازی می کنم. این باشگاه بخشی از من شده است.برای لوکوموتیو بازی کردم و در این تیم پیشرفت کردم.
راستی زمانی که پیشنهاد جدی از استقلال دریافت کردید در مورد این باشگاه ایرانی پرس و جو کردی؟
در مورد باشگاه استقلال پرسیدم. بازی هایشان را دیدم. در مسابقات لیگ برتر ایران همیشه قوی ترین بازیکنان برای این تیم بازی کرده اند. تا آخر می جنگند اما زمانی که پس از دیدن همه اینها با چشمان خودم تیم را در آینده ببینم، می توانم پاسخ روشنی به این سوال به شما بدهم. من هنوز نمی توانم تفاوتی را با آنچه در تلویزیون دیدم تشخیص دهم.
در تیم جدیدت فرصتی برای صحبت کردن با سرمربی تیم داشتی؟
یک بار با مربی صحبت کردم. او به من گفت منتظرت هستم هر چه زودتر بیایی و باهم بیشتر صحبت کنیم. به زودی او را خواهم دید.
دوست دارم در مورد تیم ملی خودمان بپرسم. آیا دیدار در دبی بدون مشکل پیش رفت؟
اردو به خوبی پیش رفت. همه بازیکنان زحمت کشیدند. بچه ها در این اردوی تمرینی به شرایط خوبی رسیدند. اکثر آنها برای رقابت ها آماده بودند. بازیکنان در اردوی امارات چند روزی را با هم سپری کردند و بیشتر با هم آشنا شدند.
زمانی که در دبی با تیم ملی تمرین می کردی، پیشنهاد «استقلال» حواس شما را پرت کرد؟
مدیربرنامه من عمدتاً درگیر پیشنهاد بود. زمانی که آنجا بودیم، نماینده‌ام گاهی اطلاعاتی را در این زمینه به من می داد. این وظیفه من نیست که با باشگاه مذاکره کنم. در آن زمان تمرکزم روی تیم ملی بود.
هدف شما از حضور در باشگاه استقلال چیست؟
می خواهم در تیم جدیدم خوب بازی کنم و تاثیر مثبتی از خود به جای بگذارم. هدفم این است که ذهنیت خوبی از فوتبال ازبکستان در لیگ ایران به جای بگذارم. یک زمانی سرور جپاروف هم در آنجا بازی می کرد و نام خوبی برای خود دست و پا کرد.
اکنون برای حضور در مسابقات لیگ برتر ایران به قدرت بدنی بیشتری نیاز دارید ...
بله، من این را می دانم. باید خیلی خوب تمرین کنم و آماده بازی در لیگ ایران هستم.