به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری دانشجو، «خالد القدومی» نماینده جنبش حماس در ایران، طی یادداشتی که در وبگاه شبکه «المیادین» منتشر شد، به ارزیابی نخستین سفر «جو بایدن» به عنوان رئیسجمهور آمریکا به منطقه پرداخت.
وی در ابتدای این یادداشت نوشت: «این عجیب نبود که بایدن و لاپید علیه ایران صحبت کنند و علیه آن سخنان تحریکآمیزی به زبان آورند. آنچه جدید بود تلاش برای وادار کردن قدرتهای منطقه به ورود به ائتلاف آمریکایی و "اسرائیلی" علیه ایران، چین و روسیه بود».
* اثبات مجدد حمایت بیپایان آمریکا از پروژه صهیونیسم
القدومی در ادامه نوشت: «وقتی صحبت از سیاست خارجی آمریکا میشود، سخن گفتن از حمایت بیپایان آن از پروژه صهیونیستی که همواره تاکید کردهایم که آن پادگان پیشرفته آمریکای غربی در منطقه ماست، جای تعجب ندارد. اعلام ۳۸ میلیارد دلار حمایت امنیتی و نظامی و یک میلیارد دیگر کمک نظامی اضطراری نشان میدهد که این دولت نیز تا به امروز با هیچ یک از دولتهای قبلی آمریکا تفاوتی نداشته است».
از این روست که متخصصان درباره این موضوع میگویند که مسئله فلسطین هرگز جزء اولویتهای سیاست خارجی آمریکا نبوده بلکه تامین امنیت رژیم صهیونیستی اولویت اول آن است. آنچه در اینجا جدید است مقاومت فلسطین و تهدید واقعی آن برای پروژه صهیونیستی طی سالهای اخیر، به ویژه پس از عملیات «سیف القدس» است.
نماینده حماس در ایران در ادامه مینویسد: «در اینجا علاوه بر پیشرفت میدانی نظامی مقاومت، آنچه مقاومت فلسطین در بسط مفاهیم مبارزه و انسجام ملی در تمام جغرافیای میهن و اتحاد آن تحت عنوان بیت المقدس به وجود آورده، به یک تهدید وجودی برای رژیم صهیونیستی تبدیل شده است».
در ادامه این یادداشت آمده است: «اما در سطح بینالمللی، آنچه در افکار عمومی غرب پس از سیفالقدس رخ داد، مرحلهای تاریخی را در خصوص جایگاه روایت صهیونیستی در جامعه غربی ثبت کرد و ما خواندیم و شنیدیم که متخصصان در اروپا و ایالات متحده آمریکا درباره نژادپرستی "اسرائیل" و جنایاتی که علیه بشریت و جنایات جنگی علیه مردم فلسطین صورت میگیرد، سخن میگویند».
در همین راستا نیز روزنامه نیویورک تایمز تصاویر بیش از ۲۰ کودک فلسطینی را منتشر کرد که به دست "اسرائیل" کشته شدند و بر هیچ یک از ما پوشیده نیست که این روزنامه در سیاست، فرهنگ نخبگان و افکار عمومی غرب نماینده چه چیزی است.
* تمرکز بر روی برچسب تروریسم زدن به مقاومت
القدومی در ادامه نوشت: «بنابراین وقتی از اتحاد قدرتهای منطقه با سیاست آمریکایی و اسرائیلی صحبت میکنیم، در کل ممکن است چیز جدیدی به نظر نرسد، اما امر جدید این است که این اتحاد از باور و تاریخ مشترک یک امت عبور میکند و خواه ناخواه شما تبدیل به " فرزند منطقه"، خواهید شد که دشمن این اتحادهای مورد نظر صهیو آمریکایی هستید و مقاومت فلسطینی که ترامپ و بایدن به آن اشاره کردند و از امنیت جمعی این امت دفاع میکند، تبدیل به تروریسم میشود. بر این اساس، بسیار منطقی است که این پروژه برخلاف آرمان امت، دولتها و مردم باشد».
* ره آورد جدید سفر بایدن به منطقه
وی در ادامه نوشت که به طور خلاصه، چیزهای جدیدی که این سفر داشت را میتوان به صورت ذیل طبقهبندی و عنوانبندی کرد:
- از دست رفتن امید به اینکه با تغییر دولت آمریکا از جمهوریخواه به دموکرات، این دولت نقش منصفانهای را در قضایای منطقهای و قضیه فلسطین ایفا کند. طرف فلسیطینی نباید توهینهایی که بایدن در طول این سفر به او کرده را نادیده بگیرد. زیرا وی نه دیداری از رام الله، مقر تشکیلات خودگردان داشت و نه ملاقاتی دوجانبه با عباس رئیس تشکیلات خودگردان داشت، نه بیانیهای مشترک در کار بود و نه حفظ دستکم اصطلاحات موجود در پیمان شوم اوسلو از قبیل، اراضی ۶۷، قدس اشغالی و حاکمیت فلسطین.
نویسنده در ادامه به موضوع سفر بایدن و نمایش استکبار آمریکایی در جریان این سفر که به مقصد جده و نه ریاض صورت گرفت، اشاره کرد و نوشت که بایدن حتی قبل از آغاز این سفر نشان داد که برای او نشست با «سران کشورهای حاشیه خلیج فارس +۳» اهمیت دارد و چندان اهمیتی به روابط دوجانبه با عربستان سعودی قائل نیست.
- عجیب نبود که بایدن و لاپید علیه ایران سخن بگویند و اظهارات تحریک آمیزی بر زبان آورند، آنچه جدید بود تلاش برای وادار کردن قدرتهای منطقه به ائتلاف آمریکایی - «اسرائیلی» علیه ایران، چین و روسیه بود چیزی که اگر حاصل شود، صرفنظر از تمام پیامدهای منفیاش، ضعف پروژه صهیونیستی آمریکای و نگرانی آن را نمایان میسازد که رسوایی آن به دلیل خروج آمریکا از منطقه و نتایج بحران اوکراین و روسیه ظاهر شده است.
- تلاش برای مهندسی مجدد منطقه بر پایههایی که فراتر از دین، اعتقاد و تاریخ مشترک منطقه است. در اینجا ائتلاف چهارجانبه جدید تحت عنوان I ۲ U ۲ آمده است که آمریکا، "اسرائیل"، هند و امارات متحده عربی را در یک سیستم اقتصادی و امنیتی جدید گرد هم میآورد و این امکان را برای نظارت بر تغییر مسیرهای تجاری بین المللی آبی فراهم میکند. در همین راستا هند موفق به امضای قرارداد برای مدیریت بندر حیفا با رژیم صهیونیستی و نیز در آنچه که از آن تحت عنوان احتمال تشکیل «ناتو» عربی یا اتحاد پدافند موشکی که «اسرائیل» نیز بخشی از آن خواهد بود، شده است.
- عنوان آخر، اعلام صریح و آشکار مقابله با هرگونه تشکل مردمی و ملی است که با اعلام سند مشترک جرمانگاری کمپینهای بایکوت مانند BDS و جنبشهای مقاومت ملی نشان داده شد. کمپینها و جنبشهایی که اعتماد تودههای خود را از طریق صندوقهای رأی، اعتبار خود و کسب مشروعیت با تکیه بر شرافت و قهرمانی در برابر اشغالگر ببه دست آوردهاند و نماینده مردم در سطح جهان هستند.
* افشای بحران داخلی و خارجی واشنگتن و تلآویو
نویسنده در ادامه توضیح میدهد: «در اینجا یادآوری این نکته ضروری است که اصل این سفر بایدن، بحران آمریکا و "اسرائیل" است، که همان بحرانی است که ائتلاف ترامپ و نتانیاهو از آن رنج میبُرد، چه در سطح انتخاباتی داخلی در جوامع هر دوی آنها، چه در سطح سردرگمیها و بحرانها در سیاست خارجی هر دو طرف».
* نگرانی آشکار برخی سران عربی از سفر بایدن
القدومی نوشت: «شاید اختلاف دیدگاه عربها، که بیانگر نگرانی رسمی آنها از این سفر است، یکی از شواهد گفتههای من باشد، از جمله اظهارات مقامات اردنی که هرگونه اطلاع از ائتلاف دفاعی عربی که اسرائیل نیز عضوی از آن است را تکذیب میکنند و حتی از اهتمام ورزیدن ایران به روابط با همسایگانش، استقبال میکنند. به این امر اظهارات مثبت امارات در رابطه با ایران را نیز میتوانید اضافه کنید».
نویسنده در ادامه با اشاره به گمانهزنیهای غربیها در خصوص دشواری ماموریت بایدن در سفر به عربستان تاکید میکند همه این امور، گواه آن است که خواستههای آمریکا از تمام خطوط قرمز منطقهای عبور کرده است و از سوی دیگر عمق بحرانی که دولت آمریکا از آن رنج میبرد را نمایان میسازد.
* فرصت جدید برای ایجاد نظمی نوین در جهان و رهایی از هژمونی آمریکا
القدومی تاکید کرد: «اگر همان طور که بایدن پیر گفت، یهودی بودن برای صهیونیست بودن لازم نیست، مردم منطقه باید تجدید نظر کنند و گزینه گفتگو و ائتلاف داخلی را بر هر گفتگو یا ائتلافی که اجازه نفوذ خارجی را میدهد و به تشدید تفرقه و چندپارگی نظام عربی و به طور کلی امت اسلامی منجر میشود، مقدم بدارند».
وی در پایان نوشت: «ما در برابر یک فرصت تاریخی عدم توازن قدرت در سطح جهانی قرار داریم که گذرگاهی است برای آنچه میتوان آن را شکلگیری نظم نوین جهانی نامید و دیگر در آن، امکان انحصار هژمونی برای آمریکا وجود نخواهد داشت بلکه فرصتهایی واقعی وجود خواهد داشت تا اگر بخواهیم، اتحادهای منطقهای محترم و قوی از نظر اقتصادی، سیاسی و نظامی ایجاد کنیم. اتحادهایی که قدرتهای بزرگ آن را محترم بشمارند و هرگونه شراکت با آن برابر باشد و نه بر اساس تبعیت».
نماینده حماس در ایران همچنین تاکید کرد: «در اینجا، ایدئولوژی مقاومت در برابر هژمونی صهیو-آمریکایی، مبنایی محکم برای تحمیل احترام به دیگری و ایجاد تشکیلات جدیدی برای منطقه بر اساس منافع فرزندان آن و نه بر اساس منافع خارجی صهیو- آمریکایی است».