به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو، اکونومیست نوشت: فراسوی جنگ نظامی در اوکراین، منازعه دیگری درگرفته است. جنگ خشن اقتصادی که از دهه ۱۹۴۰م. تاکنون سابقه نداشته، شروع شده و کشورهای غربی در پی فلج کردن اقتصاد 8/1 تریلیون دلاری روسیه از طریق زرادخانهای از انواع تحریمها هستند.
از ماه فوریه تاکنون آمریکا، اروپا و متحدین آنها، رگباری از محدودیتهای بیسابقه علیه هزاران شخص و شرکت روسی اعمال کردهاند. نیمی از ذخائر ارزی ۵۸۰ میلیارد دلاری روسیه مسدود، و اغلب بانکهای بزرگ روسیه از سیستم پرداخت جهانی حذف شدهاند. شرکتهای روسی از خریدن انواع محصولات وارداتی از موتورها گرفته تا تراشهها محروم شدهاند. الیگارشها و مسئولین روسی نیز با محدودیت سفر خارجی و مسدود شدن داراییهایشان روبهرو شدهاند.
اقدامات غرب علیه روسیه اهدافی راهبردی دارد. تحریم علیه روسیه هدفی را در سطحی جدید دنبال میکند: فلج کردن یازدهمین اقتصاد بزرگ دنیا و یکی از بزرگترین صادرکنندگان انرژی، غلات و سایر کالاها. هدف اولیه دستکم در کوتاه مدت، ایجاد بحران نقدینگی و موازنه پرداخت در روسیه است.
انتظارات غرب از نتایج تحریمها علیه روسیه چیست؟ انتظار این است که در افق 3-5 سال قطع ارتباط روسیه از بازار غرب به فروپاشی روسیه منجر شود. انتظار میرود تا سال ۲۰۲۵ ناوگان هواپیمایی مسافربری روسیه بهعنوان پنجمین ناوگان هواپیمایی دنیا بهخاطر عدم دسترسی به لوازم یدکی زمینگیر شود.
ورای چنین جاهطلبیهای غرب علیه روسیه، اهدافی در چارچوب دکترین و رهیافت نوین غرب نهفته است. گفته میشود دوره نظام تکقطبی دهه ۱۹۹۰ که آمریکا ابرقدرتی بیرقیب بود از مدتها پیش طی شده و اشتهای غرب در توسل به نظامیگری از زمان جنگهای عراق و افغانستان، کاهش اقتدار جهانی آن را سبب شده است. ظاهراً قرار است از طریق اعمال تحریمها علیه روسیه به ادعای تضعیف جایگاه جهانی غرب پاسخ داده شود تا بدینوسیله قدرت و اقتدار غرب در کنترل شبکههای فناوری و مالی اقتصاد جهانی نشان داده شود.
غرب طی بیست سال گذشته برخی کشورها را از طریق تحریم تنبیه کرده است. تحریم ایران و ونزوئلا و شرکتی قَدَر قدرت مثل Huawei از اینگونه است. متأسفانه تحریمها علیه روسیه تاکنون آنگونه که انتظار میرفت، نتیجهبخش نبوده است. مشکل این است که هنوز امکان وارد آوردن ضربه قاطع علیه روسیه فراهم نشده است. تولید ناخالص داخلی روسیه در سال ۲۰۲۲ تنها ۶ درصد کاهش یافته یعنی خیلی کمتر از رقم ۱۵ درصد که صندوق بینالمللی پول و بسیاری دیگر در ماه مارس پیشبینی کرده بودند.
امسال فروش انرژی توسط روسیه مازادی بالغ بر ۲۶۵ میلیارد دلار برای روسیه فراهم کرده است یعنی دومین مازاد ارزی دنیا بعد از چین! اگرچه تولید ناخالص داخلی غرب قابل مقایسه با روسیه نیست، ولی فعلاً کسی درصدد محروم کردن خود از گاز روسیه نیست. سیستم مالی روسیه پس از عبور از شرایطی سخت به ثبات رسیده و توانسته برای برخی واردات خود تأمینکنندگان تازهای مثل چین دست و پا کند در حالی که اروپا با رکود اقتصادی ناشی از بحران انرژی مواجه شده است.
پس معلوم میشود حربه تحریمها ایراداتی دارد. یکی از این ایرادات، کُندی اثرگذاری آن است. نظامهای اتوکراسی خوب بلد هستند از راه تجمیع منابع، موج اولیه تحریم را از سر بگذرانند. پس از مدتی، روند آسیبدیدگی ناشی از تحریم شروع خواهد شد. بزرگترین نقص و ایراد تحریمها این است که بیشتر از یکصد کشور که تولید ناخالص داخلیشان ۴۰درصد تولید ناخالصی دنیاست حاضر به تحریم روسیه بهطور کامل یا نسبی نشدهاند. نفت اورال همچنان روانه آسیا میشود. دبی بهطور کامل با واحد پول روسیه معامله میکند و شما میتوانید هفت مرتبه در روز با خطوط هوایی اماراتی و یا دیگر خطوط هوایی از دبی به مسکو پرواز کنید. یک اقتصاد جهانیشده شرایط خوبی برای سازگاری یافتن در مقابل تنشها و فرصتها دارد مخصوصاً برای اغلب کشورهایی که تمایلی به تبعیت کردن از سیاست غرب ندارند.
در صورت ناکارآمد شدن تحریمها علیه روسیه، آنگاه باید از هرگونه توهم اعمال تحریم علیه چین بهعنوان روشی ارزان و نامتقارن برای مقابله با نظام اتوکراسی بزرگتر از روسیه دست کشید. غرب ناچار است به منظور ایجاد بازدارندگی یا تنبیه چین (در صورت حمله به تایوان) اقدام به مسدود ساختن ذخائر ارزی ۳ تریلیون دلاری چین و قطع ارتباط با بانکهای چینی کند در حالی که بعید است اقتصاد چین برخلاف روسیه دچار فروپاشی شود، زیرا دولت پکن قادر است از راه محروم ساختن غرب از محصولات الکترونیکی، باتریها و محصولات دارویی تلافی کند، چون اگر چین بخواهد تلافی کند آنگاه قفسههای فروشگاههای «والمارت» از کالا خالی شده و بحران درست خواهد شد. با در نظر گرفتن اینکه کشورهای بیشتری بهخاطر شراکت و همکاری بیشتر بازرگانی با چین، وابستگی بیشتری به چین پیدا کردهاند تا آمریکا در نتیجه اعمال تحریم جهانی علیه چین سختتر از روسیه خواهد بود.
درسی که از جنگ اوکراین و روسیه فرا میگیریم این است که مقابله با نظامهای مهاجم اتوکراسی نیازمند اقدام در چندین جبهه است. نظامهای دموکراسی باید آسیبپذیریهای خود در مقابل حریفان را برطرف کنند.
موضوع مهمتر کشورهایی هستند که از تکرار اعمال تحریمهای غرب علیه خودشان برای فردا نگران هستند لذا این کشورها امروزه تمایل کمی برای مشارکت در اعمال تحریمها علیه دیگران دارند. نهتنها رهبری چین بلکه تمامی دموکراسیها چیزهای زیادی از جنگ تحریمی غرب علیه روسیه فرا گرفتهاند.