به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو، وبسایت الجزیره در تحلیل آخرین وضعیت جنگ غزه و تن دادن اسرائیل به آتشبس نوشت: فرماندهان ارتش اسرائیل ممکن است عاشق حمله بیشتر به غزه باشند، اما محاسبات بخش پشتیبانی، نتیجه را به نفع دولت نمیبیند. گزارشهای موثقی وجود دارد مبنی بر اینکه بمبهای هوشمند نیروی هوائی اسرائیل رو به اتمام است.
بنا به ادعای صاحبنظران، نیروی هوائی ارتش اسرائیل با صرف بیش از ۲۵۰۰ کیت بمب هوشمند بر فراز غزه، فقط برای ۱۰ روز دیگر موجودی دارد. رقم دقیقِ ذخایر نظامی همیشه رازی است سر به مُهر؛ اما شواهد گویای آنند که فرماندهان اسرائیلی زنگ خطر را به صدا درآوردهاند و درخواست تجدید فوری مهمات را دارند.
طی دو هفتۀ گذشته، ترابری C-۱۷ ایالات متحده، به طور منظم در فرودگاه بن گوریون در تلآویو و پایگاه هوائی نواتیم در صحرای نقب فرود آمده است. بیشتر آنها از پایگاه رامشتاینِ آلمان پرواز میکنند، جایی که ایالات متحده انبارهای «ذخایر اضطراری» را دارد. مهمات سنگینتر، در حجم کمتر، بیفوت وقت از طریق دریا به اسرائیل ارسال میشود. قطعاً در میانشان موشکهای راکتانداز توپخانهای موسوم به هیمارس (HIMARS) و سیستمِ راکتانداز چندگانۀ ام۲۷۰ (MLRS)) که به وفور در غزه به کار رفته، نیز یافت میشود.
پاسخ اسرائیل به حملات موشکیِ سنگین حماس و حملات حزبالله و حوثیها، ذخایر اسرائیل را به حدی نگرانکننده کاهش داده بود و تحویل اولیۀ موشکهای تامیر نشان از آمادگی ارتش ایالات متحده برای تأمین مجدد مهمات اسرائیل داشت.
چند روز پیش، یکی از افسران اسرائیلی به صورت ناشناس به خبرنگارانی که درکنار نیروهای اسرائیلی بودند، اعتراف کرده: «ما نمیخواهیم به آنجا برویم. میدانیم که آنها بمبهای فرعیِ زیادی برای ما کاشتهاند.» هفتهنامۀ یهودیِ کرونیکل در لندن هم ده روز قبل تیتر زده: «دستور واضح است: هیچکس اجازه ندارد داخل تونل بشود.»
نیروهای اسرائیلی باید اثربخشیِ آموزشهای پیچیده و تخصصی خود را در شبیهسازیهای شهر غزه بررسی کنند. برخی مفروضات شبیهسازی مبتنی بر تهاجم سالهای ۲۰۰۹ و ۲۰۱۴ به غزه در سال ۲۰۲۳ قابل اجرا نیستند. همچنین باید بررسی شود چرا بسیاری از تانکهای مرکاوا که تقریباً شکست ناپذیرند، از پا درآمدهاند. گزارشهای موثق نشان میدهند که حدود ۳۰ فروند تانک تخریب شده و یا در اثر استفادۀ مداوم آسیب دیدهاند.
هرچند ارتش از سه یا پنج روز وقفه استقبال میکند، اما احتمالاً آن را نمیپذیرد. سیاستمداران به وضوح، این وقفه را علامت باخت خود قلمداد میکنند. نتانیاهو و شاهینهایش سرسختانه با هرگونه توقف در خلال جنگ مخالفت کردهاند؛ بنابراین اگر اکنون پیشنهاد وقفه را بپذیرند، صرفنظر از اینکه نمیدانند چگونه کرنش در برابر فشارهای بینالمللی را توجیه کنند، تصور میکنند که مردم آن را نقطه ضعف قلمداد خواهند کرد.
اگر دورۀ توافقشده بدون جنگ طی شود، که همیشه خطر بزرگی محسوب میشود، سیاستمداران اسرائیلی در پایان راه با فشار جدیدی مواجه خواهند شد. ممکن است جهان بپرسد، «اگر موفقیتآمیز است، چرا این وقفه را تمدید نمیکنید؟» بزرگترین کابوس نتانیاهو رسیدن به نقطهای است که دریابد نه تنها قادر به نابودی حماس نشده، بلکه عملاً وادار شده آن را با مذاکره -ولو غیرمستقیم- به رسمیت بشناسد.