به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو، محمد جواد ظریف در گفتگو با ماهنامه «گفتوگوی اجتماعی» اظهار داشت: متأسفانه از آنجا که در کشور ما بر سر قدرت دعوا وجود دارد، این نزاعها هم همیشه خواهند بود و حتی میبینیم زمانیکه حاکمیت یکدست میشود، باز هم نزاع ادامه پیدا میکند و این شرایط نزاع همیشگی است، چون دعوا بر سر موضوع و گفتمان نیست؛ بلکه دعوا بر سر قدرت است.
وی گفت: وقتی شما فاقد گفتمان باشید و بهجای دعوا و اختلاف بر سرِ گفتمان، بر سر قدرت دعوا داشته باشید، همیشه نزاع خواهید داشت. بهطور صریحتر میتوان گفت که حتی پس از اینکه گفتمان شما به حاکمیت رسید، باز هم نزاع ادامه خواهد داشت؛ چرا که تازه نزاع درونگفتمانی شروع میشود. در واقع، میتوان گفت برای ما این نزاع است که مبنا قرار گرفته و نه گفتمان.
ظریف با اشاره به برجام گفت: مخالفت با برجام در وهلۀ نخست بهدلیل منافع شخصی و غنیمت بوده و در وهلۀ دوم بهدلیل منافع قبیلهای که من بنا به دلایلی صلاح نمیبینم وارد جزئیات این موضوع بشویم. اما میتوان گفت یکی از دلایلی که سال ۱۳۹۹ و بعد از پیروزی بایدن در انتخابات آمریکا، ناگهان مجلس به فکر برجام و رفع تحریمها افتاد، صرفاً برای این بود که نگذارند با این اتفاق کسی از اصلاحات و یا اعتدال در انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ انتخاب شود.
وی در پاسخ به این سؤال که آیا شما تصدیق میکنید که رقیب اصلی شما در تمام این سالها بیشتر نزاعهای داخلی بودند تا دشمنان خارجی؟ اظهار داشت: در حالتی که رقیبتان مخالفان خارجی هستند، تکلیفتان روشن است و میدانید باید چکار کنید؛ اما در نزاعهای داخلی تکلیف چندان روشن نیست و آنچه که بیشتر در این سالها ما را گرفتار خود کرد، دعواهای داخلی بود.
ظریف با اشاره به اینکه اسرائیل عامل ایجادکنندۀ برخی نزاعها در کشور است گفت: نمیتوان کتمان کرد که بعضا عامل ایجاد نزاع در ایران اسرائیل است و کاملاً هم هدفمند و با برنامه این کار انجام میشود.
وی درباره ترور شهید فخریزاده گفت: اسرائیلیها از مدتها قبل بهدنبال ترور شهید فخریزاده بودند، اما زمانی این ترور را انجام دادند که بایدن انتخاب شد و آنها نگران احیای برجام شدند. خب، اسرائیل که مخالف برجام است و علیالقاعده در واکنش به جنایت اسرائیل باید برویم برجام را تقویت کنیم، اما بعد در فضای مجازی «انتقام» هشتگ شد و سپس هم «برجام» را ترند کردند. در واقع، اسرائیل خودش میزند و خودش برای نزاع داخلی اقدام میکند. شما ببینید خود اسرائیل سالهاست میگوید ایران به آستانۀ هستهای رسیده است؛ یعنی ما را در دامی میاندازد که اگر در آن زمین بازی کنیم در دام آنها افتادهایم و متأسفانه ما سالهاست در این بازی گرفتار هستیم.
اظهارات آقای ظریف درباره اهمیت گفتمان داشتن و تخطئه نگاه قدرت محور در حالی است که وی در شورای روابط خارجی آمریکا (۲۶ شهریور ۱۳۹۳) که در ادبیاتی مبتذل و منحط، و کاملا قدرت زده و انتخاباتی گفت: «ما روندی را شروع کردهایم که هدف از آن، تغییر فضای سیاست خارجی کشور است. اگر با وجود تلاشهای ما برای تعامل، این تلاشها بینتیجه بماند، مردم ایران این فرصت را خواهند داشت تا ۱۶ ماه دیگر که انتخابات پارلمانی برگزار میشود، به این عملکرد ما پاسخ دهند. وقتی قبلاً در سالهای ۲۰۰۴ و ۲۰۰۵، توافقهایی کردیم و تلاشهای ما از جانب اتحادیه اروپایی رد شد، مردم جواب ما را با انتخاب رئیس جمهوری متفاوت دادند که مرا هم زود بازنشسته کرد. حالا بار دیگر من زنده شده ام. به نظر من غرب در انتقال پیامی که میخواهد به ایران منتقل کند باید بسیار دقت کند».
ظاهرا آقای ظریف، چون نگاهش تا این حد سیاستزده و مبتذل است، تصور نمیکند که جز نگاه حزبی و سیاسی و قدرت محور، نگاه دیگری هم معطوف به منافع ملی در سیاست خارجی وجود داشته باشد. شاید هم به دقت نظر کارشناسان منتقد درباره برجام وقوف پیدا کرده، اما صلاح را در این میبیند که با جناحی کردن موضوع مذاکرات پسا برجامی، از پاسخگویی شانه خالی کند.
او دقیقا میداند که در مذاکرات دو ساله پس از خروج آمریکا از برجام، طرف غربی حاضر نشد اولا تعهد و تضمین معتبر بدهد که عهدشکنی قبلی را تکرار نمیکند و ثانیا تحریمها را به شکل مؤثر و پایدار لغو کند. با این حال به خیال این که از پاسخگویی درباره ایرادات بزرگ برجام و اعتماد بلاوجه به آمریکا و پدید آوردن خسارات بزرگ، حاضر میشود طرف آمریکایی را تبرئه کند و بن بست مذاکرات را به رقابتهای جناحی نسبت بدهد!
ظریف درباره علت نافرجام ماندن مذاکرات فرسایشی برای احیای برجام، نمیخواهد اظهارات خانم موگرینی را به یاد بیاورد که از اخذ تضمین پیشاپیش خبر داده و گفته بود: از روحانی تضمین گرفتیم که حتی اگر آمریکا از برجام خارج شد، ایران در برجام بماند و به انجام تعهدات خود ادامه دهد (!)
آقای ظریف نه کاری به این دارد که تحریمها با برجام دو برابر شد، نه یادش میآید که وعده لغو تحریمها به بازیهای فریبکارانهای مثل کانال اینستکس و اس پی وی فرو کاسته شد و همان هم اجرا نشد؛ و نه خاطرش هست که بارها گفت:
- «بعد از ۲۰ ماه هنوز هم نمیتوانیم حتی یک حساب بانکی در انگلیس باز کنیم».
- «اروپا شرافت خود را در برجام به آمریکا فروخت و با فروختن شرافت، هرگونه پایه اخلاقی و قانونی را از دست داده است».
- «انگلیس، آلمان و فرانسه، به جای تهدید ایران یا دادن وعدههای توخالی روی کاغذ، به کودکان ایرانی مبتلا به بیماری پروانهای دارو برسانند».
کلاهبرداری بزرگ در برجام در حالی بود که اوباما و جان کری و شرمن پس از برجام، فاش کردند؛ «تحریمها در حال فروپاشی بود. متحدان ما شاکی بودند و اگر با توافق امتیاز نمیگرفتیم و ادامه میدادیم، تحریمها از هم میگسیخت».
در موضوع ترور شهید فخریزاده و دوگانهسازی میان آمریکا و اسرائیل، هم آقای ظریف اصرار دارد خود را بیخبر از واقعیات نشان بدهد و گرنه باید همین روزها، هماهنگی کامل این دو رژیم در ارتکاب جنگی بدون حد و مرز در غزه را دیده باشد و دست از القای دوگانه جعلی بردارد.
با منطق غلط امثال ظریف و روحانی، در مقابل هر گونه ترور و خرابکاری و حتی نقض توافق برجام، نباید هیچ کار بازدارندهای کرد، چون نفس اقدام متقابل، نقشه و تله اسرائیل است؟! چنین مغالطهای معلولیت روحی و فکری مدعیان آن را نشان میدهد. چه این که در نظر طرف مقابل، اگر چنان منطقی حاکم باشد که ایران به هیچ تعرض و خرابکاری و ترور و نقض عهدی واکنش نشان نمیدهد، بنابراین میتوان دائما بر شرارتها و تهاجمها علیه ایران افزود. متاسفانه در اثر حاکم بودن چنان تلقی متوهمانه و نفوذ زدهای بود که طرف غربی جرأت کرد وعدههای نسیه در ازای امتیازات نقد برجامی به دولت روحانی بفروشد، سپس در همان دولت اوباما تحریمهای ویزا و آیسا و سیسادا و... را به اجرا بگذارد و طرف مذاکرهکننده ایرانی را دست بیندازد و سپس جرأت ترور سردار سلیمانی را به خود بدهد. چرا که خاطرشان جمع بود که امثال روحانی و ظریف در این طرف هستند که سفاهت «در مقابل تعرض دشمن، هیچ کاری نکنید» را رفتار عقلانی وانمود کنند!