گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو_ محمد علی نمازی عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران در پاسخ به این سوال که نظر شما درباره مشارکت در انتخابات و یا تحریم آن چیست گفت: نظام در ابتدای کار به نظام پارلمانی نزدیک بود. امام در ابتدای انقلاب میفرماید مجلس عصاره فضائل ملت است و بعد از آن میفرماید مجلس در راس امور است.
وی افزود: در اصل ۵۷ ابتدا مجلس است که مطرح میشود، همین طور در اصل ۵۸ اعمال قوه مقننه از طریق مجلس شورای اسلامی و اصل ۵۹ همه پرسی را از طریق مجلس مطرح میکند. وقتی نخست وزیری حذف شد یک مقداری به ریاستی نزدیک شدیم، ولی باز این مجلس است که ریلگذاری میکند و حرکت نظام را و سیاستهایی که رهبری تبیین میکند را از طریق لوایح و طرحها به برنامه تبدیل میکند. یک چنین مرکزی که قرار است ریل گذاری حرکت نظام را انجام بدهد و حرکت کند باید اولا نمایندگانی وارد مجلس شوند که عالم آگاه و باتجربه و آشنا به موضوعات جهانی و سیاستهای خودمان و مطالبات مردمی باشند تا بتوانند موثر باشند و بعد با یک رقابت حداکثری برای ورود به مجلس نمایندگان میتوانند عصاره فضائل ملت باشند. به این شکل که کاندیداهای مورد علاقه مردم در انتخابات حضور داشته باشند.
نمازی تصریح کرد: رهبری در دیدار با مردم خوزستان گفتند: ما یک انتخاباتی میخواهیم با مشارکت پرشور، سلامت حقیقی و امنیت کامل، اگر ما میخواهیم یک رقابت واقعی داشته باشیم، گزینههای متنوع، متفاوت و مورد علاقه رای دهندگان بایددر عرصه وجود داشته باشند.
وی افزود: اینکه بگوییم مردم بیایید رای دهید، این لوازمش کاندیدا هستند. کلید دست شورای نگهبان است و شورای نگهبان باید فیلتر را باز بگذارد. افرادی که انتخاب میشوند از تواناییهای بیشتری برخوردار هستند و وقتی افراد ورزیدهتر باشند آن کارهایی را انجام میدهند که کشور به اهداف خودش برسد. ما همه کشورها را نگاه میکنیم، ابزار اعمال دموکراسی در کشورشان احزاب هستند. این احزاب هستند که برنامه میدهند و کاندیدا معرفی میکنند. شرط اولیه چنین انتخاباتی این است که اجرا و نظارت بر انتخابات از یک پایگاه نباشد. معمولا خودمان میدانیم که قدرت شیرین است و نماینده وقتی به مجلس میرسد دوست دارد که بماند در مسئولیت و اینجا نقش نظارت مردم اهمیت دارد. در کشور ما هم اجرا و هم نظارت دست حاکمیت است.
در ادامه سعید آجرلو، فعال سیاسی اصولگرا بیان داشت: من هم در بحث مشارکت به صورت کلی هم نظر هستم با آقای نمازی و این را در جاهای مختلف هم گفتیم، اما من فکر میکنم این رقابت واقعی یکی از مولفههای مهم مشارکت است، اما تنها مولفه نیست و رقبا ومخالفان خیلی جدی دارد واپوزیسیونها بخشی از آن هستند که قبل از این هم در خارج وجود دارد. در داخل کشور نیز گروهی این را دنبال میکنند. عملا مخالفت با مشارکت قوی را در رفتار وخلق و خوی اینها میبینیم. البته که این ویروس در اصلاح طلبان نیز تکثیر شده و تسری یافته است. اما در جناح راست هم این موضوع وجود دارد. چپ افراطی و راست افراطی که من به آنها سوپر اصلاح طلب و سوپر اصولگرا میگویم. این مغایر با فلسفه سیاسی جمهوری اسلامی، قانون اساسی و مجموعه فرمایشات امام و مقام معظم رهبری است.
وی افزود: آقای نمازی به موضوع نظارتی به عنوان عامل مهم اشاره کردند، اما بالاخره از سمت جریان اصلاحات در همین انتخابات یک فعل و انفعالاتی اتفاق افتاد وخانم منصوری به عنوان دبیرکل اتحاد ملت جایگزین آقای نبوی شد. آقای نبوی در انتخابات ۱۴۰۰ به عنوان جدیترین چهره حامی آقای همتی بود و اینکه جبهه اصلاحات بیاید و حمایت کند از آقای همتی که حالا این کار انجام نشد و خانم منصوری که در انتخابات ۱۴۰۰ مخالف جدی آقای نبوی بود به ریاست رسید. همزمان با آن یک گفتار تحریم طلبانه از سوی آقای تاجزاده و بخش زیادی از اتحاد ملت مطرح شد و اینها قبل از پیش ثبت نام است؛ و همین فضا باعث شد خیلی از افراد نیایند و ثبت نام نکنند.
آجرلو گفت: در انتخابات ۱۴۰۰ چند پیشنهاد برای کسانی که میتوانند نامزد انتخابات از طرف جبهه اصلاحات شوند آمد. در راس آن آقای ظریف بود با ۳۷ پیشنهاد، آقای جهانگیری با ۳۵ پشنهاد و آقای تاجزاده با ۳۲ پیشنهاد حضور داشتند. همین گفتار آقای تاجزاده است که میشود به آن گفتار گذار طلب گفت.
وی افزود: اگر بخواهیم دلایل تضعیف سیاست داخلی را نسبت به دهه ۹۰ و دهه ۸۰ پیدا کنیم که یک بخشی از آن در آن سمت است و یک بخشی هم در جناح راست است و این را واکنشی بر رفتارهای حزب مشارکت میدانم. در انتخابات مجلس ششم کاری کردند که هاشمی انصراف دهد از مجلس، یعنی بعد از این که انتخاب شد از مجلس انصراف داد. میخواهم بگویم که این رفتار انحصار طلبانه و رادیکال بود که حتی در شورای شهر دوم حاضر نشدند ائتلاف کنند با سایر احزاب، به ویژه حزب کارگزاران و این رفتار سبب شد که در جناح راست هم چنین رفتاری پیش بیاید و در دورههای مختلف باز تولید شود. حاصل آن این شد که موضوع پیشرفت و توسعه تا حدود زیادی جای خود را به این موضوعات فرعی داد و کشور تحت تاثیر اینها قرار گرفت. در همین شورای شهر قبلی از سال ۹۶ بروید ببینید که چه کسانی نگذاشتند آقای محسن هاشمی شهردار شود. چه کسانی مخالفت کردند؟ من میخواهم بگویم که دلایلی دیگری هم وجود دارد که میتواند کمک کند تا ما صرفا موضوع را نظارتی نبینیم. شما دیدید که آقای مطهری، آقای نوبخت، آقای پزشکیان تایید صلاحیت شدند، ولی از جانب خیلی از دوستان ثبت نامی اتفاق نیفتاد.
فعال سیاسی اصولگرا گفت: من طرفدار رقابت معنادار نسبت به نیروهای اجتماعی هستم. بالاخره جناح چپ در ایران در طول دورههای مختلف یک بدنه اجتماعی داشته است. به دلیل اینکه بخشی از اصلاح طلبهای رادیکال سیطره پیدا کردند برخی از مثلا گرایشهایی مثل کارگزاران که یک بخشی از اعتماد ملی دارند را کنار میگذارند، در سمت دیگر بخشی از اصولگرایان میگویند اصلاح طلبها وجود ندارند و باید رقابت داخلی کنیم. شروع ماجرای ضعیف کردن سیاست داخلی همین است که شما رقابت کلاسیک را به رقابت درون اصولگرایی تبدیل کنید و نتیجه این میشود که شما تلاش نمیکنید که برای بخشی از بدنه اجتماعی تلاش کنید و با این کار تعداد آرا را پایین میآورید. در آن سمت نیز گفتار آقای تاجزاده است که بقیه جناحهای اصلاح طلب را هم به گروگان گرفته است و به دنبال افزایش مخاطبین خود از میان کسانی است که رای نمیدهند. این دو طرف حتما خطرناک است و با فلسفه سیاسی جمهوری اسلامی حتما مخالف است.
محمد علی نمازی عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران در ادامه گفت: اینکه صریح اشاره نکردم به مشارکت آن است که مشارکت یک امر بدیهی است، اصلا اسم انتخابات مشخص است، یعنی گزیدن بین گزینههای مختلف، وقتی امکان گزینههای مختلف وجود داشته باشد انتخابات شکل میگیرد. هر چقدر مشارکت بالاتر باشد خروجی با کیفیت بالاتری است. کیفیت منتخب بستگی به رقابت و میزان مشارکت دارد و عیار درست بودن انتخابات در میزان مشارکت میباشد و باید زمینهای چیده شود که میزان مشارکت و زمینه مناسب برای حضور افراد مختلف مورد علاقه مردم بیشتر شود.
وی افزود: درباره مطالب آقای آجرلو عرض کنم تغییر ریاست جبهه اصلاحات یک امر طبیعی بود و آقای مهندس نبوی نمیخواستند بمانند و اصرار هم به او کردند نماند، الان خانم منصوری آمدند و کارشان هم شروع کردند. من آقای تاج زاده را هیچ وقت در جایگاه برانداز ندیدم و ایشان همیشه از حفظ نظام صحبت کرده است، اما زمانی نظام ماندگار میشود که کارآمدی داشته باشد. هر تغییری اگر به احسن تبدیل میشود باید انجام بگیرد. ما در انتخاباتمان باید تغییری کنیم که منتج به اثر شود و تکامل به همین معناست.
نمازی گفت: در هر نظامی منتقد و موافق وجود دارد. نظام مثل یک بدن زنده است که همواره تحت تاثیر مسائل گوناگون مثل میکروبها قرار میگیرد که باید توانایی دفع یا تغییر آنها را داشت. از طریق صندوق رای میشود نگرانیها را رفع کرد. نظام جمهوری اسلامی نظام قوی هستش و باید بر اساس همین قانون اساسی ادامه بدهیم و در مواقعی هم اگر نیاز به اصلاح قانون اساسی است این کار را انجام دهیم.
وی درباره رویکرد تحریم انتخابات گفت: وقتی من کاندیدا شدم و رد صلاحیت هم شدم من عملا ثابت کرده ام که مخالف تحریم انتخابات هستم. برای من علت رد صلاحیت را زدند عدم التزام به نظام، من همینکه آمده ام ثبت نام کردم یعنی قبول دارم نظام را.
وی افزود: برای هر انقلابی سه تهدید وجود دارد: افراط و تفریط، فرصت طلبی. یک تهدید جدی برای هر انقلابی فرصت طلبها هستند که هزینهای برای آن انقلاب نداده اند، از فرصتها استفاده میکنند و نفوذ میکنند، اما همه چیز را برای خودشان میخواهند.
سعیدآجرلو، قعال سیاسی اصولگرا در ادامه این مناظره بیان داشت: آقای نمازی گفتند که آقای تاج زاده را بیرون از گفتمان نظام نمیدانند. آقای تاج زاده با آقای رزاق گفت و گویی داشتند، این گفتگو را اگر بخوانید به نظرم از حرف خود برخواهید گشت. ایشان در این گفتگو عملا درباره پسا جمهوری اسلامی صحبت میکند. این حرفها را بخوانید، اگر قبول داشتید میتوانم این حرف را بزنم که اساسا اصلاح طلبها در جریانهای گذارطلب هضم شدند و ابایی هم ندارند از این موضوع. نامه مجلس ششم به رهبری نیز میباشد. این افراطها باعث برهم خوردن نظم سیاست داخلی کشور ما میشود.
وی افزود: سال ۸۱ مجلس ششم نامهای نوشتند که اتفاقا آقای نمازی هم پای آن را امضا کرده است. من بخشی از این نامه را میخوانم: "اگر جام زهری باید نوشید قبل از آنکه کیان نظام و مهمتر از آن استقلال و تمامیت ارضی کشور در مخاطره قرار گیرد باید نوشیده شود و بی تردید این برخورد خردمندانه از سوی ملت با همان پاداشی مواجه میشود که امام راحل رو به رو شد". در این نامه توصیه کردند رهبری جام زهر هستهای و سیاسی را بنوشند. ۳۱ اردیبهشت سال ۸۱ این نامه را نوشتند و این موضع ۱۲۷ نماینده اصلاح طلب است.
وی تصریح کرد: آیا اصلاح طلبها اپوزوسیون نظام هستند؟ مسئول نوشاندن زهر به رهبر هستند؟ یا به دنبال حل مسائل نظام هستند؟ الان ۱۴۰۲ هستیم و سال ۸۱ این نامه را نوشتند. آیا تا کنون تمامیت ارزی ما از بین رفته؟ جایی شما نوشتید فروپاشی الان فروپاشی اتفاق افتاد؟ بعد از همین سال ۸۱ در انتخاباتهای مختلف همه گرایشهای اصلاح طلب نماینده داشتند. مسئله این است که مبنای تحلیل این جریان اشتباه است. اگر این را بخواهیم درست نکنیم باز هم اشتباه خواهیم رفت.
آجرلو گفت: هر جا ما مسئولیت دولتهایی که بر سرکار آمدند را نپذیرفتیم مردم از ما رو برگرداندند. من هیچ موقع احمدی نژادی نبودم و مخالف او بودم، اما به عنوان یک اصول گرا میگویم سال ۹۲ اصولگراها هزینه آقای احمدی نژاد را دادند، با اینکه حتی از سال ۸۹ محکم در مقابل او ایستادند. اما در رابطه با اصلاح طلبها مگر میشود که تقریبا سراسر دهه ۹۰ همه گروهها دست شما باشد، اما وقتی مشکل پیش میاید به گردن حاکمیت انداخته شود؟ هنوز کسی جواب نداده که چرا دولت آقای روحانی ناکارآمد بود.
وی افزود: همه اصلاح طلبهای رادیکال میگویند نهاد انتخابات به درد نمیخورد. اولا اگر اینطور است چرا سال ۸۴ شرکت کردند یا دهه ۹۰ همه چیز دست آنها بود؟ نمیشود که زمانی که موفق باشید بگویید خودمان موفق شدیم و زمانی که ناکام بودید به گردن حاکمیت انداخته شود. زمانی که برجام نتیجه نمیدهد بیایید بگویید به خاطر این بود که موشکها نوشتیم مرگ بر اسرائیل، مگه قرار بود شعار رو موشک ننویسیم؟ مگه اصلا موضوع ما در برجام موشکی بود؟ آجرلو تصریح کرد: زمانی که انتخابات تضعیف شود نهادهای ما نیز تضعیف میشوند. امروز متاسفانه در جریان اصلاحات با یک ساده اندیشی در مقابل جهان و یک نوع بی صداقتی در مقابل جامعه و یک بی انصافی نسبت به حاکمیت مواجه هستیم.
محمد علی نمازی عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران بیان داشت: موضوع این نشست مشارکت بوده است، اما آقای آجرلو در گذشته سیر میکند که به بحث ما مربوط نیست. تمام توضیحاتی که ایشان میدهد نقاط ضعفی که در ذهن خودشان است استفاده میکند.
وی تصریح کرد: آقای روحانی رئیس جمهور اصلاح طلب ایران نبوده. ایشان از ابتدای انقلاب اسلامی از افراد اصولگرا بوده است. آقای روحانی در کجا اصلاح طلب بوده است؟ اگر ما آمدیم بعد از رد صلاحیت کاندیدای اصلی یعنی آقای هاشمی آمدهایم از ایشان حمایت کردیم این کار در راستای سفارش مقام معظم رهبری بوده است. مقام معظم رهبری ما را دعوت کرده به انتخابات. پس آقای روحانی رئیس جمهور اصلاح طلبها نبوده است. رئیس جمهور جناح اصلاح طلب آقای خاتمی بوده است در دو دوره با آن کارنامه درخشان.
وی افزود: آقای روحانی اصلاح طلب نبوده است و هیچ جایی هم نگفته که من اصلاح طلب هستم. البته آقای روحانی هم هم موفقیتهایی داشته است که باید گفته شود. نمیشود که بگوییم، چون در جناح ما نیست همه ضعفها را به اون نسبت بدهیم و هیچ کدام از موفقیتها را نگوییم. یکی از ایرادهای ما این است که عمده وقت خود را در گذشته سیر میکنیم. به گذشته به عنوان چراغ راه آینده نگاه کنیم، اما عمده نیروی ما باید به حرکت در آینده صرف کنیم. بیشتر وقت ما به آینده باشد، اگر بنا به گذشته باشد من هم میتوانم بسیار از عملکرد دورههای قبل مثل مجلس ششم، دولت آقای خاتمی و ... دفاع کنم. الان هم حاضریم دو ساله اول دولت آقای رئیسی را با دو ساله آقای روحانی مقایسه کنیم.
سعید آجرلو در پاسخ گفت: اینکه من میگویم مسئولیت دولتها را نمیپذیرند. همین الان آقای نمازی میگویند که آقای روحانی اصلاح طلب نیست. من سوالم این است که چرا شما سال ۹۲ از آقای عارف حمایت نکردید؟ ایشان اصلاح طلب بود یا چرا در سال ۹۶ از آقای جهانگیری حمایت نکردید؟ ایشان هم اصلاح طلب بود.
وی تصریح کرد: هرجا رادیکالهای حزب مشارکت رفتند کنار، ملت توانستند کار کنند. اتفاقا برخلاف نظر رادیکال ها، دولتهای اصلاح طلب با حاکمیت میتوانند کار کنند و نتیجه هم بگیرند. مسئله من گفتار رادیکال است، من میگویم که گفتار رادیکال مجلس ششمی هنوز زنده است. در جبهه اصلاحات همین گفتار رادیکال وجود دارد. در بیانیه اصلاح طلبان نوشته است که مردم ایران از طریق صندوق رای به مطالبات خود نرسیده است! پس سالهایی که شما رای آوردید چه بوده است؟ آنجا هم ملت به حقشان نرسیده اند؟ یا دوباره نوشتند شکاف دولت و ملت! نه این شکاف اصلاح طلبها با ملت است. ماده ۵ نوشتید هیچ کس حق ندارد از عنوان اصلاح طلبها استفاده کند. این انحصار طلبی همان انحصار طلبی گذشته است. همین رادیکالها باعث شدن گفتار اصلاح طلبها از نگاه توسعهای فاصله بگیرد.
آجرلو گفت: مجلس دوازدهم از نظر من باید مجلس باشد که نگاههای مختلف در آن حضور داشته باشد. انقلابی باشد یعنی چپ و راستی که مقید به انقلاب اسلامی باشد، اما این رادیکالها استحاله شدند و عبور کردند از انقلاب اسلامی.
دولت دوازدهم به شدت باید خودداری کند از دخالت در اجرا. به نظر من مجلس بعدی باید یکی از خطوط قرمز آن این باشد. در مجلس یازدهم به نظر من نوع روابط طوری بود که تنش آفرینی نباشد. اما موضوع دخالت در اجرا مسئلهای بوده است که همیشه در دورههای مختلف وجود داشته است. اساسا دخالت در اجرا وظیفه ذاتی مجلس یعنی نظارت را تحت تاثیر قرار میدهد.
در ادامه نمازی، عضور حزب کارگزاران گفت: تغییراتی که در قانون انتخابات انجام شده است منجربه تنگتر شدن فضای انتخابات و مشارکت مردم میشود. الان حوزه نظارت و اجرا در هم تنیده شده است و بعد همین پیش ثبت نام مثلا اگر قرار بود باشد باید دوسال قبل شروع میشد. مثلا یک دفعه موضوع پیش ثبت نام میاید و احزاب خلع سلاح میشوند از اینکه بخواهند برنامه ریزی کنند. قانون آن اگر قبلتر تصویب میشد احزاب میتوانستند خودشان را هماهنگ کنند لذا هر تغییراتی اصلاح نیست.
وی افزود: مجلس حق دارد در همه امور ورود کند و قانون تصویب کند. در همین مجلس ششم ما آمدیم مصوبهای داشته باشیم که ماشینهای اسقاطی نیروی انتظامی فروش رود که شورای نگهبان آمد و گفت: شما حق ندارید در این موضوع ورود کنید، چون اینها زیر نظر فرمانده کل قوا هستند، اینجا است که مشکل نظارت به وجود میآید. ما در مجلس ششم این را تصویب کردیم که یارانهها هدفمند شوند، از ابتدای سال ۸۴ قیمت بنزین و نفت واقعی شود، درآمد حاصل از این محل خرج توسعه ناوگان حمل و نقل عمومی، حمایت از اقشار آسیب پذیر، ساخت جاده شود و گفتیم شما با شلیک کردن به ماشین فرد نمیتوانید جلو قاچاق را بگیرید، باید ساز و کاری که زمینه قاجاق فراهم میکند را اصلاح کنید. انحصار را از بین ببرید. هرجا انحصار وجود داشت رانت به وجود میآید. اما مجلس بعدی آمدند آقای حدادعادل گفت: قیمت چند کالا را میخواهیم ثابت نگه دارید، همان کالاهایی که ما در برنامه چهارم تصویب کرده بودیم و برای اینکار رفتند قانون برنامه چهارم را عوض کردند، بعد از مدتی دیدند همه قیمتها در حال بالا رفتن است و تازه مردم فهمیدند چه کلاهی سرشان رفته است.
وی گفت: اگر ما اصلاح طلبها واقعا موفق نبودیم بزارید قضاوت با مردم باشد. مسئله بعدی این است که امید را در مردم بیشتر تقویت کنیم و سوم اعتماد متقابل دولت و مردم را بیشتر کنیم و سفره مردم را تا میتوانیم آباد کنیم. مجلس دوازدهم خدا نکند که ادامه مجلس یازدهم باشد. مجلس دوازدهم باید مجلسی کارآمدتر و تواناتر در راستای کارآمد کردن مردم باشد.
سعید آجرلو در ادامه گفت: درباره مجلس یازدهم به نظر من مجلس فعالی بوده است. به دنبال راه حلهای جدید برای مشکلات بوده است. قانون جهش مسکن، قانون جوانی جمعیت، واردات خودرو، افزایش حقوق سربازی، کم کردن وابستگی بودجه به نفت و برنامه هفتم، مالیات به خانههای خالی، مجوزهای کسب و کار. اگر دوست دارید بگویید اینها چیز خوبی نبود چیز جدیدی نیست. خیلی وقت است اطراف مجلس یازدهم را مینگذاری کردند که صدایش به مردم نرسد.
فیلم کامل این مناظره از این پیوند قابل مشاهده است. همچنین با مراجعه به صفحه آپارات خبرگزاری دانشجو نیز میتوانید این فیلم را مشاهده کنید