به گزارش خبرنگار سیاسی خبرگزاری دانشجو، دوازدهمین انتخابات مجلس شورای اسلامی و مجلس خبرگان رهبری از ۱۱ اسفند آغاز شد و طبق سنوات گذشته حواشی زیادی تا کنون به همراه داشته است، البته نتایج قطعی به سبب گستردگی داوطلباان و حوزههای انتخابیه هنوز اعلام نشده است.
مسئولان ارشد فعلی و سابق غالبا در پای صندوقهای رأی حاضر شده و نامزد خود را انتخاب کردند، در این میان عدم حضور رئیس دولت اصلاحات در انتخابات مجلس شورای اسلامی و مجلس خبرگان رهبری یکی از مهمترین نکات جالب توجه بود که بازتابهای زیادی به همراه داشت، که در ادامه به تحلیل این مهم خواهیم پرداخت.
کارشناسان علل مختلفی در تحلیل این تصمیم سید محمد خاتمی عنوان کردهاند، قبل از هر چیزی شاید منشأ اصلی کنشگریهای اخیر سید محمد خاتمی را بتوان قدرت گرفتن آذر منصوری در حزب اتحاد ملت و جبهه اصلاحات دانست، رادیکال شدن فضای جبهه اصلاحات قطعاً محصول تندرویهای اعضای حزب اتحاد ملت در جبهه اصلاحات و جهتدهی به کنشگریهای این نهاد به اصطلاح اجماعساز جریان دوم خردادی است.
چراکه افراد شاخصی همچون محمدرضا عارف، بهزاد نبوی و بسیاری دیگر از اصلاحطلبان در انتخابات مجلس شورای اسلامی حضور به عمل آورند که ویژگی همه این افراد زاویه داشتن با مواضع تند حزب اتحاد ملت است، از همین نکته ذهن کارشناسان به این سمت سوق پیدا میکند که رئیس دولت اصلاحات تحت تأثیرجریان آذر منصوری و حزب اتحاد ملت در انتخابات شرکت نکرده است.
این در حالی است که رئیس دولت اصلاحات در پیام خود به مناسبت پیروزی انقلاب اسلامی یکی از راهکارهای برون جمهوری اسلامی ایران از بحران را به زعم خود اینگون بیان میکند: لزوم اهتمام به انسجام ملی و به حساب آوردن همة گرایشها، سلیقهها و اقوام و مذاهب و طبقات و گروههای اجتماعی که رنگینکمان ملت از آن تشکیل شده است و فراهم آوردن امکان مشارکت جدی آنان در همه امور و از جمله برگزاری انتخابات آزاد و رقابتی و مقدمه آن گذر از فضای تنگ امنیتی به فضای باز و مسئولانه سیاسی.
از سوی دیگر نظریهپرداز اصلی اصلاحطلبان یعنی سعید حجاریان در واکنش به این موضوع که انتخابات مسیر اصلی تعیین سرنوشت است عنوان میکند که انتخابات تنها مسیر تعیین سرنوشت نیست، بلکه گزینه خیابان هم میتواند یکی از مسیرها باشد.
تروریستهای ضد انقلاب و سلطنتطلبان مورد حمایت دولت آمریکا طی چند روز اخیر از هیچ کوششی برای منصرف کردن مردم در عدم حضور پای صندوقهای رأی فروگذار نکردند. به طور مثال عبدالله مهتدی سردسته گروهک تجزیه طلب کومله یک روز قبل از برگزاری انتخابات عنوان کرده است؛ «فردا در خانه بمانید و به قاتلان فرزندانتان مشروعیت ندهید».
به رغم مشکلات معیشتی و گلهمندی به حق مردم و بمباران رسانهای ضد انقلاب برای عدم مشارکت مردم در انتخابات، اما شاهد بودیم که ۴۱ درصد واجدین شرایط در انتخابات حضور به عمل آوردند، که حسب شرایط آمار مناسبی تلقی میشود، در این میان عصر روز جمعه اخبار عدم حضور سید محمد خاتمی در انتخابات فضای رسانهای کشور را درگیر خود کرد.
رئیس دولت اصلاحات از جمله کسانی است که در دهه هفتاد با بیان شعارهایی مانند، دموکراسی، حقوق بشر و آزادی بیان که ریشه در گفتمان مدرن دارد، همواره جریان دوم خرداد را حامی دمورکراسی و رأی مردم عنوان کرده است. وی در اواخر عمر دولت خود در مواجهه با نقدهای زیادی که از سوی دانشجویان نسبت به شعارهای دولتش شده است خود را حامی و جزئی از نظام جمهوری اسلامی ایران عنوان کرده است.
در ادامه بنا داریم برخی از مواضع سید محمد خاتمی در دوران ریاست جمهوری و سالهای اخیرش را در خصوص انتخابات و دموکراسی عنوان کنیم.
۱. بنده در مقابل هیچ یک از شعارهای خود عقبنشینی نکردهام، بلکه در مقابل نظامی که به آن معتقد هستم عقبنشینی کردهام، و اکنون هم میگیم راه درست حرکت کردن در درون جمهوری اسلامی است، زیرا آنسوی جمهوری اسلامی مطمئن باشید که یک نظام دموکراتیک به معنی واقعی کلمه نخواهد بود، گول رانده شدگان از انقلاب را که میخواهند سوغات آزادی و دموکراسی را بیاورند نخورید. (مراسم ۱۶ آذر در سالهای پایانی دولت اصلاحات)
۲. ما بسیاری از شعارها را مطرح کردیم که محقق نشد، اما آیا این به معنی عقبنشینی کردن است؟ یعنی بنده با نظامی که اصلش را قبول دارم اعلام جنگ کنم؟ معتقدم اگر این نظام از بین برود مشخص نیست که بعد از آن چه اتفاقی خواهد افتاد، راهی که باید در آن گام برداشت جمهوری اسلامی است که خونبهای این مردم و حاصل مردمیترین انقلابی است که در قرن گذشته و شاید در طول تمام تاریخ اتفاق افتاده است. (سخنرانی در سفر استانی به کرمانشاه)
۳. دموکراسی درمان درد ماست، اما به شما اطمینان میدهم به عنوان کسی که مطالعه و تجربه دارم که مردمسالاری جزء از طریق سازگاری آن با دین در کشور ما قابل تحقق نیست، آنان که مشکل ما را دینداری میپندارند، اولاً حرف تازهای نمیزنند، ثانیاً بسیار سطحی هستند و حرفهای بهتر از آنان را دیگران زدهاند، ثالثاً با این گفتمان کشور را به مسیر خطرناکی هدایت میکنند. (سخنرانی در جمع برخی از دانشجویان)
۴. امیدوارم مردم همت کنند و وارد صحنه انتخابات شوند، تا با این گفتمان که میخواهد به هر قیمتی افراد مد نظر خود ولو با کنار زدن مردم را سر کار بیاورد، مقابله کنند، این جمهوری اسلامی تلقی نمیشود، ما ممکن است که نامزد ایده آل خود را نداشته باشیم، ولی باید با تشویق مردم به حضور در انتخابات جلوی این جریانات را بگیریم.
رئیس دولت اصلاحات به رغم اینکه روزگاری در دهه هشتاد کنشگری فعالی در حوزه انتخاباتهای مجلس و ریاست جمهوری داشت. اما، امروز با تسلیم شدن در برابر مواضع افراطیونی همچون آذر منصوری و حزب اتحاد ملت مسیر خود را از مسیر مردم جدا کرد و در پازل افرادی، چون عبدالله مهتدی، مایک پمپئو و بنیامین نتانایاهو کنشگری میکند.
خاتمی با این انتخاب نه تنها حیات سیاسی خود را به پایان رساند، و نشان داد که چهرههای معتدل جریان اصلاحات باید فکر اساسی برای این جریان بکنند، زیرا چهرههای نام آشنای اصلاحات همچون سید محمد خاتمی تسلیم جریان رادیکال اصلاحات شده است و بعیید است با این منش بتوانند کمک به حیاط سیاسی اصلاحات کنند.
لیست ائتلافی صدای ملت هم بازتاب روشنی از مهم ترین کارگزار ها و مسئولان کلاسیک بود اندک ایده و برنامه ای برای ادامه گفتمان اصلاحطلبی نداشت