به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری دانشجو، علی صفری: عباس عراقچی که اخیرا بعنوان گزینه پیشنهادی به مجلس شورای اسلامی ایران پیشنهاد شده است. عراقچی از جمله چهره هایی است که پیش از آنکه بعنوان گزینه وزارت مطرح شود، در افکار عمومی نامش با پرونده مذاکرات هستهای گره خورده است. علی رغم اینکه عراقچی از سوی برخی بعنوان چهرهای منستب به روحانی معرفی شده است، حقیقت آن است که او دیپلماتی کهنه کار است که سابقه همکاری سطح بالا با همه دولت ها را در کارنامه خود دارد. عراقچی در دوره وزارت امور خارجه منوچهر متکی، همانند دولت یازدهم برای دو سال متصدی معاونت حقوقی و بین المللی وزارت امور خارجه بوده است. او همچنین در سال های پایانی دولت دهم معاون آسیا و اقیانوسیه و با حفظ سمت سخنگوی وزات امور خارجه کشورمان بود. تخصص گرایی و دوری از ورود به سیاست داخلی، باعث شده است که دولت های مختلف با او همکاری داشته و ماموریتهای دشواری را به او واگذار کنند. عمده نگرانی مطرح شده در مورد وزارت خارجه پس از تصدی عراقچی سیاسی کاری در عملکرد این وزارتخانه است، با اینحال اظهارات وی در روزهای اخیر و کارشناسانی که او را در جلسات کمیسیونها همراهی میکنند نشان میدهد که بنای وی ادامه رویکرد تخصص محور با پیروی از سیاست های کلی نظام در سیاست خارجی است. از جمله کارشناسانی که وی را همراهی میکنند کاظم غریب آبادی معاون بین الملل قوه قضائیه است. او در انتخابات ریاست جمهوری اخیر از اعضای ستاد محمدباقر قالیباف بود و از بعنوان گزینه احتمالی تصدی وزارت خارجه در صورت پیروزی قالیباف یاد میشد.
عراقچی پاسداری که دیپلمات شد!
دیگر مولفهی عراقچی که از سوی حامیان وی مطرح می¬شود، مورد اعتماد بودن او توسط سران نظام است. عراقچی در سالهای ابتدای انقلاب اسلامی و تا پایان جنگ تحمیلی از اعضای رسمی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بوده است. وندی شرمن مذاکره کننده ارشد امریکایی و همتای عراقچی در خصوص او مینویسد: "عراقچی روان انگلیسی صحبت می کرد، و در خصوص جزئیات تولید سوخت هستهای یک کارشناس بود، عراقچی بیش از همه به یک آرامش پولادین و مصمم مسلح بود که می توانست برای ما که آن سوی میز نشسته بودیم بسیار ناراحت کننده باشد ..... هر سه مذاکره کننده (ظریف، عراقچی و تخت روانچی) در خارج از ایران تحصیل کرده بودند، اما تفاوت آن ها آنگونه که ما فهمیدیم این بود که عراقچی بر خلاف دو نفر دیگر در انقلاب اسلامی ایران و سرنگونی شاه توسط آیت الله خمینی حضور و فعالیت داشته است و در نتیجه اعتقادات انقلابی عمیق تری داشت… در مذاکرات عراقچی آدم سختگیر تری بود و به ما مشکوک بود....عراقچی مسئول بخش بین الملل وزارت خارجه بود و به نظر ما از سوی مقامات ایرانی مورد اعتماد تر بود او برخلاف سایرین یک کهنه سرباز در انقلاب ۱۳۵۷ و جنگ ایران و عراق بود.... جالب این بود که عراقچی عضو تیم جلیلی هم بوده است اما ما متوجه این امر نشده بودیم...."
با اینحال منتقدین عراقچی با استناد به بخش دیگری از کتاب وندی شرمن معتقدند که وی توانسته است با استفاده از احساسات شخصی و اشک ریختن وی را متقاعد به پذیرفتن خواسته خود کند.
عراقچی در توضیح این واقعه گفته است:
“مذاکرات مربوط به همان صحنهای که خانم شرمن را به گریه کشید، مربوط به قطعنامه ۲۲۳۱ بود که ما با اینها مذاکره میکردیم و مطالب اصلی که میخواستیم را گرفته بودیم. اینکه برنامه هستهای ما به رسمیت شناخته شود و تحریمها برداشته شود و وارد بحث موشکی نشوند.
روزهای آخر بود و همه دنیا داشت نگاه میکرد. به طوری که خواب ما به یک ساعت رسیده بود و وزرای خارجه چین و روسیه هم عصبانی بودند و میگفتند خیلی طول کشیده است. آقای کِری ۱۸ روز آنجا بود و وزرای دیگر هم بعد از او آمده بودند، کلافه شده بودند و میخواستند زودتر تمام شود. خبرنگارها هم همه جلوی هتل جمع شده بودند. خانم شرمن سر یک جمله و مورد کوچکی هم بود، از من پرسید موافقید، گفتم بله ولی و همین که گفتم ولی، گریه کرد. چون واقعا اعصابها بسیار متشنج بود. به من گفت تو همیشه همینطوری هستی. داری کار را خراب میکنی! همیشه میگویی بله ولی و این ولی گفتنهای تو ما را کشته است و اشکهایش همینطور میآمد. فکر میکنم در کتاب خودش نوشته؛ چون میدانست که ما اینها را نقل میکردیم، زودتر بیان کرد که از احساسات زنانه در سیاست خارجی بگوید که به نظر من هیچ ارزشی هم ندارد.”
بررسی برنامه پیشنهادی عراقچی
در برنامه پیشنهادی عراقچی که به پیشگاه مجلس ارائه شده است، چارچوب کلی نقشه راه وزارت امور خارجه در دولت آتی اعلام شده است.
آنچه در بخش "اصول راهنما"ی برنامه پیشنهادی وی به چشم میخورد اشاره به اصول تعیین شده از سوی رهبر انقلاب از جمله سه گانه بنیادین، عزت، حکمت و مصلحت و در کنار آن به برخی اسناد بالادستی از جمله برنامه هفتم بعنوان اصول راهنما و نقشه راه است.
در دیگر بخش این برنامه و در حوزه ماموریتها، تأمین منافع ملّی، و حفظ و افزایش ثروت ملّی ماموریت اصلی وزارت امور خارجه تعیین شده است. در همین راستا کشورهای همسایه برای گسترش تعاملات اقتصادی اولویت قرار داده شده است و به نظر میرسد بنای عراقچی ادامه سیاست دولت سیزدهم در گسترش روابط با همسایگان را مد نظر داشته باشد. همچنین استفاده از ظرفیتهای سازمانها و گروههایی همچون شانگهای و بریکس برای مقابله با یکجانبه گرایی آمریکا از جمله اولویتهای عباس عراقچی است. حائز اهمیت ترین برنامه عراقچی نگاه فرصت محور به کشورهای محور مقاومت برای گسترش روابط با هدف افزایش قدرت و حفظ امنیت کشور است. با اینحال باید دید عراقچی در صورت کسب رای اعتماد از مجلس شورای اسلامی چه درصدی از برنامههای پیشنهادی خود را اجرایی خواهد کرد. بخشی از این برنامه ها از جمله جذب نیروهای جوان برای خدمت در دستگاه دیپلماسی کشور با چالشهای جدی روبروست که نیاز به توجه ویژه و دخالت مستقیم شخص رئیس جمهور دارد. از جمله این موارد تعطیلی قریب الوقوع دانشکده روابط بین الملل وزارت خارجه بعنوان کانون اصلی تربیت و جذب کادرهای جدید است که در دولت دوازدهم کلید خورد و در دوره شهید امیرعبداللهیان روند تعطیلی آن به طور موقت متوقف شد. همچنین مشکلات بودجهای وزارت امور خارجه برای این تشکیلات دردسرساز شده است. در دوره سالهای پایانی دولت دوازدهم با کاهش قابل توجه بودجه دستگاه دیپلماسی پرسنل مستقر در بسیاری از نمایندگیهای جمهوری اسلامی ایران در خارج از کشور تعدیل شد و حقوق دریافتی دیپلماتهای ایرانی کاهش جدی یافت.
رئیس جمهور آنطور که در کارزار انتخاباتی خود اعلام کرده است، سیاست خارجی را بعنوان اولویتهای اصلی مدنظر قرار خواهد داد. بدیهی است که موفقیت در ایجاد فضای لازم و امکانات مادی و معنوی اجرای برنامه پیشنهادی موجود شاخصهای تعیین کننده در ارزیابی موفقیت دولت وفاق ملی در ساحت سیاست خارجی خواهد بود.