به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو ؛ محسن رضایی در چهارمین قسمت از برنامه حماسهخوان از شبکه یک سیما افزود: روی کار آمدن دولت موقت فرصت خوبی برای آمریکا و صدام برای پایان خصومتشان بود که نهتنها اینگونه نشد بلکه آنها ائتلاف دوم علیه جمهوری اسلامی را (به گواه روزنامههای معتبر جهان از دیدار صدام با برژینسکی) تشکیل دادند و در تمام طول مدت سال ۵۸ انواع و اقسام توطئهها را علیه کشور ما به کار بردند و اینگونه بود که جوانان ایران ناچار به تسخیر لانه جاسوسی شدند.
سردار محسن رضایی با اشاره به اقدامات متعدد رژیم بعث علیه ایران در ۶ ماهه نخست سال ۵۹ گفت: بر اساس این آمار مشخصا از فروردین ۵۹ خصومت بین عراق و ایران وارد مرحله منازعه شد و وقوع جنگ اجتناب ناپذیر بود.
کودتای نوژه، طرح مکمل حمله صدام به ایران
وی با اظهار تعجب از برخی تحلیلگران جنگ اظهار داشت: حمله صدام به ایران که کشوری بزرگ است فقط با قدرت نظامی امکانپذیر نبود و حتما به طرحی مکمل نیاز بود و طرح مکمل همان کودتای نوژه بود که با مشارکت اویسی که از ژنرالهای ارتش شاه بود طرح ریزی شد، لذا اتاق مشترکی شامل فرماندهان رژیم بعث و فرماندهان ارتش شاه در بغداد شکل گرفت.
دبیر شورایعالی هماهنگی اقتصادی سران قوا بیان داشت: نقل است که چندین هفته بحث برای چگونگی اجرای این نقشه در جریان بوده و در همین اثنا دومین ملاقات با برژینسکی در اردن صورت گرفت و پس از آن کودتا صورت میگیرد.
رضایی ضمن تشریح عملیات کودتای نوژه، توضیح داد: من در مسئولیت اطلاعات سپاه خدمت مقام معظم رهبری (آیتالله خامنهای) رسیدم و به ایشان اطلاع دادم که تحرکاتی در بعضی نقاط ارتش برای انجام کودتا وجود دارد که فرماندهان ارتش هم در جریان آن نیستند، اما ما از زمان و نقطه آغاز این کودتا مطلع نیستیم. مدتی بعد حضرت آیتالله خامنهای به من اطلاع دادند یک خلبان آمده و همان اطلاعات شما را اظهار میکند. آن خلبان اطلاعات زمان و نقطه آغاز کودتا را به ما اطلاع داد و علیرغم اینکه دیر شده بود توانستیم به اتفاق برادران ارتش، کودتا را خنثی کنیم.
دلایل شکست کودتای نوژه
وی در خصوص دلایل شکست کودتا توضیح داد: اول اینکه عوامل کودتا از بدنه اصلی و رسمی ارتش نبودند بلکه عوامل نفوذی بودند و بنابراین مدتی طول میکشید تا جهت انجام کودتا در محلهای مورد نظر جمع شوند و به اهدافشان که خانه امام (ره) و صدا و سیما بود حمله کنند.
دوم اینکه گمان آنها این بود که با حضور اویسی در برنامه کودتا تمام ارتش با پیام وی با کودتاچیان همراه میشوند، غافل از اینکه ارتش دچار تحول بزرگی شده بود و سوم در نظر نگرفتن تحول بزرگ در مردم و مقاومت آنان بود.
نقش برخی کشورهای منطقه در جنگ ایران و عراق
فرمانده اسبق سپاه پاسداران انقلاب اسلامی با اشاره به تشدید درگیریها در روزهای منتهی به حمله سراسری ارتش بعث به ایران تشریح کرد: در مرداد و به ویژه شهریور ۱۳۵۹ حملات عراق تشدید میشود و برای نمونه در ۱۶ شهریور ارتفاعات خان لیلی کرمانشاه و در ۱۹ شهریور ارتفاعات مرزی میمک بمباران میشود و اینگونه صدام با کشاندن درگیری به کردستان، قصد پراکندگی نیروهای ایران و تسهیل تصرف خوزستان را داشت.
سردار رضایی با تشریح نقش کشورهای منطقه در مشارکت با صدام در جنگ علیه ایران توضیح داد: صدام علاوه بر ائتلاف با قدرتهای بینالمللی، یک ائتلاف منطقهای شامل کشورهای اردن، کویت و عربستان نیز تشکیل داده و تقسیم کار میکند.
وی ادامه داد: اردن مسئولیت ارتباط صدام با آمریکا و اسرائیل و همچنین در اختیار گذاشتن یک بندر در دریای سرخ برای ترانزیت اسلحه و مهمات به عراق را به عهده میگیرد. کویت نیز بنادر خود را در اختیار صدام قرار داد و همچنین با دپوی مهمات عراق مانع حمله ایران به بارهای تسلیحاتی عراق در خلیج فارس میشد و از سوی دیگر کشتیهای نفت عراق نیز در این بنادر پهلو میگرفتند. عربستان هم ضمن تعهد مالی و سیاسی، در همکاری با آمریکاییها یک اتاق اطلاعات مرکزی تشکیل داده بودند و با استقرار چند فروند آواکس آمریکایی در آسمانش، به عراق، اطلاعات جامع و پیشگیرانه درباره حملات هوایی ما را میداد.
محسن رضایی افزود: بنابراین با دقت و بررسی این انبوه حوادث و رویدادها، مشاهده میکنیم که شروع جنگ ایران و عراق در تاریخ ۳۱ شهریور ۱۳۵۹ نبوده است و از قبل شکل گرفته بود.
نامه وزارت خارجه وقت ایران به صدام حسین
وی ادامه داد: صدام چند روز پیش از تهاجم سراسری ارتش بعث، در مجلس عراق قرارداد ۱۹۷۵ الجزایر را پاره کرده و تمام تعهدات را زیر پا گذاشت؛ وزارت خارجه ایران در نامهای به صدام مینویسد: "بر خلاف ادعای شما که ما را متهم به حمله در ۱۲ شهریور میکنید طبق این اسناد شما در سال ۱۳۵۹ بارها توافقنامه ۱۹۷۵ الجزایر را نقض کردهاید؛ حال آنکه این اختلافات مرزی از راههای دیپلماتیک قابل حل است. " بنابراین مشخص بود که بحث فراتر از اختلافات مرزی است.
پیام امام خمینی در پی حمله هوایی ارتش بعث
عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام گفت: اندکی پس از حمله هوایی عراق به فرودگاههای ایران، امام خمینی (ره) در پیامی مهم به مردم بیان داشتند: «گمان نکنید ارتش و ملت ایران عاجز از پاسخ است و من به موقع پیام مقتضی را خواهم داد و ما میخواهیم به گونهای پاسخ دهیم که مردم عراق آسیب نبینند.»
وی تصریح کرد: این پیام نشان میدهد که ایران هنوز آرایش جنگ و تصمیمی برای جنگ ندارد و حتی در خود روز ۳۱ شهریور ۵۹ کماکان بین بعضی فرماندهان و سیاسیون بحث است که آیا جنگ میشود یا خیر؟! و اینها نشانههایی بسیار مبرهن بر عدم شروع جنگ توسط ایران است.
رضایی ادامه داد: همین شرایط و جدی نبودن جنگ برای بنیصدر، موجب عدم آمادگی کشور برای مقابله با ورود سریع ارتش بعث عراق به مرزهای ایران و اشغال بیش از ۱۵هزار کیلومتر مربع از خاک کشور، علیرغم مقاومتهای جانانه نیروهای مرزی و مردمی شد.
مقایسه حمله صدام و انگلستان به ایران
وی با اشاره به اشغال ایران توسط انگلیس در جریان جنگ جهانی دوم، خاطرنشان کرد: ارتش عراق دقیقا از نقاطی وارد کشور شد که ارتش انگلیس در جنگ جهانی دوم وارد خاک ایران شده بود و حال مقایسه کنید که در این دو حمله مشابه واکنش ایران چگونه رقم خورد و مقاومت جانانه مردم چگونه مانع از موفقیت ارتش بعث در دستیابی به اهدافش از جمله اشغال خوزستان شد.
بنبست دیپلماتیک در نیمه دوم سال ۱۳۵۹
دبیر شورایعالی هماهنگی اقتصادی سران قوا گفت: پس از حمله عراق به ایران در هر دو بعد دیپلماسی و میدان، اقدامات ایران آغاز شد. در بعد دیپلماسی افراد زیادی از جمله یاسر عرفات، ضیاءالحق، حبیب شطی (از سوی سازمان کنفرانس اسلامی) به ایران رفت و آمد و مذاکره کردند، اما تاکیدشان فقط در مورد آتش بس بود و آن هم در شرایطی که در مورد قرارداد الجزایر و برگشت ارتش عراق به پشت مرزهای ایران صحبتی نمیشد و این رویه توسط شورای امنیت در قطعنامه ۴۷۹ در ۶ مهر ۱۳۵۹ که در بیانیهای مینویسد: "شورا پس از یادآوری به کشورهای عضو در مورد عدم استفاده از تهدید و زور در روابط بینالملل از ایران و عراق میخواهد که استفاده بیشتر از زور را متوقف کند" هم به همین گونه بود و عملاً این قطعنامه در راستای تثبیت مواضع صدام بود و ایضاً بیانیههای شورای کشورهای اسلامی؛ بنابراین طبیعی بود که ایران زیر بار این آتشبس یکطرفه نمیرفت؛ لذا فعالیت دیپلماسی ما عملا در نیمه دوم ۱۳۵۹ به بنبست رسید و تمام توان را در میدان جنگ قرار دادیم.
نقش راهبردی سوسنگرد و خرمشهر در نجات خوزستان
سردار رضایی در ادامه فزود: حدود ۷ لشکر از ۱۲ لشکر دشمن به سمت خوزستان هجوم آورد و این نشان میدهد هدف اصلی فتح خوزستان بود؛ دو لشکر به سوی محور غرب و ۲ لشکر هم به سمت شمال غرب هجوم آوردند و بدین گونه ارتش بعث با ۳۰۰ هزار نیروی رسمی و ۵۰۰ هزار نیروی مردمی هجوم زمینی را آغاز کرد و بیش از ۱۵ هزار کیلومتر از خاک ایران را اشغال میکند.
وی یادآور شد: در این اثنا مقاومت جانانهای در مرزها توسط نیروهای ارتش، سپاه و مردم صورت میگیرد و مقاومت در سوسنگرد و خرمشهر از نظر راهبردی مهمترین نقاط این مقاومت جانانه بود و مقاومت این دو شهر کل استان خوزستان را نجات داد و شاهکار بزرگی در این شهرها صورت گرفت.