به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری دانشجو، به نقل از مرکز اطلاعرسانی فلسطین، پس از عمری جهاد و مقاومت که چندین دهه به طول انجامید، «محمد ضیف» فرمانده کل گردانهای شهید عزالدین قسام شاخه نظامی جنبش حماس به افتخار شهادت نائل گشت و تاریخچهای سرشار از حضور در عرصه نظامی فلسطین از خود بر جای گذاشت و نقش وی در این عرصه کاملا در خاطرهها ماندگار شد.
نام محمد ضیف از دهه ۹۰ میلادی با مقاومت فلسطین گره خورد. وی یکی از نخستین بنیانگذاران گردانهای شهید عزالدین قسام بود و به نماد رشادت و فعالیت پنهانی تبدیل شد که در هر کدام از عرصههای نظامی فلسطین اثری از او دیده میشد.
ضیف بیش از سه دهه فرمانده گردانهای قسام بود و از چندین عملیات ترور نجات پیدا کرد تا به کابوسی برای صهیونیستها تبدیل شود که خواب راحت را از چشمان آنها گرفت.
وی هر بار معادلات منازعه را تغییر میداد تا اینکه نوبت به نبرد طوفان الاقصی رسید که دشمن صهیونیستی را خوار و ذلیل کرد و شکست راهبردی آن را با وجود تمامی حملات و نسل کشیها ثابت کرد.
«محمد دیاب ابراهیم المصری» معروف به «محمد ضیف» سال ۱۹۶۵ در اردوگاه آوارگان خان یونس در جنوب نوار غزه در خانوادهای که از اراضی اشغالی سال ۱۹۴۸ مهاجرت کرده و در اردوگاه خان یونس سکونت گزیده بودند، به دنیا آمد.
پدرش در زمینه تولید بالش و لحاف دوزی کار میکرد. محمد تحصیلات دوران ابتدایی، راهنمایی و دبیرستان را مانند دیگر آوارگان فلسطینی در مدارس اردوگاه خان یونس پشت سر گذاشت.
وی در فضای مقاومت بزرگ شد و از همان دوران کودکی شرایط سخت ناشی از اشغالگری و آوارگی را تجربه کرد که این مساله باعث شد وی در زمان تحصیل در دانشگاه اسلامی غزه به عضویت جنبش اسلامی درآید. او در دانشگاه از فعالان انجمن اسلامی بود.
محمد ضیف از دوران کودکی به عضویت حماس درآمد و از اعضای فعال آن بود که در فعالیتهای انتفاضه بزرگ - که اواخر سال ۱۹۸۷ آغاز شد - مشارکت داشت و در تابستان سال ۱۹۸۹ به اتهام پیوستن به شاخه نظامی حماس که شیخ «صلاح شحاده» (در تابستان سال ۲۰۰۲ به شهادت رسید) آن را بنیانگذاری کرده بود، بازداشت شد.
این تشکل در آن زمان «حماس مجاهدان» نام داشت و بعدا نامش به «گردانهای قسام» تغییر کرد.
ضیف یک سال و نیم در زندان ماند تا اینکه رژیم صهیونیستی در سال ۱۹۹۱ او را آزاد کرد تا به عضویت هستههای اولیه گردانهای قسام درآید که ساختار نظامی حماس از طریق آن شکل گرفت.
پس از ترور «عماد عقل» که نقش پررنگی در عملیاتهای شهادت طلبانه نوامبر سال ۱۹۹۳ داشت، نقش ضیف برجستهتر شد و مسئولیت فرماندهی گردانهای قسام به وی سپرده شد.
وی نقش بزرگی در طراحی عملیات اسارت «نخشون واکسمن» نظامی صهیونیست در سال ۱۹۹۴ داشت که در شهرک بیر نبالا در نزدیکی قدس به اسارت گرفته شد، اما پس از لو رفتن محل حضور وی و عاملان اسارتش، همگی با هم کشته شدند.
اما ضیف در حالی که تفنگ واکسمن را به دست گرفته بود و کارت شناسایی او را به گردن آویخته بود، در انظار عمومی ظاهر شد و صورتش را با چفیهای قرمزرنگ پوشانده بود.
ضیف همچنین نقش مهمی در انتقال مهندس «یحیی عیاش» یکی از کارشناسان مواد منفجره از کرانه باختری به باریکه غزه پس از تشدید محاصره علیه وی در کرانه باختری را داشت تا از تجربه وی در تولید مواد منفجره استفاده شود.
یحیی عیاش هم در سال ۱۹۹۶ به وسیله یک گوشی تلفن بمبگذاری شده ترور شد، اما ضیف ترور او را هم بیپاسخ نگذاشت و «حسن سلامه» را به کرانه باختری فرستاد و در جریان یک عملیات مقاومتی با فرماندهی او نزدیک به ۶۰ صهیونیست را به هلاکت رساند.
ضیف پس از این عملیات انتقام گیری در بهار سال ۱۹۹۶ به طور کامل از دیدهها پنهان شد تا اینکه تشکیلات خودگردان فلسطین به بهانه حمایت از وی در برابر بمبارانهای رژیم صهیونیستی او را بازداشت کرد، اما در همین مدت به بازجویان سازمان اطلاعات آمریکا اجازه داد که از او تحقیق کنند.
وی با این وجود توانست بعدا از زندانهای سازمان حفاظت امنیت غزه آزاد شود و به آغوش گردانهای قسام بازگردد و خود را برای اجرای عملیاتهای بیشتر آماده کند تا اینکه انتفاضه الاقصی در سپتامبر سال ۲۰۰۰ آغاز شد.
با آزادی شیخ صلاح شحاده در سال ۲۰۰۱، ضیف فرماندهی شاخه نظامی را به وی سپرد و شحاده او را مسئول صنایع نظامی گردانهای قسام کرد که به خوبی توانست این بخش را توسعه دهد.
یک سال پس از آغاز انتفاضه، ضیف در معرض نخستین عملیات ترور قرار گرفت. وی همراه دوستش «عدنان غول» کارشناس مواد منفجره در گردانهای قسام (که در سال ۲۰۰۴ به شهادت رسید) و پسرش بلال بود که یک جنگنده صهیونیستی موشکی را به سمت شهرک جحر الدیک شلیک کرد، اما آنها به شکل شگفتانگیزی توانستند از این عملیات جان سالم به در ببرند و تنها بلال پسر عدنان غول شهید شد.
پس از شهادت شحاده در تابستان سال ۲۰۰۲ رهبری جنبش حماس بار دیگر ضیف را مسئول شاخه نظامی این جنبش کرد و وی سه ماه بعد در معرض دومین عملیات ترور قرار گرفت به طوری که خودروی وی در محله الشیخ بمباران شد و دو محافظ وی شهید شدند و خود نیز به شدت زخمی شد، اما باز به سلامت از این عملیات نجات پیدا کرد.
منابع فلسطینی در تابستان سال ۲۰۰۶ اعلام کردند که ضیف برای سومین بار در معرض ترور قرار گرفته است.
جنبش حماس در آن زمان یک نظامی صهیونیست به نام «گلعاد شالیت» را به اسارت گرفته بود که رژیم صهیونیستی در واکنش به آن اقدام به بمباران یکی از منازل کرد و گفته میشد که ضیف در جریان آن به شدت زخمی شده است، اما گردانهای قسام این خبر را تایید نکرد.
در هفتم اکتبر ۲۰۲۳ ضیف از آغاز نبرد طوفان الاقصی خبر داد و خود مسئولیت نظارت بر اجرای این عملیات را بر عهده داشت و در عین حال، در میدان جنگ نیز نقش آفرینی میکرد تا اینکه به افتخار شهادت نائل گشت.
یکی از مهمترین دلایل وقوع نبرد طوفان الاقصی رفتار رژیم صهیونیستی و طرحهای آن برای پایان دادن به منازعه فلسطینی - صهیونیستی، اعمال سیطره بر قدس و مقدسات آن، برنامه ریزی برای تقسیم مکانی و زمانی و احداث معبد کذایی در این مکان مقدس بود.