به گزارش گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری دانشجو، انیمیشن «ژولیت و شاه» که امروز روی پرده رفت، اقتباسی خطرناک برای کودکان ایرانی بود. اقتباسی ضد ایرانی و ضد تاریخی از رومئو ژولیت بود که گویی به زور با ابزار های رنگی در دنیای دو بعدی و بدوی این انیمیشن به خورد مخاطب داده می شد. دید عجیب سازنده به جایگاه زن ایرانی نقطه قعر این اثر در مختصات معنا و مفهوم بود. در سراسر داستان زنان محجبه ایرانی ناصرالدین شاه به موجوداتی ارواح گونه و نا سرشت تشبیه شدند که در تقابل شخصیت به اصطلاح شیک ژولی که دختری فرانسوی بود و در تلاش بود که با لوندی و شگردهای ظاهری بازیگری مهر ناصرالدین شاه را مصادره کند، در تقابل با کاراکتر های بانوان ایرانی بود.
از ضد ایرانی بودن این انیمیشن همان بس که تمام شخصیت هایی که با لهجه ها و گویش های ایرانی صحبت می کردند، شخصیت های منفی این اثر بودند. ساحره بد طینتی که لباس بومی مردمان جنوب ایران را به تن داشت و با لهجه جنوبی صحبت می کرد، اوج پلشتی تدبیر در تولید این اثر بود.
در مقابل مدرنیتنه به عنوان راه درست و تر و تمیز به کوکان مخاطب معرفی می شود. رقص تانگو در مهمانی، زن بازیگر مست و سیگاری در میخانه های پاریس که بعنوان آمال پدر ژولیت معرفی می شد و نشان دادن ناصرالدین شاه و ملیجکش بعنوان نمادی از کاراکتر های دون از اجتماع اروپایی پاریس، فرازی دیگر از تپه های افتخار این اثر بود.
ژولیت اما دختری ساده در ابتدای داستان بود که در انتها به یک ابژه جنسیتی مبدل شد و در نهان داستان گویی به دختران ایرانی این پند داده می شود که اگر می خواهید به موفقیت برسید ابتدا باید فرنگی باشید یا حداقل چیزی شبیه آن و سپس باید تبدیل به ابژه ای شوید تا با دلبری از یک ناصرالدین شاه یا هر مرد هوسران دیگری به خواسته نهاییتان برسید.
نکات مثبت بصری اما بدیهی بودند و اولین نکته برای انیمیشن سازی هم همین است. گرافیک و موسیقی متن زیبا اما باهدفی خبیث. این انیمیشن به مثابه اسلحه ای با خشاب پر روی باورهای کودکان است اما به جلد و رنگ صورتی و منگوله های زلم زیمبو شده. دختر شاه اما شخصیتی بود برای از سر باز کنی تهیه دکننده اثر که کبریت بی خطری باشد و مثالی نقض که تهیه کننده را در نشست خبری از نقد ها برهاند.
به راستی باید از سازنده پرسید که مخاطب این انیمیشن چه طیفی بودند؟ آیا او حاضر است کودکانش را باورهای این انیمیشن تربیت بدهد؟ و مهمتر از آن اینکه آیا او دچار شرم نیابتی ناشی از پخش این فیلم برای کودکان نمی شود؟
نویسنده: مازیار شیری