گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو، مبین لطفی زاده؛ ذکر چند نکته در باب ریاست آقای مهرداد بذرپاش بر دیوان محاسبات ضروری به نظر میرسد.
اولین نکته ابهام در سابقۀ بیست سالۀ کاری ایشان است. این پرسش که ایشان چگونه توانستهاند همزمان با فعالیت فعال در پژوهشکده، مسئولیت مجموعۀ بسیج دانشجویی دانشگاه صنعتی شریف را بر عهده داشته باشند، همچنان بدون پاسخ باقی مانده است.
تفسیری که از «سابقۀ کاری» ارائه شده است، به وضوح تفسیر بسیار وسیعی است که به نظر میرسد صرفاً در جهت احراز این شرط قانونی صورت گرفته است؛ نه در جهتی که این سابقه بتواند متضمن فعالیت اصح و ادق ریاست دیوان محاسبات باشد.
با گذر از حواشی دیگر که عموماً دعاوی طرفین در مورد آنها مشخص است و هر کدام نیز اسنادی ارائه دادهاند،
نکات بعدی مهمتر به نظر میرسند:
جوانی بلافاصله پس از اتمام کارشناسی، در سن ۲۴ سالگی، ریاست مشاوران جوان در شهرداری تهران (در زمان آقای احمدینژاد) را بر عهده میگیرد. وی که به گفتۀ خود نقشی پررنگ در کاندیداتوری احمدی نژاد در سال ۱۳۸۴ ایفا میکند، در سال ۱۳۸۶ یعنی در سن ۲۷ سالگی مدیرعامل یکی از دو شرکت خودروسازی بزرگ کشور میشود. دو سال بعد و در سن ۲۹ سالگی، معاون رئیس جمهور و رئیس سازمان ملی جوانان میشود و سه سال بعد، عضو هیئت رئیسۀ مجلس شورای اسلامی!
این سیر صعودی در تصدی مسئولیتهای مختلف اجرایی، مدیریتی، تقنینی و نظارتی محل ابهام است! آیا این مسیر میدان دادن به یک جوان، در مورد همۀ جوانان شایستۀ انقلابی در جمهوری اسلامی هموار است؟! آیا به راستی جوانی انقلابی اما شایستهتر و با سوابق نظارتی بیشتر و مرتبطتر برای تصدی ریاست دیوان وجود نداشته است؟!
جناب بذرپاش به گفتۀ خود، در تمامی سالیان گذشته مأموریت خود را «وارد کردن جوانان به نهادهای مختلف جمهوری اسلامی» تعریف کردهاند و به این موضوع افتخار میکنند. پرسش اینجاست که این چه رویکردی در ذهن ایشان و همقطارانشان است که دایرۀ شایستهسالاری را محدود به اطرافیان خود کرده و بعضاً اقدام به شایستهسازی میکنند؟!
این چه رویکردی است که عدهای به ناحق خود را نمایندۀ قشر انقلابی دانسته و به واسطۀ آن به خود جرأت بدهند، پدرسالارانه برای مملکت تصمیم بگیرند؟!
این چه رویکردی است که عدهای بدون توجه به اقناع افکار عمومی، لیست انتخاباتی به عنوان نمایندگان انقلابی منتشر کنند و به واسطۀ مصلحتهای خودساخته و پوچ، افراد لایقی را کنار گذاشته و هیچ تلاشی در جهت اثبات لیاقت خود نکنند؟!
این چه رویکردی است که عدهای با پُستهای متنوع از یکدیگر پذیرایی میکنند که مبادا -خدای نکرده- گوی مسئولیتها از دستشان خارج شده و وحدتشان شکسته شود؟!
این که میگوییم «خانه از پایبست ویران است» یعنی همین؛ یعنی این رویکرد از همان ابتدا غلط اتخاذ شده است و امثال آقای #بذرپاش صرفاً نتیجۀ آن هستند. تا زمانی که این تفکر در ذهن آقایان جریان دارد، همین آش است و همین کاسه!
در نهایت لازم به ذکر است، بدون شک بسیج خار چشم دشمنان انقلاب اسلامی است. ورشکستگان سیاسی و فرصتطلبان سبکمغزی که سعی بر گرفتن ماهی از این آب گلآلود دارند، نیک بدانند که راه به جایی نخواهند برد. بسیجی خانهاش را بر دامنۀ آتشفشان بنا کرده است و در راستای انقلاب اسلامی و تحقق آرمانهای آن، مجال تنفس به هیچ دشمن یا سوء استفادهگری نخواهد داد.
مبین لطفیزاده - مسئول واحد سیاسی بسیج دانشجویی دانشگاه امیرکبیر
انتشار یادداشتهای دانشجویی به معنای تأیید تمامی محتوای آن توسط «خبرگزاری دانشجو» نیست و صرفاً منعکس کننده نظرات گروهها و فعالین دانشجویی است.