شهید بهشتی در مصاحبهای در پاسخ به این پرسش که لایحه قصاص شاید موجب قطع رابطه سیاسی و حقوقی خارجیان با کشور شود، گفت: ...
گروه دین و اندیشه «خبرگزاری دانشجو»؛ از نخستین اقدامات جمهوری اسلامی ایران بعد از انقلاب، تغییر قوانین و انطباق آنها با شرع انور اسلام بوده است، در همین راستا لایحه حدود و قصاص از طریق شهید بهشتی، به مجلس ارائه می شود. (1)
شروع بحث اسلامی شدن قوانین پس از پیروزی انقلاب در سال ۱۳۵۷ اتفاق افتاد، در حقیقت تغییر قوانین و انطباق آنها با «شرعیت اسلام» به دغدغه اصلی حاکمیت شد؛ این آرمان با تشکیل اولین دوره مجلس شوراى اسلامى در سال ۱۳۵۹ امکان تحقق عملی یافت.
شورای عالی قضایی با تعیین پنج فقیه: آیتالله بهشتی، جوادی آملی، قدوسی، موسوی اردبیلی و ربانی املشی، «لایحه قصاص» را تهیه و پس از به تصویب رساندن در دولت در قالب یک لایحه به مجلس شورای اسلامی تقدیم کرده بود.
مخالفت حقوقدانان با لایحه قصاص
پس از طرح لایحه قصاص توسط شورای عالی قضایی و تقدیم آن به مجلس، مخالفتهای صریح و مستقیمی نیز با آن به عمل آمد؛ ازجمله، بیش از یکصدنفر از حقوقدانان و قضات دادگستری در بیانیهای که در تاریخ ۳۰ فروردین ۱۳۶۰ در روزنامه «انقلاب اسلامی» منتشر شد، به مخالفت با آن برخاستند و خواهان تجدید نظر کلی روی لایحه قصاص شدند.
این بیانیه با طرح لزوم «اجتهاد نو» در اسلام و عدم تناسب نظام کیفری اسلام با شرایط جامعه، لایحه قصاص را دارای اشکالات جدی حقوقی و اخلاقی و نقایص فقهی دانست که بدون توجه به نظرات حقوقدانان، دستاوردهای علمی جرم شناسی و جامعه شناسی تنظیم شده است.
مخالفین با تصویب لایحه قصاص
در میان امضاکنندگان این بیانیهها، نام شماری از استادان رشته حقوق، قضات و وکلای دادگستری همچون دکتر ناصر کاتوزیان، دکتر علی آزمایش، دکتر جمشید ممتاز، دکتر صدرزاده افشار، دکتر عبدالحمید ابوالحمد، دکتر عبدالکریم لاهیجی و... به چشم می خورد.
پاسخ بهشتی به مسئله قطع رابطه سیاسی و حقوقی خارجیان با کشور
مدتی بعد، شهید بهشتی که ریاست «دیوان عالی کشور» را نیز برعهده داشت، در مصاحبهای مطبوعاتی در پاسخ به این پرسش که لایحه قصاص شاید موجب قطع رابطه سیاسی و حقوقی خارجیان با کشور شود، گفت: «تاکید میکنیم ما در پی ایجاد نظام پیشرفته و نوین اسلامی هستیم و به خوشامد این و آن نباید توجه داشته باشیم. اسلام به ما یاد داده در پی رضای خدا و حمایت از محرومان باشیم.»
وی همچنین وعده داد: «ما لایحه قصاص و همه لوایح دیگر را در فضایی باز و روشن به بحث میگذاریم؛ و بینندگان و شنوندگان و خوانندگان این بحث میتوانند به راحتی دریابند که چه کسانی و چه گروههایی به راستی خواهان روشنگری هستند و چه کسان و گروههایی صرفاً در پی جوسازی و ایجاد تزلزل در طبقه انقلابی ما هستند و بیشک در برابر این جوسازان و تزلزل آفرینان، ملت قهرمان همچنان خواهد ایستاد.»
اقدامات مخالفین اسلامی شدن قوانین
از همان ابتدا در مقابل اسلامی سازی قوانین، مخالفتهایی نیز صورت گرفت؛ از مدت ها قبل، با مطرح شدن مسئله «اسلامی شدن قوانین»، برخی از گروه ها و افراد، مخالفت آشکار خود را با این روند اعلام کرده بودند. از جمله اینکه حسن نزیه، رئیس کانون وکلا و از اعضای دولت موقت، در کنگره وکلای دادگستری در سال ۱۳۵۸ عدم امکان و عدم مفید بودن اسلامی کردن قوانین را مطرح میکند.
حسن نزیه در این جلسه زمان قانونی را از مدافعین جایگاه دین گرفته و بدون قاعده و رعایت نوبت تریبون به مخالفان حضور دین در عرصه اجتماع سپرده شده است و خود نیز سخنانی البته با در نظرگرفتن جوانب امر در باب عدم کارآمدی قوانین اسلام مطرح ساخته بود.
نزیه: اسلامی کردن تمام مسائل سیاسی و اقتصادی و قضایی نه ممکن است و نه مفید
سخنان نزیه مقدماتی به ظاهر انقلابی و دینمدارانه داشت. او از مبارزات انقلابی خود سخن گفته بود؛ از نماز و توسل هایش. او گفته بود: «باید عرض کنم هیچ مسلمان واقعی برخلاف آنچه تصور رفته است، نه فقط از اسلام نمیترسد، بلکه بر اسلام متکی است. اسلام مرجع و مومن اوست. در این 25 سالی که اغلب دوستان و همه ما تا پای مرگ جلو رفتیم، توکل ما همیشه به خدا بوده است. در شبهای محرم که فریاد الله اکبر از همه جا بلند بود، ما هم بودیم! ما هم با فریاد الله اکبر مبارزه میکردیم! در همین سالها بارها فریاد الله اکبر و صلوات ما بلند بود.!!»
نزیه ادامه داد: «چرا نخواهیم اجازه دهیم هر کسی تحت هر عنوان میخواهد کوشش بکند، فعالیت بکند برای خدمت به مملکت؟» و بعد حرف اصلی مجال بروز مییافت: «اگر ما فکر کنیم تمام مسائل سیاسی و اقتصادی و قضایی را میتوانیم در قالب اسلامی بسازیم، آیات عظام هم میدانند این امر در شرایط حاضر نه مقدور است و نه ممکن و نه مفید.» (2)
پاسخ بهشتی به سخنان نزیه
شهید بهشتی در جمع مردم گفت: «بنده امروز در این روزنامه کیهان (7/3/58) در صفحه سوم یک سخنرانی دیدم مربوط به اجتماع کنگره وکلای دادگستری، در ستون دوم از صفحه سوم در آن اواسط ستون سخنرانی گفته است: «اگر ما فکر کنیم تمام مسائل سیاسی و اقتصادی و قضایی را میتوانیم در قالب اسلامی بسازیم، آیات عظام هم میدانند این امر در شرایط حاضر نه مقدور است و نه ممکن و نه مفید.»
من در این مجمع شما تحصیل کردههای کشور، خواهران و برادران و در مجمعی که عده قابل ملاحظهای هم خوشبختانه از فضلای روحانی جوان حضور دارند، یعنی مجموعه تمام عیار از تحصیل کردههای مبارز این کشور، معمم و غیرمعمم، زن و مرد، این سؤال را میکنم که فرد یا گروهی که این دید را در رابطه با انقلاب ما و با اسلام دارد، آیا نسبت به انقلاب پیروزمند ما در این مقطع اخیر «خودی» است یا «بیگانه»؟» و مردم سه بار با صدای بلند پاسخ دادند: «بیگانه، بیگانه، بیگانه» (3)
سابقه انقلابی مهم نیست؛ رابطه امروز شما با انقلاب اسلامی و رهبری چیست؟
شهید بهشتی آن زمان به همان میزان هم بسنده نکرد. او ادامه داد: «بنده نمیگویم آقا شما حق نداری حرفت را بزنی؛ ملاحظه کنید ما نه استبداد و خفقان داریم در کشور و نه چیزی شبیه آن، ولی حق داریم که این مطلب را صاف و پوست کنده بیان کنیم که افراد و گروهها هر چند مبارزاتی داشتهاند و هر چند زندانها رفته باشند، هر چند تلاشهایی با سابقه های سی و چهل سال داشته باشند، می توانیم این سؤال را مطرح بکنیم که آیا این افراد و این گروهها رابطه شان امروز با انقلاب اسلامی ملت ما و رهبری انقلاب چیست؟»
از نگاه شهید بهشتی صرف سابقه انقلابی مهم نبود؛ برای قرار نداشتن در جبهه انقلابیها حتی ارتباط شفاف با بیگانه هم لازم نبود؛ بلکه بحث بر سر رویکردها شکل می گرفت. او بار دیگر از مردم سؤال کرد: «من این سؤال را دوست دارم بر ملت ایران عرضه کنم، بر خانوادهای شهدای انقلاب ایران در این مقطع اخیر عرضه کنم و بگویم ای ملت مبارز انقلابی به پا خواسته ایران، ای خانوادههای شهیدان، در راه خدا من سخنم با اکثریت قاطع شماست، از آن اکثریت قاطع انقلابی به پا خواسته میپرسم که فرد یا گروهی که در تعریف و رابطه با انقلاب تو بگوید «اگر ما فکر کنیم تمام مسائل سیاسی و اقتصادی و قضایی را میتوانیم در قالب اسلامی بسازیم، آیات عظام هم میدانند این امر در شرایط حاضر نه مقدور است و نه ممکن و نه مفید»، ...آیا چنین افراد و چنین گروههایی را در رابطه با خط انقلابیات، خودی میدانی یا بیگانه؟» و باز هم جمعیت یک صدا فریاد کردند:«بیگانه، بیگانه، بیگانه»
شهید بهشتی خواهان محاکمه نزیه شد
شهید بهشتی خواهان محاکمه نزیه شد. او گفت: «این کارها بیشتر نشانه این است که یک گروه اقلیت روشنفکر مآب و روشنفکر نما میخواهد با این بازی ها با دستاوردهای انقلاب خونین اسلامی ما موضعگیری تازه داشته باشد؛ برای ما عواقب آن معلوم است.» و ادامه داد: «من فعلاً نمیخواهم بگویم اینها خائناند یا نه؛ باید اینها محاکمه شوند تا معلوم شود با چه انگیزهای میگویند اسلام نمیتواند راه حل باشد.»
شهید بهشتی هشدار داد که انقلابیون هنوز هم آماده شهادتند و با نهیب گفت: «شما خیال میکردید با یک کنگره چند صد نفری با نام دهان پرکن حقوقدانها و وکلای دادگستری میتوانید جامعه انقلابی ما را مرعوب کنید؟...مبادا کنگرههای شما نسخه دوم کنگره های اندیشمندان شاهنشاهی باشد.» (4)
نزیه در واکنش به اظهارات شهید بهشتی او را دروغگو میداند و سوابق انقلابی خود را به رخ او میکشد. همچنین به نص امام (ره) چنگ میزند و میگوید امام معتقد بود که از اسلام چهره زشتی نسازید؛ یعنی وی مطرح کردن نص صریح قرآن و استخراج احکام از درون قرآن نه برمبنای امانیستی و بشردوستانه را زشت کردن اسلام میداند!!
استفاده جبهه ملی از موج اعتراضات به لایحه قصاص
در ادامه موج مخالفتها با این لایحه، جبهه ملي نیز كه رويكردي ليبرال داشت در مقابل لايحه قصاص كه برآمده از قرآن و شريعت بود، ايستاد و مردم را دعوت به راهپيمايي كرد.
جبهه ملي، طي اعلاميه اي، كه بهانه آن نفي و حمله شديد به لايحه قصاص بود، مردم را به يك راهپيمايي در مسير خيابان انقلاب به سمت دانشگاه تهران، در بعدالظهر روز 25 خرداد 1360فراخواند.
جبهه ملی در اعلامیه دیگری نیز از این لایحه با عنوان «لایحه غیر انسانی قصاص» نام برده و آن را ناسازگار با آزادی و کرامت انسانی دانسته بود.
دکتر سنجابی، رهبر جبهه ملی در آن زمان در کتاب خاطراتش «امیدها و نا امیدیها» (ص۳۴۶) مینویسد:
«ما میخواستیم در روز 25 خرداد 1360 به مناسبت یكصدمین سال تولد دكتر مصدق اجتماع و تظاهرات و در صورت امكان راهپیمایی بزرگی ترتیب بدهیم ... با آن كه مسئولان جبهه ملی از اوایل خرداد ماه در حال نیمه اختفا بودند و شورا و كمیته مركزی ما در محلهای مختلف به صورت پنهانی تشكیل میگردید و با همه خطرات و محظوراتی كه متوجه ما بود بر تصمیم خود در برگزاری تظاهرات راسخ بودیم.»
صبح آن روز، امام خميني(ره) در ميان جمعي از اقشار مختلف مردم بياناتي ايراد كردند كه موارد و نكاتي از آن از جمله انتقاد شديد و صريح به بني صدر، اعلام ارتداد جبهه ملي در صورت اصرار و پافشاري بر نفي حكم ضروري قصاص، و تكليف به نهضت آزادي در روشن كردن موضع خود و تبرّي جستن از اعلاميه جبهه ملي تا آن زمان سابقه نداشت.
امام: راهپیمایی در مقابل لایحه قصاص یعنی قیام بر علیه نص صریح قرآن
امام فرمودند: «من مىخواهم ببينم كه اين راهپيمايى كه امروز اعلام شده است، اساس اين راهپيمايى چه هست. من دو تا اعلاميه از «جبهه ملى»، كه دعوت به راهپيمايى كرده است، ديدم. در يكى از اين دو اعلاميه، جز انگيزهاى كه براى راهپيمايى قرار دادهاند، لايحه قصاص است. يعنى مردم ايران را دعوت كردند كه مقابل لايحه قصاص بايستند.
در اعلاميه ديگرى كه منتشر كرده بودند تعبير اين بود كه «لايحه غير انسانى!» ملت مسلمان را دعوت مىكنند كه در مقابل لايحه قصاص راهپيمايى كنند، يعنى چه؟ يعنى در مقابل نص قرآن كريم راهپيمايى كنند! شما را دعوت به قيام و استقامت و راهپيمايى مىكنند در مقابل قرآن كريم. نص قرآن كريم.»
پاسخ کوبنده امام به جبهه ملی
امام همچنين ادامه دادند: «آقايان تمام تكليفها را به جا آوردند و عمل كردند، فقط يك تكليف مانده و آن جمهورى اسلامى را به هم زدن؟! تمام تكليفهايى كه بر ما و شما متوجه است، چه از قشر نويسندگان و روشنفكران و جبههها و نهضت ها و سايرين، تمام تكاليف فقط منحصر به اين شده است كه اين جمهورى اسلامى را در خارج از كشور طور ديگرى كه هست نمايش بدهيد و مردم را دعوت كنيد كه بر خلاف جمهورى اسلامى شورش كنند؟! ديگر همه چيز درست شده است، فقط اين يكى مانده؟! ...
من بايد متأسف باشم، من بايد بسيار متأسف باشم، از اينكه غيب نمىدانم! نمىدانستم در چنته اينها چه هست. من بعضى از اينها را مىپذيرفتم؛ به ايشان هم محبت مىكردم؛ ليكن نمىدانستم كه اينها بر ضد قرآن هم قيام مىكنند.»
امام در نهايت تصريح كردند: «اينها مرتدند.»
پینوشت:
1- نقطه اوج اسلامی سازی قوانین جزایی را میتوان سوم شهریور 1361 دانست که قانون «حدود و قصاص و مقررات آن» به تصویب رسید و پس از مدتی قانون «دیات و تعزیرات» نیز بدان افزوده شد. چندسال پس از آن نیز مجموعه ای از مواد عمومی و حدود، قصاص، دیات و تعزیرات تبدیل به قانونی واحد، تحت عنوان «قانون مجازات اسلامی» شد.
2- روزنامه کیهان 7/3/1358
3- روزنامه جمهوری اسلامی 10/3/1358