جریده اینترنتی «خبرگزاری دانشجو»، در آخرین به روز رسانی وبلاگ «حدیث» چنین آمده است:
هدف اصلی دشمنان خارجی و داخلی نفی حکومت دینی و اسلامی است و به کمتر از این راضی نیستند. آنها میدانند تا وقتی قدرت در دست دین و احکام دینی است و تا این قانون اساسی منطبق بر دین است، کاری نمیتوانند بکنند. تا وقتی مسوولان پایبند به دین و فقاهت هستند کاری نمیتوانند بکنند. هدف از بین بردن دین است.....
امروز به برکت هوشیاری ملت ایران دشمن قادر نیست، در دنیای اسلام حادثهای مثل حادثه صلح امام حسن (ع) را تحمیل کند. امروز دشمن اگر خیلی فشار بیاورد، حادثهای مثل حادثه کربلا اتفاق خواهد افتاد.
(سخنرانی مقام معظم رهبری دربین بیش از 200 هزار نفر جمعیت جوان به مناسبت هفته جوان در مصلای تهران ـ پنجشنبه 1 /2 / 79)
اسلام در افکار آمریکاییها:
خوب دارا بودن قسمت اعظم قدرت رسانهای دنیا شاید کافی باشدبرای تخریب وجه اسلام و مسلمان، با توجه به این هجمه تبلیغاتی سنگین، بیشتر آمریکاییها از فرهنگ اسلامی تلقی خصمانه دارند و آن را تهدیدی نسبت به منافع و ارزشهای فرهنگیشان میدانند. به علاوه در افکار بسیاری از آمریکاییها واژه اسلام رادیکال تداعی کننده تروریسم داخلی و بینالمللی و کابوس بمب هستهای است. همچنان که ریگان گفته است: «فکر نمیکنم بتوانید اهمیت تاثیر ظهور بنیادگرایی اسلامی بر سایر نقاط جهان در قرن آینده را دریابید به ویژه اگر عناصر افراطیتر آن بتوانند به تسلیحات هستهای و شیمیایی و ابزار بهکارگیری آنها علیه دشمنانشان دست یابند. (نقل از Miller)
دشمن آنقدرها هم فکر میکنیم، بیکار ننشسته.. حتی تا آنجا پیش رفتهاند که مراکز تخصصی برای تحلیل قواعد و قوانین شرعی ما دارند... هیات ویژه تحقیق مجلس نمایندگان آمریکا در مورد تروریسم و جنگهای غیرمتعارف در گزارش 19 مارس 1990 خود هشدار دادند که مسجد، خط مقدم جهاد اسلامی علیه جهان معاصر غرب است. ترکیبی از اسلام احیاگر رادیکال و اهمیت اساسی نفت برای اقتصاد غرب مبارزه برای خاورمیانه نزدیک را در اولویت نخست رویارویی میان اسلام احیاگر و جهان مسیحی - یهودی قرار میدهد. از منظر این گروه اسلام به عنوان یک تهدید راهبردی عمده در دوره پس از جنگ سرد جانشین کمونیسم شده است. تهدید جدید به اندازه امپراطوری اهریمنی شوروی، شرور است. دانیل پایپز بر این نکته تاکید میورزد که چالش بنیادگرایان اسلامی نسبت به غرب ژرفتر از چالش کمونیستهاست.... بر این اساس اسلام نه تنها دشمن جدید غرب بلکه دشمن سایر بشر نیز است.
با این وجود، در مجموع انقلاب اسلامی در ایران و بحران گروگانها تاثیری فوقالعاده منفی بر تصورات آمریکاییها از اسلام و مسلمین داشت. در نگاه ایالات متحده، ایران اسلامی امنیت و ثبات منافع منطقهای آمریکا و منافع متحدین خاورمیانهایاش را تهدید کرد.... در اندیشه آمریکایی، اسلام انقلابی مردم با تروریسم و ترویج فعالیتهای براندازانه و ویرانگر پیوند خورده است
البته در دیدگاههای آمریکائیها تلاش شده در بخشهای مختلف اینگونه تلقین گردد که رئیسان جمهور مختلف آمریکا و مسئولان دیگر به اسلام احترام قائل هستند. آنها در مقاطع مختلف گفتهاند با تروریستها مخالفند. خواه مسلمان باشند و خواه سکولار!!!
نقش اسرائیل در جهتدهی افکار عمومی غرب بر ضد اسلام:
در این میانه بازی نمیتوان از نقش پر رنگ رژیم جعلی اسرائیل چشم پوشی کرد... نویسنده اسرائیلی حیم بارام: از زمان فروپاشی شوروی و سقوط کمونیسم، رهبران اسرائیل کوشیدهاند با ارائه تصویری از اسلام به عنوان دشمن دیرینه، ایالات متحده و اروپا را در جنگ علیه بنیادگرایی اسلامی وارد کنند و استراتژی آنها به گونهای طراحی میشود که افکار عمومی و سیاستگذاران ایالات متحده را به ارزش استراتژیک دائمی و مستمر اسرائیل در یک جهان آشوبزده متقاعد کنند.
رئیس جمهور پیشین اسرائیل، هرزوگ، در پارلمان لهستان: بنیادگرایی اسلامی به سرعت گسترش مییابد و نه تنها خطری برای یهودیان، بلکه برای کل بشریت محسوب میشود.
رابین (اسحق) نخستوزیر وقت اسرائیل: «تا کنون ایران تهدیدی همانند مسکو در دوران جنگ سرد است.»
شیمون پرز، نخستوزیر پیشین اسرائیل:« پس از سقوط کمونیسم، بنیادگرایی بزرگترین خطر زمانه ما شده است.»
شناخت اسلام
چشمها را باید شست:
ناپلئون بناپارت (1821-1769. م) - نابغه نظامی فرانسه که بعد از انقلاب 1987 آن کشور امپراتور فرانسه شد - در بازدید از کتابخانهای در مصر، وقتی بخشی از قرآن را برای وی ترجمه کردند گفت: وای به حال ما اگر مسلمانان این کتاب را بخوانند و به آن عمل کنند و وای به حال مسلمانان اگر ما میان آنها و این کتاب فاصله بیاندازیم.
برنامههای بلند مدت:
ریچارد نیکسون - رئیس جمهور پیشین آمریکا - چندی قبل از مرگش کتاب» در فراسوی آشتی «را که وصیتنامه سیاسی نام گرفته منتشر کرد. در این کتاب قسمتی را به ایران اخصاص داده و نوشته است:» ایران بیشتر از هر کشور دیگری در خلیج فارس از توانایی بالقوه برای تبدیل شدن به قدرت مسلط منطقهای برخوردار است. با 60 میلیون جمعیت، 10 درصد از مجموع ذخایر نفت دنیا و....»
سیاست بلندمدت ما در قبال ایران باید در جهت مهار زدن بر نفوذ ایران در داخل و خارج از حوزه خلیج فارس سیر کند. ما باید امکان بهرهبرداری مستقیم از ضعفهای ایران را در صورت ادامه پیکار از وحشت و ارعاب بر ضد منافع غرب از طرف این کشور، همواره در مد نظر داشته باشیم...، (ایران) اگر همچنان در دنبال کردن روشهای تروریستی و خرابکارانه خود مصر باشد، ما هم باید آماده باشیم تا از ناخوشنودیها و نقارهای** مذهبی و قومی در میان گروههایی که با رژیم تهران مخالفند دامن زنیم و به این ترتیب موجبات ضعف رژیم و عدم توانایی آن را در تهدید منافع ما در خارج فراهم آوریم.
توطئههای استکباری در سرزمینهای اسلامی:
دشمنان اسلام به خوبی دریافته بودند که تنها از راه قطع حلقه اتحادی ما بین کشورهای اسلامی و ایجاد تفرقه بینشان است که میتوان قدرت بالاقوه اسلام را مهار کرد... در طول تاریخ هم کم نیستند شواهد این ماجرا...
1 - تجزیه قدرتهای اسلامی؛ تجزیه دو امپراطوری بزرگ اسلامی عثمانی و ایران به بیش از 50 کشور کوچک و اکثرا ضعیف،
2 - ایجاد یک کشور غیراسلامی و غیرعرب بین آسیا و آفریقا؛ کشور پیر استعمار، انگلیس، حکومت صهیونیستی را در سرزمین فلسطین ایجاد کرد،
3 - مذهبسازی و مسلکسازی؛ در جزیرهالعرب وهابیگری، در ایران بهاییگری و جریان آقاخان محلاتی و در دیگر نقاط جهان قادیانیگری و مسلکهای دیگر را راه انداختن،
4 - ایجاد اختلاف در پاکستان و افغانستان بین شیعه و سنی،
5 - نفوذ در نهضتهای دینی و ایجاد انحراف در آنها؛ به عنوان مثال حزب اخوانالمسلمین در مصر و ایجاد انحراف در نهضت آزادیبخش فلسطین، یا نفوذ انگلیس در نهضت مشروطیت و نهضت ملی کردن نفت ایران،
6 - انتخاب عناصر سرسپرده برای اسلامزدایی در مناطق خاص مثل رضاخان در ایران، آتاتورک در ترکیه، فیصل برای عراق و شعار پان ایرانیسم، پان ترکیسم و پان عربیسم در این کشورها برای جدایی دین از سیاست و تحریف اسلام.
ضرورت و مهمترین دلایل ارتباط در اسلام:
تا کنون مشخص شد که این اتحادی که عنوان میکنیم باید بین کشورهای اسلامی باشد امروز بعنوان یک نیاز مطرح شده است که میتواند عواید زیر را عایدمان کند:
1 - حفظ منافع که مراد منافع یک کشور (دولت - ملت) است. در اسلام، منافع دارالاسلام مد نظر است.
2 - ترساندن دشمن، به این معنی که با عقد پیمان با کشورهای دیگر، از اتحاد دشمنان جلوگیری میشود و در واقع برای ترساندن دشمن مشترک است. واعدوا لهم مستطعتم من قوه و... (قرآن کریم)،
3 - گسترش صلح در سایه ارتباط دعوت به صلح میسر میشود،
4- دعوت به دین اسلام در سایه ارتباط.
دیگر دلایل مهم ارتباط:
1 - مبادله اسرا
2 - دستیابی به اطلاعات
3 - روابط تجاری گسترده
4 - حل اختلافات از طریق گفتگو
5 - کنار گذاشتن دشمنیها
6 - کمک به یکدیگر در دورانهای حساس مانند جنگ و....
به امید اتحاد ملتهای مسلمان دنیا و عبور با افتخار از پیچ حساس تاریخ بشریت... به امید ظهور منجی قلوب خفته...