به گزارش فضای مجازی «خبرگزاری دانشجو»، سایت رویداد، سید حسین علوی به نمایندگی از طیف اصولگرایان و صادق زیباکلام به نمایندگی از جریان اصلاحات مناظره مهمی با موضوع «بررسی سیاست خارجی در دولتهای پس از انقلاب اسلامی» برگزار کردند که مطالعه متن نسبتا مفصل آن نسبت هرکدام از دو طیف را با آموزههای اجتماعی و سیاسی اسلام عیان میسازد. با این وصف در ادامه دومین بخش از متن کامل این مناظره را تقدیم شما خوانندگان گرامی میکنیم.
زیبا کلام:
همه حرف برادرمون دکتر علوی میرسه به دشمنی با آمریکا. همه حرف ایشان میرسد به اینکه آقای هاشمی و خاتمی میخواستند نوکری آمریکا را بکنند ولی اصولگرایان میخواستند آقایی کنند. من بحث منافع ملی را مطرح کردم و ایشون مثل همیشه یک سری شعار دادند که؛ «ما عزتیم، ما حکمتیم، ما نمیدونم فلانیم، ما تو دهن میزنیم»! اما من فقط یه مورد منافع ملی را برای شما میگویم. که ببینید وقتی منافع ملی آسیب میبینه یعنی چی؟ شما خیلی شنیدید؛ آمریکاییها اگه حسن نیت دارند داراییهای ما را که مصادره کردهاند و بلوکه کردهاند آزاد کنند. ما وقتی انقلاب شد یه چیزی حدود 11 میلیارد یا 13 میلیارد در آمریکا پول داشتیم. سفارت آمریکا که در ایران به اشغال دانشجویان خط امام در آمد آمریکاییها چند روز بعد که دیپلماتهایشان را به گروگان گرفتند با ایران قطع رابطه کردند و به عنوان مقابله به مثل داراییهای ما را در آمریکا بلوکه کردند. گذشت و گذشت و گذشت 444 روز تمام شد آقای زیباکلام و دوستانشان مشت محکمی به دهان آمریکا زدند و پوزه آمریکا را به خاک مالیدند مدلی شدند الگویی شدند برای مستضعفین روی زمین همه اینها به نفع منافع ملی ما بود! اما آن 13 میلیارد یا 11 میلیارد یکی از قربانیان این حرکت شد به چه صورت؟ در بیانیه الجزایر یکسری مواد هست که آمریکا اینکار را بکند و یا ایران این کار را بکند یکی از مواردی که گنجانده شده بود و با توجه به پیشینه مفصلی که آمریکا در ایران داشته و مناسبات بین دو کشور شکایتهای زیادی از ایرانیها نسبت به آمریکا هست و شکایتهایی هم از آمریکاییها و شرکتهای آمریکا نسبت به ایرانیها هست. بنا بر این آمدند یک صندوقی را درست کردند و گفتند که شکایتهایی که آمریکا علیه ایران دارد و ایران علیه آمریکا دارد اینها در یک دادگاه بینالمللی پیگیری شود و اگر ایران مقصر شناخته شد از محل آن صندوق برداشته شود و به شاکی داده شود حالا شاکی هر که میخواهد باشد، اگر آمریکا مقصر شناخته شد باز هم از آن صندوق و به شاکی داده شود یک قاضی ایرانی به معرفی دولت جهموری اسلامی ایران معرفی شد برای دادگاه لاهه یک قاضی آمریکایی و یک قاضی سوم که از یک کشور اروپایی که از هلند و یا هر کشور دیگری. حالا شکایتهای ما چی بود؟ همین شعارهای آقای علوی بود. اقتصاد ما را نابود کردید، بر ملت ما سوار شدید، 25 سال ظلم کردید، ساواک را بوجود آوردید، کشاورزی ما را نابود کردید اینها شکایتهای آقای علوی بود. اما آمریکاییها شکایتشان چه بود؟ اینکه ما یک شرکت آمریکایی بودیم. 49 درصد ما سهامدار بودیم 51 درصد طرف مقابل. ما رفتیم در ایران در رشت این بطری آب را میزدیم وقتی که انقلاب شد دولت ایران یا بنیاد شهید آمدند این کارخانه را مصادره کردند این شکایتشان بود. وکیل هم گرفتند و به لاهه ارائه دادند. بعد آن طرف آمریکا پرونده را دادند به لاهه آنها آمدند بررسی کردند و دیدند بله یک کارخانه بزرگی بوده در رشت این کارخانه را بنیاد شهید مصادره کرده دادگاه انقلاب مصادره کرده و گفتند اینها آمریکایی بودند ضد انقلاب بودند و کارخانه مصادره شده. به دولتیها گفتند دولت ایران آیا حسب و حصول موازین قانونی شناخته شده این شرکت در رشت بدهی مالیاتی دارد؟ گفتند نه! بدهی به کارگرها و پرسنلش دارد؟ گفتند نه! بدهی بانکی دارد؟ گفتند نه! گفتند پس شما برای چی این کارخانه را مصادره کردید؟ گفتند طاغوتی بوده است! طاغوتی بودن در حقوق جرم نیست. مثلا زیباکلام طاغوتیه اینکه مبنای حقوقی نمیشود. شما باید برای مصادره کردن این کارخانه یک دلیل حقوقی داشته باشید. بنابراین هر سه قاضی نه قاضی ایران گفت طاغوتیه و دو تا قاضی گفتند کارخانه باید به آمریکا پس داده شود و آمدند حساب کردند دیدند مثلاً 400 هزار دلار ارزش کارخانه است و 400 هزار دلار دولت جمهوری اسلامی ایران پرداخت. بعد یکی دیگر آمد گفت زمین مرا گرفتند یکی دیگر آمد گفت باغ مرا گرفتند یکی دیگر آمد گفت انبار مرا گرفتند یکی دیگه آمد گفت پاساژ مرا گرفتند تمام اینها را بررسی کردند اونوقت اینها کی بودند؟ یک بخش کوچکی از آنها آمریکایی بودند یعنی شرکتها و موسسات آمریکایی که فعالیت اقتصادی و تجاری و غیره داشتند. شمار بیشتر آنها ایرانیانی بودند که آنها بعنوان طاغوتی و ضد انقلاب رفته بودند به خارج و رفته بودند به آمریکا گرین کارت گرفته بودند به مرور زمان شده بودند تبعه آمریکا و حالا از همان حق و حقوق که آمریکاییها برخوردارند اینهایی هم که گرین کارت گرفته بودند هم برخوردارند.
ببینید خواهران و برادران! تمام آن 11 میلیاردی که ما از ما شکایت شد مجبور شدیم بپردازیم این یعنی برباد دادن منافع ملی، آنوقت زمانی که ما گروگانها را داشتیم در آن 444 روز آمریکاییها تلاش زیادی کردند که از راه مسالمت آمیز به یک توافقی با ایران برسند و این 52 سه چهار تا دیپلمات آزاد شوند که هر وقتی که صحبت میشد نظیر این ادبیاتی که آقای علوی میگوید نمیدونم ما توی دهان میزنیم هیچ کس حق نداره با ما مذاکره کنه از جمله پیشنهاداتی که داده بودند این بود که رئیس جمهور آمریکا از اختیاراتی که قانون اساسی به او داده استفاده کند و هیچ شکایتی علیه دولت جدید ایران در دادگاههای آمریکا مطرح نمیشود. بینید اینها یعنی منافع ملی را برباد دادن. اینها را ما هیچ وقت نمیگوییم که اشغال سفارت آمریکا چه بلایی بر سر منافع ملیمان آورد. چه دماری از روزگارمون بر سر منافع ملیمان به درآورد و همچنان دارد در میآورد. مرحله دوم که خدمتتان عرض میکنم آبان 1358 سالگرد جشن انقلاب الجزایر بود آنموقع هم الجزایر خیلی بزرگ بود. انقلاب کرده بود برای ما محترم بود و اینها از طرف ایران مرحوم مهندس بازرگان مرحوم دکتر مصطفی چمران وزیر دفاع آقای دکتر ابراهیم یزدی و چند نفر بعنوان یک هیأت بلند پایه ایرانی رفتند به الجزایر برای جشن سالگرد انقلاب الجزایر و از آمریکا آقای برژنسکی مشاور امنیت ملی و چند نفر دیگر هم آمدند. در لابی هتل آمریکاییها به الجزایریها میگویند ما میخواهیم با هیأت ایرانی یک دیداری داشته باشیم و راجع به مشکلات فی ما بین صحبت کنیم. الجزایریها به ما اطلاع دادند مهندس بازرگان هم گفت ایرادی ندارد نشستند و در لابی هتل با هم صحبت کردند. ببینید دیپلماتها وقتی با هم صحبت میکنند یک نفر باید نت بردارد از این صحبتها این یک قانون هست آمریکاییها مینت این مذاکرات را برداشتند؛ اینکه ما چه چیزی گفتیم و آمریکاییها چه چیزی گفتند. آمریکاییها میدانید به ما چه گفتند؟ گفتند ما انقلاب اسلامی را به رسمیت میشناسیم. ما با شما دشمنی نداریم. ما با شما دشمن مشترکی داریم به نام اتحاد جماهیر شوروی. بعلاوه دهها قرار داد هم بین ما و شما و قراردادهای نظامی هست که بعضاً شما پول همه آنها را دادهاید بعضاً دو سوم آن را دادهاید بعضا یک سوم آنرا دادهاید اینها را هم باید بنشنیم تکلیف آنرا روشن کنیم. پول اینها را شما دادهاید سفارش دادید به شرکتهای آمریکایی آنهایی که جنبه تهاجمی دارد فکر نمیکنیم بتوانیم به شما بدهیم آنهایی که جنبه تدافعی دارد مثل موشک ضد طیاره اینها را حاضریم به شما بدهیم. ببیند خواهران و برادران اینها را هیچ وقت شما نمیشنوید نباید هم بشنوید. چرا؟ چون اگر اینها گفته بشود آقای علوی نمیتواند بیاید آنجا شعار دهد.
علوی:
اینکه میگویید «اینها را نمیگویند» و نباید هم بگویند این هم جزء همانهایی است که آقای زیباکلام اطلاع ندارند. اینها را هم همه گفتند هم در کتابها میتوانید اینها را بخوانید هم در اینترنت هست. قابل دسترسی هم برای همه هست. آقای زیباکلام! چرا گفته نمیشه؟! اینها همه گفته شده. منتهی چیزهایی دیگری هم گفته شده اما متاسفانه شما بقیه آنرا نمیگویید و آن اینکه به چه حقی در شرایطی که دولت موقت، از جانب امام خمینی به عنوان رهبر انقلاب و منتسب کننده همان دولت، اجازه گفتگو نداشته رفته گفتگو کرده؟!! اینهم یک سوال است. درست است؟ بالاخره این دولت را کسی به آن حکم داده بوده است. آیا به این دولت حکم مذاکره کردن با دشمن شماره یک انقلاب و حامی اصلی شاه را هم داده بودهاند؟!
فرمودند که بعد از ماجرای 13 آبان 1358 آمریکا مبالغ هنگفتی از داراییهای این ملت را بلوکه کرده. آقای زیباکلام! این خریدهای نظامی که دولت شاه از آمریکا داشت که رقم آن خیلی بالاتر از این رقهای 10 میلیاردی بود، اینها را چرا آمریکاییها تحویل نداده بودند؟ مگر پول ملت ایران نبوده؟ چرا آمریکاییها تحویل نمیدادند؟ 13 آبان 1358 کجا؟ بهمن 1357 کجا؟! فکر میکنید چند ماه گذشته بود از انقلاب؟ حالا دزد کیست اینجا؟ چرا شما خیلی چیزها را فاکتور میگیرید آقای زیباکلام؟ شما به عنوان یک ایرانی چطور میتوانید در یک دعوای حقوقی نقش وکیل مدافع دولت ایالات متحده آمریکا را اینجا برای ما بازی کنید؟! اصلاً حرفها و ادعاهای شما مربوط به بعد از ماجرای 13 آبان است! آمریکاییها قبل از 13 آبان میلیاردها دلار از اموال ملت ایران را بلوکه کرده بودند. این خریدهای نظامیای که کرده بودیم را چرا تا آن موقع تحویل نداده بودند؟
نکته مهم دیگر اینکه؛ چرا نمیگویید چه اتفاقاتی در 13 آبان 1358 افتاد؟ مگر اینها اینجا جاسوسی نمیکردند؟ آقای زیباکلام! شما که صحبت از منافع ملی میکنید چطور یادتان میرود که اینها اینجا جاسوسخانه دایر کرده بودند؟! ابزار و ادوات جاسوسیشان هم اینجا بود. در عرف دیپلماتیک شما با جاسوس چگونه رفتار میکنند؟ چرا آن دولتی که سنگش را به سینه میزنید جاسوسخانه را مطابق عرف دیپلماتیک تعطیل نکرد؟! بعد جالب اینجاست؛ این آدمهایی که اسم بردید (دولت موقت) همهشان در اسنادی که از لانه جاسوسی در میآید بعنوان جاسوسان مورد وثوق سازمان سیا از آنها اسم برده میشود! شما مجلدات لانه جاسوسی را مطالعه بفرمایید؛ همین آقایی که اسم بردید، جاسوس کددار سی آیای بوده. سخنگوی دولت موقت، وزیر خارجه دولت موقت، اسمهایشان در همین اسناد لانه جاسوسی هست. چرا با صدای بلند به این جوانهایی که از پسِ غباری سی ساله، تاریخ را از زبانتان میشنوند، نمیگویید که در کتاب دهم از مجموعه اسناد لانه جاسوسی، عباس امیر انظام (سخنگوی دولت موقت و عضو شورای مرکزی نهضت آزادی) با عنوان «منبع موثق نهضت آزادی که باید شدیدا مخفی بماند» نام برده شده است؟! چرا به این جوانها نمیگویید اسم رمز اعضای نهضت آزادی در اسناد سیا چه بوده؟ اس دی پلات چه کسی بوده؟! اس دی آهستهرو چه کسی بوده؟ ادوارد چه کسی بوده؟! اینها چیزهایی نیست که ما بخواهیم شعار بدهیم. چرا همه را متهم به شعارزدگی میکنید؟ ما داریم با شما با مستندات صحبت میکنیم. یعنی آیا میتوانید انکار کنید اینها اسمشان بعنوان رابط خبری سازمان سیا توسط سفارت آمریکا در تهران درج شده بوده است؟!! اینها همهاش در اسناد لانه مندرج هست. آخر اینها را ما از خودمان در نیاوردیم که! واقعا متاسفم که جوانهای ما باید تاریخ را با شمایل تحریف شده و ایدئولوژیزدهای که شما به آنها القاء میکنید بشنوند.
بعد یک مطلب دیگر؛ دقت کنید ببینید ایشان سطح دعوا را چقدر متنزل میکنند! سطح دعوا را در یک دعوای مالی و حقوقی دارند خلاصه میکنند. در حالی که اصلاً اینطور نیست. سطح دعوا خیلی بالاتر از این حرفهاست. دعوا بر سر بودن ما یا نبودن ما و بر سر بودن آنها یا نبودن آنهاست. ببینید وقتی امام (ره) میفرمایند تا شرک و کفر هست مبارزه هست و تا مبارزه هست ما هستیم، یعنی تا وقتی آمریکا هست مبارزه هست و تا مبارزه هست ما هستیم. شما دارید سطح منافع ملت ایران را در 10 یا 11 میلیارد دلاری که از ما دزدیدند خلاصه میکنید! که به زور هم بردند. بعد میگویید که ما (مجموعه انقلاب) دعوایمان با آمریکاییها چی بود؟! ما حرفهای بیخود و کلیای میزنیم مثل اینکه شما استعمار میکنید شما فلان میکنید و بهمان. مگر نکردند؟ مگر نفت ایران را همان شرکت کنسرسیوم آمریکایی به زور به یغما نمیبردند آقای زیباکلام؟ چطور ما فراموش میکنیم؟ چطور ما فراموش میکنیم اینها در مملکت ما ساواک راه انداخته بودند؟ آقا دعوا اینجاست. ما خانوادههای شهدای جنایات ساواک و موساد و سیا در ایران داریم. 100ها و بلکه هزاران نفر کشته شدند توسط ساواکی که سگ دستآموز سیا و موساد بود. چطور یک تبعه آمریکایی در آن سر دنیا یک مو از سرش کم شود آمریکا خودش را موظف به حفظ منافع او میداند اما ما بهترین فرزندان اسلام را که بعضیهایشان فامیلهای شما آقای زیباکلام بودند فراموش میکنیم که زیر شکنجه جهنمی دستنشاندگان آمریکا تکه تکه شدند؛ ساواکی که اسراییل و آمریکا آن را آموزش داده بود! بهترین فرزندان این ملت در 17 شهریور 57 توسط مزدوران آمریکایی کشته شدند. سربازان آمریکایی در 17 شهریور در تهران بودند. اینها اسنادش وجود دارد. اینها اسنادی هست که مکشوف شده. ما این صدای اعتراض را باید به کجا ببریم که استاد دانشگاه ما که ماهانه میلیونها تومان از بیتالمال میگیرد که در خدمت اسلام و مردمش باشد شده است وکیل مدافع ایالات متحده آمریکا!! ما حقمان را میخواهیم. تازه حقمان هم پول و مال نیست. ما به آمریکا میگوییم دست نجست را از سر ما کم کن! ما اصلا پول از اینها نخواستیم. ما سراغ پول نرفتیم. ما اصلا نیازی به آمریکاییها نداریم. کشور ما بحمدلله والمِنَّه آنقدر ذخایر دارد که نیازش به آمریکاییها نیست. دستش جلوی آمریکا دراز نبوده. به همین جهت هم سرِمان بالاست. ولی شما میگویید که منافع ملت ما اینگونه است. شکایت ما از آمریکاییها چه بود؟ شکایت ایران درباره شعارهایی که علوی میدهد بوده است؟! ما شعار ندادیم. ما داریم واقعیتها را میگوییم. ما میگوییم. آقای زیباکلام! به جایی که از پله دهم شروع کنید بیایید از اول ببنید ریشه این دشمنی کجا بوده. شما ریشهها را نمیبینید. فقط شاخ و برگ و آن بالا بالاها را میبینید! آقای زیباکلام! شما میگویید آنجا یک دعوای حقوقی بود، پشتش چی بود؟ پشتش شاه بود. شاه کی بود؟ شاه پشتش آمریکا بود. مگر رئیس جمهور آمریکا در بحبوحه انقلاب اسلامی سال 1357 نمیآید اینجا و صریحا نمیگوید که این شاه مورد حمایت وسیع ماست، ایران هم جزیره ثبات است و همهرقمه از شاه حمایت میکنیم. مگر نگفتند؟ اینها را همان آقای کارتر که شما سنگش را به سینه میزنید و وکیل جنایات و دزدیهایش شدهاید میگفت. کجائید آقای زیباکلام؟! چرا از ریشهها شروع نمیکنید؟ چرا هر وقت دوستان آمریکا در ایران میخواهند بحث کنند پای منافع ملی که وسط میآید به جای اینکه ریشههای منافع را ببینند میایند و شاخ و برگها را میبینند؟!
ما مشکلمان از مبناست. آقای زیباکلام! یک بار با شهامت و شفافیت بگویید قدرت کجاست؟ و قدرت حقیقی عالم از آن کیست؟ ببینید اگر من عرایضم را از اینجا شروع کردم به خاطر هیمن بود. به خاطر اینکه من سه بار با آقای زیباکلام مناظره داشتم. در هر جلسه - البته موضوعاتش فرق میکرد - در هرجلسهای که ما خدمت ایشان بودیم آقای زیباکلام و دوستان ایشان وقتی میخواهند بحث را شروع کنند از شاخ و برگها میگویند. بهجای اینکه از ریشه دعوا شروع کنند! خیلی صریح بفرمایید قدرت کجاست؟ این سوال جدی ماست از شما آقای زیباکلام. ما میگوییم هر کسی عزت میخواهد برود در خانه خدا ازش عزت میگیرد. ما رفتیم در خانه خدا امروز در جهان عزیزیم. به واسطه گفتمان انقلاب اسلامی عزیزیم. آن کسانیکه از چشم شرق و غرب میخواستند ما نیفتیم میخواستند ما بشویم نوکر حیوانات مغرب و مشرق عالم تا از چشم آنها نیفتیم. میخواستند ما از حق و حقوق خودمان بگذریم تا از چشمان آنها نیافتیم!
فرمودند طاغوتی بودن در حقوق جرم نیست. کی گفته طاغوتی بودن در حقوق جرم نیست آقای زیباکلام؟ این را شما میگویید. در مبانی حقوقی ما طاغوتی بودن جرم است. طاغوتی بودن یعنی ظالم بودن. ما نه به قدرت نامشروع طاغوت رحم میکنیم، نه به مال نامشروع او! ما از قرآن آموختهایم که باید از طاغوت اجتناب کرد تا مسلمان شویم. ما از قرآن آموختهایم آن کسانی که رهبران و همپیالگانشان طاغوتیانند یُخرِجونهُم من النور الیالظلماتند؛ از نور به سوی ظلمات اخراج شدهاند. ما اصحاب نوریم و به نور پناه آوردهایم که شرط مسلمانی اتصال به نور است و «الله نور السماوات والارض»!
فرمودند آمریکا در الجزایر گفت: شما را به رسمیت میشناسیم. آقای زیباکلام! شیطان بزرگ، دروغی گفت و سادهدلان باور کردند! همان موقع که آمریکاییها این حرف را میزدند ما را به رسمیت نمیشناختند! اگر ما را به رسمیت میشناختند اموالی که از آنها خریده بودیم و پولش را تا قران آخر داده بودیم را بلوکه نمیکردند! مگر به قول آمریکاییها میشود اعتماد کرد؟! مگر سلام گرگ بیطمع است؟ چقدر باید چوب این ساده دلی را بخوریم؟! من در خوشبینانهترین حالت میگویم این سادهدلی است. اما بدانید مساله فراتر از سادهدلی بود. من پیش از این گفتم بسیاری از کسانی که بدون اجازه رهبر کبیر انقلاب این حرفها را رفتند به آمریکاییها زدند بعداً مکشوف شد خودشان عوامل جاسوسی آمریکا بودند. ولی آقای زیباکلام که دوست و برادر ما هستند چرا با سادگی این حرفها را تکرار میکنند؟ بله! آمریکاییها قول دادند؛ آره تو بمیری! تو قول دادی و ما هم باور کردیم! تو قول دادی رفیق ما بشوی ما هم گفتیم باشد! بَه به! آمریکا گفته الان دیگه رفیق ما میشه! آمریکا ذاتش با ما ناسازگار است. برادران و خواهران! ایمان و کفر رابطهشان با همدیگر رابطه تناقض است. در منطق و فلسفه به این میگویند «ان نقیضان لا یجتمعان و لا یرتفعان» میگویند دو چیز که با هم نقیض هستند مثل وجود و عدم، مثل شب و روز، مثل نور و ظلمت، مثل بود و نبود؛ رابطه آنها با هم اینجوری است که نه با هم جمع میشوند و نه با هم رفع میشوند. یعنی ممکن نیست که نور و ظلمت در کنار هم قرار بگیرند، ممکن نیست که وجود و عدم که بهترین مثال برای تناقض هستند در کنار هم قرار بگیرند. یا وجود است یا عدم. ممکن نیست وجود و عدم همزیستی داشته باشند. ما مسئلهمان با جهان کفر و شرک شعار نیست. یک مسئله عقلی است. ما میگوییم آن کسی که میگوید «خدا نباید باشد» نمیتواند در کنار کسی قرار بگیرد که میگوید «خدا باید همه جا حاضر باشد.» یا باید سیاست بر مبنای خدا و دین و الهیات شکل بگیرد یا بر مبنای پرگماتیزم و اصول ماکیاولیستی سیاست حیوانی غرب که امثال آقای زیباکلام از آن دفاع میکنند. امکان ندارد که این دو با هم یکی شوند، با همدیگر جمع شوند. ما مشکلمان با آمریکا مشکل «وجودی» است. وجود ما بسته به نبود اوست و وجود او بسته به نبود ماست. اگر صدای اسلامخواهی در دنیا بلند شود به ضرر تمامیت وجود آمریکاییهاست و اگر صدای اسلامخواهی در دنیا بلند شود به نفع موجودیت ماست. اگر ستیزه با آمریکاییها، با باجخواهیهای آمریکا با سیطره طلبی آمریکا با قدرتطلبی آمریکا هر جای دنیا اتفاق بیفتد به نفع ماست. برای اینکه ذات او با ذات ما منافات دارد. هر چقدر او میرود پایین، ما میرویم بالا و دنیای امروز از همین منشاء ریشه گرفته و هرچقدر ما میرویم پایین او میرود بالا. شما نگاه کنید در دوران اصلاحات هر چقدر ما آمدیم پایین آمریکایی که انقلاب اسلامی، دمار از روزگارش درآورده بود، جان تازه گرفت و رفت بالا. ما آمدیم شعار تنشزدایی را مطرح کردیم او آمد زیر گوش ما دو تا پایگاه زد در افغانستان و عراق. ما آمدیم شعار مبارزه با آمریکا را زنده کردیم؛ آرام آرام سیطره جهنمی آمریکا در منطقه خاورمیانه کم شد. هرچقدر ما سیاست تهاجمیتری داشتیم در مقابل باجخواهیهای او، او عقبنشینی کرد. یک روزی ما آرزویمان بود که 20 تا سانتریفیوژ در تهران کار کنند، امروز دهها هزار سانتریفیوژ در کشورمان فعالیت میکند. این یعنی هرچقدر ما به او باج بدهیم او بیشتر میخواهد از ما. قرآن میفرماید: «وَلَن تَرْضَى عَنکَ الْیَهُودُ وَلاَ النَّصَارَى حَتَّى تَتَّبِعَ مِلَّتَهُمْ»ای پیامبر! یهود و نصارا از تو راضی نمیشوند تا اینکه تو از آنها تبعیت کنی! تا نوکر آنها نشوی از تو راضی نخواهند شد!
زیباکلام:
ببینید شما تا صبح هم بنشینید به حرفهای آقای علوی گوش بکنید آخرش هم نمیفهمید مشکل ما با آمریکا چیه. (یکی از دانشجویان بلند میگوید «ما که فهمیدیدم» و دست و کف حضار) دلشان هم خوش است به اینکه میگویند خدا و بیخدا مگر میشود با هم جمع شوند؟ مگر میشود کفر و شرک با ایمان جمع شود؟ اینو کشوری داره میگه که متحد اصلیاش کره شمالی، کوبا و روسیه است (کف و دست حضار) یا اینکه چاوز اینکه مارکسیست هست و اصلاً خدا را قبول ندارد. یا ایشان میگویند زمانی که نامه آقای هاشمی به امام (ره) مطرح شد که اگر ما بنشینیم و با آمریکا سر اختلافاتمان گفتگو کنیم این باعث میشود که هیمنه آمریکا در دنیا نشکند چون کشورهایی که بر علیه آمریکا میجنگند میگویند که فایدهای ندارد که ما با آمریکا ستیز کنیم. جمهوری اسلامی ایران که مرشد و علمدار بود در آمریکا ستیزی ببینید نشستن با آمریکاییها پشت میز مذاکره یکی از دلایلی که مخالفت کردند با آقای هاشمی که چرا شما همچین مسائلی را مطرح کردید این هیمنه آمریکا ستیزی در جهان شکسته میشود. من از آقای علوی استدعا دارم و خواهش میکنم. تمنا میکنم 5 تا کشور، نه، 3 تا کشور، نه، یک کشور، یک ملت را نام ببرند؛ بگویند اینها دارند با آمریکا مبارزه میکنند ایشان میگویند که ما ذاتاً نمیتوانیم با آمریکا رابطه برقرار کنیم و اینکه آمریکا میخواهد ما نوکر باشیم و چون ما مستقل هستیم بنابراین ما نمیتوانیم با آمریکاییها رابطهای داشته باشیم، مگر اینکه ما نوکر باشیم مثل زمان شاه دستهایمان را ببریم بالا آنوقت آمریکاییها ما را قبول میکنند. معنی حرف آقای علوی میدانید چیست؟ معنی حرف آقای علوی این هست که کشورها میتوانند رابطه داشته باشند که این کشورها نوکر باشند یعنی چی یعنی ترکیه نوکر هست. برزیل نوکر هست. آرژانتین نوکر هست. هند نوکر هست، اصلاً همه نوکر هستند چون همه آنها با آمریکا روابط عادی دارند فقط و فقط در این جهان پهناور سه کشور مستقل وجود دارد ایران، کره شمالی و کوبا در واقع همه از دم نوکرند. این معنی حرف ایشان میشوند. آنهم میگوییم کسایی که دارند با آمریکا مبارزه میکنند از ما الهام گرفتند یکی از آنها را شما نام ببرید نمیدانم از کجا میخواهند نام ببرند. ببینید بحث منطقی اصلا نمیشود. بوجود بیاید بین من و ایشان. چرا؟ چون ایشان مرتباً این شاخ و اون شاخ میکنند آخرش هم به اینجا شما رو میرسونند که آمریکا سمبل کفر و ما سمبل حق هستیم. مگر میشود؟ آیه میآورند، از امام میآوردند، از پیامبر میآورند. از کجا میآورند؟ مگر میشود؟ حالا اگر کفر روسیه باشد اگر کره باشد چین باشد اینها اشکالی ندارد.
من معتقد هستم مسئله آمریکاستیزی که آقای علوی به دنبال آن هست و همفکران آقای علوی به دنبال آن هستند یک مشکل و مسئله روحی - روانی است. نیاز هست که یک موضوعی مثل آمریکا باشد که اینها بگویند ما داریم با آن مبارزه میکنیم. ما داریم با آن ستیز میکنیم که در حقیقت برای خودشان هویت پیدا کنند. چون ببینید اگر آمریکا نباشد آقای علوی میخواهند بگویند که ما در این 33 سال دستآوردهایمان چه بوده؟ این برای مسائل سیاسیمان این برای مسائل اجتماعیمان. بنابراین من فکر میکنم آمریکاستیزی یک نیازی هست که در ایران وجود دارد که خیلی چیزهای دیگر را نمیگذارد در جامعه مطرح شود و اگر ایشان به چیزی که میگوید اعتقاد دارد علت دشمنی ما با آمریکا بخاطر کفر است بخاطر شرک است اینها را هر بچه کلاس اول دبستان هم میداند والله به پیر به پیغمبر تعداد آنهایی که خدا را قبول دارند در آمریکا خیلی بیشتر از کره و روسیه و چین هست. اصلاً شما چی میگویید اصلاً ملاک شما کفر است اگر ملاک این هست که با آمریکا ستیزی آمریکا هیمنهاش میشکند این هیمنه کو؟ یک چشمه آن را نشان بدهید! آخر شما میگویید که جنبش دموکراتیک جهان عرب، هی میگویید اسلامیست اسلامیست، بیداری اسلامی. خیلی خوب اصلاً آمریکاستیزی آقای علوی چرا ظرف شش هفت ماه گذشته یک شیشه 2 در 30 سانت در کشورهای عربی خورد نشده در اردن شد در مصر شد در تونس شد در لیبی شد کجاش ضد آمریکایی هست؟ بنابراین هر جوری شما نگاه میکنی نمیفهمه آدم که مشکل کجاست. بنابراین شما را حوالهتان میدهند به آیههای قرآن؛ حق و باطل، ظلم و غیر ظلم، سیاه و سفید یا به شما میگویند که آمریکا در خصوص دیگران هم تجاوز میکنه. اینقدری که در جمهوری اسلامی در مورد ژاپن و هیروشیما و ناکازاکی تلویزیون ما برنامه پخش میکند خود ژاپنیها مشتری ندارند. اینقدر که در جمهوری اسلامی میگویند آمریکاییها سیاه پوستان را به سرشان زدند در خود آمریکا رئیس جمهور آمریکا سیاه پوست هست رفتند به او رای داداند و قس علی هذا.
من فکر میکنم مشکل اساسی در این هست که ما به چیزی به نام آمریکا نیاز داریم به عنوان دشمن مطرح کنیم از طریق آن خودمان ایجاد هویت کنیم. (کف و دست حضار)
علوی:
فرمودند که متحد اصلی ما کوبا و نمیدونم کره شمالی و روسیه و اینهاست. آقای زیبالام چرا افتراء میزنید؟! به عرایض بنده اگر خوب دقت میکردید من دقیقا گفتم متحد اصلی ما کیست. متأسفانه شما تعمدا نمیخواهید به این توجه کنید. متحد اصلی ما آن کسی است که مظلومین عالم را در عین کوتاهی دستشان از ابزار و ادوات مادی در آن لحظهای که شما و هم دورهایهایتان در خواب بودید، از شرّ لشگر شیطان در صحرای طبس خلاص کرد. او متحد اصلی ماست. متحد اصلی ما آن کسی است که ایران را در یک جنگ نابرابر در مقابل یک رژیم تا بن دندان مسلح که پشت آن تمامیت دنیای غرب و شرق و اعراب مرتجع منطقه حضور داشتند حمایت میکند و یک وجب از خاک این مملکت از دست نمیرود. او متحد اصلی ماست. آقای زیباکلام! این کشورهایی که اسم بردید کسانی هستند که تا یک جایی از مسیر با ما همراه شدهاند. ببینید پیامبر اسلام (صلّ الله علیه و آله) (صلوات حضار) حضرت به یک عدهای از کفار به دستور خدای تبارک و تعالی، از بیت المال مسلمین «کمک» میکردند؛ به حکم اینکه در زمرهٔ «مؤلّفة قلوبهم» بودند. حالا اینها چه کسانی هستند؟ مؤلّفة قلوبهم کسانى هستند که با دادن سهمى از زکات به ایشان، دلهایشان به طرف اسلام متمایل مى شود، در جهاد علیه جریانات معاند کفار، مسلمانان را کمک میکنند و احتمالاً به تدریج به اسلام درمىآیند. اینها اسلام ندارند ولی پیامبر به اینها کمک میکند تا اینها یا به اسلام رو بیاورند و یا حداقل متحد سران کفر و شرک نشوند و در مبارزه اسلام با کفر جانب مسلمانان را بگیرند. فرق چین با آمریکا در چیست آقای زیباکلام؟ واقعا سوال خوبیست. یکی از سوالاتیست که نسل جوان ما با آن مواجه است و متاسفم از اینکه دستگاههای تبلیغاتی ما به این سوال ساده جواب نمیدهند. اگر در لامذهبی است که خوب چین هم لا مذهب است. حالا من مذهب را در این نمیبینم که یک عدهای به کلیسا بروند و باور به خدا را در چیزهایی میدانم بالاتر از رفتن کلیسا. حالا فرض بر اینکه هر دو یکی باشند روسیه با آمریکا هر دو یک کشور مسیحینشیناند. حالا با یک گرایش مذهبی خاصی اختلاف دارند با هم. اما واقعاً فرق اینها با هم چیست؟ فرق اینها در میزان شیطنتشان است. ببینید آمریکا حرفش این است؛ صراحتا میگوید که «میخواهم تو نباشی» ولی آیا روسیه میگوید که میخواهم تو نباشی؟! روسیه هم دنبال منافع خودش است. چین هم همینطور ولی حرفشان این نیست که میخواهیم انقلاب اسلامی و عرض و ناموس مسلمین را محو کنیم! میخواهیم در قبلهٔ اول مسلمانان نجاستی به اسم اسرائیل بسازیم و حاکمانی بر مسلمین بگماریم که شیره جان آنها را روانه کشور ما کنند و نکبت و ذلت و بردگی را بر مسلمانان حاکم کنند! آنها دنبال محو ما نیستند، پول خرج نمیکنند در کنگرهشان در سنایشان سیاستگذاری نمیکند که سالیانه برای نابودی من و توی ایرانی مسلمان اینقدر میلیارد دلار باید بودجه مصرف شود! آیا این دو تا با هم فرق نمیکند؟ والله اینها با هم فرق میکنند! اینکه امام به آمریکا میگویند «شیطان بزرگ» یعنی چه؟ منظورشان این نیست که شیطانهای دیگر را فراموش بکنید. شیطان بزرگ در جایگاه شیطان بزرگ است. این به معنی آن نیست که شما شیطانهای دیگر را فراموش کنید. نه فراموش نکنید، اما به میزانی که شیطنت میکنند با آنها فاصله بگیرید. بعضیها هستند که به مصداق «مؤلفه قلوبهم» نزدیکترند. به آرمانهای ظلمستیزانه اسلام نزدیکترند. ما یک قرابت آرمانی داریم با کوبا و ونزوئلا و... البته در یک میزان مشخصی از آرمانها. حداقلش این است که اینها نمیخواهند ما را نابود کنند. واقعا من نمیدانم که چگونه این را باید تبیین کرد تا امثال آقای زیباکلام دست از چنین مغالطاتی بردارند! خیلی مسئله شفافی است. خداوکیلی روسیه یک قِران تا حالا برای نابودی کشور ما خرج کرده؟! چین هم همینطور. چین دارد تجارت میکند، کما اینکه شما میتوانید با آمریکا هم تجارت کنید. (در این لحظه عدهای از طرفداران آقای زیباکلام سعی میکنند با فریادهای پیدرپی سخنان سیدحسین علوی را قطع کنند) من متاسفم از اینکه برخی از دوستان در بعضی از جلساتی که ما شرکت میکنیم آداب این مناظرات را رعایت نمیکنند. اینکه شما فریاد بکشید یا کف بزنید یا سوت بزنید یا وسط عرایض بنده وارد شوید نه در موضع من تأثیر میگذارد نه در موضع شما. تنها منفعتش این است که شما در خودتان یک احساس کاذب پیروزی بدست بیاورید! اینها پیروزی نیست عزیزان. مثل اینکه کف بزنید و بگویید من صحبت فلانی را قطع کردم یا اینکه حرف زدم وسط صحبت این. پس من بُردم! نه، اینگونه نیست. اینجا دو طرفند که نماینده دو طیف فکری هستند ممکن است نمایند طیف فکری برخی دوستان مطلبی را بگوید که من قبول نداشته باشم. اما ادب مناظره اقتضا میکند که ما احترام دیگران را رعایت کنیم. اینجا امکان پرسش و پاسخ برای شما هم قایل شدهاند.
عرض من این بود که رابطه تجاری داشتن ما با یک کشور - که تراز تجاریمان هم خیلی با او رفته بالا - به خاطر این است که با خیلی از کشورهای زورگو و ثروتمند رابطه نداریم. به خاطر اینکه باب این رابطه از سوی خود آنها بسته شده! آن رابطهای که از اساس بسته شده را ما در آن دخیل نبودیم وقتی یک کشوری بودجه تصویب میکند که تو نباشی، کدام عقل سلیمی است که برود رابطه برقرار کند؟!! میگویند چرا با چین ارتباط تجاری و دیپلماتیک دارید؟ بله معلومه با چین ارتباط دیپلماتیک داریم برای اینکه چین دنبال نابودی ما نیست! خیلی طبیعیه، شعار هم نیست. با آمریکا رابطه نداریم چون دنبال نابودی من و شماست. آمریکا سابقه استعماری در این کشور دارد همین الان هم دارد استعمار میکند. نه ما را بلکه دور و بر ما را. ما هم اگر کمرمان را خم کنیم او میآید سوار میشود. ولی خصلت چین اینگونه نیست که تو را نوکر خودش بخواهد. آمریکا آنقدر حیوان و زیادهخواه است که منطقه تبّت در چین را هم میخواهد تحت سیطره خودش درآورد! میخواهد بیاید قسمتی از چین را هم برای خودش کند. یا روسیه؛ اینها بر اساس منافع خودشان با ما تعامل میکنند. ما نمیگوئیم آنها در تعامل کردن با ما منافع الهی دارند! نه، هیچکس همچین حرفی نزده. یکی از مسئولین جمهوری اسلامی را شما پیدا کنید که گفته باشد که چین و روسیه منافع الهی و یا مابعدالطبیی با ما دارند، که با هم وارد تعامل شدهایم. ما در یک هدف مشترک با هم مشترک هستیم. آنها دنبال این هستند که نظام تک قطبی را بشکنند، ما هم دنبال این هستیم که هر کسی غیر از خدا که مدعی سیطره بر ابناء بشر است را بشکنیم و میشکنیم انشاءالله! ما میگوئیم ما خودمان هستیم، روی پای خودمان هستیم. با هر کشوری هم ارتباط برقرار میکنیم، اما ارتباط سالم. آمریکا هم باشد با آن ارتباط برقرار میکنیم. منتهی ارتباط متقابل سالمِ محترمانه. به نحوی که آمریکا فکر نکند که من آقا هستم و تو نوکری، او فکر میکند که من آقا هستم و تو نوکری!
بعد میگویند یک کشوری میتوانید پیدا کنید از اونهایی که با آمریکا رابطه دارند که نوکر نباشند؟ نه! آقای زیباکلام! من موضع ملتها را از موضع کشورها و دولتها جدا میکنم. من عرضم این است؛ این دولتهایی که با آمریکا رابطه دارند شما میدانید نمود آن رابطه در رأیهایی است که در سازمان ملل میدهند علیه جمهوری اسلامی یا جاهای مختلفی اعمال نظرهای خاصی میکنند. آمریکا اینها را برای همین جا میخواهد. اتفاقا نوکری آمریکا یعنی همین. نوکری آمریکا همین است که اگر یک کشوری بگوید میخواهم روی پای خود بایستم، تو را نمیخواهم، تو کی هستی که میخواهی سواری بگیری از من؟ این کشور نوکر آمریکا میرود و به جای دفاع از کشوری که تنها جرمش استقلالخواهی است! به نفع آمریکای حیوانصفت رأی میدهد! به جایی که به نفع ملتهای مستضعف ولگدکوب شده جلادان آمریکایی رأی بدهد، رای خود را نثار حیوانی به اسم آمریکا میکند تا رسم حیوانیت نخشکد! این نوکر است! مگر ما میترسیم که بگوییم اکثر دولتهای دنیا دستشان به دامان اینهاست؟ اگر شما میترسید ما نمیترسیم از بیان این حرفها! اکثر این دولتها دستنشانده صهیونیزم جهانی هستند. ما که با هم تعارف نداریم؟
بعد میگویند که آمریکاستیزی یک مسئله روانی است! این یعنی اینکه وجود خارجی ندارد، یعنی آمریکا با ما هیچ کاری نکرده است! ما یک مشت آدم روانی هستیم که آمریکا به ما هیچ کاری نداشته و ما دیوانهوار و بیدلیل و در خلاء، فریاد مرگ بر آمریکا در جهان به راه انداختهایم!!! ملت ایران که این را میگویند، در 9 دی و 22 بهمن و راهپیماییهای عظیم روز قدس و امثال اینها یک صدا شعار مرگ بر آمریکا دارند میدهند و پرچم آمریکا را در دنیا میسوزانند و دنیا از ایران یاد گرفته شعار مرگ بر آمریکا بدهد اینها یکسره از روی هواست! اینها همه باد هوا هستند. پشت سرشان هیچ تفکری وجود ندارد! هیچ دلیلی ندارند برای ستیز با آمریکا! آمریکا هیچ کاری نکرده! آمریکا گل است و بلبل! آمریکا که با ما کاری نداشته! یک موجود گل و بلبل نازنازیای بوده! نشسته بوده در خانهاش، آن طرف دنیا هزاران کیلومتر آنطرفتر، هیچ کاری هم با ما نداشت! که یکدفعه ما آمدیم گفتیم مرگ بر آمریکا! عجب موجودات رذلی هستیم ما! که اینهمه شعار دادیم! شعارزدگیِ ما، ما را کشته! ما یک مشت بیماران روانی هستیم که اتهامات دروغ میزنیم! ما دنبال مرگ کشورها هستیم ما مرگ دیگران را میخواهیم و اینها حرفهایی است که پشتش هیچ چیز نیست.
برادران و خواهران! امروز دنیا اینجور قضاوت نمیکند. گذشت آن روزی که این حرفها را باور میکردند. آقای زیباکلام! تمام شد! ما امروز به آمریکاییها میگوییم:
هان ببینید که این لشگر بسم الله است هان ببینید که طوفان طبس در راه است!
ما امروز به جهان و خصوصا نوکران آمریکا این را نشان دادهایم که بیخودی با آنها سر جنگ نداریم. جنگی که داریم یک جنگ ریشهدار است، یک مبنای عینی دارد. ششلولش را گذاشته کنار مغز ما، سپر دفاع موشکی درست میکند علیه ما، زیر گوشمان در عراق و افغانستان پایگاههای جاسوسی و عملیات تروریستی درست میکند، این جندالله و مُندالله از کجا درآمدند؟! یعنی این حیوان مغربی هیچ کار نکرده؟! آنوقت ما روانی هستیم؟ آقای زیباکلام! پناه بر خدا! پناه بر خدا! ما دروغ میگوییم که جندالله را آمریکاییها درست کردند؟! ما دروغ میگوئیم که طالبان را آمریکا بوجود آورده؟! ما دروغ میگوییم که صدام پشت سرش آمریکاییها بودند؟! ما دروغ میگوییم که آل سعود پشتش آمریکا و صهیونیستها هستند؟ ما از این سر دنیا رفتهایم در سواحل ایالات متحده آمریکا ناو هواپیمابر مستقر کردهایم؟! ما هواپیمای حامل زنان و کودکان بیگناه آمریکایی را در خلیج مکزیک ساقط کردیم؟! ما دروغ میگوییم که تمام دیکتاتورهای منطقه خاورمیانه پشت سرشان آمریکاییها هستند؟! ما دروغ میگوییم که آرمان رژیم صهیونیستی از نیل تا فرات است؟! ما دروغ میگوییم که آمریکاییها خاک این مملکت را به توبره کشیدهاند؟! ما دروغ میگوییم که همین الان ملت ایران تحت استضعاف اینها هستند و اولیهترین نیازهای اقتصادیمان زیر تیغ تحریم است؟! آیا اینها واقعیت خارجی ندارند؟! بله در ادبیات کسانی چون آقای زیباکلام همه اینها توهمات روانی است؛ چون آنکه خود را به خواب زده هرگز از خواب برنخواهد خاست!
نعوذبالله نه ایشان از جنس مشرکین است نه من نعوذبالله خاک پای پیامبرم. آنچه میخواهم بگویم صرفا از جنس تقریب به ذهن است. میدانید پیامبر اسلام (ص) وقتی میگفتند بتها را نپرستید و این اصنام مشرکانه را بشکنید تا آدم شوید، به او چه میگفتند؟ به حبیب خدا میگفتند: تو مجنونی! به آقا میگفتند «روانی»! قرآن فرموه است: «یقولون ائنا لتارکوا آلِهَتنا لشاعرٌ مجنون»؛ مشرکان میگفتند: آیا باید به خاطر شاعر دیوانهای دست از خدایان خویش برداریم؟!!!
آقای زیباکلام میگویند: شما برای اینکه روی پای خود بایستید و یک هویتی برای خودتان دست و پا کنید نیاز به آمریکا دارید. نه! ما هویت خودمان را داریم آقای زیباکلام! ما به برکت تولّی به ولایت خدا و رسول و اولیالامر، شرف و هویت یافتهایم. این آمریکای بیهویت است که برای اینکه هویت را از ما بگیرد و ما را نیز چون خودش حیوان نماید، سالهاست که خود را دارد میکشد تا ما را زیر پای خویش لگدمال کند! آنها هویتشان در گرو لگدمال کردن ما زیر پاهایشان است و اگر از این کار عاجز شوند از رسیدن به هویتشان عاجز ماندهاند! و خدا را شکر که 33 سال است عزیزیم و سربلند در برابر شیاطین و ذلیلیم و خوار و عبد و عبید در برابر خدای تبارک و تعالی؛ که هویت ما در بندگی ماست.
و آخر عرایضم اینکه فرمودید اینقدر که در ایران از بمباران اتمی هیروشیما و ناکازاکی و ظلمهایی که در حق سیاهپوستان آمریکا وارد شده، گفته شده در خود ژاپن و آمریکا گفته نشده. بدبخت ملتهایی که نمیدانند و نمیدانند که نمیدانند! آنکس که نداند و نداند که نداند در جهل مرکب ابدالدهر بماند (کف و دست حضار) بله! آنها استاد تحریف تاریخند. شما ببینید در کشور خودمان هم تاریخ را عوض میکنند. دردهایی داریم در حوزه تاریخ در کشورمان. آنها هم دارند تاریخ را عوض میکنند خیلی راحت در اثر مرور زمان 100 سال 200 سال که میگذرد شهروند مستعمره اصلا یادش نیست چه بلایی بر سرش آمده! اتفاقا همین ترکیه که شما مدعی هستید نوکر نیست؛ خط رسمی مردمانش را همین اجانب آمدند عوض کردند برای اینکه گذشته تاریخی از آن منقطع شود. اینها را که ما از خودمان نگفتهایم. به هر حال ما مفتخریم به اینکه تا ابد اجازه نخواهیم داد تاریخ سیاه حیوانصفتیها، سفاکیها و جلادیهای آمریکا فراموش شود!