گروه دین و اندیشه «خبرگزاری دانشجو»، زینب صارم؛ سلمان فارسی را می توان از نخستین مسلمانان ایرانی بر شمرد که در راه رسیدن به حقیقت از هیچ کوششی دریغ نکرد. روح بلند و فکر متعالی سلمان وی را مجبور کرد که قدم در راه پر مخاطره ای بگذارد تا بتواند عطش خود را نسبت به حقایق هستی سیراب کند.
سلمان اصالتا از نواحی اصفهان بود و در کتب تاریخی نقل شده که نام اصلی وی «روزبه» بوده است. او در کودکى به کیش عیسوى گرایید و در مدینه به نزد رسول اکرم آمد و اسلام آورد.
سلمان از یاران خاص رسول اکرم و امام علی (ع) بود. نخستین بار در غزوه خندق حضور یافت و سپس در تمام غزوات پیامبر و فتح عراق شرکت جست و در جریانات سیاسی بعد وفات پیامبر که بر علیه خاندان عصمت و طهارت رقم می خورد، نقش همراه و یاور امام علی (ع) را ایفا کرد.
بهشت مشتاق سلمان
از سلمان در زمان حیات پیامبر داستان ها و روایات متعددی در کتب تاریخی نقل شده که حکایت از جایگاه، مقام و منزلت وی دارد. پیامبر اسلام در حدیثی میفرمایند: «خداوند چهار نفر از اصحابم را دوست دارد و مرا دستور به محبت آنان داده است و بهشت مشتاق ایشان است.» پرسیدند: «یا رسول اللَّه، اینان چه کسانی هستند؟» فرمود: «برادرم و وزیرم و وارثم و خلیفهام در امّتم و صاحب اختیار هر مؤمنى بعد از من على بن ابى طالب است. سلمان فارسى و ابوذر و مقداد بن اسود.»
دستور خداوند بر پیامبر (ص) مبنی بر دوست داشتن سلمان نشان از علو مرتبه وی دارد، چنان چه در احادیث شیعه این مدال افتخار نصیب سلمان شده است که از وی این گونه یاد کرده اند: «سلمان منّا اهل البیت»؛ سلمان از ما اهل بیت است.
ائمه معصومین بارها یاران خود را به صفات حمیده ستودهاند، اما این که فردی را بدین گونه توصیف کنند که وی از ما اهل بیت(ع) است نشان از این واقعیت دارد که سلمان علاوه بر صفات نیکویی که دارد، از یک ویژگی خاص دیگری نیز برخوردار است که توانسته او را بدین جایگاه برساند.
علی (ع): سلمان همانند لقمان است
با توجه به تاریخ زندگانی سلمان و نوع موضعگیریهای سیاسی وی میتوان علت محبت اهل بیت(ع) به سلمان را در ارادت خاص و خالصانه وی به مقام ولایت علی بن ابی طالب دانست. تفاوت اصلی و اساسی سلمان که وی را از دیگر صحابه رسولالله ممتاز میکند کثرت علاقه و ارادت وی به امیر المومنین (ع) است.
البته با دقت در احادیث شیعه میتوان دریافت که این محبت صرفا یک احساس و ذوق قلبی نبوده است، بلکه از یک معرفت و علم نسبت به جایگاه امامت نشات می گیرد.
با این توضیحات می توان نتیجه گیری کرد که اهل بیت عصمت و طهارت (ع) به این سبب به سلمان نگاهی ویژه داشتند که وی از مقام ولایت تبعیت محض داشته و این تبعیت وی از درک و فهم وی ناشی میشده است. علم و حکمت سلمان تا به حدی عمیق و گسترده بوده است که امام علی(ع) وی را مشابه لقمان میدانستهاند و در توصیف علم سلمان میفرماید: «او همانند لقمان بود. مردى از اهل بیت بود. دانش پیشینیان و آنان را که بعد از آنها آمده بودند مىدانست، نخستین کتاب آسمانى و آخرین کتاب آسمانى را خوانده بود. دریایى بود بىپایان.»
سلمان به مانند دانشمندی می ماند که در لحظات سخت و دشوار تاریخ در کنار پیامبر و امام علی (ع) حضوری پررنگ داشته و تعدادی از روایات حکایت از آن دارد که سلمان در منزل حضرت زهرا (س) رفت و آمد داشتهاند و این حضور خاص حکایت از رابطه بسیار نزدیک سلمان با خاندان عصمت و طهارت دارد.
مقابله سلمان با افکار عرب جاهلی
با توجه به اینکه برخی از اعراب بعد از اسلام آوردن هنوز از عادات و افکار اعراب جاهلیت دست بر نداشته بودند، حضور نزدیک سلمان در کنار پیامبر به عنوان یک عجم و غیر عرب بر آنان سنگین میآمد و سعی در تمسخر و کوچک شمردن وی داشتند، چنانچه امام باقر (ع) روایت میکند: «سلمان با چند تن از قریش در مسجد بود (مسجد مدینه) و آنان آغاز نژادبندى نمودند و نژاد خود را بالا میبردند تا سخن آنها به سلمان رسید. عمر بن خطاب، خطاب به سلمان گفت: «بگو بدانم تو کیستى و پدرت کیست و بیخ و ریشهات چیست؟»
سلمان گفت: «من سلمان پسر بنده خدا هستم، گمراه بودم و خدای عزوجل مرا به رهبرى محمد (ص) به راه آورد. بینوا و ندار بودم و خداوند به کمک محمد (ص) مرا توانگر و بىنیاز ساخت. بردهاى بودم و خداوند به برکت محمد (ص) مرا آزاد کرد. این نژاد من و این هم خاندان و فامیلى من است.»
رسول خدا بیرون شد و سلمان هنوز با آنها سخن مىگفت (تا چشم سلمان به پیغمبر افتاد) گفت: «یا رسول اللَّه، من از دست اینان چه کشیدم با آنها همنشین شدم و آنها خود را نژادبندى می کنند و نژاد خود را بالا مىبرند تا نوبت به من رسید و عمر بن خطاب به من گفت: تو کیستى و ریشه و خانواده و فامیلت چیست؟»
پیغمبر (ص)فرمود: «اى سلمان تو در پاسخ او چه گفتى؟» سلمان صحبت های خود را با عمر بن خطاب تکرار کرد. رسول خدا (ص) رو به جمع قریشیان کرد و فرمود: «اى گروه قریش راستى که خانوادگى هر مردى دین او است و مردانگیش خلق و نهاد او است و ریشهاش خرد او است و خدای عزوجل فرموده است (11- الحجرات) ما شما را همه از یک مرد و یک زن آفریدیم و شما را ملتها و تیرهها ساختیم تا یک دیگر را بدین نشانى بشناسید. حقیقت این است که ارجمندترین شماها نزد خدا پرهیزکارترین شماهاست.»
سپس پیغمبر (ص) رو به سلمان کرد و فرمود: «براى هیچ کدام از اینها برترى نیست جز به تقوى از خداوند عز و جل و اگر تقوى از آن تو است تو بر آنها برترى دارى.»
سلمان ذوب در معرفت آلالله
با توجه به استدلالهای سلمان میتوان میزان علم و معرفت وی را به پیامبر دریافت؛ چرا که وی سبب هدایت و توانگری خویش را رسول خدا میداند و نشان ذوب شدن تمام وجود سلمان در مقام ولایت است که همه زندگی و هستی خود را با وجود پیامبر توصیف میکند و این مقام عارفانهای است که تنها یک دانشمند و عالم دینی می تواند به آن دست یابد تا آنجا که غیر خداوند هیچ کس را نمیبیند.
گفتار و احادیث پیامبر در وصف ابعاد وجودی سلمان عقل را حیرت زده میکند. امامان معصوم نه تنها علم و حکمت سلمان را بارها و به طور غیر قابل باوری ستودهاند، بلکه از آن والاتر به عنوان سخنان حکمتآمیز از وی نقل قول کردهاند.
در جایگاهی که علم امامان معصوم در زیارت جامعه کبیره به عنوان معادن علم خداوندی نام برده میشود و سخن آنان فصلالخطاب هر موضوعی است، روایت کردن سخن از زبان سلمان توصیف کننده اعتبار فهم و حکمت وی است.
سلمان؛ اعجوبهای از سرزمین فارس
احادیث و روایاتی که در توصیف و تمجید علم سلمان ذکر شده بسیار زیاد است، اما علم و بینشی که این اعجوبه فارسی در زمان پیامبر (ص) و امیرالمومنین (ع) کسب کرده بود در خور بحث و کنکاش است؛ چرا که توصیفات پیامبر و ائمه حاکی از آن است که در بین اصحاب خاص پیامبر و امیرالمومنین تنها سلمان توانسته است به این جایگاه والا و ستودنی دست پیدا کند.
قاتل سلمان ...
در توصیف عمق علم سلمان در میان صحابه خاص پیامبر میتوان به فرمایش امام صادق (ع) اشاره کرد که می فرماید: «روزى در حضور زینالعابدین(ع) موضوع «تقیه» را مطرح کردم، آن حضرت فرمود: «به خدا سوگند، اگر ابوذر آنچه از علم و معرفت در سینه سلمان وجود داشت، مىدانست او را مىکشت، در حالى که پیامبر(ص) میان آنان «پیمان برادرى» برقرار کرده بود، در این صورت درباره دیگران چه مىگویید؟ درک علم و معرفت دانشمندان، کارى بس سخت و سنگین مىباشد، به طورى که جز «نبى مرسل» و «ملک مقرب»، یا بنده مؤمنى که خداوند قلب او را با ایمان امتحان و پرداخت کرده باشد، نمىتوانند آن را درک و فهم کنند.»
تحریص علی بن ابی طالب به دانستن و پرسیدن
گفتار پیامبر و ائمه حکایت از مرتبه وجودی دو انسان مسلمان و محب اهل بیت را میکند که با هم تفاوت سطح بزرگی دارند. رسول خدا و امیرالمومنین معادن علم خداوندی در زمین بودند که مردم را بدون هیچ دریغی از حکمت و دانش سیراب میکردند تا آن جا که علی (ع) بر بالای منبر به مردم فرمود: «بپرسید قبل از این که مرا از دست بدهید من به راه های آسمان از زمین آگاه ترم» در جواب این درخواست علی (ع)، فردی از میان جمع برخاست و پرسید موهای سر من چند عدد است؟
سوال مرد عربی در پاسخ به تحریص علی بن ابی طالب برای دانستن و پرسیدن نشان از توان فکری و ظرفیت اندک آنان دارد؛ مرد عرب مانند کودکی خردسال از کثرت و انبوه موهای سر خود شگفت زده شده و در سوال از کسی که به راههای آسمان از زمین آگاه تر است تعداد موهای سر خویش را میپرسد.
بهرهمندی حداکثری از فرصت حضور در زمان پیامبر
هرچند زندگی در کنار علی بن ابی طالب و حسنین موهبتی بزرگ به شمار میآید، اما به راحتی میتوان گفت که از این فضیلت و سعادت اکثر افراد استفاده نکردند و از این زمان ارزشمند در جهت شکوفایی خویشتن بهره نبردند.
سلمان را میتوان جزو معدود افرادی دانست که فرصت هم زمانی با رسول الله و علی (ع) را به خوبی دریافته است و با تلاش در پی کسب علم از آن بزرگواران بر آمده است، هرچند علم و حکمت سلمان را میتوان مهمترین امتیاز وی دانست، اما قلب سلیم سلمان چنین ظرفیتی را در وی ایجاد کرده است.
سلمان از غیب خبر میدهد
تسلیم بودن سلمان در برابر فضایل اهل بیت و توان درک جایگاه و نقش ائمه در عالم خلقت، وی را لایق رسیدن به کمالات عرفانی و اطلاع از عالم غیب کرده است.
مقام بلند علم سلمان به جایى رسیده بود، که نقل شده به گروهى برخورد کرد و به یکى از آنان گفت: «اى بنده خدا! از آن گناهى که دیشب در خانه خود مرتکب شدهاى، توبه کن و از درگاه الهى عذرخواهى به عمل آور!»، سلمان از آنجا گذشت و رفت، اشخاص حاضر به آن مرد گفتند: «سلمان به تو تهمتى وارد آورد و تو هیچ گونه دفاعى از خود نکردى»؟!
آن مرد گفت: سلمان درست گفت، او از موضوعى خبر داد، که کسى غیر از خدا و من از آن اطلاعى نداشت!
همه چیز در تبعیت سلمان
دستیابی سلمان به علوم خاص و غیبی و طی کردن مدارج عرفانی را تنها در یک عامل میتوان جستجو کرد و آن تبعیت محض سلمان در اطاعت از امیرالمومنین است بدان معنا که انسان قدمی برندارد جز در پشت سر اهل بیت و به تبعیت از ولایت.
تبعیت محض سلمان از علی (ع) به عنوان جانشین خداوند در زمین سلمان را به مرحلهای از عرفان میرساند که دارای کرامات متعددی میشود تا آن جا که پیامبر (ص) میفرماید: «سلمان از خداوند و رسول و اولی الامر اطاعت کرد و همه چیز در تبعیت سلمان شد.»