به گزارش خبرنگار سیاسی «خبرگزاری دانشجو»، جلسه مشترک نمایندگان اتحادیه های دانشجویی با حجت الاسلام نبویان، عضو کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس شورای اسلامی پیرامون اسلامی کردن دانشگاهها یکشنبه بعد از نماز مغرب در دفتر بسیج دانشجویی برگزار شد.
آنچه در ادامه میآید متن کامل سخنان خوجگی، دبیر جنبش عدالتخواه دانشجویی خطاب به حجت الاسلام نبویان است:
قسمتی از تعریفی که ما از دانشگاه اسلامی داریم این است که علومش اسلامی باشد و دانشگاهی که علومش اسلامی نباشد حتی اگر ظاهرش اسلامی باشد نمی توان آن را اسلامی دانست.
اما می توان از منظر دیگری هم نگاه کرد و آن اینکه دانشگاهی که در آن عدالت و آزادی نباشد اسلامی نیست که با توجه به مسئولیت شما در کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس شورای اسلامی، قسمتی از سخنان بنده مطالباتی است که از شما داریم و امیدواریم در این کمیسیون پیگیری شود.
هر چند که از قبل نیز مطالباتی از کمیسیون آموزش و تحقیقات داشتهایم نظیر بحث دانشجوی پولی که الان نمیخواهم آن را باز کنم؛ چرا که متأسفانه مجلس آن را تصویب کرد و تأسف بیشتر اینکه شورای نگهبان هم آن را رد نکرد و تأسف دیگر اینکه دولتی که شعار عدالت سرمیداد این بحث را پیشنهاد کرده بود.
مواردی که در ادامه میگویم از آن جهت مهم است که زمینهساز خیلی مباحثی است که می خواهیم در دانشگاه جلو ببریم.
1- خصوصیسازی امکانات رفاهی دانشگاه از جمله خوابگاه و غذای دانشجویان:
این امر بر خلاف قانون صورت گرفت، در قانون آمده است که مدیریت این امکانات به بخش خصوصی واگذار شود ولی دولت با برداشت خود با توجه به کمبود بودجه و تبعات هدفمندی که خود دولت را هم در بر گرفت این امکانات را به طور کامل به بخش خصوصی واگذار کرد و این باعث شد که فشارهای زیادی به دانشجویان مستضعف وارد شود که الان میزان افزایش قیمت امکانات رفاهی را همه دانشجویان لمس کردهاند. این در حالی که در همه جای دنیا عرف است که دانشکدهها با تعریف کردن پروژهها برای حل مسائل اجتماع و کشورشان، هزینههای دانشگاه و دانشکده مربوطه را تأمین میکند. اما متأسفانه در ایران مسئولان مربوطه سهل الوصولترین راه را برای تأمین هزینه که همان دستکردن در جیب دانشجویان بود انتخاب کردند که این روش منجر به ورود چکمههای سرمایهداران به دانشگاه شد.
2- پیشنهاد حذف بند «ی» ماده 20 برنامه پنجم توسعه:
این بند میگوید «دانشگاه های کشور، حسب مورد به تشخیص وزارتخانههای علوم، تحقیقات و فناوری و بهداشت، درمان و آموزش پزشکی با تصویب شورای گسترش وزارتخانههای مربوط، میتوانند نسبت به تأسیس شعب در شهر محل استقرار خود یا دیگر شهرها و مناطق آزاد داخل کشور و نیز در خارج کشور به صورت خودگردان و با دریافت شهریه از داوطلبان اقدام کنند.» که احتمالا دانشگاه تهران 2 و یا دانشگاه شهید بهشتی 2 را همه عزیزان دانشجو دیدهاند.
مسئولان برای این کار خود توجیهاتی دارند از جمله اینکه ما میخواهیم از فرار مغزها و نیز سرمایه جلوگیری کنیم و می گویند چرا فردی که میتواند در ایران درس بخواند برود و سرمایهاش را در خارج خرج کند. این توجیه ظاهری است ولی اصل مسئله که اتفاقا چندی پیش یکی از روسای همین دانشگاهها نیز علنی گفته بود و آن اینکه میخواهند با استفاده از این روش امرار معاش و تأمین هزینه دانشگاه را انجام دهند. به نظر نگاه تولید درآمد به محلی که قرار است تولید علم کند درست نباشد.
این بحث تبعاتی دارد، از جمله اینکه کیفیت آموزشی را به علت مشترک بودن کادرهای آموزشی به شدت پایین آورده است و همچنین باعث فرار بیشتر نخبگان شده است؛ چرا که اجرا شدن این بند و نیز مباحث دیگر نظیر دانشجوی پولی باعث شده است که هر کسی بتواند به راحتی با پول وارد دانشگاه شود و کسی که با پول خود وارد دانشگاه شده است کنار کسی مینشیند که تلاش خود را به کار بسته تا در یک دانشگاه معتبر قبول شود. این امر باعث ایجاد یاس و ناامیدی در بدنه دانشجویی شده است.
3- بحث دیگر بحث افزایش ظرفیت افسارگسیخته دانشجویان دانشگاهها میباشد
توجیهاتشان برای این بحث یکیاش برداشتن سد کنکور است و یکی دیگر نیز جلوگیری از فرار مغزها بوده است و تعجب اینجاست که هر جا خواسته جلوگیری از فرار مغزها کنند بدتر دامنزدهاند به این بحث!
خواهان این هستیم که پیرامون بحث افزایش ظرفیت افسارگسیخته یک نظارت و بازخواستی از طرف کمیسیون آموزش و تحقیقات صورت بگیرد. این بحث در دانشگاه باعث افت جدی کیفیت آموزشی تحصیلات تکمیلی شده است تا جایی که خیلی از اساتید وقت نمیکنند پایاننامهها و سایر تحقیقات دانشجویی را نظاره و راهنمایی کنند.
این افزایش بیبرنامه دانشجویان باعث افزایش بیکاری پنهان میشود که گاها دیده میشود مسئولان از کاهش بیکاری می گویند، حال آنکه بیکارها صاحب کار نشدهاند بلکه دانشجو شدهاند.
بحث آزادی بیان و آزادی پس از بیان یکی دیگر از مواردی است که دغدغه این روزهای ما نیز شده است و این امر باعث دامنزده شدن رکود نسبی و موقت امروزه دانشگاهها و جنبش دانشجویی میشود. این رکود در نهایت به بحث رکود علمی نیز منجر خواهد شد.
یکی از معیارهایی که برای دانشگاه اسلامی میتوانیم نام ببریم این است که پویایی و نشاط اندیشه در آن موج بزند که امروزه در دانشگاه برای اینکه ببینیم پویایی چگونه است کافیست آماری از میزان مطالعات دانشجویان استخراج کنیم.
بحث بعدی این است که در دانشگاه اسلامی مخالف باید بتواند حرف خودش را بزند و البته جوابش را هم بشنود. همانطور که مطهری به آن قائل بود. اما متأسفانه امروزه به لطف برخی جریانات دانشجویی و همدستیشان با برخی مسئولان فضایی شکلگرفته است که حتی دانشجویانی که در حیطه انقلاب برداشتهایی مخالف جماعت حاکم دارند طرد میشوند و به زور از کشتی انقلاب خارج میشوند.
اختلاف روشها بین عناصر انقلاب باید محترم شناخته شود و به نظرم منشور برادری امام خمینی برای مشخص این بحث منشور کاملی باشد.
نکته دیگر این است که با مباحث فکری باید برخورد فکری بشود نه برخورد امنیتی و سیاسی. این باید سرمشق مسئولان و همه دانشجویان باشد.
این روزها به راحتی درخواست نشریه و درخواست تأسیس تشکل از سمت مسئولان رد میشود و یا به صورتی خلاف قانون با آنها برخورد میشود. انتظار میرود با توجه به شأنیت نظارتی مجلس این مبحث تأسیس تشکل دانشجویی در دانشگاه و بیقانونی مسئولان دانشگاه در آن، مورد بررسی قرار گیرد.
نکته آخر اینکه فضای باز فرهنگی دانشگاه در کنار فضای بسته سیاسی آن، شرایط را برای پرورش ضد انقلاب کاملا محیا کرده است. در فضای فرهنگی دانشجو عناصر فرهنگی غیر دینی و غیر انقلاب اسلامی را کسب میکند و در کنارش با ورود به فضای سیاسی و مشاهده جو بسته مطمئنا به اقدام علیه جمهوری اسلامی تحریک میشود.