به گزارش گروه فضای مجازی «خبرگزاری دانشجو»، تبیان نوشت: بر کسی پوشیده نیست که انتقال پیام با استفاده از تصاویر از گیرایی و قدرت بیشتری برخوردار است. اصلا شاید برای همین است که رسانه ملی با افتتاح شبکههای جدید تلوزیونی به دنبال پخش سریالها و فیلمهای تلوزیونی و سینمایی است.
رسانه ملی جادوی تکرار را با جادوی تصویر اشتباه گرفته است و تنها با صرف هزینه بیت المال و افتتاح شبکههای جدید تکرار را به مردم میخوراند.
اما کاش رسانه ملی از قدرت تصویر در راستای فرهنگ سازی عمومی، رفع خستگیهای روزانه مردم از مشکلات موجود در جامعه گام بر میداشت تا علاوه بر جلوگیری از کشش مردم به سمت ماهوارهها، موجب جلب توجه و اشتیاق مردم به سمت خود شود.
این ارتباط باید به گونهای باشد که مردم رسانه ملی را همراه با خود ببینند به نحوی که مایل به دیدن برنامهها باشند و برنامههای سیما محملی برای رفع خستگیهای مردم از کار و تلاش روزانه و مشکلات موجود در جامعه باشد. نه اینکه با تکرار مکررات موجب دلزدگی بیننده از یک سو و از بین رفتن تاثیرات مثبت یک اثر هنری و لوث شدن آن باشد.
این تکرارها زمان محدودی حالت نوستالژیک برای مخاطب دارند بعد از مدتی بدون شک ملال آور خواهد شد. در دنیای پر هیاهوی امروز که شبکههای ماهوارهای چون قارچ میرویند هر کدام به ترفندی به دنبال جذب مخاطب هستند و با توجه به مسائل اقتصادی به عنوان سر خط چالشهای زندگی عصر حاضر مافیای رسانهای دنیا بدنبال دور کردن مردم از هیاهوی بیرون هستند.
اما به واقع مقصود رسانه ملی از این همه تکرار چیست؟
تکرار یک موضوع آیا به مثابه القای آن نیست؟
آیا محتوای این سریالها و فیلمها به قدری بالاست که به هر نحوی آن را به مخاطب القا کرد!
این تکرارها زمان محدودی حالت نوستالژیک برای مخاطب دارند بعد از مدتی بدون شک ملال آور خواهد شد. در دنیای پر هیاهوی امروز که شبکههای ماهوارهای چون قارچ میرویند هر کدام به ترفندی به دنبال جذب مخاطب هستند و با توجه به مسائل اقتصادی به عنوان سر خط چالشهای زندگی عصر حاضر مافیای رسانهای دنیا بدنبال دور کردن مردم از هیاهوی بیرون هستند
مطالب کلیشهای که در قالب شبکههای مختلف تکرار میشود در حالی که ذات رسانه بویژه رسانه تصویری یعنی تنوع و تامین ذائقه مخاطب و القای مفاهیم والا از زبان هنر، یعنی بکارگرفتن هنر برای ارتقا؟ سطح فرهنگی جامعه.
در دنیایی که صنعتی چون بالیود هر فیلمش تنها 4 روز شانس دیده شدن دارد، جای بسی خوشبختی برای سریالهای خارجی چون متشکرم دارد که در عین بیمحتوا بودن اقبال پخش از رسانه ملی جمهوری اسلامی ایران با 3 بار تکرار پیدا میکنند. آیا این تکرارها موجب تغییر در حس زیباشناختی مخاطب نخواهد شد؟
نام شبکه با مفاهیم و موضوعاتی که از آن پخش میشود باید مرتبط باشد تماشا یعنی نظاره گر بودن، در دید اول به نظر میرسد رسانه موضوعات روز را برای مخاطب خود آماده کرده، آیا به راستی چنین است، «شبکه تماشا» مخاطب را به تماشای چه چیزی دعوت میکند به دیدن سریالها و برنامههای تاریخ مصرف گذشته!
قطعا فساد زیباشناختی مخاطب یکی از معایب ایجاد این شبکه است.
این سریالهای که در بهترین حالت مربوط به دهه اخیر هستند که تماشای آنها یعنی سفر در زمان که بیننده را از زمان حال جدا و به فضای کذشته میکشاند. گذشته تکراری که نمیتوان از وقایع آن عبرت گرفت چون تاریخ انقضای موضوعاتش به سرآمده است.
نام شبکه با مفاهیم و موضوعاتی که از آن پخش میشود باید مرتبط باشد تماشا یعنی نظاره گر بودن، در دید اول به نظر میرسد رسانه موضوعات روز را برای مخاطب خود آماده کرده، آیا به راستی چنین است، «شبکه تماشا» مخاطب را به تماشای چه چیزی دعوت میکند به دیدن سریالها و برنامههای تاریخ مصرف گذشته!
تفاوت شبکههای ماهوارهای با رسانه ملی در چیست آن شبکهها با پخش برنامههای غالبا پورنو و غیر واقعی بدنبال جدا کردن مخاطب از فضای فعلی زندگی و مشکلات هستند. آیا رسانه ما نیز با افتتاح شبکههای تکرار چون آی فیلم، نمایش و تماشا نیز چنین هدفی را دنبال میکند؟
برای مثال سریالی مانند در پناه تو متناسب دهه 70 بود و شروع ازدواجهای دانشجویی نه روزگار فعلی که ازدواج موقت برای پیشگیری از فسادهای اجتماعی و اخلاقی بحث روز است؟!
رسانه ملی در حالی اقدام به افتتاح شبکههای با فیلمهای تکرار میکند که دشمن در کنار شبکههای ماهوارهای با استفاده از دنیای مجازی چون فیس بوک و تویتر به دنبال القای سیاستهای خود است و با ریز بینی تمام با استفاده از قدرت دنیای مجازی نتایج واقعی کسب میکند. که ایجاد تشکل و کلوپهای دوستی، برگزاری تجمعها و... گواهی بر این مدعاست.
اما آیا رسانه ما نیز موفق به اخذ نتایج واقعی شده است؟
ارتقاء سطح رسانهها راهکاری برای پیشگیری از فساد است بر کسی پوشیده نیست، در دوره حاضر که بنا به تعبیر رییس رسانه ملی ما در جنگ رسانهای هستیم و شبکههای ماهوارهای فارسی زبان که با گرته برداری ناقص از شبکههای ماهوارهای خارجی در حال جذب مخاطبان داخلی هستند که موفقیت آنها با آمار خیانتهای همسران به یکدیگر و فروپاشی خانوادهها میتوان سنجید. رسانه ملی باید علاوه بر دفاع از کیان خانواده و فرهنگ وطن باید با تولید برنامههای فاخر به مقابله با شبکههای ضعیف اما فاسد کننده برخیزد.