گروه دین و اندیشه «خبرگزاری دانشجو»؛ کلمات گوهربار اهلبیت (ع) بالاترین پشتوانه فرهنگ بالنده انقلاب اسلامى است که توصیههای فراوانی به فراگیری و به کارگیری آنها در زندگی روزمره شده است.
در اینجا چند کلام کوتاه و پرمحتوا از امام رضا (ع) ارائه میشود.
پاداش کسی که حضرت رضا (ع) را زیارت کند
1- از امام رضا (ع) روایت است که مردى خراسانى به ایشان گفت: یَا بْنَ رَسُولِ اللّهِ رَاَیْتُ رَسُولَ اَللّه صلّی الله علیه و آله فـىِ الْمَنامِ کَاَنَّه یَقُوُل لى کَیْفَ اَنْتُـمْ اِذا دُفِنَ فى اَرْضِـکُمْ بِضْـعَتى وَ اسْتُـحْفِـظْتُمْ وَدیعتَـى وَ غیبَ فِـى ثَـراکُمْ نَجْـمى. فَقالَ الرِّضـا علیه السلام : اَنـَا الْمَـدْفُونُ فى اَرْضِـکُمْ وَ اَنَا بِضْعَـةٌ مِنْ نَبّیِکُمْ وَ اَنـَا الْـوَدیعَةُ وَ النَّجْمُ اَلا فَمَنْ زارَنى وَ هُـوَ یَعْرِفُ ما اَوْجَبَ اللّهُ تَبـارَکَ وَ تَعالى مِنْ حَـقّى وَ طاعَتى فَاَنـَا وَ آبائى شُفَعاؤُهُ یَوْمَ القیامَةِ وَ مَنْ کُنّا شُفَعائَهُ یَوْمَ الْقیامَةِ نَجا وَ لَوْ کانَ عَلَیْهِ مِثلَ وِزْرِ الثَّقَلَیْنِ اَلْجِـنُّ وَ الاِْنْسُ...؛
اى پسر رسول خدا! من رسول اکرم (ص) را در خواب دیدم، گویا به من مىفرمودند: چگونه خواهید بود وقتى که در زمین شما پارهاى از تن من در سرزمین شما دفن شود و امانت من به شما سپرده شود و در زمین شما ستاره من پنهان شود؟
امام رضا (ع) فرمودند: منم که در زمین شما دفن خواهم شد و منم پاره تن پیامبر شما و منم امانت و منم آن ستاره. آگاه باشید هر که مرا زیارت کند و آنچه را خداى متعال از حق من و اطاعت من واجب کرده بشناسد من و پدرانم روز قیامت شفیع او خواهیم بود و کسى که ما شفیع او باشیم نجات پیدا خواهد کرد. گرچه بر او همانند گناهان جن و انس باشد. «امالى شیخ صدوق، ص 64»
2- وَاعلَم أنَّ العَمَلَ الدَّائِمَ القَلیلَ عَلَی الیقینِ وَ البَصیرَةِ أفضَلُ عندالله مِنَ العَمَلِ الکَثیر عَلی غیر یقینٍ وَ الجَهدِ؛ پ
بدان که عمل دائم کم با یقین و بصیرت نزد خدا بهتر است از عمل زیاد و سخت بدون یقین. «بحار الانوار، ج 75، ص 348»
3- مَن لَقِیَ فَقیرا مُسلِما فَسَلَّمَ عَلَیهِ خِلافَ سَلامِهِ عَلَى الأغنیاءِ لَقِی اَللّه َ یَومَ القِیامَةِ و هُوَ عَلَیهِ غَضبانٌ؛
هر کس مسلمان فقیرى را دیدار کند و برخلاف سلامى که به ثروتمندان مىکند، به او سلام کند، روز قیامت در حالى به دیدار خدا مىرود که بر او خشگمین است. «عیون أخبار الرضا علیه السلام، ج 2، ص 52»
مواقعی که حضرت رضا (ع) به فریاد زائر خود میرسد
4- من زارنی علی بعد داری اتیته یوم القیامه فی ثلاث مواطن حتی اخلصه من اهوالها؛ اذا نظایرت الکتب یمینا و شمالا و عندالصراط و عندالمیزان؛
هر که مرا در دیار غربت زیارت کند، روز قیامت من در سه جا به داد او میرسم و از هراسها و سختیهای آنها نجاتش میدهم؛ در وقتی که نامههای اعمال از راست و چپ پراکنده شوند و در هنگام گذشتن از صراط و در موقع سنجیدن اعمال (میزان) «عیون اخبار الرضا، ج2، ص 255»
5- و قد اکرهت و اضطررت کما اضطر یوسف و دانیال علیهما السلام اذقبل کل واحد منهما الولایة من طاغیة زمانه، اللهم لا عهد الاعهدک و لا ولایة الا من قبلک فوفقنى لاقامة دینک و احیاء سنة نبیک... .؛
امام رضا (ع) در مورد پذیرش ولایتعهدی فرمودند: من (به این کار) واداشته شدم و ناچار گشتم، چنان که یوسف و دانیال (علیهما السلام) مجبور شدند؛ چه هر یک از آن دو، ولایت را از خودکامه زمان خویش پذیرفتند. خدایا پیمانى نیست مگر پیمان تو و ولایتى نیست مگر از سوى تو، پس مرا در برپا داشتن دینت و زنده کردن سنت پیامبرت توفیق رسان. «عیون اخبار الرضا، ج 1، ص 19»
تقسیمبندی ساعات روزانه به چهار بخش
6- إجتَهِدوا أن یَکونَ زَمانُکُم أربَعَ ساعاتٍ: ساعَةً مِنهُ لِمُناجاةِ اللّه ِ و ساعَةً لِأمر المَعاشِ و ساعةً لِمُعاشَرَةِ الإخوانِ و الثِّقاتِ و الَّذینَ یُعَرِّفُونَ عُیُوبَکُم و یَخلِصونَ لَکُم فِی الباطِنِ و ساعَةً تَخلُونَ فِیها لِلَذّاتِکُم و بِهذِهِ السّاعَةِ تَقدِروُن عَلَى الثَّلاثِ ساعاتٍ؛
بکوشید که زمانتان را به چهار بخش تقسیم کنید؛ زمانى براى مناجات با خدا؛ زمانى براى تأمین معاش؛ زمانى براى معاشرت با برادران و معتمدانى که عیبهایتان را به شما مىشناسانند و در دل شما را دوست دارند و ساعتى براى کسب لذتهاى حلال. با بخش چهارم توانایى انجام دادن سه بخش دیگر را به دست مىآورید. «فقه الرضا علیه السلام، ص 337»
چه کسی در گناهان بزرگ از خدا نمیترسد؟
7- اِنَّمَا النّاسُ رَجُلانِ: مُسْتَریحٌ بِالْمَوْتِ وَ مُسْتَراحٌ مِنهُ بِهِ؛
مردم دو دستهاند؛ یکى آنکه با مرگ، آسوده مىشود، دیگرى آنکه مردم با مرگش از دست او آسوده مىشوند. «مسند الامام الرضا علیه السلام، ج 1، ص 263»
8- اَلصَّغائِرُ مِنَ الذُّنُوبِ طُـرُقٌ اِلَى الْکَبائِرِ ومَنْ لَمْ یَخَفِ اللّه َ فِى الْقَلیلِ، لَمْ یَخَفْهُ فِى الْکَثیرِ؛
گناهان کوچک، راهى به سوى گناهان کبیره است. هر کس که در گناهان کوچک از خدا نترسد، در مورد گناهان بزرگ و بسیار هم از او نمىترسد. «مسند الامام الرضا علیه السلام، ج 1، ص 290»
9- اِذا کَذِبَ الوُلاةُ حُبِسَ الْمَطَرُ، وَ اِذا جارَ السُّلْطانُ هانَتِ الدَّوْلَةُ، وَاِذا حُبِسَتِ الزَّکاةُ ماتَتِ الْمَواشى؛
هرگاه زمامداران دروغ بگویند، خشکسالى مىشود. هرگاه حاکم ستم کند، حکومت سست مىشود و هرگاه زکات نپردازند، چهارپایان مىمیرند. «امالى، شیخ مفید، ص 310»
چیزی که برای دین یک مسلمان از گرگ در گله زیانبارتر است
10- ماذِئْبانِ ضارِیانِ فى غَنَمِ قَوْمٍ قَدْ تَفَرَّقَ رُعاؤُها بِاَضَرَّ فى دینِ الْمُسلِمِ مِنَ الرِّئاسَةِ؛
دو گرگ درنده در گله بى چوپان، به اندازه ریاستطلبى در دین یک مسلمان زیانبار نیست. «اصول کافى، ج 2، ص 297»
11- اِصْحَبِ السُّلْطانَ بِالْحَذَرِ، وَ الصَّدیقَ بِالتَّواضُعِ، وَ الْعَدُوَّ بِالْحَذَرِ، وَ الْعامَّةَ بِالْبِشْرِ؛
با حاکم، با احتیاط همنشینى کن، با دوست همراه با تواضع، با دشمن همراه با هوشیارى و پرهیز و با عموم مردم با خوشرویى. «بحار الانوار، ج 75، ص 355»
12- اِجْعَلُوا لِأَنْفُسِکُمْ حَظّا مِنَ الدُّنْیا، بِاِعْطائِها ماتَشْتَهى مِنَ الْحَلالِ وَ مالَمْ یَنَلِ المُرُوَّةَ وَلاسَرَفَ فیهِ، وَاسْتَعینوُا بِذلِکَ عَلى اُمُورِالدّینِ؛
براى خودتان بهرهاى از دنیا قرار دهید، به اینکه خواستههاى دل را از حلال به آن بدهید، تا حدى که مروت را از بین نبرد و اسراف در آن نباشد و بدین وسیله، بر کارهاى دین، کمک بجویید. «فقه الرضا علیه السلام، ص 337»
13- شُرْبُ الْماءِ الْبارِدِ عَقیبَ الشَّىْ ءِ الحارِّ وَ عَقیبَ الحَلاوَةِ یَذْهَبُ بِالاَْسْنانِ... وَ مَنْ اَرادَ اَلاّ یَفْسُدَ اَسْنانُهُ فَلا یَأکُلْ حُلْوا اِلاّ بَعْدَ کَسْرَةِ خُبزٍ؛
خوردن آب سرد بعد از چیزهاى گرم و شیرینى، دندانها را از بین مىبرد. هر کس مىخواهد دندانهایش فاسد نشود، شیرینى نَخورد، مگر پس از خوردن لقمهاى نان. «بحارالأنوار، ج 62، ص 321، ح 325»
درجات تواضع
14- اَلتَّواضُعُ دَرَجاتٌ: مِنْها أَنْ یَعْرِفَ الْمَرْءُ قَدْرَ نَفْسِهِ فَیُنْزِلَها مَنْزِلَتَها بِقَلْبٍ سَلیمٍ، لایُحِبُّ أَنْ یَأْتىَ إِلى أَحَدٍ إِلاّ مِثْلَ مایُؤْتى إِلَیْهِ، إِنْ رَأى سَیِّئَةً دَرَأَها بِالْحَسَنَةِ، کاظِمُ الْغَیْظِ عافٍ عَنِ النّاسِ، وَاللّه ُ یُحِبُّ الْمُحْسِنینَ؛
تواضع درجاتى دارد؛ یکى از آنها این است که انسان اندازه خود را بشناسد و با طیب خاطر خود را در آن جایگاه قرار دهد، دوست داشته باشد با مردم همانگونه رفتار کند که انتظار دارد با او رفتار کنند، اگر بدى دید آن را با خوبى جواب دهد، خشم خود را فرو خورد و از مردم درگذرد و خداوند نیکوکاران را دوست دارد. «کافى، ج 2، ص 124، ح 13»
15- انّ اجرَ القَرض ثمانیةَ عَشَرَ ضِعفاً من اجرِ الصّدقه لانّ القرضَ یصلُ الی مَنْ لا یَضع نفسَهُ للصَّدَقَه لأخذِ الصّدقه؛
پاداش قرض دادن هیجده برابر اجر صدقه است؛ زیرا قرض به کسی میرسد که خود را برای گرفتن صدقه، ضایع (و کوچک) نمیکند. «بحار الانوار، ج 103، ص 14»