به گزارش گروه فضای مجازی «خبرگزاری دانشجو»، ایکنا نوشت:
از نخستین زمزمههای دهکده جهانی تا امروز، مدت زمان زیادی نگذشته اما تاثیرات گسترده رسانهها بر زندگی اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و حتی شخصی افراد به جایی رسیده که خصوصیترین مسائل انسانی نیز تحت تاثیر این موج قرار گرفته است.
افزایش ضریب نفوذ رسانههای جمعی در کنار گسترش سرفصلی بنام اینترنت، توسعه گریز ناپذیری را در لایههای زندگی رقم زده است که تصور آن تا چندی پیش برای خوشباورترین افراد نیز قابل درک نبود. سهل الوصول شدن فناوری و میل به کشف نادانستهها بعنوان انگیزهای غیرقابل کنترل کاربران به سمتی هدایت میکند که در بیشتر موارد حتی خود از آن بیاطلاعند.
دنیای مجازی در سالهای اخیر کاهش هزینههای کاربری دسترسی جوامع را به منابع اطلاعاتی بیش از پیش آسان کرده و امکان به اشتراک گذاری اطلاعات را برای تمامی گروهای سنی فراهم کرده است. این قابلیتها در کنار میل سیریناپذیر افراد به کشف نادانستهها، هر روز نمود جدیدی را در عرصه دنیای غیرقابل حصر ذهنی ایجاد میکند. فضای سایبر نیز با استفاده از این قابلیتها و برداشتن موانع پیش رو، هر روز بر جذابیتهای خود میافزاید.
اما آنچه در این میان مورد غفلت واقع شده است، راهبری کلان مخاطبان در این میان است. با نگاهی ساده میتوان پرسید که در دنیای مادی غرب که بدون انگیزههای اقتصادی هیچگونه حرکتی انجام نمیشود، خرج شدن هزینههای سرسام آور، برای افزایش ضریب کاربران دنیای مجازی تنها در محدودههایی خاص با چه چشم انداز و هدفی انجام میشود؟
خدمات و سرویسهایی که با کیفیتهای خاص به رایگان فراهم شده که در هریک از اپراتورهای دیگر با قیمتهای سرسام آور ارائه میشود، و به ازای آن مبالغ هنگفتی دریافت میشود چگونه در سیستمهای دیگر به رایگان ارائه میشود؟
شبکههای اجتماعی بعنوان لایههای واقعی از جامعه در دنیای مجازی، توان تاثیر گذاری و تاثیر پذیری از جامعه واقعی را دارا بوده و ابزاری مناسب برای هدایت افکار و افراد به سمت و سویی خاص است. گرایش عمده دولتها و گروههای قدرتمند به سمت این شبکهها ناشی از درک توان بالای این سیستمها برای ایجاد تقابل و تعامل با اهدافی است که در چهارچوب برنامههای این گروهها برنامهریزی شده است.
تلقی ما از این مجال به عنوان یک فرصت برای اشاعه آموزههای جهانی دین اسلام و یا تنها تمرکز بر صیانت از آسیبهای ناشی از فضای مجازی و یا وانهادن کاربران برای سیلخوردن از امواج قدرتمند و برنامهریزی شده غرب راههای پیشروی تصمیمگیران عرصه فرهنگ است
شاید نگاهی کوتاه به ماهیت افراد و قالبهای رفتاری آنها در این مجموعهها نشانگر تضاد رفتاری موجود در جامعه باشد اما بیش از آن نمایانگر توان این سیستمها برای به چالش کشیدن «من درونی» هر یک از کاربران است. در نگاهی ساده میتوان دریافت؛ هویتی که در بسیاری از افراد مقید به بندهای حیا و شرم حضور است در مجال پنهان شدن در صفحات سایبری بسادگی رنگ باخته و آخرین لنگرهای کشتی تعهد را بر باد میدهد.
شاید برای کاربری که تنها با هزینه دسترسی به فناوری روز و با چشم اندازی مشخص به این مجموعه وارد میشود، مسائلی از این دست معنایی نداشته باشد، همانگونه که صدها و هزاران کاربر و محقق و حتی کارمند از این ابزار برای پیشبرد فعالیتهای خود استفاده میکنند، اما افراد دیگر که غالبا بدون هدف و برنامه خاصی در این عرصه حضور دارند، تنها به مثابه زورقی، سیلی خور امواج قدرتمند و برنامهریزی شده خواهند بود.
شاید نکته مهم در همین عبارت نهفته شده باشد: وجود نداشتن هدف برای چنین کاربرانی که باعث میشود بسرعت در اختیار اهدافی که با قدرت طراحی شده و با مهارت پنهان شده قرار بگیرند و بجای استفاده و تاثیرگذاری مورد استفاده و تاثیر قرار بگیرند.
در این میان آنچه بیش از بیهدفی کاربران عادی رخ مینمایاند، بیتوجهی مدیران کلان و برنامهریزان کشور است.
فضای مجازی و دنیای سایبری خواه ناخواه تبدیل به یکی از عرصههای قابل تامل زندگی افراد شده است و باید نیاز دسترسی به آن را تامین کرد. اگر ابزارهای مناسب و با برنامه محتوایی سالم در اختیار کاربران نباشد، حرجی بر استفاده از ابزارهای نامناسب و نمونههای خارجی آن نیست. موضوعی که در سالهای گذشته و در نمونههایی مانند طرح مقابله با نفود محتواهای خاص اجرا شد و متاسفانه نتایج قابل تاملی نیز به همراه نداشت.
شاید بتوان پذیرفت که در فضای سایبر و در جنگ نرم، مقابله به مثل، ابزار کاملی برای تسلط بر شاهراههای موجود نیست اما تامین نیازهای حداقلی مانع از گسترش اطلاعات و شکافتهای اجتماعی خواهد شد. موضوعی که تا بحال از سوی مدیران توجه زیادی به آن نشده اما از سوی برنامهریزان و متولیان جنگ نرم خارجی بیشترین وجه همت را بخود اختصاص داده است.
نگاهی به فرمان مقام معظم رهبری در خصوص ساماندهی و برنامهریزی برای فضای مجازی و نهایتا حکم تشکیل نهاد تخصصی آن در اسفند ماه سال 1390 برخاسته از این تفکر باشد که ضرورت توجه به فضاهای مجازی بیش از آن چیزی است که تا بحال به آن معطوف شده است.
موضوعی که اگر به آن توجه نشود، تاثیرش نه در شکافتهای نسلی و در نسلهای آینده که در بازههای زمانی بسیار کوتاه ولی تاثیرگذار خود را نشان خواهد داد؛ و تلقی ما از این مجال به عنوان یک فرصت برای اشاعه آموزههای جهانی دین اسلام و یا تنها تمرکز بر صیانت از آسیبهای ناشی از فضای مجازی و یا وانهادن کاربران برای سیلیخوردن از امواج قدرتمند و برنامهریزی شده غرب راههای پیشروی تصمیمگیران عرصه فرهنگ است.