به گزارش گروه فضای مجازی «خبرگزاری دانشجو»، ندای انقلاب نوشت:
شاهین نجفی از خوانندگان زیرزمینی و فتنهگران سبز که چندی پیش به علت اهانت به ساحت مقدس حضرت بقیهالله (عج)، امام علی النقی الهادی (ع) و حضرت علی بن موسی الرضا (ع) در قالب خواندن یک قطعه شعر و ارائه تصویری موهن، حکم ارتدادش از سوی برخی مراجع تقلید اعلام گردید، به تازگی با ابراز ارادت به مارکس از موسسان مکتب مارکسیسم، خود را غده سرطانی جامعه و پوچگرا نامید.
وی در گفتگو با رادیو کوچه، وابسته به ضد انقلاب خارج نشین پیرامون علت خروجش از ایران بعد از فتنه 88 ضمن اذعان به رسیدن خود به مرز پوچگرایی اظهار داشت: «برای من زندگی اینطور است که از هر جایی بریدی، باید از همانجا دوباره شروع کرد.
شبیه مارمولک هستم
مانند مارمولک که دمش را میزنند اما دوباره دم در میآورد. الان اگر بپرسید هدفت برای زندگی چیست میگویم هیچ. چون سیستم زندگی من اینگونه است که در باشیدن خودم باشم، نه در گذشته و نه در آینده. در آن زمان ما میخواستیم رها بشویم اما تصور اینکه آیا رها شدن تبدیل به بند دیگری میشود یا نه، خود یک ترس بود. من میخواستم موقتی از ایران بیرون بیایم تا وضعیت ایران تغییر کند و بعد دوباره برگردم. اما وقتی آمدم دیگر به عقب نگاه نکردم».
من مرد نیستم!
این خواننده مرتد در بخش دیگری از صحبتهایش درباره دفاع از حقوق زنان با اشاره به ترانهاش تحت عنوان ما مرد نیستیم خود را غده سرطانی جامعه دانسته و گفت: «آدمها نمیخواهند امنیتشان به هم بخورد. نگاه جامعه هم نسبت به من همین است که فکر میکنند این شخص (شاهین نجفی) امنیت را به خطر میاندازد و چیزهایی که به آن باور داشتیم را میلرزاند.
من غده سرطانی هستم
آنها میگویند صحبتهایش در بین جوانان مانند ویروس بخش میشود. به همین دلیل گاهی اوقات گفتم که من ترجیح میدهم غده سرطانی باشم تا آپاندیس که مانند آن هیچ وقت مصرفی نداشته باشم و بعد من را از جا بکنند. بنابراین من غده سرطانی هستم و دست و پاهای خود را در جامعه پخش میکنم. تا جایی که جامعه قرار است بمیرد یا اینکه با آن برخورد شیمیایی شود و به نقطه دیگر برسد».
این مطرب فتنهگر در ادامه با استقبال از دیدگاههای مارکس از موسسان مکتب مارکسیسم و قرار دادن خود در طبقه زیر متوسط جامعه عنوان داشت: «من نگاهم مارکسی است. هگل میگوید انسان است که جامعه را میسازد اما مارکس میگوید، جامعه است که انسان را میسازد. شما به عنوان یک نطفه در جامعه پرت میشوید و جامعه شما را تاجایی میکشاند. همه چیز ما اتفاق است.
من میتوانستم در همینجا (امریکا) یک فارغالتحصیل دانشگاه، ورزشکار و یا یک آخوند باشم!!! در مورد من اتفاقات کوچک ماجراهای بزرگ را به وجود آوردند».
من برده هستم
وی در بخش دیگری از سخنانش علیه اعتقادات شیعه و در دفاع از ترانه موهن خویش اظهار داشت:
«من بردهٔ هنر هستم و وقتی شعر زاییده میشود به هیچ چیز رحم نمیکند، حتی به مسایل جنسی من هم کشیده میشود و شانس آوردی که به ائمه گیر میدهم نه به تو و همسرت».
این فتنهگر خارجنشین در پایان با اشاره به عقاید پوچگرایانه خود درباره امور مقدس، عنوان داشت: «به عنوان یک آدم آنارشیست اگر بهشتی را تصور کنم که بیطبقه است و در قرارداد و رابطه آدمها، کنترل، قانون، دولت و سلطهای وجود ندارد. چنین جامعهای که انسانها بر اساس غرایز رفتار میکنند برای من مقدس است».