به گزارش خبرنگار دین و اندیشه «خبرگزاری دانشجو»، مراسم رونمایی از کتاب «مأمور سیگاری خدا» به قلم محسن حسام مظاهری با سخنرانی دکتر حسین میرزایی، استاد جامعه شناسی دانشگاه تهران برگزار میشود.
لازم به ذکر است این مراسم 4شنبه ساعت 17 در مکان کتاب افق واقع در خیابان انقلاب، بعد از سینما سپیده، نبش خیابان اسکو برگزار میشود.
محسن حسام مظاهری، نویسنده کتاب در رابطه با این اثر میگوید:
این کتاب محصول چندین سال فعالیت من در حوزه پژوهشگری علوم اجتماعی است و در واقع داستانهایی واقعی را روایت میکند که برگرفته از گفتوگوهای مردم در محیطهای عمومی به ویژه تاکسیهاست که توسط من ضبط شده و به صورت مستند مورد استفاده قرار گرفته است.
گفتگوهای به کار رفته در تولید داستانهای این کتاب به طور عمده در سال 87 و 88 و در تاکسیهای شهر تهران جمعآوری شده و حتی زمان مکان ضبط شدن این گفتوگوها نیز توسط من به ثبت رسیده و در نهایت هرکدام به داستانی مستقل مبدل شد.
بخش قابل توجهی از دیالوگهایی که برای نوشتن ماجراهای این کتاب استفاده شده است را میتوان زبان مخفی مردم در جامعه پیرامونی خودمان بدانیم. تاکسی از نظر من یک جامعه کوچک است که نبض جامعه در این زبان مخفی میزند.
همانطور که در مقدمه نوشتهام من داستاننویس نیستم و مطالبی هم که در این مجموعه میخوانید داستانهای من نیستند. من یک راویام و اینها روایتهای پراکنده من از تجارب تاکسیسوارشدنم در شهر هستند. گرچه قالب روایتشان داستانی است، اما کوشیدهام آینهای باشم حتیالامکان و آنچه دیده و شنیدهام را به مخاطبم معرفی کنم. این یعنی اگر اظهارنظر و بیان موضعی در این روایتهاست و اگر نامی از کسی یا جایی برده شده و قضاوتی پیرامونش بیان شده و اگر انتقادی و اعتراضی یا به عکس تأییدی و تمجیدی طرح شده، الزاما مطابق نظر و موضع و مورد تأیید من نبوده و گاه کاملاً مخالف رأی و نظر من است.
داستانهای این کتاب حرفهایی است که روزی، کسانی از ساکنان تهران، وقتی سوار تاکسی بودهاند، زدهاند و از قضا من هم آنجا بودهام و شنیدهام و روایتشان کردهام. مکان و زمان ذکرشده در بالای هر روایت هم شاهدی است برای استناد این روایتها، البته که در هر حال، خواسته و ناخواسته، اینها روایت من است و به اقتضای همین «من» بودن، ناگزیر رنگی از من دارد و قلم و منظر من. شاید اگر هرکدام وقایعی که در اینجا روایت شدهاند را یکی دیگر از شاهدان و سرنشینان تاکسی روایت میکرد، مطلبی دیگر، با رنگ و بویی دیگر و مضمونی متفاوت میشد.
این روایتها به همان اندازه که واقعیاند، زاده خیال راویشان نیز هستند و به همان اندازه که زاییده خیالاند، در واقعیت رخ دادهاند. در توان من ـ و هیچکس دیگر ـ نیست که اینجا مرز واقعیت و خیال را دقیقاً شفاف کنیم. این دیگر بسته به اختیار و انتخاب مخاطب است؛ میتواند این روایتها را اساسا داستانهایی آفریده ذهن یک نویسنده بداند، یا گزارشهای مستند یک پژوهشگر اجتماعی از وقایعی پراکنده، یا هر دو و یا هیچکدام.