گروه دین و اندیشه «خبرگزاری دانشجو» - زینب صارم؛ علم تفسیر قرآن یکی از شاخههای اصلی علوم اسلامی است که با نزول وحی در میان مسلمانان رواج یافت؛ معنای لغوی تفسیر را می توان نقاب از رخ برداشتن و هویدا کردن، دانست. (1)
اِسناد حقیقی علم تفسیر به امام علی (ع) امری بدیهی است
از جمله علم تفسیر که حیطه گستردهای از علوم مختلف را در برمی گیرد، میتوان به علم لغت، شان نزول آیات، محکم و متشابه و تاویل آیات اشاره کرد.
منبع اصلی و اِسناد حقیقی علم تفسیر به امام علی (ع) امری بدیهی و روشن است؛ تا آن جا که افراد صاحب نامی در علم تفسیر مانند ابن عباس از محضر ایشان کسب دانش میکردند؛ چنانچه ابنعباس نقل می کند: «امیر المؤمنین (ع) در تفسیر باء بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ با من از اوّل شب تا پایان آن، سخن گفت، اما رشته سخن به پایان نرسید.»(2)
علم تفسیر قرآن از آن جهت که ارتباط مستقیم و تنگاتنگی با قرآن دارد، نسبت به سایر علوم اسلامی از حساسیت و ظرایف بیشتری برخوردار است، تا آن جا که اشتباه یا تفسیر به رأی در آیات قرآنی سبب انحراف و اشتباه در دیگر علوم اسلامی از قبیل فقه و کلام خواهد شد.
تاریخ اسلام بارها شاهد آن بوده است که افرادی که از جنبه علمی و عصمت لایق تکیه زدن بر جایگاه مفسرین قرآن نبوده اند، با تأویلات و تفسیرهای اشتباه و ناروای خود سبب گمراهی عده بسیاری را فراهم کرده اند که از جمله آنان میتوان به عقاید فرقه مجسمه و دیدگاه اهل تشبیه اشاره کرد که با استناد به آیات «الرَّحْمنُ عَلَى الْعَرْشِ اسْتَوى» و «یَدُ اللَّهِ فَوْقَ أَیْدیهِمْ» برای خدواند اوصاف مخلوق را قائل شدند و برای خداوند اعضا و جوارح جسمانی مانند سر، پا، گوشت و خون در نظر گرفتند. وجود فرقه هایی همچون مجسمه و اهل تشبیه را می توان نمونهای واضح و آشکار از امت اسلامی دانست که با جهل به علم تفسیر قرآن به کج راهه رفتهاند.
شرعی نشان دادن اعمال ظالمانه حکام در بستر تفسیر به رأی قرآن
با نگاه به تاریخ علمی و سیاسی اسلام میتوان دریافت که تفسیرهای اشتباه از آیات قرآن صدمات جدی و جبرانناپذیری بر پیکره اسلام و تشیع وارد کرده است؛ تا آن جا که برخی حکام ظلم و جور با تفسیر به رأی آیات قرآنی اعمال قبیح و زشت خود را شرعی و الهی جلوه میدادند و سبب گمراهی مردم و قدرتمندتر شدن پایههای سلطنت خود می شدند؛ به عنوان نمونه میتوان به احتجاج امام سجاد (ع) با یزید در مجلس شام اشاره کرد که یزید با استناد به آیه 30 سوره شوری شهادت امام حسین (ع) را امری شرعی و قانونی استنباط می کند.(3)
به همین جهت علم تفسیر احتیاج به معیار و ضوابطی خاص دارد که اولاً مفسر و به تبع آن مردم دچار اشتباه و گمراهی نشوند و دوم آن که علم تفسیر سببی نشود تا برخی حکام و امرا از آن بتوانند سوءاستفاده سیاسی برای کسب قدرت انجام دهند.
در نتیجه علم تفسیر قرآن احتیاج به معیار و ضوابطی دارد تا به وسیله آن بتوان از اشتباهات و سردرگمیها نجات یافت و دچار تفسیر به رأی و گمراهی خلایق نشد؛ ائمه معصومین در استفاده از علم تفسیر قرآن معیارهایی را تعیین کرده اند که به وسیله آن می توان از این اشتباهات جلوگیری کرد.
در کتاب روضةکافی حدیثی از امام باقر (ع) مبنی بر معرفی یکی از این معیارها آمده است؛ زید بن شحام گوید: قتادة بن دعامة، یکى از مفسران و بزرگان اهل سنت خدمت امام باقر (ع) شرفیاب شد. حضرت به او فرمود: «اى قتادة تو فقیه اهل بصره هستى؟» عرض کرد: «چنین پندارند.» امام باقر به او فرمود: «شنیدهام تو قرآن تفسیر میکنى؟ از روى دانش و علم تفسیر میکنى یا ندانسته؟»
قتاده: «بله از روى علم و دانش.» امام باقر(ع): «اگر چنان است که از روى علم تفسیر میکنى بجاست و من از تو پرسش کنم.» قتادة: «بپرسید؟»
امام (ع): «مرا خبر ده از گفتار خداى عز و جل که در سوره سبأ فرماید: و معین کردیم در آن (منزلگاه ها) براى سیر، و در آنجا شب ها و روزها به آسودگى و ایمنى راه سپارید» (سوره سبأ آیه 18)؟
قتادة: «این آیه درباره آن کسى است که از خانه خویش به قصد زیارت خانه کعبه بیرون آید و توشه حلال با خود بردارد و مرکب حلال داشته باشد و کرایهاش را از مال حلال بپردازد، چنین کسى در امان و آسایش است تا به خانه خویش باز گردد.»
امام باقر (ع) فرمود: «اى قتادة تو را به خدا سوگند دهم آیا می دانى که بسا مردى با توشه حلال و مرکب و کرایه حلال از خانه خویش به قصد زیارت کعبه بیرون آید و دچار راهزن گردد و خرجى راه او را ببرند و از این گذشته کتکى هم به او بزنند که به حد هلاکت رسد؟»
قتادة پاسخ داد: آرى به خدا، امام (ع) فرمود: «واى بر تو اى قتادة اگر تو قرآن را پیش خود تفسیر میکنى که خود هلاک گشته و دیگران را به هلاکت رساندهاى و اگر از دهان مردم گرفتهاى باز هم هلاک شده و مردم را نیز به هلاکت رساندهاى، واى بر تو اى قتاده این آیه درباره کسى است که از خانه خویش با توشه و مرکب و کرایه حلال به آهنگ زیارت خانه کعبه بیرون آید و به حق ما عارف و آشنا باشد و در دل هواى ما داشته باشد چنانچه خداى عز و جل فرموده: «و دل هاى مردم را چنان کن که هواى آنها کند.» (سوره ابراهیم آیه 37)
و مقصود ابراهیم اشتیاق به خانه نبود و گرنه میگفت: «هواى آن کند» (و اینکه «الیهم» گفت و ضمیر را جمع آورد مقصودش ما بودهایم) پس ماییم. به خدا سوگند مقصود از ادعاى ابراهیم (ع) که هر که در دل هواى ما کند حج او پذیرفته است و گرنه، اى قتادة هر کس چنین باشد از عذاب جهنم در روز قیامت در امان و آسوده است (و این است مقصود از آسایش و امان در آیه).»
قتادة گفت: «به همین دلیل من هم دیگر این آیه را جز بدین نحو (که شما تفسیر فرمودى) تفسیر نخواهم کرد.» امام (ع) فرمود: «واى بر تو اى قتادة قرآن را تنها آن کسى میفهمد که به او خطاب شده».(4)
سرچشمه حقیقی علم تفسیر نزد اهل بیت است
با توجه به کثرت روایات مختلف می توان دانست که برای تفسیر قرآن احتیاج ضروری و مبرم به علم اهل بیت است و هر کس از علوم اهل بیت و احادیث ایشان برای تفسیر آیات قرآنی استفاده نکند، بی شک گام در مسیر گمراهی نهاده است؛ چرا که علم تفسیر قرآن تنها در نزد اهل بیت یافت می شود، چنانچه امام على (ع) فرمود: «معنى ذکر در آیه شریفه فَسْئَلُوا أَهْلَ الذِّکْرِ؛ ما هستیم یعنى مردم باید معانى و تفسیر قرآن و سنت را از ما بیاموزند.»(5)
رسیدن به حقیقت آیات قرآنی و رسیدن به فهم بطن آیات ضرورتاً احتیاج به علم حدیث دارد؛ چنانچه در روایت قبلی اشاره شد، امام باقر(ع) فرمود: « قرآن را تنها کسی می فهمد که به او خطاب شده است.» مخاطب اصلی قرآن در حقیقت پیامبر اکرم(ص) و پس از ایشان امام علی(ع) و فرزندان معصوم ایشان هستند؛ البته این سخن گرانبهای امام باقر(ع) بدان معنا نیست که مردم از فهم قرآن ناتوانند، بلکه متضمن این معناست که مردم برای فهم آیات قرآنی باید به احادیث و علوم اهل بیت مراجعه کنند و گرنه لاجرم دچار اشتباه و سردرگمی خواهند شد.
اهل بیت و قرآن هر دو تصدیقکننده یکدیگر هستند؛ چنانچه پیامبر در حجةالوداع اصرار و تاکید بسیاری بر همراهی قرآن و اهل بیت داشتند و فرمودند: «اى مردم، من در میان شما دو چیز گرانبها باقى مىگذارم: کتاب خدا و عترتم یعنى اهل بیتم. به این دو تمسّک جویید که هرگز گمراه نمىشوید. خداوند لطیف خبیر به من خبر داده و به من وعده داده است که این دو از یکدیگر جدا نمىشوند تا بر سر حوض کوثر بر من وارد شوند.»(6)
استفاده و بهرهمندی از علم تفسیر بدون مراجعه به علوم اهل بیت سبب جریانسازی می شود که بیشتر مردم را از حقیقت و معانی و معارف ناب الهی دور می کند؛ به همین سبب اهل بیت تاکیدی بسیار بر آموختن قرآن و حدیث همراه یکدیگر داشتند تا عالمان از گزند تفسیر به رأی و کج فهمیها در امان باشند.
پینوشتها:
1- تفسیر جامع/ جلد اول/ مقدمه اول
2- آیینه یقین/ ترجمه کشف الیقین/ صفحه 66
3- وقعة الطف/ صفحه 272
4- الروضة من الکافی/ ترجمه رسولى محلاتى/ ج2/ صفحه 144
5- مشکاة الأنوار/ ترجمه عطاردى/ صفحه52
6- أسرار آل محمد علیهم السلام/ ترجمه کتاب سلیم/ صفحه 468