به گزارش گروه فضای مجازی «خبرگزاری دانشجو»، اگر اخبار مربوط به تغییر و تحولات در رسانه فارسی زبان دولت امریکا (صدای امریکا/VOA) را تعقیب کرده باشید، از نارضایتی همزمان کارکنان و کارفرمایان از روند مدیریتی حاکم بر شبکه یادشده و همچنین افول اقبال مخاطبان نسبت به آن، مطلع هستید.
چنان که در یکی از آخرین نمونهها، «رودی [رودابه] بختیار» مشاور بخش فارسی صدای امریکا که همکاری با سی. ان. ان را در کارنامه دارد، به دلیل نادیده گرفته شدن نظراتش از جانب مدیران بالایی، ترجیح داد با این رسانه قطع همکاری کند.
او طی نامهای رسمی خطاب به «دیوید انسور» مدیر صدای امریکا، از ادامه فعالیت در این رسانه عذر خواست و البته تصریح کرد که خدمت به شبکه دولتی امریکا در این مدت را برای خود افتخار میداند!
استعفای رودی بختیار پذیرفته شد و «استیو ردیش» مدیر اجرایی VOA، به جای مدیرکل بیانیه کوتاهی منتشر کرد و مراتب را به اطلاع همگان رساند:
«مایلم از این فرصت برای تشکر از رودی بختیار و خدمات بسیارش به صدای امریکا و بخش فارسی استفاده کنم. از برنامه سازی و تربیت استعدادها گرفته تا ارائه مشاوره به من و تدوین روایتهای خبری فوق العاده از سوریه؛ رودی 100% توان خود را در اختیار مأموریتها و اهداف صدای امریکا قرار داد و به خبررسانی حرفهای و بهتر به مخاطبانمان پایبند بود. ما برای او در فعالیتهای آیندهاش آرزوی موفقیت داریم.»
«کاوه باسمانجی» سردبیر صدای امریکا، «کیانوش سنجری/کوروش صحتی/احمد باطبی» خبرنگار و گزارشگر، و «جمشید چالنگی/محسن سازگارا» مجری و کارشناس، نیز جزء آخرین افرادی هستند که مثل رودی بختیار با بهانههای مختلف از شبکه دولتی صدای امریکا بیرون انداخته شدهاند.
در واکنش به اتفاقات روی داده در بخش فارسی صدای امریکا، «ماشاءالله عباسزاده» (سرپرست انجمن ضدانقلاب موسوم به سکولارهای سبز) طی یادداشتی برای رادیوی اینترنتی کوچه (radiokoocheh) به مطالب جالبی اشاره کرده است. او با هشدار درباره ورشکستگی صدای امریکا و رادیوفردا، ارگان رسانهای سازمان سیا، تعطیلی این دو رسانه از سوی دولت ایالات متحده امریکا را نیز به دلیل عدم توفیق در جلب مخاطب، محتمل دانسته است.
مرور بخشهایی از یادداشت مذکور خالی از لطف نیست:
««همانند همیشه خبر کوتاه بود و از منبعی مشخص منتشر شد: «کاوه باسمانجی آخرین سردبیر صدای امریکا نیز برکنار شد». سردبیری که پس از مدتها هیاهو و جنجال، ناکارآمدی، غوغاسالاری، باندگرایی، جابجاییهای غیرکارشناسی کارکنان در سه سال و نیم اخیر، به عنوان نیرویی تکنوکرات به کار گرفته شده بود، قادر به مهار جاریه آن جمع ناهمگون نشد و بسیار پیشتر از انتظار کارشناسان، رفت.
با عنوان راقم این مقال، نظر به تمرکزِ هرازگاه خود بر کارکرد رسانههای برون مرز -خاصه صدای امریکا- از تفصیل نگارش همچون تاریخچه، تأثیرِ پیام، رویکرد مخاطب، کارکرد رسانه بر افکار عمومی و نقش پیشروانه رسانههای همگانی در ارتقای توسعه سیاسی و اعتلای دموکراسی در جوامع، میپرهیزم.
وفقِ سیاست اعلامی شورای دولتی پخش و اطلاع رسانی صدای امریکا، مأموریت اصلی آن همانا «اطلاع رسانی، تعهد و ارتباط مردم در سراسر جهان در حمایت از آزادی و دموکراسی» اعلام شده است. بدین روی طبیعی است که عناصری همچون «ارتقای دموکراسی» و «اعتلای مفاهیم آزادی» به عنوان راهبرد بنیادین شورای سیاستگذاری رسانههای مذکور، مهمترین رکن سنجش برای برنامهریزیهای آتی و تدوین سیاستهای جدید است و این مهم، مستقیم به چگونگی پیشبرد و تحقق سیاستهای تاکنونشان مرتبط است. در این میان، «مخاطب» به عنوان نقش کلیدی و تعیین کنندهای است که میباید باروری و ارتقای مفاهیم مذکور را متبلور سازد.
کاهش روزافزون مخاطبان صدای امریکا به گونهای سیر فزاینده گرفت که سیاستگذاران عرصه تصمیمهای استراتژیک رسانهای در ایالات متحده امریکا، از جمله سناتور جمهوری خواه صاحب نفوذی به نام «تام کبورن» ادامه کار صدای امریکا و «رادیوفردا» را تنها اضافه بار و هزینهای میداند که مالیات دهندگان امریکایی میپردازند.
بر پایه نتایج و دادههای یک نظرسنجی و بررسی تازه که در خصوص برخی از رسانههای پارسی زبان برون مرز صورت گرفته، بخشِ فارسی صدای امریکا وابسته به دولت ایالات متحده امریکا با بودجه سالیانه 23 میلیون دلار، کمتر از پنج درصد مخاطب را جذب کرده است.
هرچند نظرسنجی مذکور به شیوه علمی-میدانی محض صورت نگرفت... اما حسب نتایج نظرسنجیهای دیگری که از سوی مؤسسه «اینترمدیا» (InterMedia) وابسته به شورای سیاستگذاری رسانههای دولتی امریکا (بی. بی. جی/BBG) در سال 2011 انجام گرفت، مطابقت دارد؛ در هردو نظرسنجی، بینندگان بخش فارسی صدای امریکا حدود پنج درصد اعلام شده است.
بودجه 23 میلیون دلاری بخش فارسی صدای امریکا، صرفا بودجهای است که به امورِ فنی و انسانی شبکه تخصیص دارد و بنا بر مجموعه بودن نهاد صدای امریکا و عدم پرداخت هرگونه بودجههای جاری برای ساختمان و تکنولوژیهای فنی، در عمل معادل بودجهایِ آن در قیاس با یک تلویزیون خصوصی، حدود 40 میلیون دلار است.
رادیوفردا وابسته به دولت ایالات متحده امریکا نیز با بودجه 12 میلیون دلاری، تنها یک دهم درصد (یعنی از تعداد کارکنان آن رسانه نیز کمتر) در وضعیت شکنندهای قرار گرفت.
عوامل مؤثر در افزایش و یا کاهش احتمالی مخاطبان در یک رسانه قطعا تک بعدی نیست و به گونهای ترکیبی و چندمنظوره قابل بررسی خواهد بود. عناصر انسانی شامل سیما و صدا و مشی نگارش و واژگان، مهمترین و نخستین گزاره تأثیر بر مخاطب هستند.
وفق آموزههای نوین علم ارتباطات، این بخش همراه با امور فنی و تکنولوژی خود رسانه در حوزه «رسانه به مثابه پیام» طبقهبندی میشود که طیف متنوعی از مکانیسمهای ارتباط همچون مجریان، گردانندگان برنامه و حتی برنامهسازان را در بر میگیرد.
اما دومین فاکتور که از سوی راقم این مقال به عنوان «عناصر انسانی غیرمستقیم و یا غیرمسؤول» نامیده میشود، شاملِ مهمانان، مدعوین و مشارکتکنندگان در برنامهها است که از قضا این بخش بالاترین میزان چالش را در رسانههای مورد بحث (رادیوفردا و صدای امریکا) برکشید و یکی از ارکان عمده «تنش و توقع» را میان برخی دیگر از کنشگران دامن زد.
مشخص نبودن مؤلفههای دعوت از مهمانان، پرسوناژسازیهای کنشگران کمشناس [شخصیت بخشی به افراد ناشناخته] اشتهارگشاییهای الیگارشیک [شهرت طلبی نخبگانی] غیرپژوهشی بودن فرایند ارتباط و روابط میان کارکنان و کوشندگان مدعو، جذب فعالین موسوم به سیاسی، مدنی و حقوق بشری به جای روزنامهنگاران مدرن و یکجانبهگرایی در انتخاب مهمانان که یکسویهنگری را سنگین کرده بود، از جمله نقاط مبهم و ضعفی است که به طور مشخص متوجه مدیریت رسانهای مذکور بوده است.
از سوی دیگر، بنابر رویهای دیرین و روالی معمول، خودسریهای تکروانه و عدم قابلیت کار تیمی در میان ما ایرانیها و ساختارِ لابیپذیر افراطی سیاسیون ایالات متحده در تأثیرپذیری تخریبهای تنش آفرینان غیرکارشناس، عواملی هستند که به موازات هم بر معضلات موجود افزودند.
در این میان، غیرپاسخگو بودن شورای سیاستگذاری رسانه در قبال سیاستهای حذفی و ریزشهای کارکنان کارآمد و جایگزین سازیهای نیروهای کم آشنا به امور ایران و یا احتمالا کم بنیه، از دیگر عوامل ابهامآفرین منجر به اعتمادسوزی و بالطبع کاهش مخاطب و در نتیجه ناکارآمدی سیاست هدف سازمانی -که همانا ارتقای دموکراسی است [!] - میباشد...
حال که زمزمههایی از سیاستگذاران واشنگتنی مبنی بر تعطیلی احتمالی دو رسانه مورد اشاره بهگوش میرسد... بر کنشگران سیاسی و مدنی وظیفه مضاعف است که همه گونه همت خویش را به کار گیرند تا افق اطلاعرسانی صدای امریکا را روشن نگاه داریم و تضارب آراء را جایگزین تضارب اشخاص نماییم و هیچ صدایی -حتی یک دهم درصدی- را نکشیم و نخاموشانیم...»»
منبع: جام نیوز