به گزارش خبرنگار فرهنگی «خبرگزاری دانشجو»، مراسم تشییع امیرحسین فردی، نویسنده بزرگ انقلاب اسلامی صبح امروز مقابل حوزه هنری تهران برگزار شد.
در این مراسم که جمع زیادی از دوستداران هنر انقلاب حضور پیدا کرده بودند، حسینی، وزیر ارشاد به سخنرانی پرداخت.
وی ضمن تسلیت درگذشت امیرحسین فردی گفت: فردی از 64 سال عمر خود، به خوبی استفاده کرد و همواره ارزشهای انقلاب و سخن انقلاب را مطرح میکرد؛ فردی حرمت قلم را پاس میداشت.
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی ادامه داد: امروز با فردی وداع میکنیم، اما آثار، داستانها و شاگردانی که تربیت کرده، باقیات و صالحات این نویسنده انقلاب هستند؛ امیدوارم راه ایشان را پیگیری کنیم و باقیات و صالحاتی از خود به جای بگذاریم.
حسینی ابراز امیدواری کرد که از همه ابزارها برای انتقال پیام او به مردم و مخاطبان استفاده شود و گفت: هر جا که وجود او نیاز بود، حضور مییافت؛ این پشتکار و ثبات قدم بسیار مهم است.
سپس مومنی، رئیس حوزه هنری به بیان سخنانی در خصوص امیرحسین فردی پرداخت.
وی در ابتدا گفت: من همچنان بهتزده هستم و باور نمیکنم این پیکر امیرحسین فردی است که در اینجا آرمیده است؛ او سراپا زندگی، شور و شوق بود؛ مصیبت او بسیار بزرگ و قدر او مجهول است، بنابراین نقش او در شکلگیری ادبیات انقلاب اسلامی هنوز شناخته نشده است.
مومنی ادامه داد: شخصیت انسانی امیرحسین آنقدر بالا بود که دیگر ویژگیهای او در سایه این شخصیت انسانی و اسلامی دیده نمیشود، او به راستی خودساخته بود.
رئیس حوزه هنری در خصوص دیگر ویژگیهای فردی گفت: او به آرمانهای انقلاب اسلامی پایبند بود و از طیفهای مختلف دوستانی داشت، اما هر جا پای انقلاب به میان میآمد و مجبور به دوری از دوستانش میشد، حتی تمام دوستانش را در راه انقلاب کنار میگذاشت؛ همچنین او عاشق مقام معظم رهبری بود.
وی در ذکر خاطرهای در این خصوص گفت: او به مادرش علاقه داشت. شاید سال گذشته همین اوقات بود که حال مادرش بد شد، فردی به من گفت: نمیتوانم مرگ مادرم را تحمل کنم. من بسیار به او علاقهمندم. من به او گفتم: به هر حال مرگ نصیب هر انسانی میشود و تو باید در این امر قویتر باشی، اما وی میگفت: مادرم بسیار عزیزتر از آن است که بتوانم مرگش را تحمل کنم تا آن که مادرشان مرحوم شد، زمانی که مادرش را به خاک می سپردند، آقای آبخضر به من گفت: باید حواسمان بیشتر به امیرحسین باشد. او خیلی ناراحت است.
من اواسط برنامه خاکسپاری مادرش او را به کناری کشیدم و قدری صحبت کردیم. از او پرسیدم حالت چگونه است؟ گفت: من بسیار ناراحت هستم به گونهای که شب گذشته اصلاً نخوابیدم. به او گفتم به هر حال مرگ حق است و تا چند روز دیگر آن را فراموش میکنی. امیرحسین گفت: من از مرگ مادرم آنقدر ناراحت نیستم. ناراحتی من به خاطر آقاست. در آن زمان به خاطر درگیریهایی که بین مسئولین پیش آمده بود، مقام معظم رهبری دلخوریهایی داشتند. امیرحسین به من گفت: من به خاطر دل حضرت آقا و ناراحتی ایشان ناراحت هستم، انشاءالله خداوند کسانی را که دل آقا را به درد میآورند، هدایت کند.
مومنی گفت: در نهایت باید یک شهادت بدهم؛ سه سال پیش بعد از دیداری که جمعی از اهالی داستان و هنر با مقام معظم رهبری داشتند، با امیرحسین فردی صحبت کردم؛ او گفت حضرت آقا نسبت به رمان انقلاب نگران هستند، ایشان گفتهاند باید در راه هنر انقلاب جهاد کرد، من شهادت میدهم که امیرخان حق جهاد را ادا کرد، حتی سلامتی خود را در این راه به خطر انداخت.