به گزار گروه فضای مجازی خبرگزاری دانشجو، «رییس جمهور باید از میان رجال مذهبی و سیاسی که واجد شرایط زیر باشند انتخاب گردد: ایرانیالاصل، تابع ایران، مدیر و مدبر، دارای حسن سابقه و امانت و تقوی، مومن و معتقد به مبانی جمهوری اسلامی ایران و مذهب رسمی کشور.»
در شرایط فعلی اقتصاد که تمام حساسیتها روی این بخش از مسایل کشور متمرکز شده و حتی دغدغههای سیاسی، اجتماعی و حتی فرهنگی نیز زیر سایه نظرات اقتصادی قرار گرفته است و عده زیادی از کارشناسان اعتقاد به تأثیر سوءمدیریتها بر مسایل و مشکلات اقتصادی - نظیر تورم و مشکلات نرخ ارز- دارند، میتوان بر اهمیت یک ویژگی کاندیدای ریاستجمهور، بیش از سایر موارد تکیه کرد.
چه کسی مدیر و مدبر است؟
ویژگیهای درج شده در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران برای نشستن بر کرسی ریاستجمهوری، همواره محل چالش و ایراد نطقهای آتشین و اظهارنظرهای آتشین بوده است اما ویژگی «مدیرو مدبر» بودن، به دلایل مختلفی، کمتر مورد توجه قرار گرفته است.
در اینجا بدنیست به نظرات دکتر حسینعلی امیری، عضو حقوقدان شورای نگهبان اشاره کنیم که طی مصاحبه خود با روزنامه همشهری، درباره مفهوم «مدیرو مدبر» بودن رییسجمهور، گفته است:
«مدیر در لغت به معنی گرداننده است؛ به قول اساتید مدیریت، مدیر یعنی کسی که فرایند به کارگیری مؤثر و کارآمد منابع مادی و انسانی در برنامهریزی، سازماندهی، بسیج منابع و امکانات و هدایت و کنترل آنها را برای دستیابی به اهداف سازمانی و بر اساس نظام ارزشی مورد قبول بلد است.
مدبر هم به معنی صاحب تدبیر، هم به معنی پرورده، پخته شده و جاافتاده بکار میرود.
با این دو تعریف، اقتضای عقل هم همین است که رئیس جمهور هم قدرت اداره داشته باشد و هم اهل تدبیر و دوراندیشی باشد، و هم جا افتاده و شخصی پخته محسوب شود. اگر این ویژگیها را نداشته باشد در انجام وظایف، مسئولیتها و اختیارات ناتوان خواهد بود. حتی ممکن است یک حرف نسنجیده یا یک حرکت و عمل او کشور را با بیثباتی سیاسی و اجتماعی مواجه کند و باعث ورود خسارتهای مادی و غیر مادی به کشور شود.»
از آنجا که اطلاع از لزوم وجود چنین خصوصیاتی در رئیسجمهور، اساسیترین شرط شرکتکاندیداها در انتخابات است و هیچ کاندیدایی نمیتواند مدعی عدم اطلاع از وجود این خصوصیات در متن قانون اساسی شود، نفس حضور یک کاندیدا در عرصههای رسمی و یا غیررسمی انتخابات ریاستجمهوری به معنای اعتقاد شخصی وی بهوجود این خصایص در خود است.
اعتماد بهنفس یک کاندیدای قدیمی
اکبر هاشمی رفسنجانی بهعنوان برگزیده ملت در دورههای پنجم و ششم ریاستجمهوری، فردی است یک بار نیز طی سال 1384، تجربه عدم اقبال عمومی را داشته و قافیه رقابت را به رقیب جنجالی خود یعنی محمود احمدینژاد واگذار کرده است.
اگر چه بعضی معتقدند سخنان دوپهلوی هاشمی رفسنجانی درباره حضور یا عدم حضور در انتخابت، در حالی که 79 سال سن دارد، نشأت گرفته از اعتماد بهنفس بالای اوست اما واقعیت امر آن است که حضور او بیش از هر دلیل دیگری، برگرفته از اطمینان وی در مورد گرفتن تأییدیه از شورای نگهبان برای شرکت در عرصه انتخابات است.
بهراستی کسی که چنین سابقهای از حضور در انتخابات ریاستجمهور ی و سابقه ریاست بر مجلس شورای اسلامی و مجلس خبرگان رهبری را دارد و اکنون نیز بر صندلی ریاست مجمع تشخیص مصلحت نظام تکیه زده است، چرا باید نگران تأیید صلاحیت خود باشد؟
البته تأیید هر کاندیدا به معنای تأیید برتر بودن وی میان رقبا در برخورداری از خصایص مندرج در قانون اساسی نیست. بههمین دلیل است که میتوان با توجه به مشکلات اقتصادی طی دوران سازندگی و برخی مسایل دیگر، میزان مدیر و مدبر بودن وی را با عیار مناسبی مورد سنجش قرار داد.
میآیم و نمیآیمها
هاشمی رفسنجانی طی ماههای منتهی به انتخابات ریاستجمهوری خرداد 1392، ظاهراً بدون هیچ دلیل خاصی، مورد توجه رسانههای داخلی و خارجی قرار گرفت و در ادامه با دنبال کردن برنامههای دیدار با صنوف مختلف اجتماعی عملاً وارد عرصه تبلیغات غیررسمی انتخابات ریاستجمهوری شد.
در اینکه وی از ابتدا قصد شرکت در انتخابات را داشته یا نداشته است، در حال حاضر نمیتوان نظر قاطعی داد اما توجه به سخنان اخیر وی، میتواند مؤید ورود وی به فازهای جدیتر عملیات مشترک حامیانش، جهت نقشآفرینی در انتخابات باشد.
همه فرزندان هاشمی
نقشآفرینی فائزه هاشمی، دختر همیشه جنجال ساز هاشمی رفسنجانی در روی کار آمدن خاتمی، تبلیغ فرهنگ مورد نظر سکولارها طی دوران موسوم به اصلاحات، تلاش برای ایجاد اغتشاش و درگیریهای خیابانی طی دوره فتنه88 در کنار سخنرانی عاری ادب و موهن وی در برابر دفتر صداوسیمای جمهوری اسلامی، بر کسی پوشیده نیست.
گفتنی است فائزه هاشمی پس از تحمل حبس چندماهه، پس از آزاد شدن، سخنانی در رابطه با ارتباط خوب خود با زندانیان منافق، بهایی و مبلغان مسحیت بیان کرد و خود را فعال حقوق بشری نامید!!!
مهدی هاشمی فرزند دیگر هاشمی رفسنجانی هم در کوران فتنه 88 ضمن خروج از کشور، سوالهای موجود در مورد دلیل همراهی خود با فتنه را بیجواب گذاشت. وی که گفته میشد برای تحصیل به انگلستان رفته است، در چند نوبت ضمن بیاعتنایی نسبت به حضورش در دادگاه، ضمن نوشتن نامههای جنجالساز و عاری از ادب به دادستان، نمونه مجسمی از یک آقازاده قانونشکن را بهنمایش گذاشت. البته این یک حقیقت تلخ است که اتفاقات پیرامون ماجرای مهدی هاشمی، همراهی وی با فتنه88 و دستگیری وی، دستاویز خوبی برای رسانههای بیگانه شد.
در این میان باید برای یک سوال که اکنون در ذهن رأیدهندگان شکل گرفته است، پاسخ مناسبی از سوی آقای اکبر هاشمی رفسنجانی بیان شود که: «آیا کسی که مدیر و مدبر و شایسته ریاستجمهوری، آیا نباید توانایی مدیریت و تدبیر امور فرزندان خود و پیشگیری از انجام رفتارهای ساختارشکنانه توسط آنها را داشته باشد؟ چه تضمینی وجود دارد که ایشان در مقام ریاست جمهوری، بتواند نیروهای ساختارشکن را مهار و یا مهمتر از آن، مانع از سوءاستفاده آقازادهها از جایگاه و موقعیت خود شود؟»
مواضع در فتنه 88
مواضع هاشمی رفسنجانی در فتنه 88، نمونه خوبی است که اگر نتواند دلیلی بر عدم صلاحیت وی برای حضور در انتخابات ریاستجمهوری باشد، دستکم میتواند در موضوع بررسی مدیر و مدبر بودن ایشان، مورد بهرهبرداری قرار گیرد. هرچند دراینباره، نظر نهایی را شورای نگهبان قانون اساسی بیان خواهد کرد.
هاشمی که طی دوران آغاز و شکلگیری فتنه 88، ضمن حمایت همهجانبه از موسوی، اندک اشاراتی - البته در لفافه- به اسم رمز آشوب یعنی کلمه «تقلب» در انتخابات کرد.
وی ضمن نوشتن یک نامه به رهبر معظم انقلاب، رسماً وارد گود شد تا وزنه آرای مردمی را به سمن میرحسین موسوی جابجا کند.
حضور هاشمی در آخرین نمازجمعه خود و حمایت از آشوبگران در کنار اظهارات متعدد وی طی 4 سال گذشته در حمایت از این جریان، تنها بخشی از سوالات موجود پیرامون آقای هاشمی رفسنجانی است.
منبع: فرهنگ نیوز