گروه اقتصادی «خبرگزاری دانشجو»؛ یکبار دیگر در دشمنی با ملت ایران، کنگره آمریکا پیش قدم شده و میخواهد طرحی تصویب کند که مطابق آن دسترسی ایران به طور کامل به بازارهای جهانی نفت قطع شود.
این اقدام کنگره آمریکا پس از آن صورت می گیرد که اقدامات پیشین آنها در توقف پیشرفت های هسته ای ایران ناکام مانده و اکنون در پی فشار بیشتر بر کشور ایران هستند.
بنا بر ادعای پیشنهاد دهندگان این طرح اکنون میزان تولید نفت در خاورمیانه به حدی رسیده که می تواند خلا ناشی از حذف نفت ایران را پر کند و زمان مناسبی برای اجبار ایران به توقف برنامه هسته ایش است.
تحریم های نفتی تا کنون حدود 40 درصد از درآمدهای ایران از فروش نفت را کاهش داده و اکنون کنگره آمریکا ادعای امکان حذف 60 درصد بای مانده را دارد.
چند عامل باعث شده تا آنها به دنبال چنین طرحی باشند. کاهش رشد اقتصادی اروپا و کاهش تقاضای نفت آنها در کنار افزایش تولید نفت عراق و ایالات متحده تقریبا ظرفیتی حدود 4 میلیون بشکه نفت اضافی در بازار ایجاد کرده است و امکان تحمل حذف یک و نیم میلیون بشکه نفت ایران وجود دارد.
جدای از اینکه ادعای آنها صحیح است یا خیر یک سوال مطرح می شود. چرا تحریم های غرب توانسته بر میزان صادرات نفت ما تاثیر بگذارد و درآمدهای ما را کاهش دهد؟ آیا اجتناب از نصف شدن فروش نفت خام ما در سال گذشته ممکن بود؟ چگونه می شود این تهدیدها و تحریم ها را خنثی کرد؟
بنا بر گزارش سایت عیار، چند عامل بر تاثیر گذاری تحریم ها دخیل بوده اند که نخستین مورد، فروش سنتی نفت است. هم اکنون تمامی نفت صادراتی کشور به صورت مذاکره مستقیم میان طرفین قرار داد فروخته میشود. برای خرید نفت کشور هیچ گونه رقابتی وجود ندارد و قیمت بر اساس توافق طرفین انجام میگیرد. این نوع از فروش نفت سبب عدم کشف قیمت شده که خود سبب شده تا نفت کشور علیرغم مرغوبیت آن، به بیشترین قیمت فروخته نشود. علاوه بر این، چنین روشی به راحتی متاثر از رفتار خریدار است که در ادامه توضیح داده میشود.
مورد دوم فروش به شرکت های بزرگ نفتی، پالایشگاهها و تجار سرشناس است. تمامی قراردادهای فروش کشور با این 3 مجموعه صورت میگیرد و باعث شده تا به راحتی توسط غربیها شناسایی شده و با اعمال تحریمهایی هدفمند از خرید دراز مدت نفت توسط این سه مجموعه جلوگیری نمایند. در صورتی که در بازارهای جدید نفتی با حضور واسطهها امکان رصد و شناسایی مصرف کننده نهایی بسیار سخت بوده و اعمال فشار جهت عدم خرید نفت از کشور به صورت عملی امکانپذیر نمیباشد.
مورد بعدی انحصار فروش نفت توسط دولت است. تمامی قراردادهای فروش نفت ایران با مجموعههای دیگر توسط دولت بسته میشود و بخش خصوصی عملا هیچگونه دخالتی در فروش نفت ندارد. از معایب فروش انحصاری عدم وجود رقابت در فروش است. نفتی که توسط مجموعهها و روشهای متعدد بفروش رسد این قابلیت را دارد تا با نوآوری و انعطاف پذیری در شرایط تحریم از اثرات آن بکاهد.
و نهایتا عامل آخر فروش نفت با دلار و یورو است که ما را آسیب پذیر کرده است. صادرات نفت کشور با ارزهایی مانند دلار و یورو صورت می گیرد، همچنین فروش به مجموعههای داخلی نیز بر اساس دلار محاسبه شده و به صورت ریالی فروخته میشود.
فروش نفت صرفا با ارزهایی مانند دلار و یورو تبعات جبران ناپذیری را تا کنون بر اقتصاد کشور گذاشته است. انجام معاملات بین بانکی با دلار و یورو جهت تسویه ارز مورد معامله تحت نظارت بانک های مرکزی اروپا و آمریکا قرار میگیرد و هم اکنون بر اساس تحریمهای اعمال شده کلیه انتقالاتی که مبدا و یا مقصد شرکتهای ذکر شده و اشخاص ایرانی باشند را به صورت تعلیق در میآوردند و پول انتقال شده را بلوکه میکنند.
بدینصورت امکان هرگونه مبادلات رسمی انتقال ارز از مبدا و یا به مقصد ایران وجود ندارد. هم اکنون بر اساس گفته برخی از مدیران مجموعههای پالایشگاهی دنیا، علیرغم تحویل گرفتن نفت از ایران، پرداخت پول آن به دلیل تحریمهای بانکی با مشکل مواجه شده است.
از سوی دیگر کشور از ابتدای انقلاب تاکنون در برخی از مقاطع با نوسانات ارزی شدیدی مواجه بوده است که این خود سبب شده بدلیل فروش نفت با ارزهایی مانند دلار و یورو اقتصاد کشور پایدار نباشد و تبعات سنگینی را برای کشور همراه داشته باشد.