به گزارش گروه فضای مجازی «خبرگزاری دانشجو»، در آخرین به روز رسانی وبلاگ مسعود رضانژاد فهادان چنین آمده است:
حضرت رسول صلوات الله علیه و آله فرمودند: إذا أسَأْتَ فَأَحْسِنْ فَإنَّ الْحَسَنات یُذْهِبْنَ السّیّئات[1]؛ وقتى بدى کردى به دنبال آن نیکى کن که نیکىها، بدیها را محو مىکند.[2]
بحث لغوی حدیث:فرق سوء با ضرر؟!
در این فراز کوتاه از کلام نورانی حضرت رسول صلی الله علیه و آله با سه واژه إسائه، احسان و ذهاب، مواجهیم. برای درک عمیقتر این حدیث، ابتدا لازم است معنای دقیق این سه واژه، مشخص و سپس مصادیق بارز إسائه و احسان تبیین شده تا مراد دقیق حضرت، از این حدیث نورانی روشن گردد.
إسائه در لغت از سوء گرفته شده و چنانکه قُرَشی در کتاب التحقیق آورده است سوء به چیزی اطلاق میگردد که بدی آن معلوم بوده و هیچگاه مطلوب و پسندیده به حساب نمی آید.[3] بر خلاف ضرر که فساد آن کاملاً معلوم نبوده بنابراین ممکن است نزد برخی مطلوب و پسندیده واقع گردد. برای مثال، مفسده? سیگار، ضرر محسوب میگردد زیرا فساد آن پنهان است و تمام آثار مخرب و بد آن معلوم نیست برای همین ممکن است برخی به جهاتی آن را پسندیده و خوب به حساب آورند. در عوض، سم سیانور برای انسان از آن جهت که فساد آن روشن است و هیچ کس آن را نمیپسندد در زمره? مضرات به حساب نمیآید بلکه چیز سوئی است زیرا مفسده? آشکار داشته و قبح آن معلوم است لذا هیچگاه مورد پسند دیگران واقع نمیگردد. ظلمکردن نیز همینگونه است. احسان در لغت به معنای رفتاری زیبا یا عملی نیکو میباشد.
دین خدا بُنبست ندارد:
مرهم احسان، زخم سیئه را زائل میکند! خداوند از سر مُحبت و به خاطر علم و احاطهای که به ضعف انسان دارد راههای متعددی برای جبران و تدارک خطاهای او در نظر گرفته است اینکه انسان خود را در بنبستی تصور کند که هیچ راه برگشتی ندارد بقیه? استعداد او را در ادامه راهی که در پیش رو دارد کور میکند. مثلاً دانشآموزی که اوقات خود را در 4 ماه از سال تحصیلی زائل کرده است اگر تصور کند راهی برای جبران خطا و کمکاری او در گذشته وجود ندارد 5 ماه آینده را نیز از دست خواهد داد 5 ماهی که میتوانست هر لحظه? آن توأم با شکوفایی تازهای باشد. لذا یک مربی و یک مدیر موفق، کسی است که بتواند با موضعگیری مناسب، راهی برای جبران اشتباهات گذشته و استفاده از فرصتهای باقیمانده را مهیا گرداند.
این اصل تربیتی در قرآن کریم از لسان خداوند متعال مورد تأیید و توجه واقع شده، ائمه? اطهار علیهمالسلام نیز به عنوان مبیّن و مفسّر قرآن، همیشه راه جبران و تدارک را بابی گشوده در پیش خطاکاران ترسیم کردهاند. و لذا با قاطعیت میتوان گفت در اسلام به هیچ عنوان «بْنبَسْت» وجود ندارد و شارع مقدس دین مبین اسلام، در هر وضعیتی راهی را برای جبران گذشته در نظر گرفته است حتی ممکن است راه رهایی اعدام باشد اما همان اعدام هم از آن جهت که راهی برای تطهیر و پاکسازی مجرم صورت میگیرد نجات بخش بوده برای درک بهتر این مطلب، فرض کنید خداوند برای مجرمی که فرضاً انسانی را بیگناه کشته است حکم اعدام در نظر نمیگرفت و به او میفرمود: برای تو حکم اعدام در نظر نمیگیرم اما گناهت را هم نمیبخشم! اگر اینگونه بود مجرم با بنبست مواجه میشد ممکن است کسی اشکال کند و بگوید: چه ایرادی داشت که خداوند بدون اعدام، گناه او را میبخشید! در این صورت پاسخ میدهیم حکم قصاص و اعدام دارای مبانی عقلی فراوانی بوده علاوه بر این صحیح نیست خداوند از حق دیگری به نفع مجرم ببخشد کسی که در حق او ظلم شده صاحب حقی است که نادیده گرفتن آن حق از طرف خداوند قبیح بوده و خداوند حکیم و عادل از آن منزه است. آنچه به ساحت کبریایی خداوند صدمه نمیزند توصیه? به عفو و گذشت است چنانکه در آیه 128 سوره? نساء، صلح و گذشت و عفو را بهتر معرفی کرده است: وَ الصُّلْحُ خَیْرٌ...
از آنجا که این حدیث به صورت مطلق بیان شده فرقی نمیکند این سیئه در حق انسانی باشد یا نسبت به خالق متعال! در هر دو صورت، احسانکردن در حق همان کسی که نسبت به او سیئه و رفتار زشت صورت گرفته است موجب جبران زشتی عمل سابق میباشد.
انواع عذرخواهی و اثر آن در تربیت نفس:
یکی از بهترین مصادیق احسانِ پس از سیئه در روابط انسانی، عذرخواهی کردن مستقیم میباشد عذرخواهی نه تنها نفس آن عمل زشت را از بین میبرد بلکه بسیاری از آثار به جا مانده از آن را نیز منهدم میکند لذا تسکین خوبی برای شخصی است که آن رفتار زشت در حق او صورت گرفته است.
عذرخواهی بر دو قسم است:
از میان دو قسم ذکر شده، صورت اوّل چون صراحت بیشتری داشته اثر مطلوبتری را از خود به جا میگذارد همچنین از آن جهت که شخص خاطی برای عذرخواهی از طرف مقابل[4] بایستی غرور خود را زیر پا له کند میتواند مهار خوبی برای نفس سرکش انسان در ارتکاب سیئه و خطا در آینده باشد زیرا وقتی در موقع ارتکاب خطا بداند بایستی پس از این، از همان شخص رسماً عذرخواهی کند او را از آن کار، منصرف کرده و تکرار این صحنه، کمکم ملکه? تقوا را در انسان ایجاد میکند.
وجه تمایز غفران و کفاره و تبدیل و تذهیب:
نکته? دیگری که باید به آن توجه داشت اینکه حضرت بعد از بیان این دستور که پس از هر عمل زشتی سعی کن حسنهای انجام دهی به آیه 114 سوره هود استشهاد کرده و میفرمایند: إِنَّ الْحَسَناتِ یُذْهِبْنَ السَّیِّئات؛ در توضیح این مطلب باید عرض شود که پیرامون اثری که احسان بر روی سیئه به جای میگذارد حداقل از چهار واژه میتوان استفاده کرد:
خداوند در این آیه به جای استفاده از غفران و کفاره از واژه إذهاب[5] استفاده کرده است در حالی که میتوانست آیه را به صورتهای زیر نازل کند:
لطف و کرم و رحمت الهی در حق بندگان خویش بالاتر از آن است که هرگاه پس از سیئهای، احسانی به جا آورند آنها را مورد غفران قرار دهد زیرا در مغفرت، خطای شخص خاطی، نادیده گرفته نمیشود بلکه با در نظر گرفتن خطایش، او را مورد مغفرت قرار داده و از عقاب وی صرف نظر میکنند. همچنین راجع به کفاره نیز همینگونه است زیرا در کفاره، گناه از بین نمیرود بلکه روی آن پوشیده میشود. اما در این آیه، خداوند از لطفی بالاتر صحبت به میان آورده و میفرماید: در صورتی که پس از سیئه، احسان کنی من کاری میکنم که اصلاً سیئه برود و اثری از آن باقی نماند. جالبتر اینکه وقتی سیئه رفت برای آنکه جای آن خالی نماند خداوند آن را با احسان پر میکند و لذا در آیه 70 سوره? فرقان میفرماید: یُبَدِّلُ اللَّهُ سَیِّئاتِهِمْ حَسَنات؛ در این آیه صحبت از تبدیل است یعنی جای خالی سیئه را با احسان پر می کند.
مصادیق احسانِ پس از سیئه:
با توجه به آنچه بیان شد احسان پس از عمل زشت و سیئه از دو منظر قابل بررسی است:
راجع به مورد اوّل بیان شد که بهترین نوع احسان در این قسم، عذرخواهی آن هم عذرخواهی صریح و مستقیم است اما راجع به قسم دوم خداوند در قرآن و ائمه? اطهار مواردی را به عنوان بهترین حسنات معرفی کرده است که عبارتند از:
به سُخرهگرفتن شیطان:
شیطان به عنوان دشمنی سرسخت که لحظهای از اغفال انس و جن دست بر نمیدارد هرگاه پس از کلی وسوسه و تلاش، انسانی را به گناه وا دارد خیلی خوشحال میشود اما اگر بلافاصله پس از آن، آن عبد عاصی، به درگاه باری تعالی توبه کرده و از کرده? خود پشیمان شود و سعی کند با انجام اعمالی صالح آن خطا را جبران کند شیطان از این که همه? تلاش او در گمراهی او پس از آنکه به نتیجه رسیده بود با توبه و عمل صالح، جبران شد و خداوند هم او را بخشید خیلی ناراحت میشود حال فرض کنید این کار دائم تکرار شود شیطان با کلی زحمت کسی را إغواء کند و بعد از آن دوباره آن عبد عاصی توبه کرده و پشیمان شود در نتیجه خداوند هم گناه او را بخشیده حتی به تصریح خداوند در قرآن پس از توبه، خداوند جای خالی گناه را در نامه? اعمال او با حسنهای به نام توبه پر میکند و این تکرار مداوم این کار باعث میشود کمکم شیطان ناامید شده و دست از ما برداشته و کمتر برای به خطا رفتن ما تلاش کند زیرا او جایی سرمایهگذاری میکند که بازدهی داشته باشد. شخصی با مراجعه به حضرت رسول صلیالله علیه و آله عرض کرد:
إِنِّی أَذْنَبْتُ؛ من گناه کردهام!
حضرت فرمودند: توبه کن و به درگاه خداوند استغفار کن؛ فَقَالَ اسْتَغْفِرِ اللَّهَ
آن شخص عرض کرد: من هر بار که توبه میکنم دوباره گناه میکنم؛ فَقَالَ إِنِّی أَتُوبُ ثُمَّ أَعُودُ
حضرت فرمودند: (اشکال ندارد) هر بار که گناه کردی بعد از آن استغعار کن. فَقَالَ کُلَّمَا أَذْنَبْتَ اسْتَغْفِرِ اللَّهَ
آن شخص عرض کرد: در اینصورت گناهم زیاد میشود؛ فَقَالَ إِذَنْ تَکْثُرَ ذُنُوبِی
حضرت فرمودند: (نخیر! زیرا) گناه تو هر چقدر که باشد باز هم عفو و بخشش خداوند از گناه تو بیشتر است؛ فَقَالَ عَفْوُ اللَّهِ أَکْثَرُ...
سپس حضرت فرمودند: دائماً (برای هر گناه) توبه کن چرا که در اینصورت شیطان با ذلت از تو رانده میشود؛ فَلَا تَزَالُ تَتُوبُ حَتَّى یَکُونَ الشَّیْطَانُ هُوَ الْمَدْحُورَ
و باز حضرت فرمودند: خداوند از توبه? عبد خوشحال میشود و به تحقیق خداوند در قرآن فرموده است که توبهکنندگان و مطهرین را دوست دارد. (در کنار هم قرار دادن توبهکنندگان با متطهرین در این آیه إشعار به این دارد که توبهکنندگان از آلودگی گناه پاک شدهاند)
وَ قَالَ إِنَّ اللَّهَ تَعَالَى أَفْرَحُ بِتَوْبَةِ الْعَبْدِ مِنْهُ لِنَفْسِهِ وَ قَدْ قَالَ إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ التَّوَّابِینَ وَ یُحِبُّ الْمُتَطَهِّرِینَ.
خيلي خوب بود....
واقعا اين احاديث وايات اميد و توبه را در دل گنهکاران زنده ميکند
التماس دعا