به گزارش گروه فضای مجازی «خبرگزاری دانشجو»، موسوی خوئینیها در مقابل درخواست بحق دانشجویان مسلمان پیرو خط امام که خواهان نظر پیر و مرادشان هستند میگوید صلاح نمیدانم با امام مشورت کنم و نظر ایشان را جویا شوم، ما کارمان را میکنیم و اگر ایشان مخالف بودند میگویند! طبیعی است که اینگونه نگاه کردن به مسائل و پیش آمدهای سیاسی در یک نظام اسلامی تا چه اندازه خطرناک میتواند باشد، آن هم در مورد حرکتی که نتایج مثبت و منفی بیشماری را میتوانست برای کشور به بار آورد.
صلاح ندیدم نظر امام را بپرسم!
محمد موسوی خوئینیها ابعاد تازهای از تسخیر لانه جاسوسی را افشا کرد. وی گفت: دانشجویان پیش از اقدام به این عمل چند نفری روی این امر مطالعه کردند، آنها به دلیل روابطی که از قبل با من داشتند جریان را در میان گذاشتند و گفتند که چنین برنامهای داریم آیا این امر مطابق با نقطه نظرهای امام میباشد؟ من با توجه به ضوابطی که آن روز در دست داشتم به نظرم رسید که این عمل در جهت اجرای نقطه نظرهای امام میباشد.
موسوی خوئینیها ادامه داد: باز این برادرها برای به دست آوردن اطمینان بیشتر میخواستند که این امر را با امام هم در میان بگذارند که اگر احیانا مخالف هستند بفرمایند، من با این امر مخالفت کردم گفتم این کار را ما انجام میدهیم و اگر موافق بودند بسیار خوب و اگر به دلیلی که الان نمیدانیم چیست با آن مخالفت کردند بلافاصله به عنوان اطاعت از دستور امام محل را ترک میکنیم. و این خودش اساسا درسی است به سایرین در برابر امام که هر چه ایشان دستور دادند عمل کنند.
امکان داشت امام تائید نکند در نتیجه از ایشان نپرسیدیم
وی اظهار داشت: و اضافه بر اینکه گفتم اگر با ایشان مشورت کنید ولو اینکه باطنا موافق باشند به دلایل خاص ناگزیر میشوند که این امر را تائید نکنند زیرا صحیح نیست که ایشان در مقام رهبری مطلع شوند که عدهای میخواهند به سفارت حمله برده و افرادی را دستگیر کنند و ایشان آن را تائید کنند بنابراین اساسا طرح مسئله نزد ایشان را صلاح ندانستم.
مسئول همه جنایتها در درجه اول آمریکا بود
موسوی خوئینیها گفت: برای مظلوم این حق وجود دارد که دادخواهی کند و انتقام خود را از ظالم بگیرد علاوه براینکه در قرآن کریم هم هست که و لکم فی القصاص حیات یا اولی الالباب این اعتقاد داشتیم و داریم که مجازات یک ظالم مسئلهای نیست تا بتوان از آن صرف نظر کرد و یا آن را بخشید بلکه باید این حق را گرفت باید ظالم را مجازات کرد تا حیات جامعه محفوظ بماند، بنابراین بازگرداندن شاه یک وظیفه بود، از این طرف چون مسئول همه جنایتها در درجه اول آمریکا بوده و هم اکنون هم حتی زیر حمایت آمریکا به سرمی برد حمله به سفارت آمریکا مطرح شد.
صلاح ندیدیم قانون را اجرا کنیم!
وی در مورد افشاگریها علیه مدنی استاندار وقت خوزستان و نامزد انتخابات ریاست جمهوری نیز گفت: هر چند وزارت کشور اعلام کرده بود که تبلیغات 24 ساعت مانده به انتخابات ممنوع است ولی ما صلاح ندیدیم این قانون را لحاظ کنیم، چرا که کار از کار میگذشت از این رو دانشجویان حدود و قیود وزارت کشور را در این زمینه درست ندانستند. (1)
اظهارات خوئینیها را میتوان از چند منظر به بررسی نشست و پیش از آن باید گفت سخن نگارنده در این نوشتار آن نیست که تسخیر لانه جاسوسی امری اشتباه بوده است بلکه اشغال لانه جاسوسی به استناد تائید امام خمینی حرکتی انقلابی و قابل ستایش است؛ بلکه سخن جای دیگری است که موسوی خوئینیها در مقابل درخواست بحق دانشجویان مسلمان پیرو خط امام که خواهان نظر پیر و مرادشان هستند میگوید صلاح نمیدانم با امام مشورت کنم و نظر ایشان را جویا شوم، ما کارمان را میکنیم و اگر ایشان مخالف بودند میگویند!
طبیعی است که اینگونه نگاه کردن به مسائل و پیش آمدهای سیاسی در یک نظام اسلامی تا چه اندازه خطرناک میتواند باشد، آن هم در مورد حرکتی که نتایج مثبت و منفی بیشماری را میتوانست برای کشور به بار آورد.
قرار دادن رهبر انقلاب در مقابل عمل انجام شده با این استدلال که امام پس از تسخیر لانه جاسوسی یا موافق هستند یا مخالف و در هر صورت ما نظر ایشان را عملی میکنیم توجیحی است که به هر صورت در تحلیل نهایی نمیتواند به نفع انقلاب باشد، در این مورد خاص رهبر انقلاب موافق بودهاند و نظر خود را نیز با صراحت اعلام کردند و طبق سخنی که در ابتدای نوشتار به آن اشارت شد سخن در درست و یا غلط بودن حرکت دانشجویان نیست که درستی آن به استناد تائید امام بر همگان مسجل است.
ولی سوال اساسی این است که آیا یک سرباز بایستی بر اساس نظر فرمانده خود عمل کند و یا دست به اقدام زده و منتظر نظر راه بر خود باشد؟ از سوی دیگر خوئینیها در بخش دیگری از مصاحبه میگوید وزارت کشور تبلیغات انتخاباتی را 24 ساعت قبل از برگزاری انتخابات ممنوع اعلام کرده بود و ما صلاح ندیدیم این قانون را عملی کنیم و به آن پایبند باشیم!!!
حال وی و گروهش بر قانون و قانون مداری اصرار میکنند و دم از آن میزنند و ما کدامین عملکرد اینها را باور کنیم؟ طبیعی است که موسوی خوئینیها خود را در این زمینهها مجتهد میدانسته و به صورت مستقل دست به اقدام میزده است بررسی موشکافانه تاریخ انقلاب میتواند کدهای فراوانی از این دست اقدامات را در اختیار پژوهشگران قرار دهد، خوئینیها و دوستانش زمان امام اینگونه میاندیشیدند و عمل میکردند، زمانی که منافقین نیز جرات مخالفت با امام را نداشتند ولی امروز که احقاد بدر و حنین سر باز کرده و چپهای آن زمان وبه اصطلاح سبزهای امروز خود را وزنهای در میدان میبینند چگونه میاندیشند و عمل میکنند؟ بیشک کدهایی که از بررسی تاریخ انقلاب به دست میآید به ما در پاسخ به این سوال یاری میدهد.
1-جمهوری اسلامی ، 25 تیر 1359 ، صفحه 7
منبع: فرهنگ نیوز