وزیر علوم، تحقیقات و فناوری به شرح نظرات خود درباره عملکردش در دولت دهم و همچنین تلاشش برای تحقق دانشگاه اسلامی ایرانی پرداخت.
گروه سیاسی «خبرگزاری دانشجو»؛ در نشستی دوستانه با کامران دانشجو، وزیر علوم، تحقیقات و فناوری و در آخرین روزهای وزارت او بر مسند وزارت علوم به گفتوگو با وی پرداختیم.
«خبرگزاری دانشجو» - این مصاحبه را میتوان جمعبندی از عملکرد حضرت عالی در وزارت علوم نامگذاری کرد، اگر مجدداً به سال 88 برگردیم و شما به عنوان وزیر علوم انتخاب شوید، با توجه به درسها و تجربههایی که در این چهار سال کسب کردهاید، چه اقداماتی را انجام میدهید و چه کارهایی را نه؟
دانشجو: اگر به سال 88 برگردم، دو آرزو دارم یکی آن که بداخلاقیها صورت نگیرد؛ در معرفی من به مجلس شورای اسلامی برخی رسانهها بداخلاقی کردند و همگام با رسانههای آن سوی آب، بر این بداخلاقیها دامن زدند؛ البته من همیشه سعی کردم به آن نپردازم؛ چرا که معتقدم غرب برای اینکه من را با حاشیه روبرو سازد دست به این کار میزند، بنابراین همواره به دنبال این هستم که به جای پرداختن به حاشیه، به متن بپردازم.
امیدوارم مسببان فتنه 88 با دیدن صلابت نظام از عملکرد خود پشیمان شوند و توبه کنند
دوم آن که اگر به سال 88 برگردم، آرزو دارم کسانی که غائله و فتنه 88 را برپا کردند، احساس شرمندگی کنند و کارهایی را که به نوعی بازی در زمین دشمن بود، انجام ندهند؛ چرا که صلابت کامل جمهوری اسلامی اجازه دست بردن به 0.7 درصد آرا را که معادل 216 هزار رای بالاتر از حد نصاب بود، نداد، در حالی که در سال 88 آرا 64 درصد بود، یعنی 14 درصد بالاتر از حد نصاب و رایی معادل رای پنج میلیون نفر، بنابراین امیدوارم خداوند توبه آنان را که برخی نیز از خواص هستند، قبول کند و همچنین امیدوارم اگر به آن سالها برگردیم آن امور را تکرار نکنند.
اما درباره اولویتهای کاری خود باید بگویم که اگر به سال 88 برگردم همان اولویتهای سال 88 را ادامه میدهم؛ چرا که اولویتهای من با آن زمان تغییری نکرده است.
برنامهام در این هشت سال ایجاد یک دانشگاه ایرانی اسلامی بود
اولین اولویت من بر مبنای نگاه اعتقادی و نگاه تخصصی به مردم است؛ چرا که من معتقدم ما یک دانشگاه اسلامی ایرانی میخواهیم نه دانشگاهی که کپیبرداری شده از غرب باشد.
مشکل اساسی که در این زمینه با آن روبرو هستیم آن است که دانشگاه ما را در زمان رضاخان چه از لحاظ محتوایی و چه از لحاظ روابط از غرب کپی کردهاند، بنابراین اولویت اصلی کاری خود را بر این مبنا قرار دادم، به این ترتیب شاخصهای دیگری در ذیل این اولویت تعریف میشود:
اول آن که معتقدم در دانشگاه ایرانی اسلامی باید به علم توجه ویژهای شود و در رتبه تراز اول دنیا باشیم.
دوم آن که از لحاظ اولویتهای پژوهشی، دانشگاه اسلامی ایرانی باید به حل معضلات درون کشور بپردازد؛ همان طوری که رهبر معظم انقلاب نیز به آن اشاره کردند که 90 درصد تحقیقات دانشگاهی باید ناظر به مشکلات کشور باشد که البته آقا در جایی گفتند 90 درصد و در جایی نیز به حل تمام مشکلات در دانشگاه اشاره کردند.
درباره اولویتهای فرهنگی خود باید بگویم اجرای احکام شرع مقدس اسلام در دانشگاه یکی از اولویتهای اصلی من در زمینه فرهنگی بود؛ چرا که معتقدم کار فرهنگی باید بر مبنای اسلام و عرف اسلامی ایرانی باشد، نه آن که بر هنجارهای غربی استوار.
درباره اولویتهایم در بعد کمیت هم باید بگویم که باید شرایط را برای افراد فراهم کنیم تا افراد بیشتری بتوانند از این ظرفیت استفاده کنند که این امر ناظر به گرفتن عضو هیئت علمی بیشتر یا تجهیز ساختمانها نیز میشود، اما به طور کلی باید بگویم پیشرفتهای خوبی تا کنون داشتهایم، اما تا رسیدن به نقطه مطلوب و آرمان خود راه بسیاری باقی مانده هر چند که راه بسیاری هم رفتهایم.
بنابراین اینکه میگویم به تعریف شاخصهای دانشگاه ایرانی اسلامی میپردازم، بر اساس و مبنای تحقیقات خود بیان می کنم؛ این را در روز رای اعتماد مجلس به عنوان برنامه خود دادم و گفتم که من به دنبال تاسیس دانشگاه بومی هستم که آرمانهای دانشگاه ایرانی اسلامی را دنبال کند؛ این تحقیقات را از بنیانگذار کبیر انقلاب و فرمایشات مقام معظم رهبری اقتباس کردهام.
«خبرگزاری دانشجو» - آقای دانشجو به عملکرد خود چه نمرهای میدهید و به نظرتان دوره شما از چه مزیتی نسبت به دورههای قبل برخوردار بود؟
دانشجو: فکر میکنم همه دولتها از اول انقلاب کار کردهاند، اما آن چیزی که جایش خالی بود و من سعی کردم آن را ارتقا بخشم، این بود که دغدغه دین را در آموزش عالی کشور ایجاد کنم؛ چرا که دین را امری جامع میبینم و معتقدم که دین میتواند نگاه علمی را نیز تعریف کند، به این صورت که نگاه به علم چیست یا چگونه باید به علم نگاه کرد؛ البته در آن زمان دغدغه من در این رابطه با برخی انتقادات در مجلس روبرو شد و گفتند این آدم علمی نیست و بیشتر سیاسی است، در حالی که در آن زمان نیز پنج سال از استاد تمامی من گذشته بود! من پاسخی به آنان ندادم؛ چرا که با خود گفتم کار خودش را نشان میدهد، بنابراین واقعیت امر این است که فکر میکنم دین باید وجه غالب فعالیتهای آموزش عالی کشور باشد، اما درباره اینکه چه نمرهای به خود می دهم، باید بگویم معمولاً دانشجویان به من نمره میدهند و من هم به آنان، پس علیالقاعده باید از بقیه سوال کرد، اما من فکر میکنم که تا رسیدن به آرمانها هنوز فاصله داریم.
«خبرگزاری دانشجو» - بالاخره به عملکرد وزارتخانه خود یا عملکرد معاونین خود چه نمرهای میدهید؟
دانشجو: شاخصترین کاری که توانستیم در آن موفق شویم این بود که شاخصها و شعارهای انقلاب اسلامی و آموزههای دینی را با افتخار و بدون خجالت دنبال کردیم؛ این شاخصترین کاری بود که در این دوره انجام دادم و سعی من بر این بود که گفتمان انقلاب را در کشور اجرا کنم.
«خبرگزاری دانشجو» - با توجه به تاکیدات مقام معظم رهبری بر اهمیت تولید علم و ارتقای رتبه علمی که در دولت نهم و دهم به آن دست یافتیم، به نظر شما به عنوان کسی که چند سال سکان پیشرفت علم کشور را در دست گرفته بودید، در دورههای بعدی استادان و دانشجویان باید بر چه نقاط حساسی توجه کنند تا بتوانند به هدف نهایی کشور در این امر برسند؟
دانشجو: اولین نکته اینکه وقتی در صحنه حضور پیدا کردم به من گفتند که من فردی سیاسی هستم و علمی نیستم، البته من هیچ گاه نگفتم که سیاسی نیستم، اما اینکه سابقه علمی ندارم سخن گزافی بود، اما باید بگویم من از 15 سالگی سیاست را دنبال کردم، پس مگر میشود آدم سیاسی نباشم یا مگر میشود که نسبت به آنچه در کشور میگذرد بیتفاوت باشم، اما سیاست آن جایی زیباست که عین دیانت باشد و این یعنی آمیخته به دروغ، فریب یا ریا نباشد، بنابراین به خاطر اینکه آدم خودمان روی کار بیاید، نباید دیگران را تخریب کنیم، در اینجاست که سیاست زیبا میشود، من این سیاست را دوست دارم.
نتیجه 8 سال فعلی تولید علم بود و نتیجه 8 سال دوران اصلاحات 18 تیر
اکنون اگر مقایسهای بین پیشرفتهای علمی که در این هشت سال اخیر صورت گرفته است با هشت سالی که در دوران اصلاحات صورت گرفت، انجام دهیم، با همه احترامی که به آقای خاتمی قائل هستم، قضاوت درباره این مقایسه را به مردم وامیگذارم؛ این را نیز بگویم که صحبت من ناظر به دولت روحانی نیست؛ چرا که روحانی را اصلاحطلب نمیدانم و خود ایشان نیز خودش را اصلاح طلب نمیداند و خود را اعتدال گرا معرفی کرده است، بنابراین مخاطب گفتههای من به دولتی برمیگردد که هشت سال پیش بر سر کار بود و خود را دوران اصلاحات میدانست، البته نه همه افراد آن، بلکه آنانی که مدعی اصلاح طلبی بودند و به ما میگفتند که شما پیام دوم خرداد را نگرفتهاید! و ما در جواب آنان میگفتیم که شاید سوم خردادی نمیتواند پیام دوم خرداد را درک کند.
اگر بخواهم مودبانه درباره آنان سخن بگویم باید بگویم آنانی که مدعی بودن که پیام دوم خرداد را درک کردهاند نیز پیام دوم خرداد را درک نکردند؛ چرا که تصوری که آنان در پیام دوم خرداد داشتند تقابل نظام از درون نظام بود و سعی میکردند که این پیام را به تصویر بکشند یا دانشگاه و جنبش دانشجویی را در مقابل نظام قرار دهند، اما درک آنان اشتباه بود؛ چرا که آنان سعی در مصادره این پیام داشتند، بنابراین با یک مقایسه ساده متوجه تفاوت میزان کار علمی صورت گرفته در این دوران میشویم؛ برای مثال در هشت سال اصلاحات در پایگاه اسکوپوس کمتر از 9000 مقاله کار شده، اما در این هشت سال اخیر بیش از 192 هزار مقاله تولید گشته که بخش عمده آن یعنی 140 هزار مقاله مربوط به این چهار سال اخیر است؛ باید بگویم وضعیت ما در پایگاهISI نیز به همین صورت است و ارتقای رتبه علمی ما و پیشرفتهای دانشمندان ما در زمینههای نانو، هوافضا و ماهوارهها نشان دهنده پیشرفت ما در این زمینه است؛ این در حالی است که در آن زمان در دانشگاهها 18 تیر ساخته میشد!
«خبرگزاری دانشجو» - دانشگاه جنبه سیاسی منفی داشت؟
دانشجو: بله. در واقع همان طور که شما گفتید سیاستبازی بود نه سیاست؛ چرا که در آموزههای دینی سیاست ما عین دیانت ماست، اما جنبهای که بیشتر بر روی آن تاکید میشد این بود که درون دانشگاههای ما به جای تولید علم، امتحانات کنسل میشد و یا تاریخ امتحانات تغییر میکرد یا به جای تولید علم، پنج نفر آدم ناراحت قدرت این امر را داشتند که امتحانات را به هم بزنند و هیچ کس نمیتوانست مانع آنان شود؛ چرا که آنان از جای دیگری حمایت میشدند و در غیر این صورت پنج نفر آدم که نباید برنامه یک دانشگاه 15 هزار نفره را بهم بزنند، بنابراین دانشگاه در زمان آنان چنین تولیدی داشت.
اما اکنون بیش از 3000 نشست انتخاباتی برگزار شده که هیچ کدام حاشیهای نداشته و در حالی که همه به هم احترام میگذارند و حرفها هم نقادانه و تند و تیز است، جلسات از شور و نشاط و هیجان نیز برخوردار می باشد؛ عدهای از دانشجویان در این دیدارها با کف و سوت ابراز احساسات کردند و عدهای صلوات فرستادند، اما هیچ کدام به یکدیگر توهین نکردند.
در بحث صنعت هم باید بگویم اکنون صنعت وارد دانشگاه شده است؛ چرا که 200 پروژه را با کمک خود وزارت دفاع انجام دادیم که به 2000 پروژه به رساله تبدیل شده است، به این ترتیب این روزها صنعت به درون دانشگاهها آمده است و این امر آرزوی دیرینه حضرت آقا بود.
اگر بخواهیم به چرایی آن بپردازیم که چگونه به جهشهای علمی، ارتقای رتبه علمی ایران و پیشرفتها در زمینه نانو و هوافضا به همراه بالا رفتن سرعت علم دست یافته ایم، باید بگویم که مهم ترین عامل این است که دانشگاه به جای آنکه به حاشیه بپردازد به ماموریت اصلی و رسالت خود پرداخته است، بنابراین دانشگاه در این هشت سال سعی کرد رویکرد خود را بر تعلیم و تربیت قرار داده، از ورود به سربازخانه احزاب بیرونی دانشگاه پرهیز کرده و استقلال خود را حفظ کند، بنابراین دانشجویان در فضای آرام روحی و روانی به پیشرفتهای این چنینی نایل آمده اند.
«خبرگزاری دانشجو» - در تبلیغات انتخاباتی یکی از مواردی که کاندیداها به آن اشاره میکردند، این بود که دانشگاه فضای سیاسی خود را از دست داده است؛ همچنین به وزارت علوم اتهام زده میشد که بر دانشگاه فضای امنیتی حاکم شده، با دانشجویان منتقد برخورد شده، اجازه فعالیت به دانشجویان داده نمیشود و عملاً دانشجویان سرخورده شده اند. مسلماً شما آمارهایی دارید که این امر را زیر سوال میبرد، در این باره چه میگویید؟
دانشجو: اکنون نیز چند سه چهار هفتهای است که بر این فضا دامن میزنند، این امر کمی مشکوک است، البته برای من واضح است که این کار با چه هدفی در حال انجام است. من فکر میکنم فضاسازی که در کشور صورت گرفت به دلیل آن است که بتوانند فردی را به کشور تحمیل کنند که قبلاً از افراد تندروی اصلاحطلب بوده که من در جواب این افراد، ساده میگویم سیاستهایی که شما در آن هشت سال اعمال کردید آن خروجیها را داد و نتیجهای که ما در این چهار سال گرفتیم این گونه بود، بنابراین اگر بخواهیم این دو دوره را با یکدیگر مقایسه کنیم متوجه نتیجه آن خواهیم شد؛ چگونه در یک فضای امنیتی سیاسی میتوان در طول چهار سال بیش از 140 هزار مقاله تولید کرد، بنابراین نمیشود ذهن دانشجویان درگیر فضای امنیتی باشد و شاهد گسترش فعالیتهای علمی باشیم.
نشاط سیاسی به معنای فعالیت سیاسی توام با اخلاق و آموزه دینی است
اگر بخواهیم به تعریف نشاط سیاسی در دانشگاه بپردازیم باید از آنها بپرسیم که نشاط سیاسی در دانشگاه را چگونه تعریف میکنید؟ آیا منظور خاصی از احیای جنبش دانشجویی دارید؟ یا آن که اگر فعالیت تشکلی خاص که ممنوع شده است را به معنای فعالیت جنبش دانشجویی میدانید باید بگویم که من باید طبق قانون رفتار کنم یا آن که جنبش دانشجویی را از نظر محتوایی چگونه میبینید؟ آیا جنبش دانشجویی را جنبشی در مقابل نظام میدانید؛ این در حالی است که جنبش دانشجویی ذات خودش را نشان داده است؛ باید از آنها بپرسیم که چرا 16 آذر را مصادره میکنند و مقابل نظام میایستند، در حالی که 16 آذر پشتوانه نظام است و جنبش دانشجویی در آن روز شهید داده تا نظام پابرجا بماند، شما میخواهید از جنبشی که پشتوانهای برای نظام است بخواهید که در مقابل نظام بایستد و این امر را نشاط سیاسی میدانید یا آن که کاندیدای انتخاباتی حرف بزند و عکس وی را آتش بزنند را نشاط سیاسی تعریف می کنید؟ نشاط سیاسی را در تضارب افکار میبینید یا در تضارب افراد یا نشاط سیاسی را در به هم خوردن آرامش میدانید؟ باید بگویم که این امر به معنای هرج و مرج است. ما 3000 نشست سیاسی داشتیم که بدون هیچ حاشیهای برگزار شده و این امر به معنای فعالیت سیاسی است؛ من معتقدم نشاط سیاسی در معنای واقعی خود به معنای فعالیت سیاسی توام با اخلاق و آموزه دینی است و اکنون این جاری است.
اکنون فضای امنیتی وجود ندارد و من میخواهم بگویم که اتفاقاً فضای امنیتی دوران اصلاحات خیلی بیشتر بود؛ شما یادتان میآید که چگونه بسیجیها را آزار میدادند، فضای امنیتی به این معناست که اگر کسی بخواهد در گروه آموزشی مصاحبه شود، تقیه معکوس بکند؛ یعنی که نشان دهد که حزباللهی نیست تا جذب شود؛ ما در این هشت ساله 18 هزار عضو هیئت علمی جذب کردیم، آیا این فضا فضای امنیتی است؟ ما این فضای امنیتی را شکستیم. آنها حتی فضای انحصاری به وجود آورده بودند که آن فضای انحصاری را هم شکستیم، در آن دوره با نیروهای حزباللهی و بسیجی برخورد میکردند، ما نه تنها آنها را آزاد گذاشتیم، بلکه باز هم گذاشتیم؛ من بارها اعلام کردم که درباره هر ایسمی که دوست داشتید در مقام اندیشه و تفکر صحبت کنید، اما در مقام ترویج نمیگذارم ترویج شود. چگونه است که فشار آوردن به بچه بسیجی ایراد نداشت، ولی جلوی ترویج سکولاریسم را گرفتن در دانشگاه اسمش می شود مخالفت با آزادی؟ تعاریف با یکدیگر متفاوت است.
مشکل اصلی دانشگاههای کشور ما تقلید از غرب است
من از ابتدا گفتم چون دغدغه دین دارم طبق مسیر دین هم حرکت میکنم، من اگر گفتم اختلاط بین دختر و پسر نباشد، حرف دین را زدم. 14 نفر از مراجع دینی نیز این را تایید کردهاند که برخی ها آن را به تفکیک جنسیتی تبدیل کردند و خیلی زود این قضیه را وارد فضاهای دیگر نمودند.
شما مگر نمیگویید دیندار هستید؟ در مسائل دینی چه کسی باید نظر بدهد؟ غیر از این است که مراجع باید نظر بدهند؟ مراجع اختلاط را جایز نمیدانند و اختلاط هم برای خود تعریف دارد. اختلاط با مشارکت متفاوت است. من چند بار بر این نکته تایید کردم منتهی مخالفان دوباره حرف خودشان را میزنند. من میگویم مشارکت در کار علمی و اجتماعی با اختلاط متفاوت است. اختلاط یعنی روابط به سبک غربی یعنی نگاه حرام، یعنی گفتار حرام، یعنی رفتار حرام؛ اینها میشود اختلاط. صحبت کردن در مورد درس میشود مشارکت علمی؛ چرا ما نگاهمان به مسائل دانشگاه اینگونه است که به جای اینکه به مسائل اصلی بپردازیم گرفتار حاشیهها می شویم؟
این که من گفتم مشکل اصلی دانشگاه ما تقلید از غرب است، همان حرف حضرت امام (ره)است؛ معنی اسلامی شدن دانشگاه این است که استقلال داشته باشد و خودش را از غرب جدا کند. این خودش را از غرب جدا کند یعنی چی؟ از غرب جدا شدن یعنی این که به صورت مکانی جدا شود؟ خب در این صورت که مشکلی نیست و غرب سر جای خودش است و ما هم سر جای خودمان هستیم.
اقداماتمان در شورای تحول در علوم انسانی موجب تغییر سرفصلهای 20 ساله علوم انسانی شد
از غرب جدا شدن دو مفهوم دارد: 1- آموزه ها و محتوای دروس ما مانند غرب نباشد 2- روابط درون دانشگاه و مناسبات ما هم مانند غرب نباشد؛امام (ره) که بالاتر از آن را فرمودند. امام فرمودند ما از محاصره اقتصادی نمیترسیم، ولی از دانشگاهی میترسیم که جوانان ما را با نگاه به غرب تربیت بکند، به همین دلیل ما به محتوای درس ها پرداختیم. نزدیک به 20 سال بود که به سرفصلهای علوم انسانی دست نزده بودند، ما با کمک شورای تحول در علوم انسانی شروع کردیم به تغییر این سرفصل ها.
حضرت آقا چه چیزی میفرمایند؟ حضرت آقا میفرمایند دین باید وجه غالب باشد، معنای اسلامی بودن دانشگاه همین است. ما هم به دنبال همین رفتیم که دین حاکم شود. در بحث دین، مراجع ما گفتند که اختلاط جایز نیست ما هم اعلام کردیم که اختلاط درست نیست و جایز نیست. دانشگاه اسلامی باید فضایی باشد که در آن افرادی که سرباز امام زمان هستند تربیت شوند و رشد پیدا کنند. ما به این سمت حرکت کردیم حال این که چه قدر توانستیم به این هدف برسیم الله اعلم.
«خبرگزاری دانشجو» - آقای دانشجو شما این بحث جلوگیری از اختلاط را تا جای خوبی پیش رفتید، مراجع هم حمایت کردند منتهی به یکباره آقای احمدینژاد نامهای به شما داد که این امر متوقف شود. این اختلاف نظر شما و آقای رئیس جمهور را در مواردی دیگر همچون برکناری رئیس دو دانشگاه و بازنشسته کردن اساتید هم شاهد بودیم که دیگر نمیتوان گفت که این اختلاف نظرها جزئی بوده است. ما مشاهده کردیم که آقای کامران دانشجو در برخی موارد با آقای احمدی نژاد به صورت مبنایی اختلاف دارد و این اختلاف در خیلی از موارد هم موجب شده جلوی کار شما گرفته شود. به وجود آمدن این فضای اختلافی ناشی از چه چیزی بود؟
دانشجو: اجازه دهید من یک مطلب دیگر از حضرت آقا را برایتان نقل کنم، حضرت آقا میفرمایند که متدین کردن جوانهای دانشجو باید تلاش اصلی شان در آموزش عالی باشد. این که میگویند حاکمیت در قبال دین دانشجویان وظیفه ای ندارد، حرف درستی نیست و حاکمیت در قبال دانشجویان وظیفه دارد. ما چگونه باید به سراغ این مطلب برویم؟ آیا در یک فضای آلوده میتوان جوان را متدین تربیت کرد؟ بندرت ممکن است این اتفاق بیفتد، ولی وجه غالب این است که فضا دینی باشد تا بتوانیم به سمت متدین کردن دانشجویان حرکت کنیم.
سالهاست که احمدینژاد را میشناسم و او برایم عزیز است، اما سوالاتی نیز از او دارم
اما در ارتباط با مخالفت با رئیس جمهور اول خدمت شما عرض کنم که من به آقای احمدی نژاد احترام میگذارم هم به عنوان رئیس جمهور مملکت و هم به عنوان یک دوست و برادر، مطالبی را یادداشت کردم و خدمت خود ایشان هم عرض کردم که زمانی که دوران ریاست جمهوری ایشان تمام شود من اینها را سوال میکنم، حتی در همان یادداشتها از ایشان پرسیدهام که میدانی چه قدر برای من عزیزی؟ و واقعاً ایشان برای من عزیز است، ما پستی ها و بلندی های زیادی با یکدیگر داشتهایم اما خب سوالاتی هم در ذهن من هست که اگر توانستم این سوالات را از خود ایشان بپرسم و جواب بگیرم شاید بتوانم در موردش صحبت بکنم، ولی الان چون پاسخ را ندارم میترسم یک جانبه به قاضی بروم.
احمدینژاد گفتمان انقلاب را احیا کرد، اما در بسیاری از موارد به او ظلم میشود
«خبرگزاری دانشجو» - پس این موارد برای خود شما هم سوال است؟
دانشجو: حتماً. من به خود ایشان هم مکتوب نوشتم. در یکی از موارد به ایشان گفتم که بگذارید با هم برگردیم به اتاق های دانشگاهمان و سپس بنشینیم و با هم حرف بزنیم. آن جا دیگر خارج از همه زد و بندهای سیاسی، خارج از همه فضاسازیهای بیانصافانه ای که در حق آقای احمدینژاد میشود؛ چرا که ایشان تلاشگرترین رئیس جمهور ما بوده است؛ حضرت آقا میگوید که این دولت بود که آمد همه شعارهای انقلاب را سر دست گرفت، در یک چنین فضایی بنشینیم و راجع به اختلاف سلیقه هایمان صحبت کنیم؛ چرا که من با ایشان در زمینه دانشگاه اختلاف سلیقه داریم.
من نگاهم به اختلاط را واضح اعلام کردم که از نظر من چون دین می گوید که این بد است من هم میگویم که بد است، اما این که چگونه این را تصحیح بکنیم جای بحث دارد، ولی اگر بگوییم این اشکال ندارد غلط است؛ چرا که این اشکال دارد. وقتی دین می گوید جایی اشکال دارد ما دیگر نمیتوانیم بگوییم که اشکال ندارد دین میگوید شما در مقابل محرم و نامحرم باید این گونه باشید.
در زمینه تفکیک جنسیتی باید تاکید کنم که این واژه اصلاً مال من نبود.این واژه توسط رسانههای آن ور آب مانند «بی. بی. سی» تولید شد و یک عده هم در این ور آب همان واژه را تکرار کردند. من بر مبنای صحبت های آقا و امام که صحبت های بسیار مهمی هستند و نمیشود سهلانگارانه از آنها عبور کرد بحث تعمیق مبانی دینی دانشجویان را مطرح کردم.
من یک جایی گفتم در طول چهار سال 60 درصد آمار کمیته های انضباطی ما کاهش پیدا کرده است، یک نفر به من گفت خب همین کارها را وقتی در دانشگاه انجام ندهند میروند و در جامعه انجام میدهند. این استدلال خیلی برای من سنگین بود؛ چرا که دانشگاه مبدا همه تحولات است و ما باید دانشگاه را درست بکنیم تا بقیه جامعه نیز درست شود؛ این که ما بگوییم بگذار در دانشگاه هر کاری دوست دارند، انجام دهند تا جامعه پاک شود، کاملاً غلط است.
ما خواستیم فرمایش امام مبنی بر دینی کردن محیط دانشگاه را اجرا کنیم تا جامعه نیز درست شود؛ عدهای آن حرف امام را که مانع از دیوار کشیدن وسط کلاس ها شدند را مانند چوبی بر سر ما میکوبند، در حالی که امام فقط همان یک حرف را نگفت و صحبت های زیادی مبنی بر اسلامی کردن فضای دانشگاهها بیان کردند. ما هم نخواستیم که دیوار بکشیم، در یک کلاسی که خانم ها یک طرف نشستند و آقایان یک طرف دیگر، دیوار کشیدن چه معنایی دارد؟ این ها تبلیغات سوء دشمن است که متاسفانه عده ای یا جاهلانه یا غافلانه این حرف ها را تکرار می کنند.
بعد از آن که رئیس جمهور آن نامه را برای من نوشتند من نامهای خدمت ایشان دادم و گفتم که یک کلاس تخصصی با 70 دانشجو وجود دارد که از این 70 نفر 40 نفر پسر و 30 نفر دختر هستند. خب استاد که می خواهد درسش را بدهد اجازه بدهید آن 40 نفر بروند در یک کلاس، آن 30 نفر هم در کلاس دیگر. کجای این ایراد دارد؟
بعد می گویند اگر شما این ها را از هم جدا کردید این ها کجا همسر پیدا کنند؟ مگر کلاس محل همسر یابی است؟ میگویند مگر کلاس محل فساد است که این ها را جدا می کنید؟ مگر حتماً باید محل فساد باشد تا جدا کنیم؟ میگویند پس شما به دانشجویان اعتماد ندارید. آخر این ها چه برداشتهای غلطی است؟
آیا شما به خانواده خود اطمینان دارید یا ندارید؟ اگر دقت کردید که چه کسی و به چه علتی وارد خانه میشود این یعنی بیاعتمادی؟
ما به عنوان حاکمیت وظیفه داریم فضا را به گونهای شکل بدهیم که امکان مفسده در آن کمتر باشد. ما نمیگوییم مفسده وجود دارد، امکان مفسده و حرام باید کمتر باشد. این وظیفه حاکمیت است که بتواند به درستی حریم ها را حفظ کند. خب کجای این موارد ایراد دارد؟
در کنار این موارد به دنبال تاسیس دانشگاه تک جنسیتی رفتیم. مگر شما نمیگویید آزادی؟ مگر نمیگویید مردم حق انتخاب دارند؟ خب ما هم در هر استان یک دانشگاه تک جنسیتی ایجاد کردیم تا هر کس خواست این دانشگاه را انتخاب کند هر کس هم نخواست انتخاب نکند. چرا این قدر این قضیه را میکوبید؟ ما بعد از نامه آقای احمدینژاد رفتیم به سمت این فضا که این دانشگاههای تک جنسیتی را بیشتر کنیم. الآن هم 25 دانشگاه تک جنسیتی ایجاد کرده ایم. 15 دانشگاه تک جنسیتی دولتی و 10 دانشگاه تک جنسیتی غیر دولتی. ما هم در بحث محتوا و هم در بحث روابط به دنبال اسلامی سازی دانشگاهها رفتیم.
یک جمله دیگر از مقام معظم رهبری بخوانم بد نیست. من همیشه می گویم اگر می خواهیم عاقبت بخیر شویم، باید نگاهمان به انگشت اشاره مقام معظم رهبری باشد. یعنی جایی که حضرت آقا خیلی واضح چیزی را عنوان کردند برویم و آن را اجرا کنیم. حضرت آقا در مورد شاخص های دانشگاه اسلامی می فرمایند: مدیریت ها باید برای اسلام در دانشگاه ها اصالت قائل بشوند و روش ها و روابط باید صد درصد اسلامی باشد و مدیر و دانشجو و اسلام رعایت احکام اسلام را بکنند.
من که نمیتوانم آخرت خود را به دنیای عده ای بفروشم. من در این چهار سال این کار را نکردم، از این به بعد هم نمیکنم، من حتی آخرت خودم را برای دنیای خودم معامله نمیکنم چه برسد به دیگران. فکر کنم روایتی از حضرت رسول (ص) است که بدترین تجار کسانی هستند که آخرت خود را با دنیای دیگران معامله میکنند.
در مورد بازنشسته کردن اساتید هم من بارها گفتم که ما قوانین بازنشسته شدن را منبسط کردیم. همه تخریبها فضاسازی بود. برای این که یک عده بدون داشتن صلاحیت در دانشگاهها مشغول به تدریس بودند و ما این ها را برکنار کردیم، مثلاً یک نفر با 70 سال سن و 44 سال سنوات خدمتی با مدرک کارشناسی در یکی از دانشگاههای مهم صنعتی ما عضو هیئت علمی بود. پس از برکناری این فرد دوست این آقا در شورای عالی انقلاب فرهنگی سر و صدایش درآمد. از همین آقایی که لیست داده بود به شورای عالی انقلاب فرهنگی خواستیم که اسم یک نفر را به ما بدهد که برخلاف مقررات برکنار شده باشد. آخر هم نتوانست اسم یک نفر را به ما بدهد. لیستی را که به شورای انقلاب فرهنگی داده بود را ما بررسی کردیم. از لیستی که داده بود پنج نفر مدرکشان کارشناسی بود و همگی با سابقه بالای 30 سال که هیچ کدام هم در چند سال آخر هیچ امتیازی نیاورده بودند، نه کار تحقیقاتی انجام داده بودند و نه هیچ چیز دیگر. خب من چرا باید یک همچنین فردی را در دانشگاه نگه دارم؟
کلی نیروی متخصص و جوان بیرون ایستاده اند. خب من باید نیروهای جوان و متخصص را جایگزین اینها کنم. گاهی اوقات هم ناراحتی ایجاد میشد، اما چاره دیگری نبود. نمیتوانستم بگویم یک استادیاری که در عرض 35 یا 36 سال نتوانسته است خودش را به دانشیاری ارتقا بدهد بازنشسته نشود. خب باید بازنشسته بشود و برود.
نتیجه این جوان گرایی و تخصص گرایی را در تولید علم هم داریم، میبینیم. این همه گفتند استاد کم شده، در حالی که تعداد استادتمامهای ما از 790 نفر به بیش از 1350 نفر رسیده. تعداد دانشیارهای ما از 1400 نفر به 2844 نفر رسیده است. این آمار رشد داشته و همین باعث شده است که در بحث تولید علم هم رشد کنیم.
در مورد مصوبه شورا هم که فرمودید، خیر آن مصوبه شورا نبود. جناب مخبر در جریان هستند. بنده گفتم من خودم در شورا بودم و شورا چنین چیزی را تصویب نکرد و چیزی را که شورا تصویب نکرده باشد من اجرا نمیکنم. پیشنهاد تمدید خدمت اصلاً مال خود ما بود. خود ما آن را به شورای عالی انقلاب فرهنگی بردیم. یک گروه تشکیل دادیم، به گروه پیشنهاد کردیم و پیشنهادمان در گروه تصویب شد. در مصوبه شورا چیزی به این صورت که کسانی که در گذشته بودند دوباره برگردند وجود نداشت. مصوبه این بود که پس از این که افراد به درجه بازنشستگی رسیدند با درخواست خود فرد و با تصویب هیئت امنا سال به سال تا پنج سال می توانند به خدمت ادامه بدهند و ما همین را در آیین نامه اجرایی ابلاغ کردیم. به آقای مخبر هم نوشتم که چیزی که ابلاغ شده مصوبه شورا نیست، نوار را بازخوانی بکنید تا ببینید که این مصوبه شورا نیست.
«خبرگزاری دانشجو» - بعد از وزارت علوم چه کار خواهید کرد؟
دانشجو: میروم سراغ کار اصلی خودم یعنی معلمی. به دانشگاه بر می گردم. من اینجا هم مسئولیتم تعلیم و تربیت بر اساس آموزههای دینی است، در سر کلاس هم مسئولیتم تعلیم و تربیت بر اساس آموزههای دینی خواهد بود.
«خبرگزاری دانشجو» - موارد تلخ و شیرینهای دوران وزارت شما چه چیزهایی بوده است؟
دانشجو: شیرینی که همهاش شیرینی بوده. نیشش شیرین بود، نوشش هم؛ نقدش شیرین بود، دشمنیش هم؛ این که میگویم دشمنیش شیرین بود به خاطر این است که من یک روحیهای دارم که هر چه قدر مرا بیشتر بزنند محکم تر میشوم. در طول عمرم هم به همین صورت بودم. چه از لحاظ جسمی و چه از لحاظ روحی هر چه قدر بیشتر با من دشمنی بکنند من محکمتر میشوم.
«خبرگزاری دانشجو» - اول وزارت شما هم یک مشکلی بود که خبری نشد، اگر میشود یک اشارهای بکنید.
دانشجو: بله. یکسری مشکلات بود و تا الان هم هست، ولی از این مطلب بگذریم، دشمن یک تز دارد؛ چه در سطح فردی و چه در سطح کشور. اول تطمیع میکند، مثلاً میگوید اگر دست از طراحی سانتریفیوژ برداری من 20 میلیارد دلار به تو وام میدهم یا اسم تو را از فلان لیست خارج میکنم، ما می گوییم تو اصلاً غلط کردی اسم ما را بردی در آن لیست. تو خودت سردسته تروریستهای عالمی. تو با هر چی آزادی خواهی در دنیاست مبارزه میکنی. تو با هر چه انقلاب است مبارزه میکنی. تو با هر چه دولت مردمی است مقابله میکنی. خودت ما را وارد لیست حامی تروریست کردی بعد میگویی فلان کار را بکن تا از لیست شما را دربیاورم؟ این میشه تطمیع.
صهیونیست ها 12 اصل دارند که این قدر این اصول عجیب است که خودشان هم جرات نمیکنند آن را منتشر کنند. ما این را پیدا کردیم و منتشر کردیم بلافاصله آمدن سراغ ما، وقتی تطمیع جواب ندهد میروند سراغ تهدید. اگر این هم جواب نداد سیاست تهدید و تطمیع را همزمان با هم در پیش میگیرند. اگر این سیاست هم جواب نداد میروند سراغ ترور شخصیتها. چرا به سراغ ترور بهشتی رفتند، ولی کاری با بنی صدر نداشتند؟ به خاطر این که بنی صدر تطمیع شده بود و دیگر نیازی به ترور او نبود. نیاز داشتند که در مورد او شخصیتسازی بکنند. ما هنوز هم این مشکل را داریم.
چند وقت پیش وزارت اطلاعات اعلام کرد که تیمی را پیدا کرده که کارشان تخریب شخصیت و شخصیتسازی بود. اگر این هم جواب نداد، میروند به سراغ ترور فیزیکی مثل شهید شهریاری، مثل شهید علیمحمدی. این ها این قدر پست هستند که علیمحمدی را شهید کردند، علی محمدی که من میدانستم چه قدر به نظام و ولایت علاقه داشت، بعد از همین می خواستند سوءاستفاده بکنند علیه نظام.
من همیشه به شهدایی مانند علیمحمدی و شهریاری غبطه می خوردم و میگویم اگر غیر از این نصیبشان میشد انصاف نبود؛ چرا که این افراد حقشان شهادت بود.
به هر حال در مسیر ما هم از این مسائل زیاد بود و هست. من باب تمثیل می گویم نه مقایسه: ما رایت الا جمیلا.
اما آن چه که سخت بود و سخت ترین روزهای زندگی من بود، روزهای شهادت شهید شهریاری و علیمحمدی بود.
«خبرگزاری دانشجو» - چون وقت کم است چند سوال کوتاه از محضرتان میپرسم؛ دانشگاه آزاد اسلامی؟
دانشجو: دانشگاهی است که یک بال آموزش عالی است.
«خبرگزاری دانشجو» - دانشگاه آزاد بعد از ریاست آقای دانشجو؟
دانشجو: مانند دانشگاه های دولتی در استان ها به سوی هیئت امنایی شدن پیش می رود و از لحاظ مالی مستقل می شود و می تواند خودش را اداره کند. دانشگاه آزاد در هر صورت یک بال آموزش عالی کشور است.
«خبرگزاری دانشجو» - دانشجوی پولی که در دوره شما ابداع شد؟
دانشجو: دانشجویی که شهریه پرداخت میکند در دوره من نبوده و از قبل هم بوده. ما فقط این را بر اساس قانون پنجم توسعه قانونمند کردیم. پردیس های خودگردان را ایجاد کردیم که در مدارکشان هم قید می شود که این مدرک پردیس خودگردان است و با مدرک دانشگاه اصلی فرق می کند.
«خبرگزاری دانشجو» - تشکلهای دانشجویی؟
دانشجو: میتوانند خیلی در حرکت دانشگاه موثر باشند. هم میتوانند عامل پیشرفت بشوند، البته اگر در مسیر انقلاب باشند یعنی در راستای اهداف جنبش دانشجویی حرکت بکنند که مهمترین اهداف جنبش دانشجویی به نظر من مبارزه با طاغوت است، ولی اگر جنبش دانشجویی منحرف بشود و به پیاده نظام احزاب بیرون از دانشگاه تبدیل بشود، دانشگاه حتماً رو به افول خواهد بود.
«خبرگزاری دانشجو» - عفاف حجاب؟
دانشجو: زیباترین و مقدس ترین واژهای که می تواند در دانشگاه و جامعه عام و همگانی شود و جامعه و دانشگاه را از آفت های متفاوت مصون نگه بدارد.
«خبرگزاری دانشجو» - اگر ناگفتهای هست که دوست داشتید عنوان کنید و عنوان نکردید بفرمایید.
دانشجو: ناگفته که زیاد دارم، ولی بماند برای روزهای بعد. ناگفته ها را یادداشت کردم و الان در اختیار خانوادهام هست؛ اگر خودم زنده بودم در زمانی که احساس کنم فضا مناسب است، آنها را منتشر میکنم، ولی اگر هم نبودم خانوادهام آن را منتشر خواهند کرد.
بسم الله
من از تمام وزراي علوم بعد از انقلاب يک شکايت دارم
براي افرادي که معلول هستند نميتوانيد يک کاري کنيد
چطور ما براي معلولين المپيک(پار المپيک) داريم اما براي معلولين دانشگاه نداريم ...
جان مادرتان نظرم را پخش کنيد
من از تمام وزراي علوم بعد از انقلاب يک شکايت دارم
براي افرادي که معلول هستند نميتوانيد يک کاري کنيد
چطور ما براي معلولين المپيک(پار المپيک) داريم اما براي معلولين دانشگاه نداريم ...
جان مادرتان نظرم را پخش کنيد