به گزارش گروه فضای مجازی «خبرگزاری دانشجو»، حجت الاسلام قرائتی در پاسخ به این سوال که چرا در ایران آمار طلاق در حال افزایش است میگوید: دلایل طلاق مختلف است. ما باید مشکل را در خودمان جستجو کنیم. ما باید بدانیم که وقتی ازدواج میکنیم باید کمی خودخواهیهایمان را کم کنیم و از پوست خودمان بیرون بیاییم. اگر شما بخواهید دوتا شاخه را بهم جوش بدهید باید هر دو از پوست خودشان بیرون بیایند تا به یکدیگر جوش بخورند. بعضیها از پوست خودشان بیرون نمیآیند و میگویند که پدر یا خانوادهٔ ما اینطور بوده است.
کسی که میخواهد بچهای که درحال غرق شدن است را نجات بدهد باید لخت بشود و به درون آب برود. پس ما باید از یک چیزهایی بگذریم. نداشتن گذشت ربطی به تحریم خارجی ندارد و مربوط به درونمان است. رئیس آموزش پرورش کاشان میخواست از مکتب خانهٔ یکی از روستاهای اطراف کاشان دیدن کند و مجبورشد که مقداری از مسافت را با اسب طی کند. اتفاقا خادمی سر کلاس بود و داشت بچهها را ساکت میکرد و در حال کشیدن چپق بود. مدیر به او خبر داد و او چپق خودش را نیمه خاموش کرد و در جیبش گذاشت. رئیس آموزش و پروش وارد کلاس شد و دید که دود فضا را پر کرده است و وقتی سوال کرد مدیر گفت که هیچ وقت اینطور نبوده است و این تصادفی است. روی میز خاکستر بود و وقتی رئیس از خاکستر روی میز سوال کرد مدیر گفت که هیچ وقت این طور نبوده است و امروز تصادفا این طور است. رئیس دید بوی کهنه سوخته میآید. (چپق خاموش نشده بود و کت خادم در حال سوختن بود) و وقتی سوال کرد، مدیر گفت که این هم اتفاقی است. رئیس یکی از بچهها را بلند کرد که از او سوال درسی بپرسد و اتفاق این بچه در درس ضعیف بود و مدیر به او اشاره کرد که بنشیند و شاگرد زرنگ را بلند کرد که درس جواب بدهد. رئیس وقتی خواست سوال کند به شاگر گفت که من به توگفتم بلند شو؟ شاگرد گفت: خیر، مدیر به من گفت که بلند شوم. رئیس گفت: این هم اتفاقی بوده است؟
ما هم میگوییم که همه چیز تحریم خارجی است. آیا رحم به زن و شوهر تحریم خارجی است؟ در مورد مسائل زن و شوهر یکی میگوید که تقصیر مادرش است و یکی میگوید که تقصیر ماهواره است و... ولی هیچ کس سهم خودش را از مشکل نمیگوید. روایت داریم: کسی که بچه دارد باید بچه بشود. قرآن بر ما نازل شد یعنی پایین آمد تا انسان آنرا بفهمد. عروس و مادرشوهر باید تراشیده بشوند تا بهم پیوند بخورند.
قرآن میفرماید: اموال و اولاد شما فتنه است یعنی آزمایش است. همسر شما آزمایشی برای شما است. خدا بیست مرتبه فرموده است که من شما را آزمایش میکنم. مثلا خانمی به شوهرش میگوید: احمق و آقا میگوید که من با زنی که به شوهرش احمق میگوید نمیتوانم زندگی کنم، این اشتباه است. شرها و خیرها وسیلهٔ آزمایش هستند. ممکن است که انسان یک شب درآمد سرشاری داشته باشد که از سود آن، خوابش نبرد و یک شب هیچ سودی نداشته باشد و از گرسنگی خوابش نبرد. این آزمایشات باید باعث رشد ما بشود. لیمو شیرین در لحظهای شیرین است و بعد تلخ میشود ولی لیموترش است و از آن لیموناد شیرین درست میکنند. بعضیها شیرین هستند ولی مثل لیموشیرین و ماندگار نیستند ولی بعضیها ترش هستند ولی ماندگارند. امیرالمومنین میفرماید: لذتی که بعد از آن آتش است، لذت نیست. هیچ کدام از پیامبران همسرشان را طلاق ندادهاند حتی داریم که همسر نوح و لوط خیانت (بیوفا بودن) کردند. بدترین حلال، طلاق است. روایت داریم: مغبوضترین چیز نزد خدا طلاق است. شهید مطهری میفرمود: مرد درخانه حق حکومت دارد نه حق تحکم. حکومت یعنی چاره اندیشی یعنی ممکن است که آقا به خانم میگوید به فلان دلیل من صلاح نمیبینم که بافلانی رفت و آمد کنیم ولی تحکم یعنی اینکه مرد میگوید که چون من مرد هستم باید با فلانی رفت و آمد نکنیم و تو باید حرف مرا گوش بدهی. حکومت یعنی امر و نهی حکیمانه ولی تحکم یعنی امر و نهی قلدرانه. خدا جبار است و جبران میکند. اگر کسی تلخی از همسرش میبیند باید آنرا پای خدا بگذارد و بگوید: من برای رضای خدا صبر میکنم و خدا جبران میکند. درنماز عیدفطر میگوییم: و الجود و الجبروت.
در قرآن داریم که عدهای هستند که در حد این نیستند که خدا بر آنها صلوات بفرستد بنابراین خدا به پیامبر میفرماید که تو برآنها صلوات بفرست. قرآن میفرماید: صدقه را از آنها بگیر و به آنها صلوات بفرست. خدا میفرماید: کسانی که صبر میکنند خدا بر آنها صلوات میفرستد ولی کسانی که در خوشیها صبر میکنند و به فقرا کمک میکنند پیامبر بر آنها صلوات میفرستد. ممکن است کسانی که در تلخیهای زندگیشان صبر میکنند بچههایشان به خیر برسند. یعنی بچهٔ خوب و توفیقات نتیجهٔ صبر است. پس بدانیم که خدا جبران میکند. در عیدقربان خدا به ابراهیم میگوید که بچهات را بکش و ابراهیم از فرزندش دل کند و امتحان سربلند بیرون آمد. ما الان حال غذا پختن و خوردن میوه را نداریم و بجای آنها ساندویج و آبمیوه میخوریم. پدر من اگر یک تکه نان کوچک را در خاک میدید آنرا برمی داشت و روی بلندی میگذاشت و میگفت که من قحطی را دیدهام. در قرآن کلمهٔ عسر دوازده تا است ولی کلمهٔ یسر سی و شش تا است. گاهی ما تلخیهای زندگی دیگران را نمیبینیم و فقط شیرینیهای زندگی آنها را میبینیم. در قرآن داریم که همه میگفتند: خوش به حال قارون ولی وقتی قارون در گِل فرو رفت همه گفتند که خوب شد ما جای قارون نبودیم. یکی از دلایل اینکه ما از زندگی خودمان ناراضی نیستیم این است که فکر میکنیم دیگران تلخی ندارند. امیرالمومنین میفرماید: دنیا همراه با غصه است. پس همهٔ زندگیها تلخی دارد. یکی امروز تلخی دارد و یکی فردا. ما نباید غصهٔ زندگی دیگران را بخوریم. سلیمان پیامبر از خدا خواست حکومتی داشته باشد که کسی در تاریخ نداشته باشد. پدر حضرت سلیمان پیامبر (داود) بود. هدهد به او گفت که من چیزی میدانم که تونمی دانی. ما نباید لحظه نگر باشیم.
منبع: شبکه اجتماعی یامجیر