گروه فرهنگی «خبرگزاری دانشجو»؛ 18 فروردین 1359، صدام در نشست خبری در بغداد اعلام می کند ایران باید از سه جزیره ی خلیج فارس که متعلق به کشور امارات است بیرون رود و همزمان با این نشست، هزاران عراقی ایران الاصل را از کشورش اخراج می کند.
25 اردیبهشت طارق الهاشمی مقاله ای تامل برانگیز در خصوص اوضاع داخلی ایران در روزنامه الوطن می نویسد و در آن به تشریح کامل و دقیق شرایط داخلی ایران می پردازد.
در همین برهه و در بهار سال 1359 حملات توپخانه ای و هوایی عراق به مناطق مرزی ایران افزایش می یابد. ایران نیز به این حملات پاسخ درخور می دهد. برای مثال در 28 اردیبهشت 59 یک فروند جنگنده ی میگ عراقی در مرز ایران توسط ارتش سرنگون می شود.
بمب گذاری ها در مناطق جنوب و جنوب غرب به ویژه خرمشهر و اهواز شدت می یابد و دولت عراق علنا حمایت خود را از این اقدامات علی الخصوص گروه موسوم به خلق عرب اعلام می کند و آنرا قیام مردم عربستان ایران می خواند.
کودتای نافرجام 18 تیر 59 ضربه ی مهلکی به بدنه و روحیه ارتش ایران وارد می کند. رییس کودتا، شاهپور بختیار، پس از ناکامی از حمله ی عراق به ایران اعلام حمایت می کند و جلسات مشترکی با صدام برگزار می کند.
در تیر 59 برخی رسانه ها خبر دیدار صدام با برژینسکی مشاور امنیتی کاخ سفید اعلام می کنند که این دیدار در تصمیم حمله ی صدام به ایران بسیار موثر بود زیرا این مقام آمریکایی چراغ سبز به صدام نشان داده و اعلام کرده با سیاست های صدام در قبال ایران مشکلی ندارد.
از مرزها درباره ی تجمع نیروهای عراقی و مهندسی ارتش بعث، اخبار نگران کننده ای می رسد. برخی عشایر به مراکز نظامی مراجعه و اطلاع می دهند که تعداد زیادی تانک عراقی در دره چذابه تجمع کرده اند به طوریکه با چشم غیر مسلح قابل رویت هستند.
گزارش ها از نابسامانی شرایط دفاعی کشور در مرزها حکایت دارد. برخی پاسگاه های مرزی خالی از نفر بوده و ژاندارمری کمبود نیرو را عامل آن می داند.
بنی صدر به اصرار برخی فرماندهان ارتش و سپاه برای بررسی اوضاع مرزی به کرمانشاه سفر می کند و جلسه ای را در مورخ 23 مرداد با حضور برخی فرماندهان از جمله ظهیرنژاد، صیاد شیرازی، بروجردی، مرتضی رضایی و متوسلیان در اتاق جنگ لشکر 81 زرهی کرمانشاه تشکیل می دهد.
تحلیل بنی صدر در این جلسه از اوضاع مرزها کاملا متفاوت با اکثر فرماندهان حاضر در این جلسه بود. او با رد احتمال حمله عراق به ایران می گوید: عراق هیچ وقت چنین غلطی نمی کند چرا که هم از سوی بین الملل محکوم می گردد و هم از داخل دچار ناامنی می شود.
امام خمینی(ره) که با هوشیاری کامل آینده را پیش بینی می کرد در بیانه ای در تاریخ 21 شهریور ماه به زائران بیت الله الحرام، آمریکا را عامل تشویق صدام حسین به گسترش درگیری با ایران می خواند و با انتقاد از کاخ سفید می گوید: ما با آمریکا در ستیز هستیم و امروز دست دولت آمریکا از آستین دولت عراق بیرون آمده است.
در 26 شهریور صدام یک طرفه قرار 1975 را لغو می کند. در این قرار داد خط القعر بعنوان مرزی آبی دو کشور در اروند رود تعیین می شد.
و 5 روز بعد یعنی در31 شهریور 1359 با حمله هوایی عراق به چند فرودگاه ایران و تعرض زمینی همزمان ارتش بعث به شهرهای غرب و جنوب ایران، جنگ 8 ساله حکومت صدام حسین علیه ایران آغاز شد.
دیری نپایید که با تشکیل هستههای مقاومت، متشکل از مردم و نیروهای مسلح انقلابی اعم از سپاه و عناصری از ارتش، حرکت ماشین جنگی عراق سد شد. ارتش دشمن برای تصرف سرزمینهای گستردهای چون غرب شوش و دزفول، شمال خرمشهر و جنوب اهواز، همچنین کوهستانهای جبهههای میانی با مشکل چندانی مواجه نگردید، اما در تصرف شهرهابا مقاومت جدی مواجه شد و نتوانست اهداف خود را کامل کند.
گیلانغرب در ششم مهر 1359 شاهد مقابله شیرمردان هوانیروز ارتش به فرماندهی شهید شیرودی، در تکمیل قیام مردم در برابر دشمن بود. رأس ستون دشمن را مردم و سپاهمتلاشی کردند و عقبه آن را هوانیروز منهدم کرد و بدین ترتیب دشمن از شهر بیرون رانده شد.
اهواز در آستانه سقوط قرار گرفتهبود. دشمن در 8/7/1359 به چندکیلومتری اهواز رسیده بود که با هشدار امامو شبیخون پاسداران اهواز به فرماندهی شهید "غیوراصلی" قوای دشمن منهدم شد و اهواز از خطر سقوط نجاتیافت.
سوسنگرد در روز هفتم جنگ سقوط کرد. دشمن با استفاده از عدم حضور نیروهای خودی، در ششم مهر 1359 وارد سوسنگرد شد و پس از اشغال، نگهداری آن را به عناصر خلق عرب واگذار کرد، اما 4 روز بعد شهر به دست پاسداران آزاد شد. در تاریخ 24 آبان 1359 ارتش عراقمجدداً سوسنگرد را از سه طرف محاصره کرد و از جنوب و غرب داخل شهر نفوذ کرد لیکن به دلیل مقاومت عدهای از نیروهای ارتش، سپاه و ژاندارمری، نتوانست شهر را اشغال کند. در عین حال دشمن 48 ساعت کوشید تا محاصره شهر را کامل و آن را تصرف کند. مقاومت 48 ساعته مدافعان سوسنگرد با حملهای که نیروهای خارج از شهر طرحریزی و اجرا کردند، به نتیجه رسید، محاصره شکسته شد و دشمن مجبور به عقبنشینی گردید.
در خرمشهر حماسه بزرگی آفریده شد. دشمن که از شلمچه تا پلنو را ظرف 4 روز طی کرده بود، نتوانست از پلنو تا پل خرمشهر - آبادان را در کمتر از 31 روز طی کند و با تلفات فراوان به این پل دست یافت. بدینترتیب مقاومت 35روزه نیروهای مردمی تا چهارم آبان 1359 در دروازه ها و کوچههای خرمشهر چندین یگان دشمن را منهدم کرد. در این مدت مناطقی چون پاسگاه دوربند، پلنو، پلیسراه، صد دستگاه، ساختمانهای پیشساخته، کوی طالقانی، کشتارگاه، میدان راهآهن، گمرک و بندر، خیابان چهلمتری و فرمانداری نقاط مقاومت شناخته میشد و مسجدجامع شهر مرکز فرماندهی و سمبل مقاومت بود.
آبادان هیچگاه به دست دشمن نیفتاد. دشمن تا آستانه شهر نفوذ کرده بود. چیزی نمانده بود که محاصره کامل شود و شهر سقوط کند. لیکن حضور ناگهانی نیروهای مسلح انقلابی، دشمن را در جنوب بهمنشیر تارومار کرد و آنها را به شمال این رودخانه راند تا محاصره 330 درجهای آبادان به 270 درجه کاهش یابد.
با انسجام، گسترش و قوت روزافزون مقاومتهای مردمی و نیروهای مسلح انقلابی که با کندی حرکت دشمن و بروز ضعفهای ارتش عراق و تضعیف روحیه سربازان عراقی همزمان بود، نیروهای مدافع جمهوری اسلامی به تدریج با کسب توانایی اجرای عملیاتهای ایذایی، شبیخون و محدود، توانستند دشمن را متوقف و آرامش او را سلب کنند.
مي خواستم بدونم در همان روز اول حمله يعني 31 شهريور، عراق به چند شهر ايران حمله کرد؟ تعداد دقيقشو مي خواستم