انتقال فرهنگ از طریق آموزش صورت میپذیرد و فرهنگسرا یکی از نهادهایی است که میتواند به این انتقال فرهنگ کمک کند، اما این انتقال سر راه مانده است.
گروه فرهنگی «خبرگزاری دانشجو» - محسن زیار؛ در این نوشتار قصد داریم به بررسی وضعیت و کیفیت فرهنگسراها و شیوه و نحوه اعمال برنامه های فرهنگی توسط این نهادها و نهادهای فرهنگی حاکمیتی بپردازیم. برای این مهم ابتدا به توضیح مفهوم فرهنگ و سپس به بررسی ابعاد فرهنگ و فرهنگسرا می پردازیم.
فرهنگ فارسی معین واژه «فرهنگ» را مرکب از دو واژه «فر» و «هنگ» به معنای ادب، تربیت، دانش، علم، معرفت ، آداب و رسوم تعریف کردهاست. فرهنگ (culture) را ادوارد تیلور (1917-1832)، مجموعه پیچیدهای از دانشها، باورها، هنرها، قوانین، اخلاقیات، عادات و هر چه که فرد به عنوان عضوی از جامعه از جامعه خویش فرامیگیرد تعریف میکند. هر منطقه از هر کشوری میتواند فرهنگ متفاوتی با دیگر مناطق آن کشور داشته باشد. فرهنگ به وسیله آموزش، به نسل بعدی منتقل میشود. این آموزش می تواند از طرق مختلف از جمله فرهنگسراها صورت پذیرد.
فرهنگسرا مجموعه ای است که در آن یک یا چند نهاد فرهنگی فعالیت دارند. در فرهنگسراها معمولاً شرایطی برای آموزش امور گوناگون فرهنگی و اجتماعی و همچنین آموزش پیشهها و هنرهای گوناگون فراهم میگردد. برخی از فرهنگسراها بجز پوشش دادن منطقه خود به فعالیتهای فرامنطقهای نیز میپردازند. بسیاری از فرهنگسراها ویژهکار (تخصصی) اند یعنی فعالیت خود را گرد یک گروه یا یک محور کاری متمرکز میسازند. فرهنگسراها برپایه شیوه فعالیت به یکی از محورهای سه گانه شخصیت (کیستی)، محتوا (درونمایه) و نهاد میپردازند.
نکته ای که در تبیین فرهنگسراها لازم است این است که بدانیم رویکرد و کارکرد این نهادهای فرهنگی در ساخت زیربنا و روبنای فرهنگی جامعه چیست؟ اساساً آیا وجود فرهنگسراها لازم است یا خیر؟ و اگر لازم است چه برنامه هایی را باید در پیش گیرد که نه در برابر دیگر نهادهای فرهنگی موازی کاری کند و نه از مسیر کلی جامعه فاصله بگیرد و در پیشرفت و تعالی آن خدشه وارد کند؟ آیا فرهنگسراها صرفاً یک محیط ویترین گون فرهنگی و یا محیط جمع شدن و پاتوق است و یا اینکه اساسا دارای ساختار و چارچوب منظم و مجموعه ای برای جهت دهی و رشد و پرورش و تعالی افراد جامعه است؟ رابطه ی فرهنگسراها با دیگر نهادهای فرهنگی چیست؟
آن چیز که در حال حاضر مهم و مدنظر است این است که بدانیم برای فرهنگسراها و عملکرد و اهداف آن ها سند و برنامه ی جامعی تهیه شده یا خیر؟ آیا ارتباطی بین برنامه های فرهنگسراها و برنامه های دیگر نهادهای فرهنگی و آموزشی مانند آموزش و پرورش هست یا خیر؟ آیا فرهنگسراها با نهادهای دینی و مذهبی جامعه همانند مساجد ارتباط دارند؟ و اگر ارتباط دارند، این رابطه سبب نزدیک شدن به این نهادها و مضامین دینی شده و یا سبب دوری و طرد این نهادها میگردد؟ این قبیل سوالات از جمله مسائل جدی است که باید پیرامون آن ها فکر شده و به آن ها پاسخ داده شود.
همانطور که ذکر شد انتقال فرهنگ از طریق آموزش صورت می پذیرد و فرهنگسراها یکی از نهادهایی است که می تواند به این انتقال فرهنگ کمک کند. از آن روی که در جامعه ای اسلامی زندگی می کنیم لذا فرهنگ و آداب و رسوم و سنن ما حول محور مضامین دینی و اسلامی می گردد و تبعاً دأب نهادهای فرهنگی نیز باید بر گسترش و آموزش این مضامین و رشد و تعالی افراد جامعه در این راستا باشد. به عنوان مثال باید در رسالت فرهنگسراها برنامه هایی اینگونه طرح ریزی شود که افراد جامعه به محل های داعیه دار این تعالیم دینی و مذهبی همانند مساجد بیشتر نزدیک شده و جذب آنان شوند نه اینکه در عمل خود به مانع وحجابی برای دوری و فاصله مردم از این محل ها بدل گردند! مساجد که تا چند سال پیش محل آمد و شد مردم در تمامی سنین بود، تا حدودی جای خود را به فرهنگسراها داده و به نظر می رسد این فرهنگسراها به عاملی بازدارنده تبدیل شده اند! در صورتی که می بایست عامل محرکی برای جذب شدن افراد جامعه به مساجد باشند.(ناگفته نماند که خود مساجد نیز باید دارای جذابیت ها و برنامه های متنوعی برای جذب اقشار و سنین مختلف جامعه باشند که اکنون مجالی برای سخن گفتن در این مورد نیست.)
نمونه ی دیگری که می توان از آن یاد کرد حضور پررنگ موسیقی و آموزش آن در فرهنگسراهاست. همانطور که ذکر شد فرهنگ ما منشعب از مضامین دینی و الهی است و فرهنگسراها باید در جهت آموزش و گسترش این تعالیم تلاش کنند. به نظر می رسد گسترش و آموزش موسیقی-آن هم بعضا موسیقی های خلاف شرع و عرف(!)- جزء چشم انداز و اهداف دین مبین اسلام و نظام مقدس جمهوری اسلامی نبوده و نیست لذا این خط مشی در فرهنگسراها نیز از نمونه های انحراف از رسالت و هدف اصلی آن هاست.
کشف و بیان این مصادیق و نمونه ها امری دشوار و پیچیده نیست و با اندکی تامل می توان مواردی از این قبیل برشمرد؛ لکن هدف از بیان این موارد نه ایجاد خدشه و خلل و نه از روی ایرادگیری صرف بلکه از روی دلسوزی و تلاش برای رشد و تعالی جامعه و رسیدن به جامعه ای آرمانی و الهی است.
امید است که با برنامه ریزی صحیح و تهیه سندی جامع و کاربردی و عمل به آن موانع و مشکلات و نواقص نهادهای فرهنگی و فرهنگسراها رفع شده و شاهد حرکت و پیشرفت آن ها در مسیر رشد و تعالی جامعه باشیم.
/دانشجوی کارشناسی ارشد دانشگاه امام صادق(علیه السلام)/
جناب نويسنده، لطفا اگر امکانش هست اي ميلتون رو به ايميل بنده بفرستيد، سوالاتي در همين زمينه از خدمتتون دارم/
متشکرم از حمايت شما.
موفق باشيد.