گروه سیاسی «خبرگزاری دانشجو» - وحید شورابی؛ چند نکته درباره توافق حاصل شده میان ایران و 5+1 و درس هایی که از این توافق باید گرفت:
1. این توافق همچنان که برخی ساده لوحان می پندارند ذره ای از بی اعتمادی و بد بینی ملت ایران از دولت های استکباری به سرکردگی آمریکا کم نمی کند و آنان بابت جنایت هایی که در دهه های اخیر بر ملت ما روا داشته اند همچنان رو سیاهند.
2. دولت جمهوری اسلامی ایران قطعاً همچون گذشته به تعهداتی که در این توافقنامه داده پایبند خواهد بود. حال باید منتظر ماند و دید که آیا طرف غربی هم به تعهداتی که داده است ملتزم خواهد بود یا خیر. این جمله رهبر انقلاب هم که فرمودند: «من اعتماد ندارم، خوش بین نیستم به مذاکره» ناظر به سابقه عهدشکنی غربی هاست. در هر صورت اگر طرف غربی به تعهداتش پایبند باشد، یک پیروزی برای ما خواهد بود؛ زیرا رفع تحریم ها هر چند اندک هم که باشد عوایدی هر چند ناچیز برای ما به همراه خواهد داشت، اما اگر طرف غربی به تعهدات خود عمل نکند باز هم برای ما یک پیروزی خواهد بود؛ زیرا آن دسته از افکار عمومی و دولتمردانی که هنوز به غربی ها و تعهداتشان خوش بین هستند را با چالشی جدی روبرو خواهد کرد و این یک تجربه خوب برای ما خواهد بود که به عهدشکنان خوش بین نباشیم. حداقلش این است که تا سال ها نسخه مذاکرات پیچیده خواهد شد.
3. رئیس جمهور در کنفرانس خبری بعد از توافق با 5+1 خطاب به فعالین اقتصادی اظهار داشت: «از امروز دیگر نوبت شماست، دولت مسیر را هموار کرده و از این پس کوشش باید آغاز شود.» به برداشت های متفاوتی که از این جمله رئیس جمهور می شود کاری نداریم، اما باید دید که این رفع تحریم های حداقلی (در صورتی که غربی ها به تعهدات خود پایبند باشند) که به قول رئیس جمهور آمریکا «تحریمهای عمده همچنان به قوت خود باقی خواهد ماند» چه تاثیری بر اوضاع اقتصادی ما خواهد داشت؟ آیا از سایه سنگین تورم کاسته خواهد شد؟ آیا این پیروزی دیپلماسی که دولتمردان یازدهم بر آن تاکید دارند به بهبود فضای کسب و کار که از وعده های انتخاباتی آقای روحانی بود خواهد انجامید؟
بدیهی است نتایج این بهبودی در فضای کسب و کار به محض عملی شدن رفع تحریم ها کم کم باید نمایان شود و اگر چنین نشد، آن وقت است که یک تجربه خوب دیگر برای ملت ایران و دولتمردان یازدهم رقم خورده و آن این است که برای حل مشکلات اقتصادی نباید به بیرون امید داشت.
4. وابستگی به اقتصاد تک محصولی و خام فروشی و در یک کلام اقتصاد نفتی به پاشنه آشیل ما در عرصه معادلات جهانی تبدیل شده است. افزایش تولیدات غیرنفتی و سایر ظرفیت های تولیدی و در نهایت جدا شدن بودجه کشور از نفت می تواند این نقطه ضعف در اقتصاد ما را به نقطه قوت تبدیل کند.
در این صورت است که دیگر قدرت های جهانی قادر نخواهند بود ما را به بهانه هایی واهی چون «احتمال ساخت سلاح هسته ای از سوی ایران» تحریم کنند و بگویند «تحریم ها باعث شد ایران بر سر میز مذاکرات بیاید» و در صورت تحریم، به دلیل محکم بودن ساختار اقتصادی ما و عدم وابستگی آن به محصولی خاص، این تحریم ها کاملاً بی نتیجه خواهد بود.
آيا اين حضرات مي خواهند با ريش حرمي و قيس بوک بازي و چند کلمه انگليسي قراضه ، يک ملتي را مثل ملت ايران در داخل و خارج به اين راحتي تحميق کنند؟ يعني وضع ما اينقدر خراب شده است؟ آيا منظور از "نرمش قهرمانانه" اين است؟