به گزارش خبرنگار سیاسی «خبرگزاری دانشجو»، شورای تبیین مواضع بسیج دانشجویی دانشگاه های تهران در آستانه روز 8 آذر و برگزاری دور جدید مذاکرات با کشور های 1+5 بیانیه ای منتشر کرد که مشروح آن به شرح زیر است:
باسمه تعالی
در آستانه 8 آذر و سالروز شهادت شهید شهریاری شاهد برگزاری دوری جدید از مذاکرات هسته ای نمایندگان جمهوری اسلامی ایران با کشورهای 1+5 بودیم که دستاورد آن به تعبیر مقام معظم رهبری مدظله العالی، در خور تقدیر و تشکر بوده است. شورای تبیین مواضع بسیج دانشجویی تهران بزرگ نیز ضمن عرض خداقوت به تیم مذاکره کننده کشورمان، اعلام می دارد سوالات و ابهاماتی در اینباره به نظر میرسد که لازم است برای ملت شریف ایران تبیین و روشن گردد. در ادامه به برخی از این نکات و ابهامات اشاره میشود که امید است شاهد پاسخگویی و روشنگری دولت در این خصوص باشیم:
1- تأکید بر سیاست خارجی برای حل مشکلات کشور تا چه اندازه میتواند بهبود دهنده اوضاع کشور باشد؟
در ماههای ابتدایی دولت، آن چه بیش از همه از سوی دولت محترم در صدر توجهات قرار گرفته، تمرکز ویژه بر رفع تحریم ها از طریق مذاکره به منظور ایجاد رونق و چرخاندن چرخ اقتصاد کشور بوده است. این نگاه و رویکرد، خود از چند جنبه قابل بررسی است. نخست آن که تا چه حد می توان برای پیشبرد امور اقتصادی کشور، نگاه به بیرون را مایه امید دانست؟
دوم آن که اساسا معضل اصلی در اقتصاد از دید مسؤولان، تحریم ها و فشارهای بیرونی است یا وجود برخی آسیب ها در نظامات و سازوکارهای اقتصادی و البته برخی بی تدبیری ها در فضای اقتصادی و سیاسی؟ و در قبال تمرکز ویژه دولت در حل مسائل خارجی، تا چه اندازه تمرکز ایشان بر «استحکام ساخت درون» و پیشبرد گفتمان «اقتصاد مقاومتی» که مطالبه جدی مقام معظم رهبری است، میباشد؟
سوم آن که نگاه «پیشرفت از طریق رفع تحریم» تا چه اندازه بلندمدت و پایدار است، یا تلاش های دیپلماتیک دولت تنها به اخذ فرصتی برای تنفس اقتصاد کشور، اکتفا شده است؟ کما این که در مفاد معاهدات طرف غربی این گونه تلقی می شود که آنها مهمترین کاری که میکنند آن است که تحریم جدیدی علیه ایران وضع نکنند!
چهارم نیز آن که، آیا همه معاهدات طرف غربی به لحاظ صرف ارزش اقتصادی (و نه سیاسی و دیپلماتیک)، موازنه ای با پرداخت امتیاز حق غنی سازی 20 درصد به عنوان برگ برنده ایران در مذاکرات، داشته است؟
و پنجم آن که با فرض آن که مذاکرات در بهترین حالت ممکن صورت گرفته و امتیازات دیپلماتیک فراوانی را عاید طرف ایرانی کرده باشد، آیا اقتصادی جلوه دادن دستاوردهای مذاکرات و آن را شاه کلید رفع تمام مسائل و مشکلات اقتصادی تداعی کردن، اساسا تا چه اندازه برای همین اقتصاد پرنوسان و پرفراز و نشیب، ثبات و رشد پایدار حاصل خواهدکرد؟ کما این که وزیر محترم اقتصاد نیز (شاید با صدایی متفاوت از رویکرد دولت) خود به این حقیقت اذعان کرده بود.
این ها همه در حالی است که تحریم های اصلی که به معنای واقعی منجر به یک محاصره اقتصادی شده و اقتصاد کشور را با مشکلات اساسی مواجه کرده است، همانا تحریم های فروش نفت و نیز تحریم بانک مرکزی است و حال آن که بیشترین لطفی که طرف غربی در این دو مورد کرده، تنها و تنها این است که تلاش خود را برای افزایش تحریم ها متوقف کند و البته نیک می داند که این کشورهای حوزه خلیج اند که اجازه نخواهند داد تحریم های نفتی ایران کاهش یابد.
2- آنچه در این مذاکرات، طرف ایرانی متعهد به آن شده است، به طور مختصر شامل این موارد میشود:
خودداری از غنی سازی بیش از 5 درصد، تبدیل سوخت تولید شده بیست درصد به اکسید یا مواد کمتر از 5 درصد، خودداری از نصب سانتریقیوژهای جدید در نظنز، عدم گسترش سایت فردو و خودداری از غنی سازی بیش از 5 درصد در 4 آبشار فعال در آن، و درباره آب سنگین اراک نیز: خودداری از تزریق سوخت، آزمایش نکردن سوخت جدید، تولید نکردن سوخت بیشتر برای رآکتور و عدم نصب تجهیزات اصلی باقیمانده.
حال جای این سوال است که اگر قرار است توافقات طرفین، قدم به قدم پیش رود، از آن جا که در گام اول، اهرم فشار و دستمایه قدرت طرف ایرانی که همان غنی سازی 20 درصد است از او گرفته شده و در قبال آن تحریم های اصلی هنوز پابرجاست، در گام دوم و گام های بعدی مذاکرات برای برداشتن سایر تحریم ها، طرف ایرانی قرار است چه امتیازی را به طرف مقابل بدهد؟!
سؤال دیگر آن است که مذاکرات دو طرف باید بر سر منافع هر یک باشد یا حقوق آن ها؟ به عبارت دیگر، معنای تأکید مقام معظم رهبری مبنی بر لزوم پافشاری بر حقوق ملت ایران و پرهیز از حتی یک قدم عقب نشینی چه خواهدبود؟! حال آن که ما تا پیش از این، غنی سازی در چارچوب قوانین آژانس بین المللی انرژی اتمی را حق مسلم خود می پنداشتیم!
از سوی دیگر، هنوز اندکی از پایان یافتن توافق صورت گرفته نگذشته، شاهد موضعگیریها و تحلیلهای نابجای برخی از دولتهای طرف مقابل به خصوص مسؤولان دولت آمریکا بودیم، که البته چیز جدیدی نبوده و تنها قابل اعتماد نبودن دولتمردان آمریکایی را بیش از پیش روشن میسازد. شایان ذکر است که البته در این رابطه پاسخی قاطع ازسوی وزیر امور خارجه کشورمان به این اظهارات دادهشد که ضمن تشکر از این اقدام به موقع خواستار تداوم این گونه اقدامات که مشت بزرگی بر دهان یاوهگویان آمریکایی است از طرف فرزندان ملت ایران علی الخصوص وزیر امور خارجه جناب آقای دکتر ظریف هستیم.
در پایان ضمن دعای خیر برای توفیق در مأموریت های سخت و خطیر پیش رو برای اعضای دولت یازدهم بار دیگر بر استیفای همه حقوق ملت ایران در دستیابی به فناوری هسته ای که تأثیرِ مهمی در پیشرفت و توسعه کشور در حوزه های گوناگون انرژی، صنعتی، پزشکی و... دارد، تاکید میکنیم و امیدواریم این مذاکرات برگ درخشانی در کارنامه عملکرد دولت یازدهم باشد.
والسلام علی من اتبع الهدی