به گزارش گروه فضای مجازی« خبرگزاری دانشجو»؛ «قول میدهم که احترام را به پاسپورت ایرانی برگردانم.» این، جمله ای بود که شیخ حسن روحانی بارها آن را در ایام تبلیغاتی انتخاباتی به زبان آورد، بدون این که بفهمد با این جملات غیرواقعی و البته تبلیغاتی، نه تنها عزتی به ایران و ایرانی و پاسپورت هایشان نمی بخشد بلکه این ادعا نتیجه عکس هم خواهد داد.
هفته قبل پس از سال ها اصرار پارلمان اروپا هیأتی از این پارلمان به ایران آمد. بر خلاف برنامه، اول با فتنه گران در یک سفارت خارجی دیدار کرد و به آنها جایزه داد و بعد به دیدار مسئولان کشور ما آمد. این هیأت می توانست آخرین دیدارش را با فتنه گران قرار دهد و از کشور خارج شود اما این کار را نکرد. چرا؟ بر اساس فیلمی که منتشر شده - و کاملا معلوم است این فیلم به شکل غیررسمی تهیه و منتشر شده - رئیس این هیأت در دیدار با هاشمی رفسنجانی به عمد از جای خود بلند نمی شود! وی وقتی هم از ایران خارج شد، در گفتگو با رسانه آمریکا مهمترین دیدارش در ایران را دیدار با دو فتنه گر اعلام کرد و عضو دیگری ازاین هیأت در گفتگو با بی بی سی درباره نحوه رفتار رئیس هیأت با هاشمی رفسنجانی گفت که احترام باید دو طرفه باشد! چند روز قبل عکسی هم از دیدار این هیأت با وزیر خارجه منتشر شد که نشانده همان رفتار هیأت اروپایی در برابر هاشمی با آقای ظریف، وزیر خارجه بود.
درباره کوتاهی های وزارت خارجه و وزارت اطلاعات در خصوص حواشی این دیدار، چیزی نمی نویسم که در صحن علنی مجلس به آنها تذکر دادم. آقای لاریجانی در پاسخ به تذکر بنده هیچ اشاره ای به کوتاهی میزبان مجلس، وزارت اطلاعات و وزارت خارجه در برخورد با این هیأت متخلف نکرد بلکه این اتفاقات را حاشیه های یک سفر و بی اهمیت دانست و البته در پاسخ به تذکرات برخی از نمایندگان دیگر و رسانه های معترض به این دیدارها ما را بازی خورده اروپایی ها دانست و ادعا کرد آنها دلشان می خواست در این باره جنجال شود که شما کردید. در پاسخ به آقای لاریجانی اما خاطره ای را از زبان امام راحل (رحمت الله علیه) یادآور می شوم که در صحیفه امام و صحیفه نور نقل شده است.
آقای لاریجانی و آقای هاشمی و بویژه آقای ظریف با دقت بخوانید:
تاریخ: 21 خرداد 1358
محل: قم
موضوع: لزوم حفظ استقلال و اجتناب از خودباختگی در سفارتخانه ها و نمایندگی ها
حضار: یزدی، ابراهیم (وزیر امور خارجه) و سفیران جدید سفارتخانه های ایران در کشورهای خارج
"این طوری که شاه «بله قربان گو» بود و من این را مکرر گفته ام ـ و از بس متأثرم باز هم پیش شما عرض می کنم ـ که من وقتی عکس شاه را پهلوی جانسون دیدم، که جانسون عینکش را برداشته و از این طرف دارد چشمهایش را آنطور می کند و نگاه می کند و به او (شاه) نگاه نمی کند، و او (شاه) آن طرف میز، سرجای خودش ایستاده بود، مثل یک بچه مکتبی که ایستاده پیش معلمش کرنش می کند. من همچون متأثر شدم که ما در چه حالی هستیم که این «شخص اول» مملکت ما به اصطلاح هست، در مقابل او (جانسون) اینطوری ایستاده و آن هم اینطور بی اعتنا چشمهایش را آن طرف کرده و در روزنامه انداخته بود و گمان می کنم این عکس را تحمیل هم کرده بودند که در روزنامه های ایران منعکس بشود. این جور نباشید."
بدیهی است که امام شاه را قبول نداشت اما عزت یک ایرانی و یک فردی که در شناسنامه اش مهر اسلام داشت در برابر یک کافر، برایش مهم بود. در تذکرم در صحن علنی مجلس هم گفتم که ما به هاشمی انتقادات جدی داریم بویژه به عملکردش در سال های اخیر، اما چرا باید کار به اینجا برسد که نماینده کفر اینطور به خودش جرأت بدهد اهانت آمیز با یکی از شخصیت های نظام اسلامی ما برخورد کند!
برخی از سایت ها و روزنامه هایی که آقای هاشمی را قبله خود می دانند، تذکرم در مجلس و اظهار ناراحتی از بی احترامی به هاشمی رفسنجانی را ظاهرسازی دانستند! نمی دانم چه بگویم الا این ضرب المثل فارسی را که برخی همه را به کیش خود پندارند. اما اصل سخنم این است چرا آنها چنین رفتاری با ما را آغاز کرده اند؟ وقتی امام امت از نحوه برخورد تحقیرآمیز یک مقام آمریکایی نسبت به شاه ظالم ایران در خاک کشورمان رنجیده می شود، ما از بی احترامی یک مقام اروپایی به یکی از شخصیت های نظام اسلامی - هر چند به او انتقادات به حقی داریم - نباید رنجیده و عصبانی شویم؟ آقای لاریجانی چطور این رفتار را حاشیه و کم اهمیت می داند؟
آقای هاشمی، آقای روحانی، آقای ظریف و همه آقایان دیگر، مهمترین ویژگی شما در برابر نظام کفر، استکبارستیزی شماست و الا در امور دیگر حتی اگر برتری بر آنها داشته باشیم از نظر تعالیم قرآنی برایمان ارزش افزوده و برجستگی ای ندارد. وقتی این روحیه استکبارستیزی را از دست دادیم، آن وقت است که به خود جرأت می دهند با ما رفتار تحقیرآمیزی داشته باشند.
آقای روحانی پاسپورت های مردم پیشکش، لطفا در برابر کفار سرتان را بلند نگه دارید و از یاد نبرید که قرآن با یک قائده کلی در سوره بقره آیه 120 تکلیف ما را با آنها مشخص کرده آنجا که می فرماید "لن ترضی عنک الیهود و لا النصاری حتی تتبع ملتهم" آنها از ما راضی نمی شوند و دست از سرمان برنمی دارند مگر این که از آنها تبعیت کنیم. برای فهم ریشه بدبینی امام امت و رهبر انقلاب به دشمنان این فرهنگ، یادآوری همین یک آیه کافیست.
*نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی
منبع: رجانیوز