به گزارش گروه فضای مجازی «خبرگزاری دانشجو»، رابرت بایر مولف کتاب خوابیدن با شیطان، به زدوبندهای دولت آمریکا و عربستان پرداخته و خاطرنشان کرده که آمریکا در حمایت عربستان از گروههای تروریستی القاعده مقصر است. بایر مینویسد: در عربستان چیزی تحت عنوان «حاکمیت قانون» وجود ندارد. وقتی که به گذرنامه عربستانی نگاه میکنیم متوجه میشویم که صاحب گذرنامه وابسته به خاندان حاکم است. یک شهروند عربستانی شبیه به بخشی از داراییهای این خاندان است و تفاوتی با کاخ جده یا رولزرویسی که متعلق به آل سعود است ندارد. هیچگونه حق و حقوقی و پارلمان و یا قانون اساسی در عربستان وجود ندارد.
خاندان حاکم در عربستان در برابر هرگونه تغییری مقاومت میکنند و نمیخواهند به تعفن خود در این کشور اعتراف کنند. داستانهای بسیاری در خصوص فحشای خاندان آل سعود در روزنامههای آمریکایی منتشر شده است. خاندان حاکم بیشتر درآمدهای کشور را در اختیار دارند و میتوانید آنان را در کاخهایشان در دریای مدیترانه بیابید. کاخهایی که برای خوشگذرانی با «زنان هرزه» بنا شده است.
افسر سابق سرویس جاسوسی سیا میافزاید: غرب و حکام سعودی در ورطه خطرناکی گرفتار شدهاند. همه عوامل تشکیلدهنده ناآرامیها در مکانی درست به وجود آمدند؛ مرزهای باز، در دسترس بودن سلاح، نبود سیاست، حاکم نبودن قانون، فساد پلیس، دست کم گرفتن طبقه حاکم، کم شدن سهم افراد جامعه از درآمدها، خشم همسایگان، افزایش جوانان افراطی در داخل. با وجود همه این مشکلات این اعتقاد وجود دارد که باید به هدف حمایت از کسانی که ریاض از آنان دفاع میکند، روی هر نقشه رسمی در واشنگتن نشان قرمزی روی نقطهای به نام «ریاض» وجود داشته باشد. هنگامی که در سال 2003 این مطلب را مینوشتم، واشنگتن همچنان اصرار داشت که عربستان کشوری باثبات است و دولت مرکزی آن بر همه مرزهایش کنترل دارد و پلیس و ارتش در بالاترین حد توانایی و وفاداری هستند، و مردم این کشور به خوبی میپوشند، میخورند و آموزش میبینند. وزارت خارجه آمریکا در انتشار دروغ بزرگ درباره عربستان نقش دارد. به طوری که اگر مواضع آن را در خصوص مسائل جاری بشنوید به این نتیجه میرسید که عربستان سعودی همان دانمارک است!
بایر با اشاره به دسترسی آسان تروریستهای سعودی القاعده به خاک آمریکا مینویسد: در جریان حملات 11 سپتامبر 2001، سعودیهایی که در این عملیات شرکت کردند، برای دریافت ویزا نیازی به حضور در سفارت آمریکا در ریاض و یا کنسولگری جده برای مصاحبه نداشتند. در سایه سامانه «ویزا اکسپرس» یک عربستانی برای گرفتن ویزا، فقط گذرنامه و هزینهها را برای وکیل مسافرت ارسال میکند. وکیل مسافرت سعودی به عبارت دیگر کسی بود که جای دولت آمریکا قرار میگرفت. مدت انتظار برای دریافت ویزا کوتاه بود و هر عربستانی که پول داشت میتوانست به نیویورک برود و ناپدید شود و یا هواپیمایی را به سوی آسمانخراشها هدایت کند.
مؤلف کتاب خوابیدن با شیطان در ادامه مینویسد: وزارت خارجه آمریکا به حکام سعودی فرصت داد تا تقریباً هر کاری را انجام دهند و در برابر سازمانهای حقوقبشری بینالمللی از دولت سعودی حمایت کرد. بندربن سلطان یک سوپر سفیر در آمریکا بود که در کاخ سفید به روی او باز بود. عربستان نفت آمریکا را تامین میکرد.
افسر سابق سازمان سیا درباره وضعیت مردم عربستان و فساد حاکم بر آلسعود مینویسد: عربستان از سال 1992 به مدت 10 سال، نیم میلیارد دلار به القاعده داده است. 5 خانواده حدود 60 درصد نفت دنیا را در اختیار دارند اما آل سعود به تنهایی یک سهم این ذخایر را در دست دارد. آنها ویلاهای خود را در پاریس، لندن و نیویورک گسترش دادهاند. آینده مشخص نیست؛ مواضع عربستان در خصوص اصلاحات دموکراتیک چیزی بیشتر از سرپوش است. با توجه به اینکه به اندازه کافی در خاورمیانه چندین سال را سپری کردهام، میدانم که در جایی مثل عربستان سعودی همه چیز به صورت طبیعی به سوی ترکیبی قابل اشتعال پیش میرود.
وی میافزاید: در عربستان خشم شدیدی ضد غرب و آلسعود وجود دارد. مردم قانع شدهاند که پول نفت، خاندان حاکم را فاسد کرده و سران سعودی با دادن اجازه ورود به نیروهای آمریکایی به عربستان، به خاک کشورشان توهین کردهاند. رهایی از وجود نظامی آمریکا ( به حل این مسئله) کمک میکند، ولی خشم مردم از خاندان حاکم بسیار فراتر از موضوع حضور آمریکاییها است. جامعه عربستان از آلسعود به دلیل شکست در حمایت از شهروندان مسلمان در فلسطین و عراق و ناتوانی در برابر به ذلت کشیده شدن مسلمانان، انتقاد میکند. در آغاز هزاره جدید، بسیاری از سعودیها معتقدند که اگر همگی به صحرا بازگردند و زندگی خود را با خرما و شیر شتر سپری کنند، اوضاع کشورشان از اکنون بهتر خواهد شد.
منبع: کیهان