به گزارش گروه فضای مجازی «خبرگزاری دانشجو»، "رد کارپت" فیلمامه ندارد، فیلم بر اساس بداهه پردازی های کارگردان ساخته شده و با تمسخر و نه طنز سعی در خنداندن مخاطب دارد. فیلم یادآور فیلم فارسی های قبل از انقلاب و فیلم هایی مانند «یک اصفهانی در آلمان» است و با فرمول یک دهاتی در شهر ساخته شده است. عطاران با سوژه قرار دادن رفتار یک ایرانی در فرانسه و خود تخریبی شخصیت یک ایرانی در خارج از کشور «رد کارپت» را می سازد.
"رد کارپت"دومین فیلم بلند رضا عطاران پس از «خوابم می آد» در مقام کارگردان است. رضا عطاران، سوسن پرور، مارک انصاری، امیر نوری، کریستین بیفورت، حسین سلیمانی، ماجین موسوی در این فیلم به ایفای نقش می پردازند. در خلاصه «رد کارپت» آمده است: داستان شما که غریبه نیستی، من 38 سال از خدا عمر گرفتم، 13 سال تئائر کار کردم، هنوز وضعیتم اینه، هیچی به هیچی، بالاخره باید کاری میکردم دیگه، اونور فکر میکنم میتونم کار کنم، میتونم شکوفا بشم.
عطاران با این طرح و بدون نوشتن فیلمنامه به مرحله فیلمبرداری می رود و با اتفاقات فیلمش را پیش می برد. عطاران در «رد کارپت» نقش یک بازیگر را بازی می کند که بعد از سال ها کار هنوز نتوانسته است جایگاهی برای خود در سینما فراهم کند، زمان برگزاری جشنواره کن خود را به فرانسه می رساند تا با استیون اسپیلبرگ صحبت کند. در فرانسه عطاران نقش یک ساده لوح و هالو را به نمایش می گذارد و با این رفتار، قصد نقد کردن شخصیت و رفتار یک شهروند ایرانی را دارد. او از این رهگذر تمام تلاش خود را انجام می دهد تا با رفتاری هجوآمیز و پیدا کردن نقش یک کارکتر ساده لوح همدلی تماشاگران را به دست آورد.
در «رد کارپت» عطاران با تکنیک دوربین روی دست و همراهی موسیقی سعی می کند ریتم سریعی به فیلمش بخشد اما ریتم درونی فیلم کند است و در قسمت هایی که عطاران فضای شهر را به ما نشان با تصاویر کیلیپ وار روبرو می شویم و ساختار کلی فیلم بی شباهت به فیلم های مستند نیست.
عطاران در اواخر فیلم وقتی که قصد دارد فیلمنامه ای که نوشته است را به دست اسپیلبرگ و یا وودی آلن بدهد در جواب جمال، ایرانی که در فرانسه با او آشنا شده، وقتی می پرسد این فیلمنامه درباره چیست، پاسخ می دهد درباره تهران. مردم تهران رفتارشان عجیب است مانند قورباغه دوزیست هستند و به دورویی مردم تهران اشاره می کند، اما به واقع این خود عطاران است که رفتارش با ماهیت یک هنرمند خاک صحنه خورده نمی خواند و با لوده بازی و تمسخر ارزش ها و فرهنگ کشورش سعی می کند فیلمش را به فروش برساند.
عطاران در پایان فیلم که تبدیل به یک خیابان خواب شده و به شکل کولی واری زندگی می کند پرچم کشور را دور خود می پیچد و بعد از آن همه تمسخر رفتار هموطنانش سعی می کند دلجویی از پرچمش کرده باشد اما این رفتار او هم دورویی است و سیاه نمایی.
"رد کارپت" به خیلی از دلایل فیلم خوبی نیست ولی اینکه کارگردانی برای خندان مخاطبان به هر چیزی متوسل می شود مبتذل است.
منبع: سنماپرس