به گزارش گروه اجتماعی «خبرگزاری دانشجو»، به دفتر مطالعات اجتماعی مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی اعلام کرد: ارزشیابی پیشرفت تحصیلی دانشآموزان به عنوان یکی از ارکان نظام آموزش رسمی و از مهمترین عناصر برنامه درسی است که نتیجه عملکرد سایر عناصر برنامه را منعکس میکند و از این رو در فرآیند یاددهی ـ یادگیری از جایگاه ویژهای برخوردار است.
ارزشیابی کمی با مقیاس نمرات (0-20) به عنوان تنها ابزار سنجش معلومات دانشآموزان در همه دورههای تحصیلی کشور ما بیش از 70 سال قدمت دارد.
از اوایل دهه 80 بحث تغییر شیوه ارزشیابی از کمی به کیفی به طور جدی در دستور کار قرار گرفت و با مصوبه 30/8/1381 شورای عالی آموزش و پرورش، امکان تحقق آن در دوره ابتدایی به وجود آمد.
سیاست جدید ابتدا به طور آزمایشی در تعدادی از دبستانها به عنوان نمونه قابل قبول، اعمال شد و پس از دریافت بازخوردهای مثبت به تدریج توسعه یافت و سرانجام به طور فراگیر و اجباری در همه دبستانهای سراسر کشور به مرحله اجرا گذاشته شد.
در طول اجرای این طرح، تحقیقات زیادی پیرامون ارزشیابی توصیفی و نتایج حاصل از اجرای آن در شهرهای مختلف کشور انجام گرفت.
این مطالعات با تحلیل محتوای پژوهشهای انجام شده بدین منظور انجام گرفت که بررسی تحلیلی پژوهشها میتواند ضمن نشان دادن نقاط قوت و ضعف در اجرای این طرح، دیدی کلی از وضعیت اجرای سیاست جدید در اختیار تصمیمگیران وزارت آموزش و پرورش قرار دهد.
در بررسی تحلیلی محتوای 30 پژوهش انجام شده در زمینه ارزشیابی کیفی، سعی شده دیدی فراگیر از اهم دستاوردهای تحقیقات مورد بررسی ارائه شود.
بر این اساس نکات مثبت و منفی حاصل از اجرای ارزشیابی توصیفی بر اساس تحقیقات صورت گرفته به تفکیک بیان شدهاند.
این گزارش، پس از معرفی پژوهشهای مورد نظر، با کمک روش تحلیل محتوا به بررسی پژوهشهای مذکور پرداخته و گزارههای مرتبط را استخراج کرده است. سپس دو مفهوم کلی را از دل گزارشهای موجود استخراج کرده که شامل «بهداشت روانی» و «پیشرفت تحصیلی» میشوند.
این بدین معناست که گزارههای مندرج در تحقیقات، عمدتا حول این دو مفهوم شکل گرفته و به بیان وجوه مثبت و منفی هر یک از آنها پرداختهاند، بنابراین ذیل هر مفهوم، جنبههای مثبت و منفی در نظر گرفته شده و گزارههای مرتبط با آنها ذکر شدهاند.
سپس برای تکمیل بحث، ضمن بیان مشکلات اجرایی طرح ارزشیابی توصیفی در 30 تحقیق مورد نظر توجه و مضامین مرتبط با آنها استخراج شدهاند.
مانند قبل، مفاهیم کلی از میان مضامین موجود عبارتند از هفت مفهوم کلی «دشوار بودن اجرای طرح در کلاس»، «مناسب نبودن نحوه ارزشیابی، ابزارهای سنجش و بازخورد»، «مهارت نداشتن معلمان در اجرای طرح»، «افزوده شدن بار وظایف معلمان»، «نبود منابع نظر در خصوص ارزشیابی توصیفی»، «مشکلات اجرایی ستادی» و «کمبود امکانات فیزیکی» برجسته شدند.
در یک نگاه کلی، تحقیقهای انجام شده بر اثربخشی طرح ارزشیابی توصیفی در بهبود بهداشت روانی و کاهش مؤلفههای استرسزا تأکید دارند.
نتایج بسیاری از گزارشهای پژوهش درباره این طرح، حاکی از بهبود وضعیت تحصیلی دانشآموزان است، هر چند مواردی وجود دارند که بر عدم پیشرفت در دو مضمون کلی ذکر شده دلالت میکنند، اما در کل باید گفت که با توجه به نتایج پژوهشهای صورت گرفته، کارنامه طرح ارزشیابی توصیفی با وجود نقایصش در رسیدن به اهداف، تا به حال مثبت بوده و اگر در حسن اجرای آن تلاش بیشتری به عمل آید انتظار میرود نتایج بهتری عاید نظام آموزشی کشور شود.
این گزارش در پایان میافزاید: از جمله موضوعات بسیار مهم در نظام آموزش رسمی، بحث ارزشیابی از دانشآموزان است.
ارزشیابی اصولا باید با این هدف انجام شود که دانشآموز به نقاط ضعف و قوت خود واقف شده و معلم نیز ضمن شناخت معلومات و وضعیت پیشرفت تحصیلی دانشآموزان، دادههایی برای اصلاح شیوههای آموزش خود به دست آورد، اما آنچه قرار است هدف مذکور را محقق کند گاه اصل هدف را هم دستخوش دگرگونی میکند.
به این ترتیب، ارزشیابی ماهیتا تبدیل میشود به ابزاری برای تصمیمگیری در خصوص ماندن یا عبور دانشآموز از یک پایه به پایه دیگر.
در اینجا دیگر مسئله راهنمایی و کمک به دانشآموزان برای حل مشکلات آموزشی و تقویت او در نقاط ضعف، اگر فراموش نشود در اولویتهای بعدی قرار میگیرد.
سالها تجربه ارزشیابی سنتی این دستاورد را نشان داده است که اگر چه این ارزشیابی به دلیل کمی بودن از شفافیت و قاطعیت بالایی برخوردار بوده و زبان نمره برای همه دانشآموزان و والدین آنها ساده و قابل فهم است، اما مشکلات عدیده خاص خود را نیز به همراه دارد.
معلمان و والدین در طول سالها برای ایجاد انگیزه در دانشآموزان از اهرم چوب و نمره استفاده میکردند، هر چند سالیانی است که چوب معلم از رمق افتاده، اما همچنان نمره جایگاه خود را حفظ کرده است.