گروه فرهنگی «خبرگزاری دانشجو»، سید جواد هاشمی را در حاشیه برنامه ای گیر آوردیم و از او درباره عید نوروز خودش در کودکی و نوروز کودکان ایرانی سوال کردیم. سوالات خودمان را از لا به لای متن حذف کردیم و پاسخ های هاشمی را از زبان خودش گذاشتیم. امید واریم این مصاحبه شروع خوبی برای مصاحبه های عیدانه ما باشد.
سید جوا هاشمی: من اکثر عیدهای نوروز را در مسافرت بودم و بیشتر به شمال می رفتم، چون من اهل بندر انزلی هستم و عیدها به آنجا می روم.
من بهترین خاطرات کودکی را از آنجا به یاد دارم و الان می توانم آن خاطرات را در ذهنم مرور کنم. در واقع بهترین های زندگی من در طول 48 سال از عمرم در آنجا رقم خورده است.
در آن زمان به جای پول، تخم مرغ های رنگ شده می دادند و من هم خیلی دوست داشتم از این عیدی ها بگیرم. پول برای من محتوای آنچنانی نداشت.
هیچ وقت از یادم نمی رود تخم مرغ های رنگ شده را پای سفره عیدی می گذاشتند و بعضی ها از تخم های غاز که خیلی بزرگتر بود استفاده می کردند. متاسفم که الان تخم مرغ های مصنوعی سر سفره می گذارند.
اما الان می شود به جای پول به بچه ها کتاب هدیه کرد. زمان بسیار خوبی در تعطیلات هست که ما کتاب را نه فقط به خاطر هدیه برای بچه ها بخریم، بلکه هم کتاب را بخریم و هم برای آنان بخوانیم.
ما بزرگترها متاسفانه خیلی وقتها هدیه خوب می دهیم اما خوب از آن استفاده نمی شود. من خودم منتظرم روزی نوه ام به دنیا بیاید و واقعا برایش کتاب بخرم و آن را برایش بخوانم.
جای تأسف دارد که تقریبأ 90% کتابهایی که برای بچه ها خریداری می شود در خانه ها خاک می خورد و بچه ها آن را اصلا نخوانده اند.
در این روزگار پدر بزرگها و مادربزرگهای ما بهتر می توانند از پدر و مادر ها حوصله به خرج بدهند. ما برای تشویق بچه ها به کتاب خوانی می توانیم برایشان جوایزی تهیه کنیم و بگوییم اگر شما این کتاب را بخوانید و برای ما تعریف کنید به شما جایزه می دهیم.
دوست دارم عید بچه های ایرانی، ایرانی باشد. فکر می کنم بزرگترها و پدر مادرها می توانند چیزهایی را به ما تحمیل کنند: اینکه بچه ها باید ایران و سنت های ایرانی را بشناسند. به فرزندانمان بفهمانیم در ایام عید در خارج زندگی نکنیم، در ایران باشیم و کنار سفره ای بنشینیم که بزرگترها یادمان دادند. گاهی می توانیم به سنت ها برگردیم.
به نظر من عید نوروز زمان عبور و مرور خاطرات سنتی ماست و بهترین شکل ممکن برای اینکه بچه ها یادبگیرند. تعصب بزرگترها برای زنده کردن این سنتها است. به بزرگترها توصیه می کنم سنتهای پسندیده را به بچه ها تحمیل کنند، تحمیل در این یک مورد اشکالی ندارد.