آمریکا با شخص کاری ندارد و انرژی هستهای بهانهای بیش نبود، پس تصور اینکه با روی کار آمدن یک شخص (دکتر روحانی) دشمن کهنهکار جمهوری اسلامی ایران موضعش را عوض میکند، غلط است.
گروه سیاسی «خبرگزاری دانشجو» - محمدحسین تیرآور؛ در گیر و دار انتخابات و دوران پرشور و بحث برانگیز تبلیغات انتخاباتی بود که این نوا به گوشمان رسید؛ «آقای روحانی بیایید که خسته شدهایم از تحریمها، بیایید که با دنیا آشتی کنیم.» شنیدن این صدا در آن دوران کار مشکلی نبود. با وبگردی مختصری به این مسئله پی میبردید.
دکتر روحانی در اولین فیلم فیلمهای تبلیغاتی اظهار کرد: سانتریفیوژ خوب است که بچرخد، به شرطی که چرخ صنعت هم بچرخد.
گویی همه تقصیرها افتاده بود بر گردن انرژی هستهای مادر مرده. انرژی هستهای با این نگاه، نه نماد اقتدار و ایستادگی، بلکه نماد گرانی و هر فشار بیرونی علیه کشور تلقی میشد. نوای دلسوزانه افرادی که از این معادله غیر منطقی نالان بودند هم به جایی نمیرسید که میگفتند: انرژی هستهای بهانه است، مگر قبل از انرژی هستهای، آمریکا علیه ما کاری نمیکرد که حالا این را میگویید. تا وقتی جمهوری اسلامی مقابل ظلم و مدافع مظلوم باشد، آمریکا و غرب (البته منظور از غرب همه کشورها نیستند) علیه ما هستند، چه هستهای بهانه باشد، چه هر چیز دیگر، دشمن، دشمن است، احمدینژاد و روحانی ندارد. اما خدا را شکر که کسی پیدا شد و این جمله که دشمن، دشمن است را به اثبات رساند.
خدا خیرش بدهد، آمریکا را میگویم، در چند مرحله غیرمنطقی و حساب نشده، این مدعا را اثبات کرد.
مرحله اول:
حدود یک هفته قبل از انتخابات 24 خرداد، آمریکا علام کرد که آرادی انتخابات ایران را قبول نداریم.
مرحله دوم:
یک روز بعد از رای گیری و انتخاب شدن دکتر روحانی به عنوان رئیس جمهور ایران، آمریکا در اقدامی مضحکانه علیه موضع گیری قبلی خود، پیروزی دکتر روحانی را تبریک گفت. البته سایتهای پر مخاطبی بودند که این اقدام توهین آمیز آمریکا که یک روز دولت ایران را خائن و به شعور تمامی مردم توهین میکند و روز دیگر به رئیس جمهور انتخاب شده تبریک میگوید را به عنوان لبخند دنیا به روی روحانی، قلمداد کردند.
مرحله سوم:
اوباما در سخنرانی خود در سازمان ملل بخشی از صحبتهایش را به ایران اختصاص داد: «به دنبال تغییر حکومت در ایران نیستیم. تمایل داریم دستیابی ملت ایران به حق خود در انرژی صلح آمیز هستهای تضمین شود، اما اصرار میکنیم که دولت ایران به مسئولیتهای خود درباره منع گسترش سلاح هستهای پایبند باشد.» این مرحله شاید برای خیلیها حکم چراغ سبز و فراهم بودن همه چیز برای یک رابطه سازنده را دارد، اما صبر کنید، داستان هنوز ادامه دارد...
مرحله چهارم:
در آستانه مذاکرات ژنو، اوباما در اقدامی متضاد با آخرین عملکرد خود (سخنرانی در سازمان ملل)، چندین بار در مصاحبه با شبکههای مختلف و یا گفت وگو با نتانیاهو از وجود گزینه نظامی روی میز سخن گفت.
مرحله پنجم:
وزیر خارجه آمریکا (جان کری) در پی مصاحبه تلویزیونی با شبکه «سی. ان. ان» و در جلسه استماع مجلس نمایندگان درباره توافق با ایران نکاتی را یادآور شد که میتوان از آن به عنوان تیر خلاص یاد کرد: «اگر ایران بتواند اعتماد ما را نسبت به فعالیتهای هستهای خود جلب کند، یعنی اگر مسئله هستهای را نیز نادیده بگیریم و یا از آن عبور کنیم، ایران را به علت حمایت از گروه تروریستی حزب الله لبنان و حمایت از سوریه تحریم خواهیم کرد.»
این جمله از مطالب ذکر شده کری در سخنرانی و مصاحبه وی مشهود و به راحتی قابل استناد است: «تمام تحریمهای مربوط به وضعیت حقوق بشر، حمایت از تروریسم، حمایت از رژیم سوریه پابرجا خواهند ماند... تنها بخش بسیار کوچکی از تحریمهای ایران آن هم به صورت برگشت پذیر حذف میشود. مسلماً در درازمدت و اگر میخواهیم روابط بین دو کشور واقعاً تغییر کند، اینها هم باید تغییر کند. حزبالله یک سازمان تروریستی است، اما مشتری اصلی ایران است. حزبالله در سوریه حضور دارد. ایران در سوریه دست دارد. اینها موضوعاتی است که موجب نگرانی شدید همه ماست. به علاوه، ایران از فعالیتهایی در سراسر جهان حمایت کرده که گاهاً با هنجارها و استانداردهای بینالمللی در تضاد بوده است، بنابراین متأسفانه هنوز مسائل زیادی وجود دارد که باید روی آنها کار کنیم.»
این سخنان که قابل پیش بینی نیز بودند، مهر تایید دیگری بود بر بصیرت رهبر معظم انقلاب که در 12 آبان ماه امسال در دیدار با دانش آموزان و دانشجویان اعلام کرده بودند:
«یک مسئله این است که دشمنى آمریکا با ملّت ایران و با جمهورى اسلامى اصلاً حول محور هستهاى نیست؛ این خطا است اگر خیال کنیم که دعواى آمریکا با ما سرِ قضیّه هستهاى است؛ نه، قضیّه هستهاى بهانه است؛ قبل از اینکه مسئله هستهاى مطرح باشد، همین دشمنىها، همین مخالفتها از اوّل انقلاب بود؛ اگر یک روزى هم مسئله هستهاى حل شد - فرض کنید جمهورى اسلامى عقبنشینى کرد؛ همانکه آنها میخواهند - خیال نکنید مسئله تمام خواهد شد؛ نه، ده بهانه دیگر را بتدریج پیش میکشند: چرا شما موشک دارید؟ چرا هواپیماى بدون سرنشین دارید؟ چرا با رژیم صهیونیستى بدید؟ چرا رژیم صهیونیستى را به رسمیّت نمىشناسید؟ چرا از مقاومت در منطقه به قول خودشان خاورمیانه حمایت میکنید؟ و چرا؟ و چرا؟ و چرا؟ مسئله این نیست که اینها سرِ قضیّه هستهاى با جمهورى اسلامى اختلاف پیدا کرده باشند؛ نه، تحریم آمریکا از اوّل انقلاب شروع شد، روزبهروز هم بیشتر شده است.»
با این تعاریف میشود به راحتی نتیجه گرفت که آمریکا با شخص کاری ندارد و انرژی هستهای بهانهای بیش نبوده است، پس تصور اینکه با روی کار آمدن یک شخص (دکتر روحانی) دشمن کهنه کار جمهوری اسلامی ایران موضعش را عوض میکند، تصوری غلط است؛ تا جمهوری اسلامی، جمهوری اسلامی است، همین آش است و همین کاسه.
معلوم شد که نه دکتر روحانی نماد صلح و آشتی با دنیا بوده و نه تخریب دولت ایران در دهه گذشته به واسطه نداشتن دیپلماسی قوی، کاری جوانمردانه. مشخص است که برای بالندگی باید بر روی پای خود ایستاد و با به کارگیری ابتکار و تلاش از این مرحله عبور کرد، نه اینکه به دنبال گوش و چشم غربیها بنشینیم.
همان طور که رهبر انقلاب فرمودند: به غرب دل نبندید.
اگر سحرساحران فرعون توانست برعصاي الهي موسي(ع) غلبه کند آمريکا با همه تسليحاتش برما غلبه خواهد کرد(شهيد آويني).دمتگرم ،يکي ازابناء خميني علوم اجتماعي علامه
ارسال نظرات
خبرگزاری دانشجو نظراتی را که حاوی توهین است منتشر نمی کند.
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگیلیش) خودداری نمايید.
توصیه می شود به جای ارسال نظرات مشابه با نظرات منتشر شده، از مثبت یا منفی استفاده فرمایید.
با توجه به آن که امکان موافقت یا مخالفت با محتوای نظرات وجود دارد، معمولا نظراتی که محتوای مشابهی دارند، انتشار نمی یابد.