گروه سیاسی «خبرگزاری دانشجو»محمد مهدی نیازمند؛ تمدن سازی ، دغدغه نخست انقلاب اسلامی ایران است و فرهنگ و تفکر مبنای آن و اساس وحقیقت آن.
اما سیاست، اقتصاد،علم،صنعت و… روبنا و پوسته و ظاهر این تمدن است. نگاه به علم، صنعت و تکنولوژی، سیاست و… نگاهی آلی، ابزاری و طریقی است تا با سلطه و قدرت و مالکیت، فراغت و فرصت و ظرفیتهای تحول فرهنگ فراهم آید. آنجاست که دگرگونشدن علوم انسانی رخ میدهد و تبیین الگوی ایرانی-اسلامی پیشرفت، به وادی امکان و تحقق قدم میگذارد.
ملت غالب، ملتی است که فرهنگش غالب است . غلبه فرهنگی است که میتواند غلبه اقتصادی، سیاسی، امنیتی، نظامی و غلبه در همه چیز را با خود به دنبال بیاورد.
فرهنگ، ماهیت انقلاب و اولویت حرکت تمدنی انقلاب و ضرورت پیشرفت و گستردهترین فرصت انقلاب است. فرهنگ، همان نقطهی تهاجم ما به تمدن غرب است.
اما ناتوی فرهنگی امروز با سیاسی شدن تجلیاش در چالشهای سیاسی به نام جنگ نرم، میرود تا پس از بیست سال از مطرح شدن آن توسط مقام معظم رهبری شاید دغدغه محفوظان در سیاست زدگی شود. تهاجمی که با برپا شدن فتنه سیاسی اجتماعی تازه به چشممان آمد و البته پس از آرام شدن، خاطرشان را آسوده کرد.
اما با توجه به نامگذاری امسال و بیان دغدغه مقام معظم رهبری در باب فرهنگ و تهاجم و رخنه فرهنگی و مطرح کردن آن در سخنرانیهای مختلف خوب است که همهی ما توجه عمیقتری به تهاجم فرهنگی داشته باشیم و ماهیت آن را به خوبی بشناسیم، مخصوصاً مسئولین که در این امر باید مهندسی فرهنگی را در جهت خنثی نمودن این تهاجم سر لوحه کار خویش قرار دهند.
اما در مورد تهاجم فرهنگی دو تعبیر وجود دارد. معنای نخست دلالت دارد بر آنچه در ظاهر این صحنهی کارزار نمایان است. فیلمها، سایتها، نشریات، زبانها، شبکههای ماهوارهای، بازیها و غیره.
جواب کار فرهنگی باطل، کار فرهنگی حق است. در برابر این تهاجم باید سنگر تشکیل داد و با ابزارهای فرهنگی در برابر آن ایستاد. گاهی فیلم ساخت، گاه نشریه و گاه سایت. شرط اول قدم آن است که باور کنیم این ناتوی فرهنگی و این تهاجم را؛ آنگاه همت کنیم بر دفاع و مقابله و تهاجم و مجاهدت در این میدان بزرگ.
معنای دوم تهاجم فرهنگی دلالت دارد بر باطن و وجهحقیقی این نزاع آشکار، حقیقت تهاجم فرهنگی آن است که فرهنگ و روحیه انقلابی حاکم بر مردم انقلاب اسلامی مورد تهاجم قرار گیرد.
عقاید انقلابی و به ویژه چهار مولفه مهم و شاخص فرهنگ و روحیه انقلابی در سالهای پس از جنگ و با روی کارآمدن دولت سازندگی و تشکیل حزب دولتی کارگزاران سازندگی. توسط دوست و دشمن به غفلت یا آگاهانه مورد تهاجم قرار گرفتند.
هیچکس حاظر نبود با طاغوت سر آشتی داشته باشد و کنار بیاید. خیابانی که به اسم طاغوت بود، مردود بود. اسکناسی که اسم طاغوت روی آن بود وقتی قیمت هم داشت مردود بود.
حرکتی که منصوب به طاغوت بود مردود بود و تقلید از کارهایی که طاغوت بود مردود بود. حتی اسم طاغوت هم مردود بود. مردم طاغوت را می شناختند و آن را دیده و لمس کرده بودند و با آن به مبارزه برخاستند.
هدف اصلی دشمن در تهاجم فرهنگی، مشتبه کردن طاغوت و آمیختن حق به باطل و لباس حق بر تن باطل نشاندن و از بین بردن این آگاهی مردم و این روحیه طاغوت ستیزی بود.
اما امروز برای بعضی جوانان مسلمان ایرانی، فهم طاغوت و روحیهی ستیز با آن کمرنگ و مخدوش شده است. دشمن تلاش میکند که مبارزه با طاغوت در قول و فعل، دراحساس و از حیث عاطفی در زندگی از سوی مردم انجام میگرفت حمله کند و آن را خدشهدار کند.
دومین روحیه و فرهنگ انقلابی مورد تهاجم دشمن، روحیهی جهاد، تلاش و مبارزه است. روحیه جهادی جوانان مومن انقلابی که کار برای خدا و جهاد در راه او را پیشه خود قرار داده و با سختیها، شماتتها، عادت و منفعت طلبیها مبارزه میکند.
مقام معظم رهبری با تیز هوشی والای خود راه موفقیت ما را در مدیریت جهادی دانسته و با معرفی آن به صورت گفتمان سال تلاش میفرمایند تا فرهنگ راحتطلبی و اشرافیگری بعضی از مدیران که در دولت اعتدال وارد شده و سابقهای را با این روحیات در دولتهای سازندگی و اصلاحات دارند به حاشیه برانند و مطالعه جامعه را به سمت یک مدیریت جهادی سوق دهند.
سومین روحیه و فرهنگ انقلابی که مورد تهاجم قرار گرفته، روحیه زهد و تقوا است. حال آنکه بنیان جامعه دینی بر اخلاق است و اخلاق اقامه دارد بر تقوا. تقوای فردی، تقوای اجتماعی و تقوای جامعه. این مطلبی است که امام خامنهای نیز در یکی از خطبههای نمازجمعه آن را به عنوان یک نگرانی مطرح نمودند که ما در این حوزهها به خوبی پیشرفت نکردهایم .
حیا زدایی نهفته در عالم رسانهای غرب، بر ساختن الگوهایی که محفوفند در بیتقوایی و تجملگرایی، گسترش تبرج و تجمل جاهلی و… همه وجوهی از تهاجم فرهنگی غرب هستند که زهد و تقوای جامعه را هجمهی خویش ساختهاند.
چهارمین مولفه روحیه ولایت مداری است که تهاجم حقیقی دشمن به روحیه و فرهنگ انقلاب اسلامی از این منظر بیشتر است. مصاف تمام عیار با ولایتفقیه و ساخت برنامههای گوناگون برای خاموش کردن نور با دهانهایشان و برای بر هم زدن نظام ولایت، با بسطدادن ولایت طاغوت در عالم رسانهای جدید بوسیله ماهوارهها و بازی های رایانهای و همچنین بوسیله نشریات زرد و صنایع فرهنگی، تفسیر فردی و منفعلانهای را از آن ارائه میکند. شبهه افکنی مردم در مبانی ولایت فقیه از جلوههای تهاجم فرهنگی به روحیهی ولایت مداری است.