به گزارش گروه فضای مجازی «خبرگزاری دانشجو»، مدرسه عالی ارتباطات اننبرگ دانشگاه پنسیلوانیا با همکاری موسسه ارتباطات رسانهای ایران، دو پژوهش در فضای رسانهای کشورمان به انجام رسانیدند که برای کارشناسان و نخبگان رسانهای بسیار حائز اهمیت میباشد.
پژوهش اول در خصوص الگوی استفاده عمومی از رسانه در ایران و پژوهش دوم با تاکید بر جوانان (فوکوس گروپ) بوده است اطلاعات این پژوهشها توسط آمارگیران، تحلیل گران و اساتید ارتباطات مورد ارزیابی قرار گرفته و از پایگاهی در استانبول ترکیه از طریق مصاحبه تلفنی و تکمیل پرسشنامه صورت گرفته است. گفتنی است مجموعاً در این دو پژوهش، بیش از 2000 نفر مورد پرسش واقع شدهاند.
از نکات قابل توجه در این تحقیقات، اذعان به نقش سازمان صدا و سیما به عنوان اولین مجرای اطلاعات و اخبار است به نحوی که شبکههای یک و دو سیما بیش از 86درصد بیننده را در جامعه آماری از آن خود کردهاند.
همچنین توجه به ارتباطات خانوادگی، مسجد، تاکسی و... ونقش آن در تبادل اخبار و اطلاعات مورد نظر بوده که باعث جامعیت تحقیق شده است. البته باید یاد آور شد که آمار ارائه شده این گزارش به صورت کامل مورد تأیید نمیباشد و جهت گیریهای پنهانی در ارائه اطلاعات آن به چشم میخورد.
به طور مثال رتبه اول رسانه اینترنتی در ایران، اخبار گوگل (Google News) درج گردیده در حالی که به نظر نمیرسد در عالم واقع این گونه باشد.
همچنین اعتراف به شکست برخی از پروژههای پر هزینه همچون توییتر و استفاده تنها یک نفر از جامعه آماری از آن یکی از دستاوردهای این تحقیق است.
در پایان یاد آور میگردد پایگاه جریانشناسی دیدبان در راستای رسالت خود در ارائه تصویری کلان و جامع از حوزههای زیر ساختی و تأثیر گذار اجتماعی - سیاسی اقدام به ترجمه و انتشار این گزارش نموده و تحلیل ثانویه را به فراخور افراد و نهادهای گیرنده آن، واگذار مینماید.
برای مشاهده متن کامل بولتن همراه با نمودارها و جداول بر روی تصویر زیر کلیک نمایید.
ایرانیان چگونه به اخبار و اطلاعات دسترسی پیدا میکنند؟
گزارش برنامه رسانهای ایران: (The Iran Media Program) دربارهٔ استفاده از رسانههای گروهی در ایران
معرفی نویسندگان و موسسه «برنامه رسانهای ایران: IMP»
موسسه «برنامه رسانهای ایران» یک شبکه مشترک است که برای کمک کردن به فهم فضای رسانهای ایران طراحی شده است. هدف ما تقویت شبکهای جهانی از رسانهها و فعالان علمی تحقیقی ایرانی و کمک کردن به جامعه مدنی در ایران و جامعه گستردهتر سیاستگذاران، از طریق فراهم کردن فهمی متنوعتر از نقش رسانه و جریان اطلاعات در ایران است.
این گزارش حاصل تلاشهای افراد زیر است:
مگدالین وجسیزک (Magdalena Wojcieszak): (دکترای ارتباطات. مدرسه عالی ارتباطات اننبرگ دانشگاه پنسیلوانیا، کارشناسی ارشد جامعهشناسی از دانشگاه ورشو)، مدیر پژوهش موسسه «برنامه رسانهای ایران» و استاد و مدیر گروه کارشناسی ارتباطات سیاسی مجازی در دانشگاه مادرید.
برایر اسمیت (Briar Smith): مدیر موسسه «برنامه رسانهای ایران» و مدیر طرح پژوهشی در مرکز تحقیقات ارتباطات جهانی؛ مدرسه عالی ارتباطات اننبرگ در دانشگاه پنسیلوانیا.
محمود عنایت: رئیس تیم طرح پژوهشی مرکز تحقیقات ارتباطات جهانی در موسسه «برنامه رسانهای ایران»؛ مدرسه عالی ارتباطات اننبرگ دانشگاه پنسیلوانیا
مقدمه
در پی انتخابات سال 2009 (1388) رسانههای ایرانی توجه محققان غربی را به خود جلب کردند که همین امر بحث در باب تواناییهای رسانههای جدید در افزایش مشارکت شهروندان در ایران را ایجاد کرد. (باور هندلمان 2007؛ باکر و فاضلی 2008؛ کلی و اتلینگ 2008؛ سربرنی و خیابانی 2007) تاکنون تحقیقات موجود در باب استفاده از رسانههای عمومی در ایران محدود بوده است، چرا که انجام نظر سنجیهای عمومی در چنین شرایطی با چالشهای مختلفی روبرو بوده است.
گزارشهای اندکی در باب استفاده از رسانههای خبری در ایران اطلاعاتی ارائه میکنند، و این گزارشهای اندک نیز به لحاظ چشم انداز و عمق محدودند. دانش ارائه شده به ما در مورد استفاده از رسانههای گروهی در میان ایرانیان به شدت محدود بوده است. گزارش «راهنمای فضای رسانه: بررسی موردی ایران» که توسط بیبی سی تهیه شده است جزئیات رسانههای ایرانی و آنچه برای ایرانیان پخش میشود را تحت بررسی قرار میدهد و چارچوب محتوای کانالهای تلویزیونی، رادیویی و نشریات داخلی و بین المللی و ماهوارهای را بررسی میکند. البته این گزارش در پاسخ به این سوال که آیا ایرانیها از این رسانهها استفاده میکنند و چگونگی آن، اطلاعاتی ارائه نمیکند.
در تکمیل این اطلاعات، تحقیق سال 2010 به وسیله برنامه تحقیقات بین المللی مخاطبین IARP شرکت اینتر مدیا از جانب BBG، موارد زیر را افزوده است: عادات عمومی رسانهای، ساعات پربیننده تلویزیون، اعتماد به رسانه، دسترسی به شبکههای داخلی و بین المللی رادیویی، همچنین دسترسی به اینترنت و یا بعضی از پایگاههای اینترنتی خبری.
در حالی که این تحقیق اطلاعات مهمی را ارائه کرد، روش آن محدودیتیهایی را بر نتیجه به دست آمده نسبت به استفاده واقعی از رسانهها تحمیل میکند. همچنین این بررسی یک تحلیل عمیق دربارهٔ استفاده سیاسی از تکنولوژیهای مختلف جدید اطلاعات و ارتباطات که مخصوصا به دنبال انتخابات 2009 پدیدار شد؛ عرضه نمیکند. (رجوع کنید به اینتر مدیا (BBG (IARP) 2009)
اخیرا گالوپ یک بررسی ملی از جانب (BBG (IARP)) انجام داد. این پژوهش اطلاعات غنی را دربارهٔ دسترسی و استفاده از تکنولوژیهای زیر ارائه کرد: تلویزیون، اینترنت و تلفن همراه، منابع استفاده شده برای اطلاعات، استفادههای خاص از رسانههای گروهی جدید، همچنین اطلاعات سیاسی به اشتراک گذاشته شده از طرق و پایگاههای مختلف. از این رو تکمیل کننده نتایج گزارش شده در اینجاست. با این وجود، هرچند قرار است این پژوهش بیانگر وضعیت ملی باشد؛ حالت خاص تیم اجرایی آن محدودیتهایی را بر استفاده از نتایج آن بار میکند چرا که تیمی که در استانبول مستقر بود از طریق تلفن مصاحبهها را انجام میداد.
اغتشاشاتی که در پی انتخابات صورت گرفت، مباحثی مهم در مورد توانایی ابزارهایی مانند فیس بوک، توییتر، یوتیوب، یا برای تاثیر گذاری بر مخالفت و یا سازماندهی فعالان در کشورهای اقتدارگرا، میان صاحب نظران، عموم مردم و مبلغان جامعه مدنی ایجاد کرد. (به عنوان مثال مراجعه کنید به:، Christiansen، 2011; Dabashi، 2010; Esfandiari، June 7، 2010; Fathi، June 7، 2010; Howard، January 25، 2010; Howard، December 18، 2009; Rahimi، 2011)
انقلاب عظیم منتشر شده در سراسر خاور میانه و آفریقای شمالی که در 2011 و 2012 آشکار شد این بحث را تقویت کرد. (به عنوان مثال هوارد و دیگران، 2011). هم در ایران و هم در اتفاقات عمومیای که در تونس، مصر، یا سوریه عنوان بهار عربی گرفت، برخی فعالان اصلاح طلب ابزارهای رسانهای جدید را برای اجرای تغییر به کار گرفتند. دعوتهای عمومی در مباحثات انقلابی آنلاین پیش از هر اتفاق مهمی در واقعیت خارجی قابل مشاهده بود. (هاوارد، 2011)
این مشاهدات، تصوری از رسانههای اجتماعی و نقش آنها (چه به صورت مرکزی یا به طور دیگر) در تحریک و شکل دهی به این حوادث ایجاد کرد که منجر به اصطلاحات جذابی مانند انقلابهای توییتری و فیس بوکی شد. (وجسیزک، اسمیت، عنایت، 2012)
با این حال، دیگر مشاهده کنندگان - شامل آنهایی که شواهد فوق الذکر را ارائه کردند- در اینکه تنشها در ایران و بهار عربی اساسا به واسطه تکنولوژیهای جدید تقویت شده است شک دارند. برخی گفتهاند که انقلابها از طریق توییتر قابل انتشار نیستند؛ و به این نکته اشاره میکنند که آن گونه که (با آن گستردگی) تصور میشود از توییتر یا فیس بوک برای سازماندهی استفاده نمیشود. (گلدول، 2010) و نشان میدهند که بیشتر محتوای توییتر بعد از انتخابات از خارج از ایران نشات گرفته است و به همگان یادآوری میکند که خود این حکومتها از رسانههای جدید به عنوان ابزاری برای هدف قرار دادن درک دشمنانشان و پیشروی کردن در آنچه جنگ نرم نامیده میشود، استفاده میکنند. (موروزو، 2011)
برای بررسی کردن این موضوعات با رویکردی نظاممند و آکادمیک، مدرسه عالی ارتباطات اننبرگ و «موسسه ارتباطات رسانهای ایران» دو پژوهش انجام داده است که تصویری کاملتر از نحوهٔ استفاده از رسانههای سنتی و جدید در ایران ارائه میکنند.
تحقیق اول شامل یک بررسی میدانی از نمونه آماری ایرانیانی بود که به صورت نظاممند انتخاب شده بودند به نوعی که بازگو کننده وضعیت جمعیتشناختی ایران باشند. هدف این مطالعه به تصویر کشیدن جامع الگوهای استفاده از رسانههای عمومی در این کشور است. تحقیق دوم از طریق پخش پرسشنامه بین جوانان تهرانی تحصیل کرده و آشنا با تکنولوژی بود که هدف آن تصویر کردن میزان استفاده این جوانان از رسانههای جدید برای اهداف سیاسی در سال پس از انتخابات ایران و در طول شورشهای تونس، مصر و لیبی بود.
اگر در حقیقت تکنولوژیهای جدید نقشی حیاتی در ایران بازی کرده باشند باید امیدوار بود که شهروندان ایرانی (هنگامی که فعال و قدرتمند شوند) به استفاده از این تکنولوژیها برای استراتژی سازی و تبادل (تجربیات) در مورد انتشار مسائل سیاسی ادامه بدهند، مخصوصا در دوره تحرکات گسترده در این منطقه. (هوارد، 2010)
هردوی این پژوهشها اطلاعاتی را دربارهٔ اینکه ایرانیها چگونه از محصولات رسانههای گوناگون (مثل موبایل و ابزارهای ارتباطی آنلاین یا آفلاین) استفاده میکنند؛ ارائه میدهد. ما توجه ویژهای به تکنولوژیهای رسانهای جدید داشتهایم که گزارشی از استفاده از پایگاههای اینترنتی، وبلاگهای شهروندان، محتواهای توییتر و پیامکهای متنی ارائه میکند. همچنین لیستی جامع از رسانههای خبری سنتی مثل تلویزیون، رادیو و روزنامهها فراهم کردهایم همچنین به انواع دیگری از ارتباطات مثل رابطههای میان فردی و سخنرانیها یا بحثهای مردم در مکانهای عمومی (مثل تاکسی یا فروشگاه) توجه کردهایم؛ که (این روشها) میتوانند نقش مهمی را در ارتباطات و پیام رسانی ایفا کنند.
ما ابتدا یافتههای پژوهش ملی را بررسی میکنیم تا سپس بتوانیم بر اطلاعات بدست آمده از جوانان ایرانی متمرکز شویم.
بخش اول: استفاده از رسانهها در میان ایرانیان- نتایج حاصل از تحقیقات میدانی
پاسخگویان چه کسانی بودند؟
اطلاعات پژوهش اول در یک مطالعه میدانی در ایران به واسطه شرکت تحقیقات بین المللی بازار که با آیام پی مشارکت داشته است جمع آوری گردید. نمونه مورد نظر در 4 منطقه شهری اصلی ایران (50 درصد در تهران، 20 درصد در مشهد، 15 درصد در تبریز، و 15 درصد در شیراز) گردآوری شد. (در ضمیمه یک استراتژی نمونه گیری و انتخاب نمونه را ببینید.)
مصاحبه که 1022 پرسشنامه تکمیل شده را حاصل کرد از 15 ژانویه تا 29 فوریه 2012 صورت گرفت (و نرخ پاسخگویی 30 درصد بوده است.) پنجاه و دو درصد از پاسخگویان از آقایان بودند، که متوسط سن آنها 37 سال بود و 69 درصد از آنها متاهل بودند. با توجه به متغییر تحصیلات اکثریت پاسخگویان دیپلمه بودهاند. (جدول یک را ببینید.)
از چه منابع اطلاعاتی استفاده میکنند؟
هدف کلی و اصلی ما از تحقیق این بود که با بررسی این سوال که: چگونه ایرانیان از رسانههای مختلف (شامل ابزارهای رسانهای آنلاین یا آفلاین و موبایل و محصولات رسانهها) استفاده میکنند، درک خود را از فضای رسانهای ایران رشد دهیم.
مهمترین منابع اطلاعات کدامند؟
وقتی از مخاطبان خواسته شد که از میان فهرست موجود سه منبع خبری مهم خود را انتخاب کنند، تلویزیون با 96 درصد مخاطبان اولین انتخاب بود و پس از آن خبرگزاریها قرار داشتند که 45 درصد مخاطب داشتند و در جایگاه سوم دوستان و خانواده قرار دارد که 38 درصد را به خود اختصاص داده است. این یافته که تعدادی چنین اندک از مخاطبان، تاکسیها، فروشگاهها، کافی شاپها را انتخاب کردهاند نشان میدهد که – حداقل در نمونه آماری ما و در این زمان- مکانهای عمومی فضای راحتی برای گردآوری و اشتراک اطلاعات نیستند، (این شرایط) احتمالا به علت فضای کنونی در ایران و فرهنگ رفتاری محافظه کارانه ایرانیان و توان صحبت در جمع میباشد. اما این مشاهدات را باید به توجه به فهرست ارتباطات قوی (فامیل و دوستان) و ارتباطات ضعیف افراد (همسایگان و آشنایان) که منبع مهمی برای اطلاعات سیاسی هستند متعادل نمود. که این کار احتمالا به اعتمادی که افراد به شبکههای اجتماعی خویش دارند و این اعتماد در دیگر زمینههای اجتماعی وجود ندارد اشاره میکند.
طبیعتا در سنین مختلف این امر متفاوت است زیرا اینترنت یک وسیله خیلی محبوبتر در میان گروه جوانان شده است. (در سنین بین 18 تا 28 سال 30 درصد افراد گزارش کردهاند که منبع اصلی اطلاعات آنها اینترنت است در حالی که این درصد در میان افراد بالا 59 سال صفر است.)
همین طور پیامک و ارتباطات کاری در میان جوانان بیشتر منبع اطلاعات هستند. در مقایسه جمعیت مسنتر بیشتر از جوانان بر منابع اطلاعاتی مثل مسجد و رهبر دینی یا رادیو اعتماد میکنند.
از آنجا که تلویزیون میان همه گروههای سنی پرطرفدار بوده است در نمودار 3 نشان داده نشده است تا الگوها به صورت واضح تری نشان داده شود. (96درصد بین 18-28 سالهها، 98درصد بین 39-48 سالهها و 95درصد در میان بالاتر از 59 سالهها).
در میان آنهایی که تلویزیون را به عنوان مهمترین منبع خود انتخاب کرده بودند (96درصد از جامعه آماری شامل 978نفر) شبکهای که بیش از همه برگزیده شده صدا و سیمای جمهوری اسلامی بود. (توسط 86درصد از آن 978 نفر برگزیده شد). بعد از صدا و سیمای جمهوری اسلامی، بیبی سی فارسی (که توسط 9درصد از جامعه آماری انتخاب شده بود) و من و تو (که توسط 4درصد انتخاب شده بود) قرار داشتند. همچنین نتایج ما، گزارشات فوق الذکر را که توسط رسانهٔ جهانی به همین نحو کشف شده بودندکه شبکه یک و دو صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران IRIB، به ترتیب بیش 84درصد و 81درصد در دسترس هستند؛ را با دلیل اثبات کرد (رسانه جهانی BBG (IARP)،، 2009). پیشرفت فزاینده ما در اعتماد به این یافتهها از بررسی جدید BBGدر سال 2012 به دست آمد که این تحقیق BBG نشان میدهد که شبکههای تلویزیونی صدا سیمای جمهوری اسلامی در میان سه منبع اطلاعاتی اصلی با کسب 86درصد از نظرات افراد مصاحبه شده اول میباشد و به دنبال آن روزنامههای داخلی با 11درصد و رادیوی محلی با10درصد قرار دارد. این بررسی کشف کرد که فقط 2درصد از جامعه آماری، شبکههای تلویزیونی بین المللی را در میان سه گزینه اول از مهمترین منابع خبری خود در باب حوادث جاری انتخاب کرد هاند، با وجود اینکه 19درصد از افراد گزارش دادهاند که این شبکهها را در هفته گذشته مشاهده کردهاند.
ترجیحات افراد با تغییر سن تفاوت میکند. اخیرا شبکه تلویزیونی من و تو که به لحاظ تجاری مورد حمایت اروپا قرار دارد، در میان جوانان جامعه آماری، درصدی از محبوبیت را دارا بوده است. (توسط 7درصد از 18-28 سالهها و 4. 5درصد از 29-38 سالهها استفاده شده است.) درحالی که این شبکه جایگاهی در میان منابع خبری مهم ایرانیان بالای 59 سال ندارد (صفر درصد). در مقابل ایرانیان مسنتر بیش از جوانان به اعتماد به شبکههای IRIB گرایش دارند. شبکههای تلویزیونی صدا و سیمای جمهوری اسلامی را 77-78درصد از (جوانان) بین 18و 28 سال انتخاب کردهاند در حالی که افراد بالای 63 سال تا حدود 96درصد چنین انتخابی داشتهاند. تفاوت گرایش گروههای سنی به صدا و سیمای جمهوری اسلامی مثل (تفاوت) برای دیگر شبکهها نیست.
از میان آنهایی که رادیو را به عنوان یکی از سه منبع اصلی اخبارشان انتخاب کردهاند (26درصد یا 264 نفر)، 31درصد رادیو پیام را انتخاب کردهاند که یک رادیوی ملی شبانه روزی است که اخبار و موزیک پخش میکند و اعلام ترافیک در تهران مهمترین کار آن است. پس از رادیو پیام، رادیو جوان قرار دارد (که 22درصد مخاطب دارد و یک رادیوی ملی است که در شرایطی که به آن تهاجم فرهنگی ِرادیوهای خارجی و محصولات رسانهای میگویند برای شنوندگان جوانتر ایجاد شده است) و سوم، دیگر رادیوهای محلی با 16. 5درصد مخاطب قرار دارند.
در مورد پر مخاطبترین روزنامهها، در میان آنهایی که خبرگزاریها را به عنوان مهمترین منابع خبری خود انتخاب کردند (465 نفر یا 45. 5درصد از جامعه آماری) همشهری، که یک روزنامه محافظه کار است و بیش از 15 سال است که منتشر میشود و به عنوان اولین روزنامه تمام رنگی ایرانی شناخته میشود، جایگاه اول را داشت (با41درصد آراء)؛ و در جایگاه بعد روزنامه خراسان با 16درصد آراء قرار داشت، (که قدیمیترین روزنامه استانی است و اخبار فرهنگی، اجتماعی و وقایع سیاسی را گزارش میداد و در دو شهر مشهد و تهران منتشر و در تمام کشور توزیع میشد.) و در آخر روزنامهٔ خبر جنوب با 7درصد آراء (که یک روزنامه استانی است که اخبار مردم ناحیه جنوبی ایران را تامین میکند و حیطه اخبار سیاسی و فرهنگی را پوشش میدهد) قرارداشت.
بالاخره باید گفت اختلاف اساسی نسبت به مهمترین وب سایت خبری وجود دارد. در میان کسانی که اینترنت یکی از سه مرجع اصلی اخبارشان بود (19درصد از جامعه آماری یا 192نفر) اخبار گوگل (Google news) بیش از همه انتخاب شد. (با 16درصد)، بعد از آن وب سایت بیبی سی فارسی (با 9. 5درصد)، و بعد از آن تابناک (9درصد، یک سایت خبری محافظه کار که زبان اصلی آن فارسی است و به تازگی قسمتی به زبان عربی و انگلیسی نیز به آن اضافه شده.) و بعد از آن فارس نیوز (که توسط 8 درصد مخاطبان انتخاب شد). فارس به عنوان یک سایت نیمه رسمی معرفی میشود چرا که روابطی نزدیک اما غیر رسمی با نهادهای انقلاب اسلامی دارد. بیانیه رسالت آن اذعان میدارد که انقلاب اسلامی آنگونه که در قانون اساسی تعریف شده است هادی آنهاست. بالاترین، که یک پایگاه آنلاین است لینکهای زیادی را از دیگران، به زبان فارسی آورده؛ تنها توسط یک نفر (آن هم) غیر از 192 نفری که به اینترنت به عنوان یکی از سه مرجع اصلی و مهم اخبار خود اعتماد داشتند انتخاب شد. (در مقابل) تحقیق بیبی جی (2012) که شامل جزئیات کمتری میشد و به ویژه جویای مطالب در مورد سایتهای خبری نمیشد؛ نشان داد که گوگل پربازدید کنندهترین سایت در یک هفته قبل بوده است (62درصد از جامعه آماری که این سوال از آنها پرسیده شد) و به دنبال آن یاهو (44درصد) و بعد از آن فیس بوک (13درصد) بود.
در مورد تکنولوژیهای جدید ارتباطات و اطلاعات چه؟
استفاده از اینترنت
همانطور که دیگر گزارشها نیز چنین امری را یافتهاند، کمتر از نیمی از جامعه آماری ما از کاربران اینترنت بودند. (رجوع شود به: http: //www. khabaronline. ir/detail/207053/ict/internet) هنگامی که پرسیده میشد که آیا خانواده ایشان به اینترنت دسترسی دارند، 47 درصد پاسخ دادند که فعلا و در حال حاضر بله، و 8. 4درصد گزارش دادندکه فعلا دسترسی ندارند، اما قبلا دسترسی داشتهاند، و 43درصد پاسخ دادندکه اینترنت هرگز (برای آنها) قابل دسترسی نبوده است. کمتر از نیمی (40درصد یا 413نفر) در حال حاضر از کاربران اینترنت بودند، و 7درصد (74نفر) قبلا از اینترنت استفاده کرده بودند، و 52درصد (532نفر) هرگز از اینترنت استفاده نکرده بودند.
تعجبی نداردکه استفاده از اینترنت اساسا به سن مخاطبان بستگی دارد. تقریبا 60درصد از گروه آماری جوانترها (گروه سنی بین 18-28)، در مقابل 24درصد از بالاتر از 59 سالهها، در منزل به اینترنت دسترسی دارند. وقتی که از جامعه آماری پرسیده شد که آیا آنها شخصا از اینترنت استفاده میکنند یا اینکه فقط در گذشته از اینترنت استفاده کردهاند؛ داستان از همین قرار بود. چنان که جدول 4 نشان میدهد 61درصد از جوانترین گروه، در مقابل 4درصد از افراد بالای 59 سال، پاسخ دادند که معمولا از اینترنت استفاده میکنند. به همین نحو یک سوم از جوانترین گروه، در مقایسه با 94درصد از افراد بالای 59 سال، گزارش دادند که هرگز از اینترنت استفاده نکردهاند.
همانطور که جدول 4 نمایش داد اکثریت استفاده کنندگان عادی (و دائمی) از اینترنت (66درصد) گزارش دادند که در خانه آنلاین هستند، 14درصد در محل کار، 9درصد در کافی نت، و 4درصد در مدرسه یا دانشگاه، و 3درصد از طریق موبایل، درحالی که 2. 5درصد از طریق خانه افراد دیگر به اینترنت متصل میشوند. دو مورد از پرکاربردترین طرق اتصال به اینترنت با پهنای باندی در حدود 128kbps (16. 8درصد) و اینترنت دایل آپ (16. 4درصد) است درحالی که پهنای باند بالاتر از 128 kbps (8درصد) است، و اینترنت وایمکس با (4درصد) کمتراز همه توسط جامعه آماری استفاده میشد.
فعالیتهای آنلاین کاربران اینترنت
آیا ایرانیان مورد مصاحبه قرار گرفته، از ابزارهای مختلف رسانهای جدید مثل شبکههای اجتماعی و یا توییتر و یا وبلاگها استفاده میکنند؟ یا اینکه استفاده از این تکنولوژیها منحصر به گروه کوچکی از ایرانیان نخبه است؟
سوال پیرامون فعالیتهای آنلاین تنها از کسانی که از کاربران اینترنت بودند پرسیده شد. در میان نمونه آماری تحلیل شده بیشتر پاسخگویان خواندن صفحات وب را به عنوان فعالیت آنلاین خود اعلام کردند (42درصد از کاربران اینترنت یا 20درصد از نمونه آماری، 203نفر) بعد از آن اشتراک در شبکههای اجتماعی فعالیت آنلاین پاسخ دهندگان بود (20درصد از کاربران اینترنت یا 10 از جامعه آماری، 99 نفر). همچنین 18درصد از کاربران (8. 5درصد از نمونه، 87نفر) گزارش دادند که پیام (کامنت) گذاشتن برای وبلاگها (فعالیت آنلاین آنهاست) و 8 درصد از کاربران (4درصد از نمونه آماری، 41نفر) برای خودشان وبلاگ دارند. (15 از آنها وبلاگشان را کمتر از ماهی یکبار به روز میکنند و 9 نفر در حدود ماهی یکبار و 4 نفر دو هفته یکبار و 7 نفر هر هفته، 3 نفر چند بار در هفته، اما نه هر روز و 2 نفر هر روز وبلاگ خود را به روز رسانی میکنند.)
توییتر از ابتدای این سال کمترین مخاطب را در میان ابزارهای رسانهای جدید داشته است (توسط 10نفر استفاده شده است، 2درصد از کاربران اینترنت و 1درصد از کل نمونه آماری). این یافته مستقیما همسو با نظر بیبی جی در تحقیق 2012 است که یافته بود که 2درصد از کاربران اینترنت از توییتر استفاده میکنند. در میان این گروه کوچک نیمی از آنها در حدود یک سال قبل از مصاحبه و 10درصد در حدود دو سال قبل و 40 درصد بیش از سه سال قبل از توییتر استفاده کردهاند که این هم مربوط به حوادث انتخابات 2009 (88) میشود. تنها یک نفر گزارش داد که برای اشتراک گذاری، به روز رسانیها و مشاهدهٔ دیگر به روز رسانیها و دیگر فعالیتها هر روزه از توییتر استفاده میکند. این یافته میزان واقعی قدرت ادعایی توییتر را در معرض ارزیابی روشن بینانه قرار میدهد. سه نفر از نمونه آماری یک بار در ماه از توییتر استفاده میکردند و بیشتر این گروه کوچک (6 نفر) از توییتر کمتر از ماهی یک بار استفاده میکنند.
استفاده از تلفن همراه
تلفن همراه نیز همچنین فرصتی را برای برانگیختن شورش در حوادث بعد از انتخابات (88) ایجاد کرد و گزارشهای مربوط به تهران نیز (بیان میکرد که) دولت دسترسی به شبکه تلفن همراه را ممنوع کرده بود، که (این مطلب) شاید تصدیقی باشد بر نقش قاطع (و مهمی) که تلفن همراه ایفا میکرد. (رابینسون، 2009)
بنابر این ما در مورد تلفن همراه به تحقیق پرداختیم و تلاش کردیم پی ببریم که تلفن همراه دقیقا دو سال بعد از انتخابات مورد بحث تا چه حد برای بحث در مورد مسائل اجتماعی و سیاسی مورد استفاده قرار میگیرد.
اکثریت مطلقی از نمونه آماری (91درصد یا 931نفر) گزارش دادند که تلفن همراه دارند، و اکثریت (79درصد از آن افراد) نیز گزارش دادند که در ماه گذشته از آن برای فرستادن پیامک استفاده کردهاند. این یافته در خصوص نفوذ تلفن همراه، با گزارشات جدید هماهنگ است، که این گزارشات نفوذ تلفن همراه را در ایران به میزان 91. 2درصد بیان میکند (سپتامبر 2011، رجوع کنید به http: //www. hamshahrionline. ir/news-146580. aspx) همچنین با تحقیق 2012 بیبی جی که یافته بود که 90درصد مردم با تلفن همراه کار میکنند نیز هماهنگ است.
وقتی که استفادههای پیش رفتهتر از تلفن همراه به میان میآید، 35درصد از نمونه آماری گزارش دادند که در یک ماه گذشته در تلفن همراه خود فیلم ضبط کردهاند. باز هم با توجه به محدود بودن ظرفیتهای رسانههای جدید برای نشر اخبار و تحریک کردن شهروندان _ در میان نمونه آماری نظاممند انتخاب شده_ تنها 5درصد (15نفر) از آنها گزارش دادند که با تلفن همراه خود به اینترنت دسترسی دارند و فیلمهایی را در یک ماه گذشته از موبایلشان به اینترنت آپلود کردهاند (یوتیوب، ویمو یا دیگر پرتالهای آنلاین فیلم). تقریبا نیمی از آنها (48درصد) گزارش دادند که چیزی را از طریق بلوتوث فرستادهاند یا دریافت کردهاند. (30درصد از کاربران اغلب یک بار در ماه چنین کردهاند.)
استفاده از این تکنولوژیها در سنین مختلف متفاوت است. نمودار 7 نشان میدهد که کاربران جوانتر اساسا بیشتر از مسنترها موبایل دارند، پیامک میفرستند، در موبایلشان فیلم ضبط میکنند و از بلوتوث استفاده میکنند.
مباحث مطرح شده
بر اساس ارزیابی ظرفیتهای سیاسی رسانههای جدید، این کافی نیست که تحلیل کنیم که آیا مردم از پایگاههای خبری متنوع استفاده میکنند یا نه. بلکه همچنین لازم و حیاتی است که مسائل خاصی را که کاربران در بارهٔ آن از طریق شبکههای اجتماعی، وبلاگها، توییتر یا پیامک (پیام متنی) ارتباط برقرار میکنند مورد بررسی قرار دهیم. در این تحقیق به کسانی که گزارش دادند که به یک شبکه اجتماعی وابسته هستند و یا وبلاگ مینویسند یا میخوانند و یا برای وبلاگها پیام (کامنت) میگذارند، یا از توییتر پیام دریافت میکنند یا از طریق آن پیام میفرستند، فهرستی ارائه شد که در آن فهرست موضوعات مختلف ارائه شده بود و از افراد خواسته شده بود که موضوعی را که در یک ماه گذشته در مورد آن یکی از این اعمال را انجام داده بودند علامت بزنند.
در شبکههای اجتماعی آنلاین، از بحثهای اجتماعی با 32درصد و شخصی با 37درصد و مسائل کاری با 23درصد بیش از همه استقبال شده بود. در عین حال، خیلی از آنها در مورد اخبار (29درصد) و فرهنگ (30درصد) صحبت و (مبادلهٔ اطلاعات) کرده بودند -که اینها هم در ایران از لحاظ موضوعات سیاسی قابل توجه است. در وبلاگهای آنلاین نیز اخبار بیش از همه موضوعات جستوجو شده بود، و بعد از آن ورزش قرار داشت (34درصد) و در آخر هم موضوعات اجتماعی با (33درصد) قرار داشت. وقتی که موضوع به پیام گذاشتن برای وبلاگها و نوشتن وبلاگ رسید، اکثریت پاسخ دهندگان اغلب بر مسائل فرهنگی و اجتماعی تمرکز داشتند. (حدود 33درصد)
ابزارهای عبور از فیلترها
عموما پذیرفته شده که مسئولین ایرانی عامدانه وب سایتهای گوناگونی را که مسائل مهم و حساس سیاسی و فرهنگی را مطرح میکردند، با ایجاد مانع برای دسترسی آنلاین به آنها بلوکه کرده یا دسترسی به آن را کند کردهاند. (رجوع کنید به سمیعنژاد، 2011)
هنوز شواهد در مورد اینکه کدام یک از ایرانیان از فیلترشکنها استفاده میکنند به علت حساسیت طبیعی این مسائل محدود است. ولو اینکه بسیاری از این ابزارهای دور زدن فیلترها مثل VPNها بسیار در دسترس هستند و بسیار در ایران استفاده میشوند؛ آنها به صورت غیر قانونی به کار میروند. در این تحقیق برای کم کردن ناراحتی ناشی از سوال مستقیم درمورد استفاده از ابزارهای دور زدن فیلتری که پاسخ دهندگان استفاده میکردند، پژوهش ما از شیوه غیر مستقیم برای مواجهه با این مطلب استفاده کرد، و از سوال مستقیم از پاسخ دهندگان که آیا از این ابزارها استفاده میکنند یا نه خود داری نمود. ابتدا از پاسخ دهندگان پرسیده شد هنگامی که آنلاین هستید چند وقت یک بار در دسترسی به اطلاعات و متصل شدن به شبکه مشکل (مشکلاتی مثل مواجه با بلوکه یا فیلتر شدن وب سایتها) پیدا میکنید.
پاسخها تقریبا به صورت متعادل توزیع شده بود. (16درصد پاسخ دادند که هرگز با چنین مشکلاتی مواجه نشدهاند و، 18درصد به ندرت، 21درصد گاهی اوقات، 24درصد غالبا و 20درصد همیشه با چنین مشکلاتی مواجه شده بودند.) در ادامه این تحقیق برای تضمین امنیت و اطمینان پاسخ دهندگان، و هم چنین افزایش احتمال پاسخگویی صادقانه آنها از سوال فرضی استفاده کردیم. بعد از اشاره کردن به اینکه بعضی از مردم از فیلتر شکن برای دسترسی به وب سایتهای بسته شده استفاده میکنند ما از نمونه آماری خود پرسیدیم که آیا تاکنون چیزی در مورد فیلتر شکنها شنیدهاند. اکثریت قاطع (73. 5درصد) تاکنون چیزی در مورد این ابزارها نشنیده بودند.
در میان آنهایی که گفتند با چنین ابزارهایی آشنا هستند (26. 5درصد باقیمانده از نمونه آماری) اکثریت گزارش دادند که یافتن و دسترسی از چنین ابزارهایی (فیلترشکنها) یا خیلی آسان (19درصد) و یا آسان (43درصد) است. (27درصد) پاسخ دادند که چنین ابزارهایی به سختی پیدا میشوند، و 6. 5درصد گفتند که این ابزارها بسیار مشکل یافت میشوند و 5درصد گزارش دادند یافتن آن ابزارها تقریبا غیر ممکن است. همانطور که نمودار نشان میدهد، هنوز پاسخ دهندگان از استفاده از فیلتر شکنها احساس اطمینان نمیکنند و نزدیک به نیمی از پاسخ دهنگان (46درصد) گزارش دادند که از استفاده از چنین ابزارهایی احساس ناامنی یا احساس ناامنی و غیر مطمئنی شدیدی میکنند.
سرانجام وقتی که برای ارزیابی توانایی پاسخ دهنگان در استفاده از فیلتر شکنها از آنها سوال شد، پاسخ دهندگانی که در مورد آنها (فیلتر شکنها) چیزی شنیده بودند تواناییشان نسبتا پایین ارزیابی شد. (22درصد بد، 29درصد ضعیف و نسبتا بد، 28درصد متوسط، 22درصد خوب و 8درصد عالی)
تعجب آور نبود که تحلیلهای بیشتر ما نشان دادند که جوانان، مردان و تحصیل کردههای نمونه آماری بیشتر احتمال داشت که در مورد فیلتر شکنها بدانند.
همچنین آشنایی با این ابزارها (فیلتر شکنها) در میان آنان که از اینترنت به عنوان یکی از سه منبع خبری مهم خود نام برده بودند، آنهایی که ازشبکههای اجتماعی استفاده میکردند و وبلاگها را میخواندند و برای آنها که پیام میگذاشتند به خوبی ِ آنهایی که فکر میکردند که رسانههای جدید توجه و پاسخگویی بیشتری از ناحیهٔ مسئولین پدید میآورد بود؛ اما لزوما در میان آنهایی که فکر میکردند رسانههای جدید فهم سیاسی را در میان مردم افزایش میدهد آشنایی با آن ابزار به همان میزان نبود. به طور قابل توجهی دسترسی داشتن به اینترنت و نوشتن وبلاگ هردو با آشنا بودن با فیلتر شکنها همبستگی نداشت.
قدرت دادن از طریق رسانههای جدید
ما همچنین فضا را ارزیابی کردیم تا (ببینیم که) کدام یک از پاسخ دهندگان فکر میکنند که رسانههای جدید میتواند به شهروندان قدرت انتخاب بدهد.
ما پرسیدیم:
بعضی از مردم فکر میکنند که تکنولوژیهای جدید رسانهای (مثل اینترنت، توییتر و تلفن همراه) تاثیر مردم بر سیاست را تغییر خواهد داد؛ دیگران فکر میکنند که قضیه این نیست. چه مقدار موافق یا مخالف با این عبارات هستید که «از طریق استفاده از تکنولوژیهای جدید رسانهای افرادی مثل من بهتر میتوانند طرز حکومت و سیاست را بفهمند.» و «مقامات رسمی ملی توجه بیشتری را به اینکه افرادی مثل من چه برای گفتن دارند میکنند.»
از سویی، پاسخها به دو سوال نسبتا متعادل در میان نمونه آماری توزیع شده بود. اگرچه به طور قابل ملاحظهای، دو پرسش به صورت معنی دار به هم وابسته بودند (آنان با اعتقاد به پتانسیل رسانههای جدید نسبت به افزایش دادن فهم شهروندی و همچنین اعتقاد به اینکه مقامات رسمی باید بیشتر به شهروندان پاسخ گو باشند) پاسخ دهندگان بیشتر اظهار داشتند که اعتماد آنها به رسانههای جدید برای صاحب اختیار و قدرت کردن آنها است تا نسبت به پاسخگو کردن مقامات دولتی (این سوال با 5 گزینه قابل جواب دادن بود که شماره یک برای «کاملا مخالفم» و شماره 5 برای «کاملا موافقم» و شماره 3 برای «نه موافقم و نه مخالف» قرار داده شده بود و متوسط پاسخ دهندگان 3. 28 در برابر 2. 87 را نشان میداد.
تفاوت قابل ملاحظهای بین پاسخ دهندگان که با هرکدام از این عبارات موافقت کرده بودند، از لحاظ سن یا جنسیت وجود نداشت. اما وقتی که مسئله تحصیلات پیش میآید؛ آنانکه سواد کمتر از دیپلم داشتند کمتر از همه احتمال میدادند که رسانههای گروهی فهم مردم را افزایش خواهد داد. (اما نسبت به اینکه مسئولین توجه بیشتری به مردم خواهند کرد؛ چنین نظری نداشتند.)
بخش دوم: استفاده از رسانهها در میان ایرانیان
بررسی جوانان
ایرانیان... در زمرهٔ شایستهترین و مشتاقترین مصرف کنندگان اطلاعات هستند. آنها خلاقانهترین و تخیلیترین راههای دور زدن محدودیتها را پیدا میکنند. در طول سه دهه گذشته، مخصوصا نسل جوان ایران به طور فزاینده در چشم انداز خود جهانی شدند و با تشنگی سیراب نشدنیای نسبت به اخبار و عقاید جهانی رشد یافته شدهاند. تجربه مداوم آنها در مواجهه با سانسور دولتی، آنها را در فهم معنای باطن سخن و توانایی تمیز دادن بین اخبار جعلی و حقیقی مجهز کرده است. این توانایی آنها در مقایسه و فهم واقعیتهای زیرین ارتباطات ناشی از حس واقع گرایی و اعتماد به نفس آنان است که که در طول ماههای اخیر با اعتراض مداوم چه در ایران و چه در سراسر جهان به نمایش در آمده است. (انصاری و دانش 2011)
برای ایجاد تصویری کاملتر از استفاده از رسانههای گروهی در ایران و مخصوصا ظرفیت این رسانهها در تبادل سیاسی و اجتماعی و به حرکت در آوردن مردم، «موسسهٔ برنامهٔ رسانهای ایران» تحقیق دیگری را با تمرکز بر جوانان ایرانی برگزار کرد. مطابق دانش ما این پژوهش اولین پژوهشی است که سوالات مخصوص رسانهای را از گروه جوانان جویا میشود، این پژوهش چه در سطح عمومی و چه در میان افراد جنبش سبز انجام گرفته است. ارتباط با تحقیقات فارسی زبان شامل پایگاه اشتراک اطلاعات (4shared. com) بود که مطابق الکسا بیستمین سایت پربازدید ایرانی است
سایت 4shared که در ایران مسدود نشده است در جامعه ایرانیان شناخته شده و تمام کاربردهای خود را به زبان فارسی ارائه است. کاربران آن میتوانند که با مجموعه فایلهایی که در گوگل قابل جستوجو است به صورتی اثر بخش یک دیتابیس عظیم و به راحتی قابل جستوجو را ایجاد کنند. ارتباط با تحقیقات آنلاین در بین مارس و آوریل 2011 برقرار بود. جمعا 2802 نفر نمونه آماری ما را تشکیل میدادند.
پاسخگویان چه کسانی بودند؟
نظر به اینکه نمونه گیری (به طور طبیعی) انجام شد، نمونهها جوان و آشنا با تکنولوژی بودند. بیش از 80درصد از پاسخ دهندگان زیر 30 سال سن داشتند (14درصد 18-20ساله، 39درصد 21-25ساله، و 27درصد 26-30 ساله بودند). اکثریت قاطع مرد بودند (92درصد). که شاید بیانگر این باشد که جنسیت تاثیر زیادی در دانلود یا به اشتراک گذاشتن آنلاین اطلاعات دارد. پاسخ دهندگان اغلب تحصیلات بالایی داشتند، با اکثریتی (78درصد) که مدرک دانشگاهی داشتند و بالغ بر 20درصد فوق لیسانس یا دکتری داشتند. (37درصد) آنها از استان تهران، (11درصد) از فارس، و (8درصد) از اصفهان بودند و از دیگر استانها پاسخگویان کمتری وجود داشت.
با توجه به ویژگیهایی که از آنها یاد شد نمونه میتواند نماینده فعالان اصلاح طلب در حوادث انتخابات 2009 باشد که رسانههای جدید را برای ایجاد تغییر گسترش دادند؛ که این مطلب به ما اجازه میدهد تا روشن کنیم که کدام یک از رسانههای جدید برای اهداف سیاسی مورد استفاده قرار میگرفتند. همانطور که قبلا ذکر شد، امید این بود که جوانان ایرانی _ که به واسطه تکنولوژیهای جدید در حوادث پس از انتخابات 88 توانمند شده اند_ به استفاده از رسانههای جدید برای تحرک و تغییر در باره انتشار موضوعات سیاسی خصوصا در طول تحولات منطقه در سال 2011 ادامه خواهند داد. بدیهی است که مسئولین ایرانی از استفاده اینترنت و رسانههای جدید توسط ایرانیان بسیار بیش از قبل ممانعت میکردند، و ممنوعیت دسترسی به اینترنت و پایگاههای اجتماعی بعد از اعتراضات انتخابات، خیلی پیچیدهتر و غامضتر شد. این تحقیق تا حدی میتواند در مورد فضای رسانهای ایران بعد از انتخابات 2009 صحبت کند.
برای تضمین قابلیت مقایسه، هر دو پرسشنامهٔ تحقیق میدانی و نوع آنلاین آن- شامل سوالات مشابهی میشد، که بر الگوی استفاده از رسانهها متمرکز بود، و توجه ویژهای به تکنولوژیهای جدید داشت.
منبع اطلاعاتی که ایرانیان استفاده میکنند، چیست؟
مانند قبل، یکی از اهداف این پژوهش، ارزیابی کردن این است که پاسخ دهندگان از چه منبعی برای دسترسی به اطلاعات دربارهٔ سیاست و حوادث جاری استفاده میکنند. این تحقیق 12 گزینه از قبیل دوستان و خانواده، رسانههای رسمی دولتی و رسانههای سنتی را فهرست کرده است، و پاسخ دهندگان میتوانستند همه آنها را انتخاب کنند. به این علت که ما فقط از کاربران اینترنت نمونه برداری کردیم، شگفت آور نیست که اکثر آنها برای اخبار به اینترنت مراجعه میکنند. (89درصد)
تلویزیون به عنوان دومین منبع خبری انتخاب شده بود (توسط70درصد) که بعد از آن دوستان و خانوده (توسط49درصد)، رسانههای چاپی (توسط42درصد)، و محیط کار یا مدرسه (توسط33درصد)، انتخابهای بعدی بودند. با وجود این واقعیت که نمونه آماری ما جوان، تحصیل کرده و اغلب شهری بودند؛ مقامات دولتی (18درصد) و رهبران مذهبی (10درصد) به عنوان مرجع خبری، ارزش گذاری شدند.
هماهنگ با سیاسی شدن فضای عمومی در کشورهای عربی، قابل پیش بینی است که شهروندان ایرانی اطلاعات خود را از منابع غیر متعارف مثل دیگر افراد یا فضای جامعه دریافت کنند. با این همه، همانند نمونه آماری تحقیق اول، اکثر پاسخ دهندگان (87درصد) تاکسی یا فروشگاه را به عنوان منبع خبری خود انتخاب نکردند، 10. 5درصد از مردم به یکی از این منابع اعتماد داشتند و تنها 3درصد به هر دوی آن منابع اعتماد داشتند.
این یافته میتواند دیگر بار جدایی میان جامعه و فضای شخصی در ایران و قواعد دقیق حاکم بر تعاملات بینافردی در عرصه عمومی را در برابر عرصه خصوصی نشان دهد.
تکنولوژیهای رسانهای جدید در برابر رسانههای قدیمی؟
یافتههای این تحقیق نشان میدهد که وقتی منابع خبری که در پرسشنامه فهرست شدهاند را با هم مقایسه میکنیم رسانههای جدید بیش از همه برای استفاده انتخاب شدهاند: تنها 11درصد اینترنت یا پیام متنی را انتخاب نکردهاند. در مقایسه 21درصد از نمونه هیچ یک از رسانههای سنتی را انتخاب نکردند. (تلویزیون، رادیو یا خبر گزاریها). در عین حال رسانههای قدیمی هنوز هم مرسوم بودند، با (توجه به 11درصد از جامعه آماری) که همه سه انتخاب خود از منابع خبریشان را از میان رسانههای سنتی انتخاب کردند.
وقتی که برای رتبه بندی لیست سه مورد از مهمترین منابع خبری از آنها سوال شد، 56درصد از پاسخ دهندگان اینترنت را به عنوان انتخاب اول خودبرگزیندند، 24درصد تلویزیون را و در انتها 7درصد دوستان و خانواده را انتخاب کردند. تلویزیون اغلب به عنوان دومین منبع مهم خبری انتخاب شد (توسط 31درصد از نمونه آماری)، که بعد از آن اینترنت (به عنوان دومین منبع مهم خبری) با 21. 5درصد قرار داشت و در آخر خانواده و دوستان بودند (14درصد). روابط قوی به عنوان سومین منبع خبری مهم انتخاب شد در 19درصد از موارد، که به دنبال آن خبر گزاریها (با 16درصد آراء) قرار داشتند و بعد از آن تلویزیون (با14درصد بود)، وقتی که ما این دادهها را کنار گذاشتیم، اینترنت به عنوان محصول (خروجی) اصلی برای اخبار پدیدار شد. (توسط 85درصداز پاسخ دهندگان) بعد از آن تلویزیون (با67درصد) و در آخر دوستان و خانواده (با39درصد قرار گرفت.)
ما همچنین در بارهٔ محصولات رسانهای خاصی که توسط آنها استفاده میشد سوال کردیم. مطابق با آنچه از تحقیق اول و گزارش اینتر مدیا و بیبی جی به دست آمده بود، در میان آنانکه تلویزیون یکی از سه محصول مهم (مورد استفاده توسط) آنها بود، مهمترین مرجع خبری برای اطلاعات در مورد سیاست و حوادث جاری شبکه صدای و سیمای جمهوری اسلامی ایران بود که شبکهای دولتی و متعلق به دولت است. (62درصد این پایگاه را به عنوان یکی از منابع خبری مهم خود انتخاب کردند.) و بعد از آن بیبی سی فارسی (با 55درصد) و شبکه خبری فارسی صدای آمریکا (30درصد) بود. تعداد استفاده از شبکههای ماهوارهای در (این تحقیق) در مقایسه با دیگر آمارها در این موضوع پایین بود:
«حدود 45درصد تا 60درصد از ایرانیها شبکههای ماهوارهای تماشا میکنند. مطابق تخمینهای شرکت «رسانههای دولتی» و یک مرکز تحقیقات ایرانی، تعداد این افراد از کسانی که از اینترنت استفاده میکنند بیشتر است.»
معلوم نیست که چرا گزارش استفاده از شبکههای ماهوارهای در این تحقیق پایین است. ممکن است که پاسخ دهندگان گمان کرده باشند که این بررسی یک عمل مخفیانه برای گیر انداختن و جریمه کردن آنهاست (به عنوان مثال جریمه کردن آنها به جهت استفادهٔ از شبکههای ماهوارهای). اگر این مورد درست باشد پاسخهای این تحقیق میزان واقعی اعتماد به شبکههای تلویزیونی ماهوارهای را دست کم میگیرد.
در مورد پرمخاطبترین وب سایت تفاوت و اختلاف نظر زیادی وجود دارد. در میان آنهایی که اینترنت را به عنوان مهمترین مرجع خبری خود انتخاب کردند (85درصد از جامعه یا 2392 نفر) وب سایت بیبی سی فارسی -که در جمهوری اسلامی ایران فیلتر بود- بیشتر از همه انتخاب شد. (38درصد از پاسخ دهندگان آن را به عنوان یکی از مهمترین سایتهای خبری خود اعلام کردند)، به دنبال آن تابناک (با کسب27درصد)، بالاترین (با 25درصد از پاسخ دهندگان، که البته این سایت فیلتر است.)، کلمه (که متعلق به کاندید اصلاح طلب و رهبر جنبش سبز میر حسین موسوی است که البته این سایت نیز فیلتر است، توسط 19درصد انتخاب شد.)، سایت محافظه کار فارس نیوز که قبلا ذکر شد (توسط 18درصد)، آفتاب (مرتبط با رئیس جمهور اسبق اکبر هاشمی رفسنجانی، که موضوعات مختلفی را پوشش میدهد و تمرکز اصلی آن بر سیاست است.) و شبکه فارسی صدای آمریکا (توسط17درصد، که البته این نیز فیلتر است.)
تکنولوژی جدید ارتباطات و اطلاعات
همهٔ پاسخ دهندگان از کاربران اینترنت بودند، چرا که پژوهش (پرسشنامه) به صورت آنلاین توزیع شده بود.
از آنها پرسیده شد که در کجا به اینترنت مراجعه میکنند؛ اکثریت قاطعی (84درصد) پاسخ دادند که در منزل به اینترنت مراجعه میکنند، به دنبال آن 36درصد در محل کار، 33درصد در دانشگاه یا مدرسه و 30درصد از طریق تلفن همراههایشان و 25درصد در کافی نتها به اینترنت مراجعه میکنند.
استفاده از اینترنت
با توجه به اینکه پاسخ دهندگان عضو یک وب سایت دانلود فایل بودند، تعجب آور نیست که پهنای باندی بیش از 128 کیلو بایت بر ثانیه (kbps) رایجترین نوع اتصال به اینترنت در میانشان بود. (50درصد) این امر برخلاف این واقعیت بود که بر اساس قانون ایران کاربران، به جز برای کار مثل دانشجویان دانشگاه، دکترها، مهندسها و...، نباید با سرعتی بیش از 128 (kbps) به اینترنت دسترسی داشته باشند. پهنای باند بیش از 128 (kbps) توسط 28. 5درصد از پاسخ دهندگان استفاده میشد در حالی که وایمکس و اینترنت دایل آپ dial-up به طور مساوی توسط 8درصد از پاسخ دهندگان استفاده میشده است.
فعالیتهای آنلاین
اکثریت نمونه آماری گزارش دادند که خواندن وبها (92درصد) و پیام گذاشتن برای آنها (70درصد)، سپس عضویت در شبکههای اجتماعی (68درصد) از جمله فعالیتهای آنلاین آنها بود. این آمارها وجود پرطراوت زبان فارسی در فضای وب را تقویت میکرد، با توجه به اینکه زبان فارسی چهارمین زبان پرمخاطب در وبلاگها است. بیش از نیمی از نمونه آماری (54درصد) گزارش دادند که برای خودشان وبلاگ نوشتهاند همچنین فقط 40. 5درصد گزارش دادند که وبلاگشان را کمتر از یک بار در ماه آپدیت میکنند، 17. 5درصد حدود یک ماه یک بار، و فقط 8درصد گزارش دادند که هر روز یا چند بار در روز وبلاگ خود را آپدیت میکنند.
برخلاف اینکه ادعا میشد که توییتر نقش مرکزی در شورشهای ایران بازی میکرد، توییتر کم مخاطبترین پایگاه از میان رسانههای جدید در میان نمونه آماری ما بود. تنها 17درصد گزارش دادند که از توییتر برای به اشتراک گذاشتن یا تعقیب کردن اخبار آن استفاده میکنند. در میان کاربران توییتر اکثر آنها در 6 ماه گذشته عضو توییتر شدهاند. (34. 5درصد)، 21درصد استفاده از توییتر را در حدود یک سال پیش شروع کردهاند و تنها 22درصد استفاده از آن را در دو سال پیش شروع کردهاند، که آن هم همزمان بود با اعتراضات انتخابات. وقتی که تعداد استفاده از توییتر در زمان (فرکانس) به میان میآید، در میان کسانی که از توییتر استفاده میکردند، 33درصد گزارش دادند که حدودا ماهی یک بار از توییتر استفاده میکنند، تنها 11درصد از این گروه هر روز از توییتر استفاده میکردند و 7درصد چند بار در روز از توییتر استفاده میکردند (برای به اشتراک گذاشتن یا خواندن اخبار توییتر). همانگونه که پیش بینی میشد این نحوه استعمال و بسامد آن از نمونه آماری از عموم مردم (تحقیق اول) بیشتر است. با این حال نفوذ و میزان استفاده از توییتر در میان جوانان پایتخت نشین آشنا با تکنولوژی هنوز نسبتا محدود است.
این یافتهها نظر کسانی که به نقش مرکزی توییتر در این زمان شک دارند را تایید میکند. گلناز اسفندیاری خبرنگار رادیوی آزاد اروپا این مطلب را مورد ملاحظه قرار داده است: در ایران هیچ حرکت انقلابی توییتری (نشات گرفته از توییتر) وجود نداشت. (7 ژوئن، ص 1، 2010) و مدیر بالاترین گفته است که: وقتی که شما نگاه میکنید میبینید که اکثریت آنها که در توییتر شرکت دارند آمریکاییها هستند (که میان خودشان تویت رد و بدل میکنند). (17 ژوئن 2009) تعدادی از ایرانیان وبلاگ نویس اشاره کردهاند که: درصد خیلی کمی از آنها که در ایران آنلاین هستند، درحالی که حدود دو میلیون نفر از یهودیان پراکنده فعالیتهای آنلاین شبکهای انجام میدهند. اگر ما به تمام حرکات سیاسی آنها توجه کنیم، خیلی از تاثیرگذاران اصلی اکنون کشور را ترک کردهاند. (ولدبیگی به نقل اسفندیاری، 2011)
استفاده از تلفن همراه
مشابه با جمعیت عمومی (که در تحقیق قبلی بررسی شد)، اکثریت قاطعی از نمونه آماری گزارش دادند که تلفن همراه دارند؛ و تقریبا همه آنها (99درصد) در یک ماه گذشته از آن برای ارسال پیامک استفاده کردهاند. (50درصد چند بار در روز پیامک فرستادهاند، 21. 5درصد حداقل یک بار در روز و 20درصد چندین بار در هفته، اما نه هر روزه، پیامک فرستادهاند.) وقتی که (صحبت) از استفادههای پیشرفتهتر از تلفن همراه پیش میآید، حدود یک سوم از نمونه آماری گزارش دادند که از طریق بلوتوث فایل فرستاده یا دریافت کردهاند؛ و تقریبا نیمی از آنها یک بار در ماه یا کمتر این کار را انجام دادهاند. (48درصد)
موضوعات مطرح شده
همانطور که قبلا ذکر شد به منظور ارزیابی ظرفیت سیاسی رسانههای جدید، لازم است مسائل خاصی را که کاربران در بارهٔ آن از طریق شبکههای اجتماعی، وبلاگها، توییتر یا پیامک (پیام متنی) ارتباط برقرار میکنند، بیازماییم. با وجود این حقیقت که این تحقیق در حین شورشها در منطقه صورت گرفته است؛ به طور نسبتا شگفت آوری، مسائل سیاسی در اولویتهای اولیه بحثها نبودند. از طرف دیگر مردم به شبکههای اجتماعی- برای تسهیل گفتوگو و ارتباطات دربارهٔ اخبار و حوادث رخ داده (44درصد)، اخبار خارجی (32درصد)، مسائل اجتماعی (25درصد) و اقتصادی (21درصد) - رجوع میکردند. با این حال این مسائل کمتر از موضوعات شخصی رایج بود که این هم توسط54درصد از نمونه آماری در شبکههای اجتماعی به بحث گذاشته شده بود. اخبار شبکههای اجتماعی از قبیل محیط زیست (11درصد) یا حقوق زنان (10درصد) اغلب کمتر در آنجا به بحث گذاشته میشد.
سیاست هنوز کمتر از همه در فضای وب رایج است. همانطور که نمودار 13 نشان میدهد، ولو اینکه پاسخ دهندگان گزارش دادند که اخبار و متون مربوط به حوادث جاری، اخبار خارجی، و اقتصاد را در وبلاگها میخواندند، وقتی که به فضای وب متصل میشویم این موضوعات به مراتب کم مخاطبتر هستند. همچنین اغلب نشان دادند وقتی که برای وبلاگها پیام میگذاشتند یا وبلاگ مینوشتند، موضوعات سیاسی کمتر از علوم و مسائل تکنولوژی اینترنت پرطرفدار است. موضوعات کاری و مباحث اجتماعی از میان پر طرفدارترین موضوعات بود، که دربارهٔ آن وبلاگ خوانده شده یا پیام گذاشته شده و یا وبلاگ نوشته شده است.
در میان کسانی که از توییتر استفاده میکردند، اخبار و حوادث جاری (توسط 40درصد از کاربران توییتر انتخاب شد)، مسائل وابسته به علم و دانش و IT (38درصد) و موضوعات شخصی (باز هم 38درصد) به طور مساوی مهم بودند. نسبت به پیامکها شاید تعجب آور نباشد که موضوعات شخصی به عنوان متداولترین موضوع نمودار شد (76درصد)، که پس از آن مباحث کاری قرار داشت (41درصد) و در انتها مسائل اجتماعی (21درصد) بود. آنانکه بلوتوث فرستاده یا دریافت کرده بودند مضمون و محتویات بلوتوثها اغلب در مورد مسائل خصوصی و شخصی بود (51درصد از نمونه آماری اینگونه بودند)، که بعد از آن مسائل اجتماعی قرار داشت (28درصد)، و در آخر مسائل فرهنگی با (25درصد) قرار داشت.
ابزارهای دور زدن فیلترها
اکثریت پاسخ دهندگان ما (78درصد) گزارش دادند که اغلب (38درصد) یا همیشه (33درصد) برای دسترسی به صفحات وب مشکل پیدا میکنند، مشکلاتی از قبیل مواجه شدن با بسته شدن وب سایتها. به همین نحو و برخلاف نمونهای که از عموم مردم گرفته شده بود (تحقیق قبلی) اکثریت قاطع (79درصد) پاسخ دهندگان مطالبی را در مورد فیلتر شکنها (ابزارهای آنلاینی که برای دسترسی به سایتهای مسدود شده کمک میکند) شنیده بودند. در میان آنها 51. 5درصد گزارش دادند که پیدا کردن و دسترسی به این ابزارها خیلی آسان (و یا حداقل) آسان است؛ اما تعداد زیادی گفتندکه از استفاده از این ابزارها احساس امنیت نمیکنند. (15درصد احساس ناامنی شدید، و 26درصد احساس ناامنی میکردند). وقتی که از آنها درخواست شد که توانایی خود در استفاده از این ابزارها (فیلتر شکنها) را ارزیابی کنند، اکثریت پاسخ دهندگان توانایی خود را متوسط (34درصد)، یا خوب (34درصد) ارزیابی کردند و تعدادی هم (22درصد) توانایی خود را عالی دانستند.
تجزیه و تحلیلها نشان داد که آنانکه از شبکههای اجتماعی و توییتر استفاده میکردند و آنانکه پیامک یا بلوتوث می-فرستادند و یا دریافت میکردند، اغلب بیشتر از کسانی که از این پایگاهها استفاده نمیکردند گزارش دادهاند که با مسدود شدن وب سایتها مواجه شدهاند. به طور قابل توجهی استفاده از صفحات وب با مواجه شدن با بلوکه شدن وبسایتها بیرابطه بود. نتایج نشان داد که کاربران مسنتر کمتر گزارش کردهاند که به آسانی به ابزارهای دور زدن فیلترها دسترسی دارند و یا در کاربرد آنها احساس راحتی دارند. و مردانی که در ناحیه تهران و با پهنای باند بیشتر دسترسی به اینترنت آن زندگی میکنند، به احتمال بیشتر اظهار میکنند که در دسترسی به و استفاده از فیلتر شکنها احساس راحتی میکنند. الگوی گویا وقتی که استفاده از رسانههای جدید به میان میآید پدیدار میشود.
قدرت دادن از طریق رسانههای جدید
دو سال بعد از انتخابات و در حین انقلابهای منطقه ما نظرات این جمعیت جوان را در بارهٔ توانایی رسانههای جدید برای تغییر طریقه تاثیر گذاری سیاسی مردم بررسی کردیم. به طور کلی و مشابه جمعیت عمومی (تحقیق اول)، پاسخ دهندگان اعتماد بیشتری داشتند که رسانههای جدید میتواند فهم سیاسی مردم را افزایش دهد؛ اما کمتر اعتماد وجود داشت که رسانههای جدید بتواند به طریقی توجه بیشتری در مسئولین دولتی نسبت به مردم به وجود آورد.
چه کسانی احساس میکردند که به وسیله رسانههای گروهی قدرتمندترین شدهاند؟ ما پاسخ دهندگانی را که هم مسنتر بودند و هم تحصیلات بهتری داشتند و همچنین آنهایی که اینترنت را به عنوان یکی از سه منبع خبری خود معرفی کرده بودند یافتیم. در آنها اعتماد بیشتری به صاحب قدرت و اختیار کردن شهروندان نسبت به جوانان و کمتر تحصیل کردهها و آنانکه اینترنت جز منابع اصلی خبریشان نبود، وجود داشت. علاوه بر این مشارکت در شبکههای اجتماعی، پیام گذاشتن برای وبلاگها و فرستادن پیام متنی، مسلما به ایجاد این عقیده منجر میشود که از طریق رسانههای جدید مردم می-توانند سیاست را بهتر بفهمند. در مورد سانسور، پاسخ دهندگانی که با بلوکه شدن وب سایتها مواجه میشدند و در استفاده از فیلتر شکنها متخصص بودند، نسبت به آنان که به ندرت با بلوکه شدن وبسایتها مواجه میشدند و در استفاده از فیلتر شکنها مهارت نداشتند، احساس بیشتری داشتند که رسانههای جدید میتواند فهم سیاسی مردم را افزایش دهد.
در مقابل آنانکه به همسایگان یا آشنایان برای اطلاعات متکی بودند به قدرت سیاسی رسانههای گروهی اعتماد کمتری داشتند. به همین نحو نوشتن وبلاگ – همانند اعتماد به رهبران دینی برای اخبار- با این تصور که مردم از طریق رسانههای جدید میتوانند بهتر سیاست را بفهمند رابطه عکس داشت.
خلاصه
وقتی یک انتخابات به پایان میرسد، عادات رسانهای جدید باقی میماند. انتخابات به لحظههای حساسی تبدیل شدهاند که در آن رهبران دانشجویی، روزنامه نگاران و گروههای جامعه مدنی، تکنولوژیهای دیجیتال را تجربه میکنند. اگر هم کاندیدای مورد نظر آنها انتخاب نشد، این روند تجربه آموختن مهم بود زیرا، به وسیلهٔ استفاده از رسانههای دیجیتال، شهروندان یک زیرساخت اطلاعاتی را بنیان نهادند که تا حد زیادی از حکومت مستقل بود. رسانههای دیجیتال اثری ماندگار در جامعه مدنی این کشور از خود باقی گذاشتند، که بعد از انتخابات نیز ادامه یافت. «اینترنت» به جوانان اجازه میدهد تا برای مثال، زندگی در کشورهایی که در آنجا عقیده و آزادی به همراه هم وجود دارد را یاد بگیرند،. (هُوارد، 2010)
میتوان مانند هُوارد (2010) امیدوار بود که حوادثی پس از انتخابا 2009 رخ داد به اعتماد مداوم بر رسانههای جدید برای دست یابی به اطلاعات سیاسی و سازماندهی اجتماعی تبدیل شود. این امر خصوصا از آن روست که شورشها در خاور میانه و آفریقای شمالی در 2011 نیز بیان میدارد که توییتر، فیس بوک و تکنولوژیهای موبایل، توان بالقوهای برای برانگیختن، سامان دادن یا حداقل گزارش دادن از سازماندهیهای سیاسی و تحولات سیاسی و اجتماعی دارد. با اطمینان زیاد میتوان گفت که این نقش (نقش رسانهها) گاهی با توصیفات زیاد از حرکتهای انقلابی فیس بوک یا توییتر، اغراق آمیز بیان میشود، اما این توصیفات اغلب نسبت به شواهد و یا اطلاعات کاربران یا نتایج حاصل از دادهها، توصیف کنندهتر هستند.
هدف کلی موسسه «برنامه رسانهای ایران» از شرکت در این بحث دو چیز است. دو سال بعد از انتخابات و در حین شورشهای منطقه ما مطالعه روشمندی را بر روی نمونه انتخاب شده از شهروندان ایرانی بزرگسال انجام دادیم. ما همچنین از جوانان ایرانی آشنا با تکنولوژی (های خبری جدید) نمونه گیری کردیم.
ما از منبع خبری مهم، موضوعاتی که آنها از طریق پایگاههای رسانهای جدید به بحث میگذارند و تجربه و نگرش آنها نسبت به سانسور و استفاده آنها از فیلتر شکنها، از (این) دو نمونه ایرانیان پرس و جو کردیم؛ و همچنین از عقیده آنها نسبت به ظرفیت رسانههای جدید برای قدرتمند کردن مردم جویا شدیم.
نتایج ما چند الگوی قابل توجه ارائه کرد. ما یافتیم که در میان هر دو گروه عموم مردم و جوانان آشنا با رسانه و تکنولوژی، تلویزیون- و مخصوصا شبکههای تحت اداره دولت- اغلب از جمله منابع خبری مهم بود. (با وجود اینترنت که از مهمترین منابع خبری جوانان بود). این یافته به طور شگفت انگیزی معلوم کرد که به طور کلی در جوامع خاور میانهای حکومتهای سنتی رسانههای خبری را کنترل میکنند، که اغلب با متوسطی از اعتماد بیشتر نسبت به وسایل ارتباطی شفاهی و غیر رسمی، در مسجد یا قهوه خانه و یا در فروشگاه جایگزین شده است. (فندی، 2000، صفحهٔ 378)
این یافته مخصوصا در میان نمونه آماری آشنا با تکنولوژی، آموزش دیده، تهرانی و جوان ما که با وجه اشتراک شرکت در اعتراضات بعد از انتخابات نمونه گیری شدند و به احتمال بیشتر باید نسبت به حکومت و این منابع بی-اعتماد باشند، تعجب آور است.
این نتایج میتواند نشان دهد که شاید جامعه جوان ما به طور یکسان سیاسی، بدگمان به حکومت و شرکت کننده در اعتراضات نبودهاند. بعضی از دیگر یافتههای ما این نظر را حمایت میکند. این ادعا که توییتر نقش اساسی و مرکزی را در شورش ایران بازی میکرد با وجود این شاهد که 90درصد از کاربران توییتر در ایران ساکن تهران هستند، (و با این حال) توییتر کم مخاطبترین سایت در هر دو نمونه عمومی و جوانان ما بود نقض شد. این یافته میتواند نشان دهد که نقش (قلمداد شده برای) توییتر از ابتدا گزافه گویی بوده است. (رجوع کنید به لانچ، 2007) البته ممکن است که مساله این بوده باشد که توییتر در دو سال گذشته بیشتر استفاده میشده است و پس از آن نقش سیاسی و اجتماعی آن به سادگی تقلیل یافته باشد.
بررسیهای جدید (از قبیل بررسی 2012 بیبی جی) الگوهایی را دربارهٔ استفاده از ماهواره و تماشای صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران، و اعتماد به صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران پیدا کردهاند که بر پیچیدگی الگوی استفاده از تلویزیون در ایران تاکید میکنند و تحقیق بیشتر در این زمینه را ضروری میسازد. تحقیقاتی که موضوعاتی از قبیل موضوعات زیر را بررسی کنند: مردم چه انواعی از برنامهها را در چه زمانهایی و در کدام شبکهها (داخلی یا بین المللی) جستجو میکنند. موضع گیری موسسه (برنامه رسانهای ایران) آن است که جامعه ایرانی، مثل خیلی از جوامع دیگر که در کشورهایی زندگی میکنند که برای کنترل جریان اطلاعات (از داخل و خارج) سرمایه گذاری میشود، در رویکرد خود به اخبار و اطلاعات پیچیده است و مثلثی از منابع اطلاعاتی مختلف ایجاد میکنند که مبانی متفاوت خود را دارند و در هر یک از عرصههای تفریح، ورزش، برنامههای مذهبی و فرهنگی بر منابع مختلفی اعتماد میکنند.
به علاوه ما یافتیم که در سالهای2011 و 2012، سیاست مهمترین موضوعی نبوده است که در فضای رسانههای جدید توسط نمونههای آماری ما تولید و مورد مراجعه قرار گرفته باشد. همچنین اگر چه عادات استفاده از رسانههای جدید ممکن است به سرعت قبل و بعد از انتخابات تغییر کند، اما یافتن الگوی آن موثر است. این یافتهها نشان میدهد که توان بالقوهٔ رسانههای جدید برای تحریک (و بسیج کردن)، همیشگی و ذاتی نیست. (رجوع کنید به لیانچ، 2007)
روی هم رفته، نه در عموم مردم و نه در نمونهٔ جوانان ایرانی به استفاده از وبلاگها و پیام متنی و توییتر و یا فیس بوک برای ارتباط برقرار کردن درمورد مسائل سیاسی، نسبت به گفتوگو در باب مسائل شخصی، تکنولوژیهای جدید و روابط کاری علاقهای وجود ندارد.
الگوی دیگری نیز در مورد سرعت اینترنت و دسترسی به فیلتر شکنها شایان ذکر است. با وجود محدودیت قانونی سرعت اینترنت، نمونه آماری جوانان آشنا با تکنولوژی از اینترنت پر سرعت (با سرعتی خیلی بیشتر از آنکه انتظار میرود) استفاده میکردند. این گروه با سرعتی بیشتر از آنچه در خانه یا محل کار انتظار میرود به اینترنت دسترسی داشتند، که این هم تا حدی شگفت آور است کافی نتهایی که مایل به داشتن سرعت دسترسی بیشتر هستند هم برای دیدن سایتهایی مثل فیس بوک از پروکسی سرورها استفاده میکنند. بر اساس گزارشات شفاهی و مصاحبهای با یک مدیر شرکت خدمات دهنده اینترنت در ایران، محدودیت 128 کیلو بایت بر ثانیه الزاما بر همه ISPها اعمال نمیشود. مدیر مورد نظر اشاره کرد که بیشتر ISPها، شامل آنهایی که IMP در مورد آنها صحبت میکند، قرار دادشان با مشتری برای 128 کیلو بایت بر ثانیه امضا میشود، اما در واقع سرعت 512 کیلو بایت بر ثانیه عرضه میشود. همانطور که قبلا در گزارش ذکر شد، موارد استثنایی برای دانشجویان دانشگاهها و دکترها و مهندسها و دیگر موارد کاری وجود دارد که شخص میتواند هر اندازه که به سرعت بیشتر نیاز دارد به اینترنت دسترسی داشته باشد و چنین افرادی میتوانند با سرعتی بیشتر از 2 مگابایت بر ثانیه اینترنت داشته باشند.
وقتی صحبت از مشکلات دسترسی آنلاین، مثل بلوکه شدن وب سایتها پیش میآید، پراکندگی نسبی نمودار میشود، نمونه آماری آشنا با تکنولوژی مشکلات بیشتری را از کاربران اینترنت (که از میان عموم مردم انتخاب شده بودند) گزارش دادند. همین طور این ایرانیان جوان هستند که در استفاده از فیلترشکنهای متنوع (ابزارهای آنلاینی که به ورود به سایتهای بلوکه شده کمک میکند) آشناتر و ماهرتر هستند. این نشان میدهد که در حالی که آگاهی از ابزارهای فیلتر شکن احتمالا در میان ایرانیان گستردهتر از آن چیزی است که نتایج تحقیق ما نشان میدهد (چرا که افراد خودشان در این باره گزارش نمیدهند)؛ اینکه افراد در هنگام استفاده از فیلتر شکنها احساس راحتی داشته باشند خیلی محدود است و به گروههایی که مهارتهای تکنولوژیک بالایی دارند محدود میشود. در عوض این یافتهها میزان ناراحت بودن افرادی که در مصاحبه رودر رو به اعتراف میکنند که میدانند چگونه به ابزارهای فیلتر شکن دسترسی یابند را کم برآورد کرده است.
از این رو هرچند پرسشنامههای IMP شیوه غیرمستقیمی را برای سوال از موضوعات حساس مثل استفاده از شبکههای ماهوارهای و فیلتر شکنها انتخاب کرده بود باز هم به نظر میرسد که پاسخ دهندگان هنوز آشنایی و استفاده خود از چنین تکنولوژیهایی را کمتر از واقعیت گزارش میکنند و هنوز به روشهای دقیقتر و جدیدتری برای نزدیک شدن به ارزیابی خواست افراد در این موضوعات خطرناک (استفاده از فیلترشکن و ماهواره) نیاز است. چنین تحقیقاتی کمکی اساسی به رویکردهای روشمند به تحقیقات میدانی در جوامع بسته خواهد کرد و ما را به فهم تاثیر متقابل عوامل دخیل در الگوهای استفاده از رسانه، تولید محتوا و ابراز نظرات شخصی در زمینههای سیاسی اجتماعی، که محدودیتهایی اساسی در آن وجود دارد نزدیکتر خواهد نمود.
ما امیدواریم که پژوهشهایمان، و همچنین کل پروژهٔ IMP، ما را به فهم این واقعیتهای پیچیده نزدیکتر کند.
ضمیمه یک
روش تهیه نمونه برای تحقیق میدانی
روش نمونه گیری
1-چارچوب نمونه گیری نقشه شهر انتخاب شده بود که هر بخش آن حدود دو هزار خانه یا ده هزار نفر از سکنه منطقه را در بر میگرفت.
2-100/40/30 ناحیه با روش سیستماتیک نمونه گیری انتخاب شدند.
3-در هر ناحیه نقطه شروع شمال غربی (هر شهر انتخاب شد)
4-قاعده نمونه گیری ملاقات با 5 خانواده در ابتدا و از نقطه شروع سپس ملاقات با دو خانواده در سمت غرب شهر بود.
5-اگر خانوادهٔ انتخاب شده همکاری نمیکرد مصاحبه کننده به خانواده بعدی مراجعه میکرد.
6-در هر خانواده یک عضو حداقل 18 سال سن داشته با استفاده از روش کیش انتخاب شده بود و برای مصاحبه اصلی به ترتیب سن مرتب شدند.
7-اگر عضو انتخاب شده در دسترس نبود، قبل از آنکه به عضو جایگزین مراجعه شود دو بار سعی میشد تا با او ملاقات شود.
8-در صورت لزوم، جایگزین در همان خانوادهای یا در خانوادهای دیگر و با محدودهٔ تفاوت سنی حدود 3 سال انتخاب میشد (با اطمینان از اینکه پاسخگو بیش از 18 سال سن داشته باشد.)
9-در هر خانه فقط یک مصاحبه در به عنوان مصاحبه اصلی صورت گرفت.
10-مصاحبه اصلی بعد از هماهنگ کردن زمان مناسب برای هر دو طرف انجام شد.
11-مصاحبه به صورت رودر رو و در منزل انجام شد.
منبع: دیدبان